منطقه آزاد انزلی؛ مزیتی که از دست رفت

گفت و گو با محمد کهنسال فعال اجتماعی و اقتصادی

0 673

عملکرد منطقه آزاد انزلی تا کنون با انتقادات بسیارهمراه بوده و این منطقه  تا به امروز نتوانسته ایفاگر نقشی باشد که از آن انتظار می‌رفت. از سال ۱۳۸۴ که منطقه آزاد انزلی  فعالیت خود را با هدف توسعه اقتصادی استان، تسهیل تجارت خارجی و صادرات به کشورهای همجوار دریای خزر آغاز کرد؛ انتقادات زیادی از سوی کارشناسان اقتصادی درخصوص عملکرد این منطقه درعدم موفقیت در جذب سرمایه‌گذار به ویژه سرمایه‌گذاران خارجی، حجم مبادلات تجاری، درآمدزایی و ایجاد اشتغال به آن وارد شده است. به عقیده کارشناسان اساسا منطقه آزاد انزلی نه تنها منجر به تحول مثبتی در منطقه و توسعه پایدار استان نشد بلکه سیاست خود را صرفا در توسعه گردشگری منطقه قرار داده است.

در این خصوص با «محمد کهنسال» فعال اجتماعی وسیاسی و عضوهیات مدیره انجمن طرفداران توسعه‌ی ‌شهرستان بندر انزلی به گفت وگو نشستیم.

س/ در روزهای تاسیس این سازمان، قرار بود منطقه آزاد انزلی چه گشایشی در اقتصاد استان ایجاد کند؟

ج/ مناطق آزاد در دنیا دارای تعاریف خاصی است. هدف از تاسیس منطقه آزاد ایجاد منطقه ای ایزوله شده از سرزمین اصلی بدور از موانع دست و پاگیر قانونی و تسهیل فضا برای سرمایه گذاران خارجی است. هدف دیگر ورود فناوری های جدید تولید با هدف صادرات و فروش بخشی از تولیدات در داخل است. از سوی دیگر پاسخ به این سوال نیازمند یک سری داده هاست که در دسترس ما نیست و نمی‌توان اعداد کلی ارائه شده از سوی مدیران مناطق را بعنوان عملکرد مورد سنجش قرار داد. اینکه چه میزان از درآمدها در منطقه حاصل ساخت و ساز یا صادرات مواد خام داخلی یا واردات لوازم غیر ضرور تولیدی در کشورهای همسایه بوده و چه میزان محصول با سرمایه خارجی و تکنولوژی روز تولید و صادر شده ماهیت متفاوتی دارد.

با داشتن این اطلاعات می توان فهمید آورده ایجاد منطقه آزاد انزلی برای انزلی، استان و ایران چه بود؟ اگر این فضا وجود نداشت آیا این کار اجرایی نمی شد؟ چقدر انگیزه برای سرمایه گذاری ایجاد شد؟ چقدر اشتغال ایجاد شد؟ میزان صادرات و ارزش افزوده حاصله چه مقدار بود؟ آیا محصولاتی که وارد کشور شد از لحاظ کیفی در داخل قابل تولید نبود؟ اینها سوالاتی است که می توانیم برای بررسی معایب و مزایای ایجاد مناطق آزاد در کشور جویا شویم.

بسیاری از مدیران قبلی با جهت گیریهای سیاسی وارد منطقه شدند و اصلا برای این کار توجیه شده نبودند و به شدت به دنبال منافع زودگذر برای خود و اهداف سیاسی شان بودند.

حال اگر با این دید به عنوان اهداف ایجاد مناطق آزاد در کشور نگاه کنیم متوجه می شویم نه تنها به این هدف نرسیدیم بلکه ارزش افزوده ای در صادرات برای ما به همراه نداشته است.

س/ چطور اعضای هیات مدیره انتخاب می شدند؟ انتخاب ها چقدر معیار استانی داشت و چقدر از تهران دیکته می شد؟ در دو دهه اخیر، کدام دوره یا در دوره کدام مدیرعامل فعالیت ها جدی بود؟

ج/ برای پاسخ به این سوال باید به سیاسی بودن انتخاب مدیران در منطقه آزاد انزلی اشاره کنم. بسیاری از مدیران قبلی با جهت گیریهای سیاسی وارد منطقه شدند و اصلا برای این کار توجیه شده نبودند و به شدت به دنبال منافع زودگذر برای خود و اهداف سیاسی شان بودند. اکثر مدیران به واردات و خرده فروشی و تبدیل منطقه به فضای گردشگری روی آوردند و عملا کسی به دنبال پروژه های سخت و سرمایه گذاری خارجی و ورود تکنولوژی روز دنیا  نرفت.

درباره بومی و یا غیر بومی بودن مدیران در منطقه آزاد با هدف توسعه این منطقه این موضوع را بی تاثیر می‌دانم و از اساس اعتقادی به لزوم انتخاب مدیر بومی در اینجا یا سایر مناطق ندارم. حتی مدیران غیر بومی که از دانش و توانایی بهتری نسبت به مدیران بومی برخوردار هستند و مدارج مدیریتی را به خوبی طی کرده اند.

با توجه به فعالیت چند بندر در حوزه دریای خزر حتی اگر همه اتفاقات مثبت از نظر اتصال شبکه ریلی شمال به جنوب و ارتباط دریایی با کشورهای حاشیه دریا برقرار باشد باز نمی توان از تمام ظرفیت بنادر موجود بهره برد

 نمونه های زیادی از مدیران غیر بومی موفق داریم. اما تا کنون هیچ مدیری را در منطقه آزاد انزلی با توجه به اهداف پیش گفته موفق ندیدم. چون همه آنها مسیر را به انحراف رفتند و وارد کانال اصلی وظایف خود نشدند. ممکن است برخی از مدیران در برخی زمینه ها بعنوان مثال در ایجاد زیرساخت و یا برخی دیگر در بحث تجارت خارجی با کشورهای اطراف موفق ترعمل کرده باشند اما مدیری که در همه جهات موفق عمل کرده باشد نداشتیم.

 س/ ز مسئولان استانی کدامیک از مقامات (استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس و اتاق بازرگانی) واقعا برای به ثمر نشستن این بندر تلاش کردند؟

 ج/ این موضوع نسبی است. اما شاید تنها دوره ای مدیران استان و نمایندگان گیلان با منطقه آزاد انزلی هماهنگی بیشتری داشتند در دوره مرحوم قهرمانی که در سمت معاون استانداری و قائم مقام منطقه آزاد بودند رقم خورد. همچنین در دوره استانداری محمد علی نجفی و مدیرعاملی مسرور در منطقه آزاد به واسطه ارتباط خانوادگی هماهنگی بیشتری در این منطقه شاهد بودیم. در دوره مسرور، با برقراری ارتباط دریایی با کشورهای حاشیه دریای خزر موفق ترعمل شده است.

س/ چرا فرایند بهره برداری از بندر کاسپین اینهمه به طول انجامید؟ موانع کار در چه بود؟

 ج/ مشکل بزرگی که در کشور برای تصمیمات این چنینی داریم که فقط مختص به منطقه آزاد نیست، مثلا شهرکهای صنعتی و نواحی صنعتی داریم که تعداد زیادی از واحدهای آنها تعطیل هستند یا زمین های خالی دارند که تبدیل به واحد صنعتی نشده اند. در واقع دولتها با صرف هزینه های زیاد و دریافت زمین از منابع طبیعی و احداث زیرساخت فقط به ایجاد شهرکهای صنعتی در روستاها و شهرستانها اقدام کردند بی آنکه برای تامین مواد اولیه تولید و نیاز منطقه فکری کرده باشند. در حال حاضر در برخی از نواحی و شهرکهای صنعتی با ۲۰ یا ۳۰ درصد فعالیت در کشور داریم چون به اصرار فلان نماینده یا فرد متنفذ منطقه، شهرک صنعتی ساخته شده بود.

س/ بعضا شنیده می شود که منطقه آزاد بیشتر براساس دیپلماسی خشکی (احداث مجتمع تجاری، فروش اراضی، برگزاری جشنواره ها) فعالیت می کند تا اینکه سهمی از دریا برده باشد. چرا استراتژی خود را براساس اقتصاد دریا هموار نمی کند با توجه به اینکه پتانسیل و زیرساخت آن در کاسپین موجود است؟

 ج/ البته همین موضوع را در سایر مناطق آزاد  کشور نیز شاهد هستیم. بطوریکه برخی از مناطق آزاد یا ویژه اصلا در مناطق مرزی مهم و دارای پتانسیل صادرات ایجاد نشده اند و عملکرد مثبتی تا کنون نداشتند.

در خصوص منطقه آزاد انزلی و بندر کاسپین نیز این مساله به نوعی صادق است. با توجه به فعالیت چند بندر در حوزه دریای خزر حتی اگر همه اتفاقات مثبت از نظر اتصال شبکه ریلی شمال به جنوب و ارتباط دریایی با کشورهای حاشیه دریا برقرار باشد باز نمی توان از تمام ظرفیت بنادر موجود بهره برد. در حالی این منطقه و بندر کاسپین ایجاد شده که با بندر انزلی فاصله بسیار کمی داشت . بندری که سابقه تجارت و مراودات دریایی بیش از ۱۰۰ ساله  با اروپا دارد و یکی از بزرگترین بنادر شمال کشور است. حال صرف هزینه های هنگفت و از دست دادن سالها زمان برای داشتن بندر اختصاصی چه مزیتی برای منطقه آزاد انزلی به همراه داشت؟

با وجود اینکه همه شاخص ها و بسترهای تولید و زیر ساختهای بندری در کاسپین فراهم است اما تا کنون مباحث سیاسی بیش از موضوعات تجاری در ایجاد این بندر نقش داشت.

 تا زمانی که سطح مراودات با دنیا بویژه از یک سو با کشورهای خاور دور و از دیگر سو با کشورهای اوراسیا و اروپا مناسب نباشد و نتوانیم راههای ریلی و مواصلاتی را به بندر متصل کنیم. نمی توانیم بهره گیری مناسبی از ظرفیت منطقه آزاد داشته باشیم و این موضوع فراتر از مدیریت مناطق آزاد و نیازمند تصمیمات سطوح بالای مدیریتی کشور است.

س/ برای توسعه این سازمان و فعالیت های بندری و دریایی آن چرا از سرمایه گذاران بندری دعوت جدی بعمل نمی آید؟

ج/ به دلیل اینکه سرمایه گذار بخش خصوصی هوشیار است و جایی سرمایه گذاری می‌کند که برایش مزیت نسبی به همراه داشته باشد. تا این دور نما برایش فراهم نباشد و از لحاظ سیاسی روابط برقرار نباشد قاعدتا سرمایه گذار سرمایه خود را به حوزه دیگری منتقل می کند.

 س/ معمولا کمتر از این سازمان آمار و اطلاعات شفاف منتشر می شود. آیا تاکنون سرمایه گذاری های زیرساختی در بندر به اندازه کافی سودمند بود؟ اساسا به نقطه سربه سر رسیده است؟

ج/  چون مدیرانش به دنبال کار راحت و  زود بازده بودند و این انحرافی است که در همه مناطق آزاد وجود دارد. حتی برای کیش و قشم نیز اولین چیزی که به ذهن متبادر می شود بحث گردشگری وخرید از بازار است چون این فرمول به خوبی جواب داده، برای منطقه خوش آب و هوای گیلان نیز به این شکل بوده. تراکم جمعیتی و نزدیکی تهران و البرز به گیلان موجب شده مدیران مناطق آزاد انزلی خود به خود به دنبال کار سخت نباشند و وقت و انرژی خود را صرف ایجاد مال ، پاساژ و تمدید پروانه و برگزاری جشنواره ها یا اخذ هزینه از فروش زمین و پروانه ساختمانی کنند. سالهاست چرخ منطقه آزاد انزلی با این پولها می چرخد.

سرمایه گذار به خصوص کسی که قصد دارد زمینی را برای تولید در اختیار بگیرد نگاهش ۵۰ ساله است. داشتن نگاه بلند مدت با توجه به شرایط خاصی که در کشور حاکم است، هرگونه تصمیم گیری و سرمایه گذاری را برای سرمایه گذار سخت کرده است. از اینرو سرمایه گذار به سمت برج سازی و سود آنی از فروش املاک جذب می شود تا به راحتی دچار چالش سرمایه گذاری در بحرانهای سیاسی نشود.

مدیران منطقه آزاد هم که نگاهی کوتاه مدت دارند و منافع مدیریتی مقطعی برایشان مهم است نه منافع عمومی کشور از این امر استقبال می کنند چون مقادیر قابل توجهی پول از طریق صدور پروانه و ساخت و ساز  طی چند سال مدیریتی ایشان به حساب منطقه واریز و تمام ضعفها را پوشش می دهد

  قطعا  کسانی که زمین شالیزاری را از کشاورز خریداری کرده و با کمک دلالان آن را تغییر کاربری داده و به شهرک و مجتمع تجاری تبدیل کردند سود بالایی از این کار نصیبشان شد. ولی کسانی که برای ایجاد کارخانه سرمایه گذاری کردند در مقایسه با کسی که ساخت وساز کرده آیا سعادتمند شده؟ طبیعتا سرمایه گذاری که در ساخت وساز وارد شده سود بیشتری از کسی که برای اشتغالزایی کارخانه ایجاد کرده نصیب برده و به اهداف خود رسیده  است.

س/ به نظر شما می توان امیدی به اصلاح روند موجود و تغییر رویکرد مدیریتی مناطق آزاد داشت؟

ج/  به قول کارشناسان فوتبال روی کاغذ بله اما در عالم واقعیت خیر. چرا که لازمه این تغییر، اصلاح نگرش و عملکرد تصمیم سازان است. تا وقتی که یک یا چند نماینده یا فرد متنفذ و صاحب عنوان می توانند فراتر از قانون، دهستانی را بخش یا بخشی را شهرستان کنند یا بر خلاف تعاریف بین المللی مناطق آزاد ، فراتر از قانون این مناطق، بر خلاف بندهای مصرح قانون اقتصاد مقاومتی ابلاغی از طرف بالاترین مقام کشور یعنی رهبری نظام،  و بر خلاف گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص انحراف و ناکارآمدی مناطق و لزوم جلوگیری از گسترش آنها، به بهانه افزودن فرودگاه و چند شهر صنعتی، چند هزار هکتار اراضی در قالب تعداد زیادی روستا را به محدوده بیافزایند تا شالیزارها و مزارع تبدیل به ویلا بشوند و رای دوره بعد نمایندگان تضمین شود امیدی به اصلاح روند موجود نیست.

مدیران منطقه آزاد هم که نگاهی کوتاه مدت دارند و منافع مدیریتی مقطعی برایشان مهم است نه منافع عمومی کشور از این امر استقبال می کنند چون مقادیر قابل توجهی پول از طریق صدور پروانه و ساخت و ساز  طی چند سال مدیریتی ایشان به حساب منطقه واریز و تمام ضعفها را پوشش می دهد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.