تزریق وعده‌ها زیر پوست کادر درمان

گزارشی از وضعیت پرداخت حقوق و مزایای پرستاران گیلانی

0 874

فاصله‌ی بین مرگ یک پزشک و یک پرستار در گیلان به عنوان اولین قربانیان کرونا ۴ روز است. یعنی ۳ و ۷ اسفندماه ۹۸. فوت «نرجس خانعلی‌زاده» پرستار ۲۵ ساله‌ی شرق گیلانی همه را در شوک فرو برده است. این اولین تکانش‌های شروع یک بحران است. کسی نمی‌داند چه خواهد شد؟ روزهای ابتدایی درز اخبار کرونا آنهم درست پس از انتخابات است. خبرهایی از بیمارستان‌های قم و تهران می‌رسد اما کمتر پزشک و پرستاری می‌داند که چه اتفاقی در حال روی دادن است.

کادر پزشکی در نقاط مختلف گیلان هم به تبع دیگر استانهای درگیر، دستپاچه و نگران، تنها می‌دانند باید ماسک و دستکش و گان و شیلد مخصوص داشته باشند. اما همانطور که دارد یکی یکی به تعداد بیماران و اشغال تخت‌های بیمارستانی اضافه می‌شود، همچنین بسیاری از اقلام حفاظتی در بیمارستان‌ها با کمبود مواجه می‌شود. در روزهای اولیه‌ی اضطراب و بی‌قراری این فقط اظهارنظرهای ضد و نقیض و ساده انگارانه است که یکه تازی می‌کند. دوربین استانی صدا و سیما به میان پرستاران و بیماران رازی به عنوان بیمارستان سانتر اول کرونا می‌رود تا از آنان با آن فرم و لباس‌های جدید و یکسر سفید یا آبی که «گان» می‌گویند، فیلم و مصاحبه بگیرد. پرستاری خسته از دوری فرزند گریه می‌کند، دیگری مراسم ازدواجش را لغو کرده است، بعدی از ۱۴ ساعت کار مداوم گلایه دارد و از همه بدتر سرپرستار بخش است که با نگاهی وحشت‌زده حتی نمی‌تواند جلوی دوربین تلویزیون، اسم «کرونا» را بگوید. همانطور که نمی‌تواند بسیاری از واقعیت‌ها را بگوید. به دوربین زل می‌زند و با بغض و اجبار می‌گوید: «اینجا بخش بیماران آنفلوآنزاست! امیدواریم با یاری هم این بحران را پشت سر بگذاریم. »

گیلان  پنج هزار و ۷۰۰ پرستار در مراکز دولتی و خصوصی دارد که از این تعداد سه هزار و ۹۰۰ نفر در مراکز دولتی و بقیه در مراکز خصوصی فعال هستند.

این یک فلاش بک از گذشته است. از اسفندی که گذشت و فروردینی که تمام شدد و سرانجام اردیبهشتی که با کرونا ادامه دارد. واقعیت زندگی پرستاران در اغلب موارد بسیار با چند ثانیه از رقص و پایکوبی آنان که در ابتدای شیوع بیماری کرونا در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد، بسیار فاصله دارد. بسیاری از آنان که آخرین نگاه را از فرزند خردسال یا همسر خود برگرفتند و راهی محل کار شدند نمی‌دانستند اینبار شیفت دوماهه است و باید تا پس از لحظه‌ی تحویل سال نیز در بیمارستان بمانند. مرگ بسیاری از همشهریان خود را به چشم ببینند و جز سختی کار، روزها و شب‌های زیادی را با طوفانی که بیخ گوششان است بگذرانند. این آغاز یک ماجرای بزرگ از بی‌توجهی‌های ریز و درشت در بخش سلامت است، هم نیروی انسانی و هم تجهیزات. اما پرستارانی که این روزها همه از آنان یاد می‌کنند وضعیت پرداخت حقوق و مزایای آنان تا پیش از این چگونه بود ه است و آینده و امنیت شغلی شان چه خواهد شد؟

۵۷۰۰ پرستار گیلانی، درگیر با بحران حقوق و مزایا

 اما داستان حقوق و مزایا و مطالبات جامعه‌ی پرستاری گیلان چیز جدیدی نیست. بسیاری از آنان در سالهای اخیر چیزی جر بی‌مهری ندیدند و بعد از چند سال سابقه‌ی کار در آرزوی قراردادی شدن وضعیت کارشان هستند. گیلان  پنج هزار و ۷۰۰ پرستار در مراکز دولتی و خصوصی دارد که از این تعداد سه هزار و ۹۰۰ نفر در مراکز دولتی و بقیه در مراکز خصوصی فعال هستند. همچنین به گفته‌ی رییس نظام پرستاری گیلان، بیش از هزار نفر کادر پرستاری شامل پرستار، کارشناس پرستاری، هوشبری در این استان کمبود داریم.

چون رقم‌های پرداخت شده کمتر از محاسبات ما برای حق اضافه کار و است. همچنین برای این ایام با اینکه بیمارستان سانتر ۲ گیلان در بحران کرونا بودیم حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان کارانه دادند.

در اسفندماه گذشته پس از شیوع کرونا در گیلان به عنوان دومین استان درگیر با این بحران؛ دانشگاه علوم پزشکی گیلان فراخوانی مبنی بر جذب نیروی پرستار قراردادی و دعوت به همکاری داوطلبانه، داد که تنها در سه روز ، ۴۰ نیروی جدید پرستاری تحت پوشش قرارداد یکساله شرکت آوای سلامت، به بیمارستان تامین اجتماعی رسول اکرم(ص) رشت که به عنوان یکی از بیمارستان های ریفرال(پذیرش دهنده بیماران کرونا و حاد تنفسی) در نظر گرفته شده بود، معرفی شدند. طبق داده‌های آماری ۴۰ درصد پرستاران مشغول به کار در بیمارستان‌ها زیر ۱۰ سال سابقه کار دارند همچنین ۳۶۷ پرستار در استان گیلان در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد تحصیل می‌کنند که مشخص نیست برنامه ریزی‌ها برای استخدام آنان پس از کرونا به چه شکل باشد؟

کارانه‌ی ۳۰۰ هزارتومانی برای پرستاران

 به سراغ یکی از پرستاران شرق گیلان می‌رویم. پرستاری که از دومین بیمارستان سانتر کرونا گیلان یعنی پیروز لاهیجان سخن می‌گوید. اینبار با اینکه قرار است از واقعیت ها بگوید اما باز راضی به گفتن اسم و عنوانش نیست. در این گزارش و مصاحبه‌های دیگر پرستاران به سختی مصاحبه می‌کنند، به سختی از بحران کرونا حرف می‌زنند و اینبار با وجودی که قرار است از مشکلات و اجحاف‌ها در حقوق و مزایا بگویند، اما یک وجه مشترک همیشگی دارند؛ «نگفتن اسم و مشخصات‌شان»!

می‌گوید ۱۲ سال سابقه‌ی  کار دارد، جزو نیروهای قراردادی است و حقوقش ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است. این پرستار شرق گیلانی ادامه می‌دهد: تا قبل از بحران کرونا بیش از یکسال و ۴ ماه مطالبه کارانه و اضافه کار داشتیم که در اسفند ماه آن را به پرستاران پرداخت کردند اما اگر نمی‌دادند بهتر بود. چون رقم‌های پرداخت شده کمتر از محاسبات ما برای حق اضافه کار و … بود. همچنین برای این ایام با اینکه بیمارستان سانتر ۲ گیلان در بحران کرونا بودیم حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان کارانه دادند. در حالیکه بسیاری از بیماران حوزه‌ی شرق استان از رودسر تا آستانه را پوشش می‌دادیم  و روزهایی بوده که تمام تخت‌های بیمارستان پر بوده است. خود دانشگاه علوم پزشکی اعلام می کند که ۸۰۰ یا ۹۰۰ هزار تومان به عنوان اضافه کار و کارانه به پرستاران داده است اما وقتی حساب و کتاب می کنیم و ساعات حضور و .. را بررسی می کنیم می بینیم در اصل این رقم حدود ۴۰۰ هزارتومان است.

حقوق زیر یک میلیون تومانی نیروهای شرکتی

 این عضو نظام پرستاری شرق گیلان در ادامه بیان می‌کند: قبلا حق لباس و حق رفاهی ۱۵۰ هزار تومان بود که هر سه ماه یکبار می‌دادند اما یسش از یکسال است که این رقم را پرداخت نمی‌کنند.

وی در مورد استخدام کادر پرستاری هم می‌گوید: اواسط اسفندماه دانشگاه علوم پزشکی گیلان طی فراخوانی اعلام کرد که پرستاران را به شکل شرکتی جذب می‌کند. این باعث شد بسیاری از پرستاران از بیمارستان خصوصی جدا شوند و به بیمارستان دولتی آمدند که پس از آن دانشگاه علوم پزشکی اعلام کرد که ما مجوز جذب و ردیف بودجه نداریم و این موضوع موجب اعتراض پرستاران قرار گرفت. اوضاع طوری شده بود که هر سه ماه یکبار با آنان قرارداد بسته می‌شد و حقوق‌شان زیر یک میلیون تومان بود که بعد از اعتراض به این رویه، چندروز قبل اعلام کردند این پرستاران را شرکتی کنند.

۱۴۰ ساعت در ماه شیفت موظفی داریم و افزون بر این هرچه شیفت باشیم اضافه‌کار محاسبه خواهد شد. یعنی کارانه باید جدا پرداخت شود و اضافه‌کار جدا، اما متاسفانه کارانه و اضافه‌کار در هم ادغام می‌شوند و مبلغ بسیار پایینی به ما پرداخت می‌شود.

این پرستار ادامه داد: برای حق کرونا به استان‌هایی مثل قم به هر پرستار ۷ میلیون  دادند اما بودجه‌ای که به گیلان آمد صرف پرداخت بدهی‌ها و کمبود تجهیزات بیمارستانی شد و البته به نیروهای ستادی در داخل استان برای هر فرد ماهی ۹ میلیون واریز کردند. اما من و هیچکدام از پرستاران در بیمارستان بزرگ شرق گیلان حتی یک ریال هم نگرفتیم و طبق اطلاعی که از مسوولان بخش اعلام شد مبلغی که به حساب بیمارستان‌ها پرداخت شد اگر بین همه بچه‌های کادر درمان پخش کنند نهایتا زیر ۸۰۰ هزارتومان می‌شود.

ادغام حق کارانه و حق اضافه کار

 پرستاری دیگری از بیمارستان امینی لنگرود که او هم حاضر به گفتن اسمش نیست، بیان می‌کند: همه‌ی نیروهای وزارت بهداشت اعم از شرکتی، قراردادی، رسمی و تبصره ۴ بیمه هستند. مشکل اصلی در علوم‌پزشکی گیلان این است که کارانه، یعنی بخشی از درآمد بیمارستان که باید به پرسنل پرداخت شود رقم بسیار پایینی است. دو آیتم علاوه بر حقوق و مزایا در فیش حقوقی داریم که عبارتند از کارانه و اضافه‌کار. کارانه ما باید حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باشد اما نهایتا ۴۰۰ هزار تومان است.

وی ادامه می‌دهد: ما ۱۴۰ ساعت در ماه شیفت موظفی داریم و افزون بر این هرچه شیفت باشیم اضافه‌کار محاسبه خواهد شد. یعنی کارانه باید جدا پرداخت شود و اضافه‌کار جدا اما متاسفانه کارانه و اضافه‌کار در هم ادغام می‌شوند و مبلغ بسیار پایینی به ما پرداخت می‌شود. خدمات ویژه هم که توسط جهانگیری به وزارت بهداشت ابلاغ شده است مختص پرسنلی است که کار تخصصی و ویژه انجام می‌دهند. اما متاسفانه وزارت بهداشت هنوز این موضوع را اجرایی نکرده است.

این قانون از سال ۹۴ تصویب شده و بسیاری از نهادها درحال اجرای آن‌ها هستند. اگر این رقم به ما پرداخت شود چیزی حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافتی ما افزایش خواهد یافت.

پرستاری از انزلی هم در ادامه اظهار می‌کند: درخصوص پرداخت حقوق و دستمزد پرستاران، اگرچه میزان دریافتی پرستاران با میزان سختی کار آنان متناسب نیست اما طی چند سال اخیر به این قشر توجه بیشتری شده و حقوق‌ها افزایش داشته است. حقوق‌ها به موقع پرداخت می‌شود، اما متاسفانه اضافه کار، کارانه و کمک رفاهی با تاخیر چند ماهه پرداخت می‌شود. هر‌بار حرف از این است که کارانه‌ها بروزرسانی شده و همراه با حقوق پرداخت شود اما متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد. میزان دریافتی ماهانه‌ام با سابقه حدود ۸ سال نزدیک به ۴ میلیون می‌شود.

وی در مورد کمبود نیرو و امکانات هم می‌گوید: در تمامی بخش ها کم و بیش وجود دارد و این کمبود در بخش هایی نظیر داخلی، icu و اورژانس بیشتر احساس می‌‌شود. از جمله‌ی این کمبود‌ها می‌توان به کمبود پزشک عمومی در بخش اورژانس و کمبود پرستار مرد اشاره کرد. حتی گاهی حجم بالای کار پرسنل خدمات باعث افزایش فشار کار و خستگی پرستاران بیمارستان انزلی می‌شود. در روزهای نخست شیوع ویروس کرونا کمبود نیرو به شدت احساس می‌شد اما با ادغام بخش ها و متمرکز شدن پرسنل، این مشکل تا حدی برطرف شد.

نیروی رسمی هستم اما حقوقم به ۳ میلیون هم نمی رسد

 پرستار دیگری از شهرستان تالش با بیان اینکه بیمارستان شهید نورانی تالش، سال‌ها کمبود نیرو داشت و جذب نیروی جدید تا پیش از بیماری کرونا انجام نمی‌شد، اعلام می‌کند: پرستاران با بخشنامه‌ی وزارت بهداشت باید ساعت کاری بیشتری در این شغل انجام وظیفه می‌کردند و به همین دلیل در مواقع عادی بیش از ۷ ساعت در محل کار بودیم. ما طی ۱۵ روز اوج بیماری کرونا و کمبود نیرو شرایط سختی را تجربه کردیم، اما از هیچ اقدامی برای پایداری و بهبود وضعیت بیماران کوتاهی نکردیم. ساعات کار به ۱۶ ساعت در روز افزایش پیدا کرده بود و مراجعات مردم نیز هر روز بیشتر می‌شد. پس از این مدت بود که تعدادی از بازنشستگان و فارغ‌التحصیلان(طرح) و نیروهای قراردادی با ۹۰ روز تعهد خدمتی به کار فرا خوانده شدند.

۱۳ سال سابقه کار دارم و استخدام رسمی هستم. دستمزد دریافتی تا پیش از بیماری کرونا کمتر از ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود. حکم سال جدید من دستمزد حدود ۳ میلیون تومان را نشان می‌دهد که کافی نیست. مزایای سختی کار پرستاران نیز تاکنون اعمال نشده است.

به گفته‌ی وی، ابتدای بحران هیچ گونه تجهیزات حفاظتی موثری در اختیار پرستاران وجود نداشت. فقط یک دست کاور برای لباس و کفش همراه با ۲ ماسک کاغذی به ما دادند که همیشه با احساس خطر کار می‌کردیم. مردم نیکوکار تالش به کمک ما آمدند و ست لباسهای آلودگی بیولوژیکی از بازار آزاد خریداری کردند. هر چند در ابتدا اقلام خریداری شده نیز به تعداد نبود و یکی دو قلم از تجهیزات کم داشت. لباس یک بار مصرف به نفرات نبود و ما مجبور بودیم یک دست لباس را پس از شست و شوی با آب گرم و استریل، دوباره بپوشیم. کار با این لباس‌ها بسیار سخت است و آب بدن به علت عرق کردن زیاد از دست رفته است و هنوز کاهش وزن دارم.

وی زندگی سخت خود در این ایام را هم بازگو می‌کند و می‌گوید: من یک زن جوان هستم که همسر و ۲ کودک خردسالم به خستگی و فاصله گرفتن از من عادت کرده‌اند. دختر ۳ ساله‌ام نزدیک به ۲ ماه از خوابیدن در کنار مادر محروم است. همسر، مادر و مادر شوهر من وظیفه نگهداری از فرزندانم را بین خود تقسیم کرده‌اند. من ۱۳ سال سابقه کار دارم و استخدام رسمی هستم. دستمزد دریافتی تا پیش از بیماری کرونا کمتر از ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود. حکم سال جدید من دستمزد حدود ۳ میلیون تومان را نشان می‌دهد که کافی نیست. مزایای سختی کار پرستاران نیز تاکنون اعمال نشده است.

این تنها گوشه‌ای از واقعیت‌ها در بیمارستان‌های گیلان است که نشان می‌دهد پرستاران آن با چه حقوق‌های تبعیض آمیزی و در سخت‌ترین شرایط کاری روزگار می‌گذرانند. در دورانی که نشان می‌دهد تبعیض بین کادر درمانی و یا حتی نادیده گرفتن بخش سلامت چقدر می‌تواند امنیت و سلامتی جامعه را به خطر بیاندازد اما با این حال دانشگاه علوم پزشکی گیلان به این موضوع بی‌توجه است و اهمال کاری می‌کند.

در دوران بحران کرونا رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان از رییس سازمان برنامه و بودجه درخواست بودجه‌ی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی برای جبران کمبود‌های این بخش می‌کند اما تازه‌ترین خبری که ارسلان سالاری در گفت و گو با مرور داد این بود که «تاکنون بالغ‌ بر ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار به حوزه‌ی سلامت گیلان  تخصیص داده شده که توانستیم علاوه بر تأمین بخشی از کمبودهای زیرساختی و تجهیزاتی، بخش اعظمی از مطالبات کادر بهداشت و درمان استان را بپردازیم.»

به گفته‌ی وی درحال حاضر این دانشگاه برای تجهیز و توسعه در حوزه‌ی بهداشت و درمان، نیازمند ۱۳ هزار و ۸۳۰ میلیارد ریال است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.