مسعود جوزی، پژوهشگر جنبش جنگل؛

دوگانه‌سازی کاذب؛ میرزا کوچک ـ رضا شاه

0 ۱۷

پس از برگزاری همایش بررسی جنبش مشروطه و جنبش جنگل در ۲۶ آذر ۱۴۰۴ توسط بنیاد ایران‌شناسی و گروه فرهنگی شب‌‌های سپیدرود رشت، انتقادات زیادی در خصوص اشتباهات تاریخی صادق زیباکلام در مناظره با  ناصر عظیمی در این نشست مطرح‌ شد. از جمله «مسعود جوزی» پژوهشگر جنبش جنگل، در یک فایل صوتی که در کانال تلگرامی جنگل منتشر کرد، با بررسی چند صفحه از کتاب‌ «رضاشاه» زیباکلام به وجود اشتباهات تاریخی این کتاب درباره جنبش جنگل اشاره کرد.

***

جوزی با بررسی صفحات ۱۳۷ تا ۱۳۹ کتاب «رضاشاه» (صادق زیباکلام، انتشارات روزنه ۱۳۹۸) به بیان این‌که تقریبا تمام اطلاعات این صفحات اشتباه است، اشاره دارد. اشتباه اول این است که می‌نویسد؛ «جنبش جنگل هنگام ورود رضاخان، وارد پنجمین سال خود شده بود» این در حالیست که هفتمین سال درست است.

 

 اهمیت این اشتباه اینست که از سال ۱۲۹۰ گیلان، تحت اشغال روسیه تزاری بوده و خاستگاه شروع جنبش در ۱۲۹۴ ضداشغالگری بیگانه و استقلال‌طلبانه بوده است. در واقع زیباکلام، کلان‌روایتی ساخته است که بر مبنای آن از آغاز مشروطیت در ۱۲۸۵ همه دولت‌‌های مرکزی ضعیف بودند و هر کسی در هر بخشی از کشور که دنبال تجزیه‌طلبی بود در نهایت همه آن‌ها توسط رضاشاه سرکوب شدند.

زیباکلام، کلان‌روایتی ساخته است که بر مبنای آن از آغاز مشروطیت در ۱۲۸۵ همه دولت‌‌های مرکزی ضعیف بودند و هر کسی در هر بخشی از کشور دنبال تجزیه‌طلبی بود که در نهایت همه آن‌ها توسط رضاشاه سرکوب شدند

 وی براساس این کلان‌روایت، جنبش جنگل را هم با کلمه محترمانه «گریز از مرکز» که در واقع همان «تجزیه‌طلبانه» است، قضاوت می‌کند، بدون آن‌که بد‌اند این جنبش در وهله اول قیامی علیه اشغالگری روس‌ها و برای آزادی گیلان از دست آنان بود، نه بر ضد دولت مرکزی.

 

وی درباره اشتباه بعدی ادامه داد:«زیباکلام در نظر نمی‌‌گیرد که از چند ماه پیش از وقایع پایانی جنبش در پی تغییر سیاست دولت شوروی و عقد معاهده با دولت ایران هم‌زمان با کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، چون حمایت آن دولت از انقلاب جنگل  قطع شده بود، دیگر سرکوب انقلابیون کار سختی نبود.»

 

حتی یک سال پیش از آن هم در شهریور و مهر ۱۲۹۹ نیرو‌های قزاق دولت مرکزی که اتفاقا خود رضاخان هم یکی از فرماندهان میانی‌شان بود، دو بار موفق شدند چپ گرایان جمهوری ایران را تار و مار کرده و تا انزلی عقب برانند که فقط اعزام نیروی کمکی از باکو و توپخانه کشتی‌‌های شوروی در انزلی مانع از سرکوب قطعی آنان شد.

 اینکه می‌نویسد؛ کوچک‌خان از این تغییر سیاست آگاه نبود هم کاملا اشتباه است و مکاتبات متعدد او در این‌باره موجود است.

 

جوزی ادامه داد: اشتباه عجیب بعدی، اشاره به ورود جنگلی‌ها به قزوین در تیر ۱۳۰۰ است که به‌هیچ‌وجه واقعیت ندارد.

احتمالا زیباکلام با بدخوانی تاریخ آن دوره، ماجراجویی «احسان‌الله‌خان دوستدار» را که توسط «ساعدالدوله» فرزند «محمدولی‌خان تنکابنی» اغفال شده و تلاش کرده بود از راه مازندران به تهران حمله کند، با یورش قزاقان به گیلان در مهر همان سال اشتباه گرفته است.

زیباکلام جنبش جنگل را با کلمه محترمانه «گریز از مرکز» که در واقع همان «تجزیه‌طلبانه» است، قضاوت می‌کند، بدون آن‌که بد‌اند این جنبش در وهله اول قیامی علیه اشغالگری روس‌ها و برای آزادی گیلان از دست آنان بود، نه بر ضد دولت مرکزی

 در آن حرکت ماجراجویانه که نه فقط کوچک‌خان بلکه حتی انقلابیون جناح چپ یعنی «خالو قربان» و «حیدرخان عمواوغلی »هم از آن بی‌اطلاع بودند، «احسان‌الله‌خان» که با ۳۰۰۰ نفر نیرو از مسیر جاده چالوس فعلی به‌سوی تهران حرکت کرده و از پل زغال گذشته بود، در محاصره قوای ساعدالدوله از پشت و دولت مرکزی از جلو، شکست سختی خورد و با تلفات سنگین به لاهیجان بازگشت.

 

در این ماجرا نه‌تنها کوچک‌خان که احسان‌الله که سال قبل‌تر علیه او کودتا کرده بود، نقشی نداشت، حتی جغرافیای درگیری هم نه در قزوین بلکه در مازندران بود! در واقع کل داستانی که زیباکلام تعریف می‌کند؛ « جنگلی‌ها در تیرماه وارد قزوین شدند و لشکر قزاق در برابر آن‌ها مقاومت کرد و رضاخان جنگلی‌ها را تا لنگرود تعقیب کرد» همه افسانه است! گویی ایشان اصلاً یک کانال دیگر را گرفته است.

 

 این کار زیباکلام از نوع «تاریخ‌نگاری بی‌نیاز از اسناد» و کلاً بی‌ربط به اسناد و مدارک و «من عندی» است! روزنگار دقیق حمله نیروی قزاق به گیلان در مهر و آبان ۱۳۰۰ توسط سرلشکر «کوپال» منشی رضاخان و وزیر جنگ نوشته و در همان زمان هم منتشر شده است.

 

این پژوهش‌گر جنبش جنگل در ادامه به یک اشتباه دیگر زیباکلام در گفت‌ وگو‌های روز مناظره اشاره دارد که زیباکلام چند بار گفت؛« اگر ایستادگی انگلیسی‌ها با ۶۰۰۰ نیرو در پل منجیل نبود، جنگلی‌ها در نبودِ یک دولت مرکزی مقتدر تا تهران پیش رفته بودند.» در حالی‌که موضوع دقیقا برعکس است!

 

در خرداد ۱۲۹۷ چون جنگلی‌ها مانع از عبور نیروی چندملیتی «دانسترفورس» از گیلان به‌سوی باکو شده بودند، انگلیسی‌ها با یک لشکر بسیار مجهز و چند هواپیما به آن‌ها حمله کردند و در منجیل به‌سختی شکست‌شان دادند. دانسترویل فرمانده این نیرو همه ماجرا را نوشت و کتابش ترجمه هم شده است.

 

جوزی در ادامه درباره مشارکت دولت شوروی در سرکوب انقلاب جنگل اظهار کرد: « در مهر ۱۳۰۰ «کلانتروف آتاشه» مستشار نظامی سفارت شوروی همراه با رضاخان بود.  با وساطت او نیرو‌های احسان‌الله‌خان در انزلی سوار کشتی شدند و به باکو رفتند و نیرو‌های خالوقربان تسلیم شدند و به قوای رضاخان پیوستند و در تعقیب میرزا کوچک در کوه‌‌های ماسوله همکاری کردند.

 

ادعای زیباکلام، مبنی بر کشته شدن ۶۰۰ قزاق در سرکوب جنگل نیز در هیچ منبعی ذکر نشده و واقعیت ندارد. چنانچه طی عملیات سرکوب، صرفاً در یک درگیری محدود و ناخواسته فقط چند نفر کشته شدند.

ادعای زیباکلام، مبنی بر کشته شدن ۶۰۰ قزاق در سرکوب جنگل نیز در هیچ منبعی ذکر نشده و واقعیت ندارد. چنانچه طی عملیات سرکوب، صرفاً در یک درگیری محدود و ناخواسته فقط چند نفر کشته شدند

زیباکلام حتی روز کشته شدن میرزا را هم ۱۵ آذر می‌نویسد که همه می‌دانند ۱۱ آذر بوده و اسنادش موجود است. ضمن این‌که مدت زمان عملیات شش ماه بوده نیز اشتباه است. کل ماجرا دو ماه بیشتر نبود و تلفاتی هم نداشت. بخصوص اینکه رضاخان هم بیشتر از یک ماه در گیلان حضور نداشت و کارها را به دیگران سپرد و به تهران برگشت.

 

وی افزود: متأسفانه انتشار این خطا‌های تاریخی در کتاب رضاشاه باعث شده است، زیباکلام یکی از بانیان دوگانه‌سازی کاذب «رضاشاه-کوچک‌خان» شود که ریشه در واقعیت ندارد.

 

داستان ملاقات نمایندگان میرزا کوچک با رضاخان در رشت را هم سرلشکر کوپال و هم محمدعلی گیلک مکتوب کرده‌اند که وی با احترام از میرزا سخن می‌گفت و در نامه ای به او هم مراعات احترام را کرد و نوشت؛ «شما کار بزرگی کردید و حقش بود که تهران را تسخیر کنید، ولی چون نکردید، همان کار را الان من انجام داده‌ام.»

 

حتی قرار ملاقات در جمعه‌بازار گذاشتند ولی در این زمان ماجرا‌های مبهمی رخ داد که چون هنوز بعد از ۱۰۰ سال انگلیسی‌ها اسناد سفارت خود را منتشر نکرده‌‌اند، نمی‌‌توان با قاطعیت درباره عاملان‌شان نظر داد، ولی در نهایت به سرکوب نهایی و آن پایان تراژیک کشید.

 

متأسفانه انتشار خطا‌های تاریخی در کتاب رضاشاه باعث شده است، زیباکلام یکی از بانیان دوگانه‌سازی کاذب «رضاشاه-کوچک‌خان» شود که ریشه در واقعیت ندارد

مسعود جوزی در پایان اشاره داشت: چون زیباکلام به‌عنوان یک سلبریتی در حوزه تاریخ و سیاست، بدون احساس نیاز به مطالعه می‌نویسد و به‌صورت غیرمسؤولانه اظهارنظر می‌کند و برخلاف همه اسناد موجود، گفتمان تجزیه طلب خو‌اندن میرزا کوچک را رواج می‌دهد، این خطای او صدبرابر افراد دیگر تأثیرات منفی و مخرب دارد.

 

حتی در این گفت‌ وگو هم برخلاف همه اسناد که از «جمهوری شورایی ایران» موجود است، ادعا می‌کند؛ سندی با عبارت «جمهوری شورایی گیلان» دارد که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، مگر این‌که با فتوشاپ درست کرده باشد!

ادعا‌های غیرمستند درباره جنگل، در نهایت خود زیباکلام را به‌عنوان یک فرد دانشگاهی بی‌اعتبار می‌کند، کما این‌که در سال‌‌های اخیر کرده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.