آرشیو برچسب

بهمن صالح‌نیا

بهمن‌خان؛ آموزه‌هایی که جاودانه شد

«عقیده دارم کسی که همین‌اندازه زندگی‌خود را فدای ورزش می‌کند و به خاطر ورزش از همه چیز خود می‌گذرد و یا همین‌اندازه که وقت خود را در ورزش صرف می‌کند، باید مورد تأیید قرار گیرد. آن هم در چنین شرایطی که همه سنگ پول را به سینه می‌زنند و به دنبال کار راحت و درآمد بیشتر هستند. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که در ورزش آدم‌های دلسوز کم داریم. اگر قرار باشد روی سلیقه‌های فردی و اغراض شخصی، آدم‌هایی را که در ورزش زحمت می‌کشند، آزرده خاطر سازیم، دیگر چه چیزی برای ساختن و پرداختن ورزش داریم؟» بهمن صالح‌نیا در…

ناخدایی که افسانه شد

فوتبال در انزلی هرگز فقط یک بازی نیست. از سال ۱۳۱۷ که «ژُرژ سرکیسیان» پسرِ آواگیمِ ارمنی از روی تخته سیاه، نوعِ مُدرنش را که از لبنان سوغات آورده بود به لپّه‌بازانِ لبِ ساحل آموخت، این ورزش برای بندر و مردمانش یک هویّت شد. امکانی برای ابراز، مجالی برای تجربه‌ی شکلی دیگرگون از زندگی، درست مثل دریا. جوری که وقتی سی‌و یک سالِ بعد، انزلی از دل یک نیازِ شورانگیزِ جمعی ملوان را پدید آورد، همان که اولش تنها یک بازی می‌نمود، شد همه چیز آدم‌هایش. پُررنگ رفت توی شناسنامه‌ی شخصی شهر. شد غیرتِ یک قبیله و برایش امید…

نقاش رویای قوی سپید

حضور برخی نفرات به جان و جهان آدم‌ها روشنی می‌بخشد و «بهمن صالح‌نیا» یکی از آنان بود. یکی که بی آن که نقاش باشد بر بوم رویاهای آدم‌های یک شهر، نقشی خیال‌انگیز ترسیم کرد. نقشی که آنها را به ضیافت شکوهی جمعی فرا خواند. و چنین شد که اهالی این شهر بارها و بارها شانه به شانه‌ی هم قلب‌شان از شعف لبریز شد یا‌ اندوهی مشترک را تجربه کردند. او مردی بود به مردم شهر ساحلی انزلی انگیزه‌ای شگفت برای با هم بودن، هدیه داد. وی آنها را به مهمانی مستطیلی فرا خواند که رویشگه غرور جمعی مردم شهر مه‌آلود…

ایران، ملوان، بهمن صالح‌نیا

در طول سالیان و با وجود جمله افت و خیزها در حیات اجتماعی شهرها و...، نام هر جامعه‌ای (نظر به پرداختن به زمینه‌ای خاص و جدیت و تعمیم یافتن و استمراربخشیدن این علاقه‌مندی) با نماد و نشانی مترادف و عجین می‌شود؛ نمادهایی که اگر در میان جوامع کوچکتر و یکدست تر(چون بندر پهلوی (انزلی)، غازیان دهه ۱۳۴۰ ) کنکاش شود، طبعا از اهمیت حسی-عاطفی به مراتب بیشتری برخوردار بوده و توامان هم یک احساس تعلق خاطر مشترک نسبت به آن نماد وجود دارد و هم از آن نماد در حد و‌اندازه یک شناسه و مصداق هویتی یاد می‌شود. خوشا نام نامی"ملوان" که…

دیکتاتور نه، من دوست خوبی بودم

فوتبال انزلی نه، بلکه جامعه ورزش و بویژه فوتبال کشور، شخصیت بزرگ و ارزشمندی را از دست داد. مردی که تمامی صفات و خصلت‌های یک مدیر و مربی ورزشی واقعی در‌ اندیشه و رفتار وی تجلی می‌کرد. مدیر و مربی بودن باید در ذات و وجود فرد باشد تا با کسب مهارت‌ها و علوم مربوطه و بکار بستن آنها به سر منزل مقصود رسید‌. بهمن خان دارای امتیازات فوق بود. مردی با دانش ورزشی( فوتبالی ) بالا، با نظم و منضبط. برخوردهای بجا و متناسبش با شاگردان، نشان از حرفه‌ی معلمی‌اش داشت. در مورد سختگیری‌های صالح…

بهمن صالح‌نیا به ابدیت پیوست

«بهمن صالح‌نیا» پدر ملوان‌ها و مردی که فوتبال گیلان به نامش گره خورده است، درگذشت. یازدهمین روز از اردیبهشت برای مردم انزلی و گیلان از خبری سراسر‌ اندوه نشان دارد. امروز اهالی بندر‌ مه‌آلود سوگوار مردی هستند که «ملوان» از او آغاز شد. ملوانی که بخشی دلنشین از هویت بندرمه‌آلود است و بارها و بارها، اشک‌ها و لبخندهای اهالی بندر با شکست‌ها و پیروزهایش درهم آمیخته است. «بهمن صالح‌نیا» در بیستمین روز از اسفند سال 1317 در محله‌ی سامانسر انزلی چشم به جهان گشود و زندگی سراسر تلاشش آغاز شد. زندگی…