تالاب انزلی، بهشت پرندگان یا شکارچیان؟
چالشها و راهکارهای حفاظت از پرندگان مهاجر در گفتگو با آلن پطروسیان؛
«آلن پطروسیان» بنیانگذار نهضت پرندهنگری تالاب انزلی و پایهگذار نهضت دوچرخهسواری همگانی ایران است.
نهضت پرندهنگری تالاب انزلی در مهرماه ۱۴۰۰ با هدف جایگزینی پرندهنگری بهجای شکار و توسعه اکوتوریسم پایدار با تلاش های او شکل گرفت. این حرکت با مشارکت جامعه محلی و همکاری فصلنامه «طبیعت و محیطزیست صنوبر» آغاز شد و بر حفاظت از زیستگاههای تالاب، تقویت مشاغل محلی و ارتقای فرهنگی و هنری منطقه تمرکز دارد.
این نهضت با اقدامات آموزشی، رقابتی و ایجاد زیرساختهای مناسب، به دنبال معرفی غنای طبیعی و فرهنگی تالاب انزلی به ایران و جهان است.پرندگان مهاجر نقش حیاتی در حفظ تعادل اکوسیستمهای طبیعی ایفا میکنند و در طول مسیر مهاجرت خود، هزاران کیلومتر را برای یافتن زیستگاههای مناسب طی میکنند.
در گفتوگو با آلن پطروسیان، بنیانگذار نهضت پرندهنگری درباره چالشهای شکار، اهمیت حفاظت از پرندگان مهاجر و راهکارهای موجود برای جایگزین کردن پرندهنگری بهجای شکار بیشتر صحبت کردیم.
***
حفاظت از این پرندگان نه تنها برای تنوع زیستی، بلکه برای سلامت زیستبومهای محلی که میزبان آنها هستند، اهمیت ویژهای دارد. اما تا کنون گزارشهایی مبنی بر مرگ دستکم ۵۰۰ پرنده در اثر احتمال شیوع آنفلوانزای پرندگان،نگرانیهای گستردهای را درمیان فعالان محیطزیست و جوامع محلی برانگیخته است. این در حالی است که شواهد میدانی و گزارشهای غیررسمی، وضعیت بحرانی در برخی زیستگاههای طبیعی را تأیید میکنند.
با این وجود، نهادهای دولتی واکنش شفافی نشان ندادهاند و سازمان دامپزشکی کشور همچنان بر عدم گزارش هرگونه شیوع آنفلوانزای پرندگان تأکید دارد. این تناقضات در اطلاعرسانی و نبود شفافیت، موجی از انتقادها و بیاعتمادی عمومی را به دنبال داشته است.
با توجه به اینکه آنفلوانزای پرندگان یک بیماری ویروسی واگیردار است، صدور مجوز شکار پرندگان در شرایطی که احتمال شیوع بیماری وجود دارد، نه تنها سلامت حیات وحش و پرندگان مهاجر را تهدید میکند، بلکه خطر انتقال بیماری به انسان و دام را نیز افزایش میدهد. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده که محیطزیست کشور با بحرانهای متعدد از جمله تخریب زیستگاهها، کاهش تنوع زیستی، و تغییرات اقلیمی مواجه است.
در چنین موقعیتی، شفافیت اطلاعات، مدیریت علمی و اصولی شکار، و اجرای اقدامات پیشگیرانه، ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ سلامت عمومی و زیستبومهای طبیعی به شمار میرود.
دستاوردهای نهضت پرنده نگری شامل همکاری گسترده جامعه محلی، از جمله افراد شاغل در گردشگری، قایقهای مسافری و حتی شکارچیانی است که قبلاً به شکار میپرداختند و اکنون به ترویج پرندهنگری کمک میکنند
اهداف اصلی نهضت پرندهنگری چیست و تاکنون چه دستاوردهایی داشتهاید؟
این نهضت از سال ۱۴۰۰ با هدف ترویج فرهنگ پرندهنگری به جای شکار، بههمراه جامعه محلی تالاب به عنوان پروژه ترویجی و حفاظت مشارکتی در فصلنامه طبیعت و محیطزیست صنوبر آغاز شد. شعار این نهضت “پرندهنگری جایگزین خردمندانه شکار” است.
دستاوردهای این نهضت شامل همکاری گسترده جامعه محلی، از جمله افراد شاغل در گردشگری، قایقهای مسافری و حتی شکارچیانی است که قبلاً به شکار میپرداختند و اکنون به ترویج پرندهنگری کمک میکنند. این همکاریها در کنار فعالیتهای حفاظتی مورد استقبال قرار گرفته و تاثیر مثبتی داشته است.
در بهار و تابستان، هنگامی که پرندگان مهاجر برای زادآوری به تالاب انزلی میآیند، ما اقدامات حفاظتی انجام دادیم، از جمله نصب بنرهایی برای اطلاعرسانی و QRکدهایی که اطلاعات پرندگان را در اختیار مردم قرار میدهد. این اقدامات باعث جلب توجه و بازخوردهای مثبت در فضای مجازی شده و به موفقیت زادآوری پرندگان کمک کرده است.
گشتزنی همیاران در منطقه نیز باعث اعتماد بیشتر مردم به این اقدامات و همکاری مطلوب جامعه محلی شده است.
لازم به ذکر است که در تالاب انزلی ۲۴۳ گونه پرنده شناسایی شده است که متأسفانه حدود ۲۸ گونه از آنها بهعنوان پرندگان نزدیک به تهدید انقراض شناخته شدهاند. این موضوع نشان میدهد که مردم و مسئولین باید با کمک یکدیگر و با استفاده از روشهای فرهنگی و اصولی به حفاظت از این پرندگان بپردازند. ما نیز سعی کردهایم علاوه بر حفاظت، گنجینه غنی و طبیعی تالاب انزلی را به سراسر گیلان، ایران و حتی جهان معرفی کنیم. علاوه بر این، رویدادهای رقابتی، فعالیتهای حفاظتی، و مطالعات مرتبط با پرندگان مقیم و مهاجر این منطقه نیز از دیگر اقدامات ما بوده است.
همکاری با جوامع محلی و مشارکت آنها در این پروژه چگونه انجام میشود؟
ما تلاش کردهایم تا جامعه محلی را به اکوتوریسم پرندهنگری بهعنوان یک منبع درآمد پایدار ترغیب کنیم و نشان دهیم که این رویکرد میتواند درآمدی باثباتتر و مفیدتر برای آنها فراهم کند، در حالی که شکار تنها سودی کوتاهمدت دارد.
در این راستا، در هشت شهرستان اطراف تالاب انزلی کارگاههای آموزشی برگزار کردهایم تا مردم، بهویژه دانشآموزان، با پرندگان منطقه آشنا شوند. این آموزشها به دانشآموزان کمک میکند تا تأثیر بیشتری بر خانوادههایشان بگذارند و فرهنگ حفاظت از محیطزیست را گسترش دهند.
گزارشهایی مبنی بر مرگ دستکم ۵۰۰ پرنده در اثر احتمال شیوع آنفلوانزای پرندگان، نگرانیهای گستردهای را در میان فعالان محیطزیست و جوامع محلی برانگیخته است. این در حالی است که شواهد میدانی و گزارشهای غیررسمی، وضعیت بحرانی در برخی زیستگاههای طبیعی را تأیید میکنند
چرا شکار پرندگان مهاجر در تالاب انزلی به یک مسئله جدی تبدیل شده است؟
متأسفانه، پس از پنج سال ممنوعیت شکار، مجوز شکار در محیطزیستیترین دوره دولت کشور ما صادر شد. دورهای که پس از سالها، مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست به جمعی از اساتید و متخصصین محیطزیست واگذار شده بود. این تصمیم دقیقاً در عصری اتخاذ شد که تغییرات اقلیمی و آسیبهای مستقیم به زیستگاهها و حیاتوحش، طبیعت را بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر کرده بود.
کارزار مخالفت با شکار چگونه آغاز شد و تاکنون چه نتایجی به همراه داشته است؟
صدور مجوز شکار برای ما شوک بزرگی بود، بهویژه پس از اینکه نهضت پرندهنگری در تالاب انزلی توانسته بود جایگاه خود را بهعنوان جایگزینی برای شکار در جامعه محلی تثبیت کند. این تصمیم نه تنها برای ما، بلکه برای فعالان محیطزیست در سراسر کشور، بهویژه در مناطقی که شکار در آنها آزاد شد، چالش بزرگی ایجاد کرد.
به همین دلیل، از اواخر آبانماه که مجوز شکار صادر شد، ما بلافاصله پیگیر تنظیم بیانیهای مبنی بر درخواست توقف شکار شدیم. در کنار این تلاش، نظارت بر وضعیت شکار در تالاب انزلی را نیز فراموش نکردیم.
با بررسی وضعیت، متوجه شدیم که این فعالیت نهتنها جنبه معیشتی ندارد، بلکه بهعنوان تفریح لوکس از سایر نقاط ایران به تالاب میآید. همچنین، کمبود نیروی انسانی و امکانات در ادارات محیطزیست باعث شده که نظارت کافی بر این فعالیتها صورت نگیرد.
به همین دلیل، ما نظارتهای خود را جدیتر ادامه دادیم و پیگیری کردیم تا بیانیه درخواست توقف شکار با امضای جامعه محلی و فعالان محیطزیست بهطور جدیتر دنبال شود.
این آسیبها فقط محدود به شکار مستقیم نمیشود. بلکه با آواره شدن این پرندگان در کانالهای فاضلاب، بسیاری از آنها از گرسنگی تلف میشوند زیرا در این کانالها منابع غذایی برای آنها وجود ندارد
نتایجی هم داشته؟ یعنی از سمت اساتید و جامعه محلی همراهی برای پیوستن به کارزار وجود داشته است؟
بله، خوشبختانه، در لیست اسامی که در سایت کارزار موجود است، اسامی افراد شاخص از جامعه محلی، اساتید دانشگاهها، مدیران دپارتمانهای محیطزیست در دانشگاههای منابع طبیعی استان گیلان و سراسر ایران دیده میشود. تا به این لحظه، حدود سه هزار نفر این بیانیه را امضا کردهاند. متن بیانیه را در همین مرحله به دفتر استاندار و مدیرکل حفاظت محیطزیست گیلان تقدیم کردیم و از آنها خواستیم که هرچه سریعتر این مجوز شکار متوقف شود تا برای آیندگان هم این پرندگان باقی بمانند.
در مجوز شکار ذکر شده است که سه نوع پرنده مجاز به شکار هستند: چنگر، خوتکا و اردک سرسبز. اما وقتی نیروی انسانی کافی برای نظارت از سوی ادارات محیطزیست وجود نداشته باشد، شاهد هستیم و مستنداتی نیز وجود دارد که نشان میدهد نهتنها گونههای ممنوعه، بلکه گونههای حساس نیز مورد اصابت گلوله قرار میگیرند. بهویژه انواع غاز و قو و حتی گونههای در معرض تهدید انقراض مانند پلیکان خاکستری که در این وضعیت آسیب جدی میبینند.
این آسیبها فقط محدود به شکار مستقیم نمیشود. بلکه با آواره شدن این پرندگان در کانالهای فاضلاب، بسیاری از آنها از گرسنگی تلف میشوند زیرا در این کانالها منابع غذایی برای آنها وجود ندارد. گاهی نیز این پرندگان به استخرهای پرورش ماهی مراجعه میکنند و در آنجا پناه میبرند، اما متأسفانه در برخی موارد توسط برخی صاحبان استخرها مورد آسیب قرار میگیرند. این وضعیت باعث ایجاد شرایط نابسامانی در تالاب انزلی برای پرندگان شده است.
شما گفتید که همراه همکارانتان به گشتزنی در تالاب میپردازید تا تخلفات شکار را رصد کنید. با توجه به اینکه مجوز قانونی برای شکار صادر شده، اگر مشاهده کنید که گونهی مجاز در حال شکار شدن است یا شکار شده، قانوناً نمیتوانید کاری انجام دهید، درست است؟
با وجود گشتزنی و نظارت بر وضعیت شکار، به دلیل محدودیتهای قانونی، نمیتوانیم به طور مستقیم وارد عمل شویم. اما از جنبه فرهنگی و آگاهیبخشی، وقتی گونههای مجاز یا ممنوع شکار میشوند، با شکارچیان به صورت دوستانه صحبت کرده و اهمیت حضور این پرندگان را توضیح میدهیم. هدف ما این است که از شکار بیش از حد مجاز و آسیب به گونههای ممنوعه جلوگیری کنیم.
تشکلهای مردمنهاد محیطزیستی باید به عنوان مکملی در کنار ادارات محیطزیست عمل کنند، نه اینکه دخالت اجرایی مستقیم داشته باشند. متأسفانه، در حالی که سه گونه مجاز برای شکار اعلام شده، گاهی شکارچیان بیش از حد مجاز شکار میکنند، که این تهدیدی جدی برای زیستگاهها و پرندگان آسیای مرکزی مانند خوتکا و چنگر است.
این که با آنها صحبت میکنید، آیا فیدبک خوبی دریافت میکنید؟
بله، خوشبختانه، اهالی گیلان آموزشپذیر و مهربان و پذیرای این موضوعات میباشند. فقط کافی است که در بحثهای آموزشی به برخی از اصول و مرامهای شکار یا قوانین محیطزیستی اشاره کنیم. افرادی که متأسفانه از استانهای مختلف برای تفریح و شکار به این منطقه میآیند نیز، وقتی از آنها تقاضا میکنیم که به پرندگان آسیب نرسانند، اغلب حس ناراحتی از اقدام خود را ابراز میکنند. پیش آمده که در هفتههای بعد دیگر آن افراد را در منطقه ندیدهایم، که به گمانم خود این تغییر رفتار میتواند نشاندهنده تأثیر مثبت این برخوردها باشد.
در شبهای جمعه، خودروهای شاسی بلند و لوکس با پلاکهای مختلف از استانهای مختلف به منطقه وارد میشوند و در کنار تالاب اطراق کرده، از طلوع خورشید تا غروب به شکار پرندگان میپردازند. این شرایط به حدی نگرانکننده است که اهالی محلی از وضعیت فعلی ناراحت هستند، چرا که دیگر پرندهای برای مشاهده در منطقه باقی نمانده است
شکار غیرقانونی چه تأثیری بر اکوسیستم تالاب انزلی و پرندگان مهاجر داشته است؟
در واقع، پرندگان به جز زیبایی و دلنشینی که میتوانند تاثیر مطلوب بصری برای منطقه ایجاد کنند، به عنوان تعادلبخشهای چرخه طبیعی تالابها به شمار میروند. اگر همین پرندگان که بسیاری از آنها گیاهخوار، برخی ماهیخوار و تعدادی نیز لاشهخوار هستند، در این منطقه حضور نداشته باشند، قطعاً مشکلاتی چون رشد گیاهان مهاجم، ازدیاد بیرویه آبزیان و برهم خوردن تعادل طبیعی اکوسیستم به وجود خواهد آمد. این مسائل میتواند آسیبهای جدیتری به تالاب انزلی وارد کند که اهالی آن نگران از بین رفتن آن هستند.
به عنوان مثال، گیاهان غیر بومی و مهاجم که به عنوان سمبل آبی تالاب انزلی معرفی شدهاند، تحت تأثیر حضور این پرندگان تعادل مییابند. همچنین، گیاهان غوطهوری که در پهنه اصلی تالاب وجود دارند، توسط پرندگان چنگر کنترل و تعادل پیدا میکنند. اگر چنگرها نباشند، سطح آب پوشیده از گیاهان غوطهور خواهد شد و حتی قایقها نمیتوانند در میان این گیاهان که به طور محلی به آنها “چنگرواش” گفته میشود، حرکت کنند.
بنابراین، حضور پرندگان در هر اکوسیستمی، به ویژه در اکوسیستمهایی که مورد آسیب قرار گرفتهاند، مانند تالاب انزلی، تأثیر و جایگاه بسیار مهمی دارد.
آیا اطلاعات دقیقی (از نظر تعداد) در مورد تعداد پرندگانی که سالانه بهصورت غیرقانونی شکار میشوند وجود دارد؟
در سالهای گذشته، تعداد شکارها قابل پایش نبوده است، زیرا نیروهای محیطبانی به دلیل کمبود نیروی انسانی و فقدان پایگاههای کافی نتواستهاند نظارت مؤثری داشته باشند. اما امسال، با هجوم خودروها توانستیم آماری نسبی از خروجیهایی که هر قایق داشته به دست آوریم. متأسفانه، این آمارها فراتر از آماری است که پرندهنگرهای استان گیلان برای ثبت گونهها گزارش کردهاند. چون مهاجرتها و حضور پرندگان توسط پرندهنگران به راحتی ثبت میشود، این تضاد آماری و آسیبی که وارد میشود، کاملاً قابل مشاهده و قابل دسترسی است.
اعلام عدد و رقم دقیق نیازمند مطالعه و پژوهش است. اگر کسی به راحتی این آمارها را اعلام کند، به گمانم باید کمی به آنها شک کرد، زیرا این اعداد و ارقام تخمینی هستند و علمی نیستند. علمی کردن این ارقام نیازمند همکاری جدی دانشگاهی و مطالعاتی است تا بتوانیم به واقعیت نزدیک شویم. با این حال، بر اساس آمارهای تخمینی که به دست آوردیم، تعداد شکارهای انجام شده فراتر از حد ورود پرندگان به استان بوده است و متأسفانه بیشتر از سه گونه مجاز، پرندگان غیرمجاز نیز به شکار میروند. امیدوارم که هرچه سریعتر صدور مجوز شکار متوقف شود، پیش از آنکه این پرندگان در سالهای آینده به عنوان گونههای در معرض انقراض معرفی شوند.
چه چالشهایی برای توقف شکار در تالاب انزلی با آن روبهرو هستید؟
ما هیچ زاویه و مخالفتی با شکار معیشتی برای جامعه محلی نداریم. همانطور که در سالهای گذشته، زمانی که مجوز شکار صادر نمیشد، مخالفتی با شکار گونههای مجاز در منطقه نداشتیم. اما متأسفانه، از آن زمان تاکنون شاهد این هستیم که در شبهای جمعه، خودروهای شاسی بلند و لوکس با پلاکهای مختلف از استانهای مختلف به منطقه وارد میشوند و در کنار تالاب اطراق کرده، از طلوع خورشید تا غروب به شکار پرندگان میپردازند. این شرایط به حدی نگرانکننده است که اهالی محلی از وضعیت فعلی ناراحت هستند، چرا که دیگر پرندهای برای مشاهده در منطقه باقی نمانده است.
ما هیچ نگرانی از توقف شکار نداریم، زیرا اهالی که قبلاً برای معیشت خود شکار میکردند، همچنان پس از ممنوعیت شکار میتوانند به گونههای مجاز دسترسی داشته باشند و هیچ مشکلی برای تأمین معیشتشان پیش نخواهد آمد. بلکه خدا را شکر، بسیاری از اهالی بهطور سنتی در کشاورزی، شیلات و ماهیگیری فعالیت دارند و صنایع دستی و اقامتگاههای محلی نیز رونق دارند. بنابراین، با وجود این فرصتهای شغلی متنوع، نیاز به شکار برای تأمین معیشت در بین اهالی منطقه دیگر بهطور جدی احساس نمیشود.
تعداد شکارهای انجام شده فراتر از حد ورود پرندگان به استان بوده است و متأسفانه بیشتر از سه گونه مجاز، پرندگان غیرمجاز نیز به شکار میروند
نقش سازمانهای دولتی و غیردولتی در حمایت از این کارزار چیست؟
در واقع یکی از دلایل اصلی درخواست ما برای توقف شکار، این است که در این دوره بحرانی، سازمان حفاظت محیطزیست باید به بازبینی قوانین و تجهیز ادارات خود، هم از لحاظ سختافزاری و هم از نظر تأمین نیروی انسانی بپردازد. به عنوان مثال، در پهنه اصلی تالاب انزلی، یک پاسگاه محیطزیست نداریم، در حالی که یکی از مهمترین نقاط، کنار پل چوبی آبکنار است که بیشترین ورودی شکارچیان از آن منطقه میباشد. اگر در این منطقه یک پاسگاه محیطزیست وجود داشت، نظارت بر روند شکار بهراحتی امکانپذیر بود. متأسفانه، این پاسگاه به منطقهای دورافتاده منتقل شده است.
این مسائل نشاندهنده نیاز به بازنگری در نحوه مدیریت و نظارت بر شکار است. سازمان محیطزیست باید با مشورت جامعه محلی و مدیران منطقهای، آییننامههای شکار را که سالهاست بهروز نشدهاند، بازبینی کند و در صورتی که قصد صدور مجوز شکار در سالهای آینده وجود داشته باشد، این امر باید مشروط به بازنگری قوانین، تأمین امکانات سختافزاری و نیروی انسانی کافی برای ادارات حفاظت محیطزیست باشد. این بازنگری نهتنها باید محدود به هشت شهرستان بهرهبردار از تالاب انزلی باشد، بلکه باید در تمامی استانهایی که شکار در آنها مجاز است، اجرا شود.
چه اقداماتی برای جایگزین کردن پرندهنگری بهجای شکار لازم است؟
در واقع، جاذبههای طبیعی و فرهنگی هر منطقه از جهان، عاملی است که گردشگران را به آنجا جذب میکند. استان گیلان و بهویژه تالاب انزلی، یکی از بزرگترین گنجینههای این موضوع به شمار میروند. ما باید به این ظرفیتها توجه کنیم و از آنها برای جذب گردشگر و ایجاد معیشت پایدار بهرهبرداری نماییم، نه اینکه با آسیب رساندن به عواملی که موجب غنیتر شدن این گنجینهها شدهاند، آنها را تضعیف کنیم. وقتی که پرندگان در این تالاب یا در استان ما نباشند، قطعا یکی از جذابترین جاذبههای گردشگری را از دست خواهیم داد. عدم حضور پرندگان موجب آسیب به زیستگاهها میشود و در نتیجه، اگر زیستگاهی نباشد، گردشگری در استان نخواهیم داشت.
چه توصیهای برای مردمی که به حفاظت از تالاب انزلی و پرندگان مهاجر علاقه دارند دارید؟
پرداختن به روشهایی که میتواند این گنجینههای طبیعی و فرهنگی را به گوش و چشم دیگر گیلانیان، ایرانیان و جهانیان برساند، اهمیت بسیاری دارد. در این راستا، پرندهنگری بهعنوان بهترین فرصت مطرح میشود. به زبان ساده، پرندهنگری یعنی تهیه عکسهایی از مناطق مختلف با موضوع پرندگان. برای مثال، اگر عکسی از یکی از ۲۴۳ گونه پرنده تالاب انزلی تهیه شود، میتوان آن را در فضای مجازی با هشتگ تالاب انزلی به اشتراک گذاشت تا مردم سراسر ایران و جهان از جاذبههای گردشگری این منطقه آگاه شوند و برای سفر مسئولانه خود یا اکوتوریسم به این منطقه مراجعه کنند. این امر میتواند آورده مادی، معنوی و مفیدی برای ما داشته باشد و در عین حال از آسیب به پرندگان و محیطزیست جلوگیری کند.
عکسها: آلن پطروسیان