ابراهیم علیزاده/ مومن صالحی- عدم درک هزینه، اعم ازهزینه زمان، هزینه انرژ ی، هزینه مالی، هزینه عمر و از این دست هزینههای نهان و آشکار، مصداق حماقت ملی است که در این روزهای ایران، به نسبت زیادی از سوی مردم، مدیران، دانشگاهیان و روشنفکران دیده میشود. در مقابل، خرد و به بدنبال آن خرد جمعی کمتر در ایران امروز جریان دارد و جلوهگر است.
این موضوع، ازمهمترین موضوعاتی بود که دکتر «رضا رمضانی خورشید دوست»، در جلسه با بخشی از نمایندگان جامعه مدنی گیلان در روز چهارشنبه بیست و ششم دیماه در محل سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اعلام داشتند.
فهرست مشکلات بجا و نابجای کشور، راه حلهای بجا و نابجا، شناخت اولویت مشکلات، ارایه راهکارهای اولویتدار مشکلات، از جمله مواردی است که نیازمند خرد جمعی است
دکتر رمضانی در چهار محور: ضرورت خرد جمعی، خرد جمعی چیست؟ کاربردی برای خرد جمعی و سیستم خرد جمعی چیست؟ مباحث خود را طرح کرد.
فهرست مشکلات بجا و نابجای کشور، راه حلهای بجا و نابجا، شناخت اولویت مشکلات، ارایه راهکارهای اولویتدار مشکلات، از جمله مواردی است که نیازمند خرد جمعی است. وگرنه هر کس، تشخیص خود را مطللق دانسته و شاخصی برای درستی و غلطی و پرهیز از نادانی براحتی پیدا نمیشود.
اما برای رفع مشکلات و چارهجوییهای معضلات جاری چه ملازماتی عملی نیاز است؟ برای تحلیل و تفسیر این موارد به یک ابر فرض یا متا اسمپشن نیاز است. ابر فرض مورد نیاز، مشارکت جمعی است که خود دو بخش دارد اول خرد جمعی و بخش دوم عمل جمعی.
خرد جمعی چیست ؟ منظور از جمع چیست ؟ جمع در ابتدا یک مفهوم مبهم است. چهار دسته از افراد اگر در فرایند شکلگیری خرد جمعی حضور داشته باشند، میتوان انها را به عنوان مولفههای خرد جمعی تلقی کرد.
اول: ذینفعان یا استیک هولدرها، دوم: خبره های علم و فناوری یا دارندگان حرفه های مربوط، سوم: خبره های نیازها و خواست ها ، چهارم: هوشمندان
برای هر موضوعی اعم از مسایل زیست محیطی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، حتی معضلات درهم تنیده ملی فراتر از مشکل و در اصل تعامل مجموعه مشکلات، میتوان از این الگوی رایزنی مشارکت چهار گروه برای رسیدن به خرد جمعی استفاده کرد.
برای مثال از مواردی همچون آلودگی هوا، پسماند، ناترازی انرژی، نا کارآمدی آموزشی در مدارس و دانشگاهها، معضلات تشخیص و درمانهای پزشکی و .. میتوان از نتایج ناشی از شکلگیری فرایند خرد جمعی بهره برد.
اگر از دانش ملی و بینالمللی برای کنترل و کاهش آثار زیانبار پسماند و فاضلاب بهره ببریم آنگاه امکان حل این معضل محلی، ملی و بینالمللی را خواهیم یافت
در دنیای معاصر، یک منطق و عقل نداریم، بلکه منطقها و عقلها در کار است. تفکر امری است نسبی. خرد جمعی نیز جهت دار نیست. بلکه موضوع دارد و در خلا مطرح نمیشود.
منطق خرد، استفاده از گزارههای اگر – آنگاهی است. اگر مردم در سیاست و اقتصاد و امور اجتماعی مشارکت کنند. آنگاه افقهای کاهش مشکلات پدیدار میشود. اگر عقلانیت و منافع ملی بجای بایدهای از پیش تعیین شده ایدولوژیک محور و اساس هر تصمیم قرار بگیرد آنگاه مشارکت همه ایرانیان برای ساختن کشور بروز میکند.
اگر از دانش ملی و بینالمللی برای کنترل و کاهش آثار زیانبار پسماند و فاضلاب بهره ببریم آنگاه امکان حل این معضل محلی، ملی و بینالمللی را خواهیم یافت. بنابراین، تنها از این روش و منطق است که میشود به طراحی سیستم خرد جمعی پرداخت و از مزایای آن بهره برد.
با پایان سخنرانی دکتر رمضانی، نمایندگان جامعه مدنی به ارایه نقطه نظرات خود در چگونگی تعریف مشکل و چرایی عدم بکارگیری خرد جمعی، حماقت ملی، نا اگاهیهای اجتماعی، نقش متوازن حاکمیت و مردم در دمیدن آتش دوری از خرد جمعی، موانع عدم حضور گروههای مردم نهاد در ایجاد خرد جمعی، نقش ضروری حاکمیت در ایجاد امنیت و رفاه به عنوان بستر خرد جمعی و .. مباحثی از این قبیل پرداختند و گفتوگو کردند.
ارزیابی جلسه
در جمعبندی واکنشهای شرکت کنندگان در این جلسه و اخذ بازخوردهای مربوط میشود گفت که حضار، هم از محل برگزاری و هم از نوع طرح مباحث و بویژه بخش گفت و شنود جلسه از رضایت نسبی بالایی با هدف دانشافزایی و تعاملات انجام گرفته برخوردار بودند. اگرچه سخنران اصلی جلسه چندان راضی بنظر نمیرسید و احتمالا نتوانست منظور خود را آنگونه که میخواست به شنوندگان خود برساند.
چه آنکه در بخشی از سخنان خود هنگام پرسش و پاسخ و در مقابل اظهار نظر حضار و احیانا انتقاد از چرایی و چگونگی همکاری آقای دکتر رمضانی با بخشهای مختلف حاکمیتی قوای مجریه و قضائیه بویژه طراحی و اجرای سیستم الکترونیکی پاسخگویی پروندههای قضایی مردم در قوه قضائیه اعلام داشتند.
“برای من دولت و حکومت موضوعیت ندارد. این مردم و مشکلات آنها است که موضوع اصلی است و در تمام طول عمر علمی خود تنها برای کاهش مرارت آنها در افزایش بهرهوری سیستمهای ملی خدمات رسان کوشیدهام”
در نهایت با همه فراز و فرودهای این جلسه که در نوع خود به جهت ایجاد گفتگوی علمی و طرح دغدغههای اساسی جدی و به دور از تعارفات مرسوم جلسات در اماکن دولتی، در زمینه توسعه کشور و استان، فیمابین بخشی از جامعه مدنی گیلان آن هم در یک مکان کاملا مهم دولتی کم نظیر بود، میبایست به ضرورت ادامه این گفتگوها همچنان اندیشید و اقدام کرد.
برای من دولت و حکومت موضوعیت ندارد. این مردم و مشکلات آنها است که موضوع اصلی است و در تمام طول عمر علمی خود تنها برای کاهش مرارت آنها در افزایش بهرهوری سیستمهای ملی خدمات رسان کوشیدهام
چرا آنکه ضرورت دارد در بخش ایجابی، توسعه را به عنوان یک مطالبه و گفتمان معرفی نماییم. این موضوع همواره و در همه جا میبایست مطرح شود. به عبارتی آغاز و پایان هر جلسهای از این دست جلسات، باید پرسشهای اساسی همچون چرا توسعه نیافتهایم؟ برای پاگذاشتن در مسیر توسعه چه باید کرد و چه میتوانیم بکنیم؟ و اینکه توسعه استان گیلان در طول توسعه کشور است و نه در عرض آن، همواره مورد تاکید قرارگیرد.
این روزها همزمان با حضور مدیر ارشد دغدغهمند، متخصص و پیگیر در استان گیلان یعنی جناب آقای دکتر هادی حق شناس به عنوان استاندار، تلاشهای گفتمانسازی توسعه با استفاده از همه امکانات، از جمله انواع رسانههای مکتوب و مجازی، همایشها و جلسات بیش از همیشه باید به داخل گروههای مردم برده شده تا با ایجاد مطالبات بجای مردمی، یار خاطری برای استاندار باشیم. چه آنکه موفقیت استاندار نوزدهم در توسعه استان گیلان، موفقیت و برد همه اهالی استان گیلان در جای جای این بهشت سبز و دیدنی است.
نظرات بسته شده است.