این روزها هر جا را نگاه میکنی، شک و تردید شرایط جنگی، بر همه چیز سایه افکنده است. جنگ از دالان خاطرات، به بطن لحظههای جاری مردم رسیده و نگاه به آن دیگر نه مثل گذشته دور و بعید، بلکه نزدیک و لمسشدنی شده است.
از خیابانها و بیلبوردها گرفته تا خبرها و پچپچهها، حرف جنگ در راس همه چیز است؛ از تحلیلهای حرفهای تا همکلامیهای دوستانه.
اما مردم واقعا چه فکر میکنند و در شرایطی که خشونت اقتصادی هر روز بر صورتشان سیلی میزند و آیندهی خود را تباه شده میبینند، درباره وقوع جنگ چه فکر میکنند؟
تنها سیاهیِ تیرهتر، سیاهی جنگ است
وقتی برای نوشتن این گزارش به صرافت افتادم با آدمها گفتوگویی معمولی را شروع کنم، به ذهنم رسید که احتمالا وقوع جنگ نظامی با درگیر شدن شهرها، مردم عادی و اقتصاد فلج شده، احتمالا تنها سناریوی است که شرایط زندگی در ایران را بیشتر به چالش میکشد.
بسیاری از آدمها در پاسخ به سوالاتی همین موضوع را تایید میکردند؛ آنها میگفتند فشار وضعیت فعلی را نباید دست کم گرفت. مردم شبانه روز میدوند تا از زندگی جا نمانند اما باز هم جا میمانند. فشارهای اجتماعی بر زنان نیز یکی دیگر از مواردی بود که بیشتر مصاحبهشوندگان زن به آن اشاره کردند. زندگی در وضعیت جنگی، بیشباهت به خود جنگ نیست البته با دو درجه تخفیف چراکه برق و آب و نان هست و موشک و جنگنده نیست.
بعد از افزایش تنشها در خاورمیانه و چندین مرتبه تبادل آتش میان ایران و اسراییل، بسیاری فکر میکنند این تحولات، به زودی جنگی تمام عیار را کلید خواهد زد. ما نمیدانیم منظور از جنگ تمام عیار چیست و پاسخ مجدد اسراییل به حملات موشکی ایران و لبنان، چقدر پای ما را وارد دایرهی جنگ میکند، اما به نظر میرسد این خطر جدی است. حتی اگر خطر مستقیمی متوجه مردم عادی نباشد، احتمالا نمیتوان از اثرات جنگ نظامی تمام عیار بر کنار ماند.
از خیابانها و بیلبوردها گرفته تا خبرها و پچپچهها، حرف جنگ در راس همه چیز است؛ از تحلیلهای حرفهای تا همکلامیهای دوستانه
یکی از کاربرانی که در شبکههای اجتماعی دنبال میکنم، چند روز پیش با انتشار سوالی در صفحهاش، نظر مردم را پرسید. سوالش به پاسخهای جالبی منجر شد. او پرسید:
«چقدر ممکن است اسراییل و ایران وارد جنگی شبیه جنگ هشت ساله شوند؟»
یکی از کاربران نوشته بود: «احتمال درگیری مستقیم نظامی بین کشورهایی که مرز مشترک ندارن، بسیار پایینه» و کاربر دیگری در پاسخ گفته بود: «آمریکا غیر از مکزیک با هیچکدام از کشورهایی که جنگیده، مرز مشترک نداشته»
آیا جنگ ایران و اسرائیل نزدیک است؟ تحلیلهای سیاسی چه میگویند؟
حقیقت این است که مردم ایران نمیتوانند آیندهای را پیشبینی کنند که حتی کمترین ارتباطی با ارادهشان ندارد. اما در هر صورت نگاه اغلب مردم به افزایش تنشهای جنگی، نگاه مثبتی نیست و به نظر آنها شرایط را از چیزی که هست بدتر میکند. برخی هم معتقدند؛ بالاتر از سیاهی رنگی نیست و فرقی نمیکند جنگ شود یا وضعیت فعلی ادامه پیدا کند.
با این وجود به نظر میرسد معادلات جنگ نه به دست مردم ایران، بلکه از به دست قدرتهای جهانی به مقصد حل خواهد شد.. به نظر میرسد آمریکا و اروپا مخالف تشدید جنگ هستند و چین و روسیه بدشان نمیآید آتش جنگ شعلهورتر شود.
درحال راضی کردن اسراییل به عقبنشینی هستند. با نگاهی به تجارب اخیر، میبینیم که تنشها بین ایران و اسرائیل همواره بالا بوده است.
ایران با حمایت از گروههای مقاومت مانند حزبالله و حماس تلاش کرد از رویارویی مستقیم با اسراییل خودداری کند. اما اکنون با ضربههایی که اسراییل به نفرات اصلی گروههای نیابتی حزبالله و حماس وارد کرده، راه مقابلهی مستقیم هموارتر از گذشته شده است.
زندگی در وضعیت جنگی، بیشباهت به خود جنگ نیست البته با دو درجه تخفیف چراکه برق و آب و نان هست و موشک و جنگنده نیست
دو طرف جنگ از پیامدهای آن آگاهند؟
اسرائیل و ایران به دلایل متعدد ژئوپلیتیکی در منطقه درگیر هستند. از یک سو، اسرائیل نگران برنامه هستهای ایران است و ایران نیز به دنبال تقویت نفوذ خود در خاورمیانه است. ایران با حمایت از گروههای نیابتی نظیر حزبالله و حماس سعی در ایجاد فشار بر اسرائیل دارد و در مقابل اسرائیل با انجام حملات هوایی محدود و هدفمند در سوریه و گاهی عراق تلاش میکند تا ایران را از تقویت نیروهایش در این مناطق بازدارد.
درگیریهای نیابتی میان این دو کشور در حال حاضر به سطحی رسیده که برخی آن را به «جنگ سرد خاورمیانه» تشبیه میکنند. با این حال، به دلیل پیچیدگیهای موجود، احتمال وقوع یک جنگ گسترده کمتر پیشبینی میشود، چرا که هر دو کشور از پیامدهای مخرب آن آگاهند.
آیا تضعیف گروههای نیابتی ایران را به سمت سلاح هستهای سوق میدهد؟
در سالهای اخیر، اسرائیل بارها تأسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار داده است، اما این حملات محدود بوده و منجر به درگیری مستقیم نشدهاند. با این حال، اگر ایران به پیشرفت بیشتری در برنامه هستهای خود دست یابد، ممکن است این مسئله باعث حملهای گستردهتر از سوی اسرائیل شود.
بسیاری معتقدند؛ در شرایطی که گروههای نیابتی در منطقه تضعیف شدهاند، ممکن است ایران با سرعت بیشتری به سمت سلاح هستهای برود.
حمایت بینالمللی چه جهتی به جنگ خواهند داد؟
یکی دیگراز عوامل مهمی که برسرنوشت جنگ و مردم ایران تأثیرمیگذارد، حمایتهای بینالمللی از اسرائیل و ایران است. اسرائیل حمایت قوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را دارد و ایران نیز روی حمایتهای روسیه و چین حساب باز کرده است. این پشتیبانیهای بینالمللی میتواند نقش مهمی در جلوگیری از درگیری مستقیم ایفا کند، زیرا کشورهای بزرگ معمولاً تمایلی به شعلهور شدن جنگی در منطقه ندارند. موضوعی که میتواند منافع آنها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
در نهایت، اگرچه تنشها میان ایران و اسرائیل به بالاترین سطح خود رسیده، اما احتمال وقوع جنگ مستقیم میان این دو کشور همچنان کم است. هر دو کشور به خوبی از پیامدهای جنگ آگاه هستند و تمایل دارند که از طریق نیابتیها و حملات محدود به اهداف خود برسند. با این حال، نمیتوان وقوع یک جنگ بزرگ را کاملاً منتفی دانست، به ویژه اگر یکی از طرفین تصمیم به حملهای گسترده بگیرد یا شرایط بحرانی ایجاد شود.
نظرات بسته شده است.