سالیان بسیار است که معیشت بسیاری از اهالی گیلان زمین با گیسوان طلایی شالیزارها درهم آمیخته، اما امروزه تولید این محصول با چالشهای بسیار همراه است.
افزایش هزینههای تولید، تغییرات اقلیمی، واردات نامناسب، نبود حمایت مناسب ازشالیکاری، فعالیت گستردهی واسطهها و مشکلات عرضه وفروش ازجمله موارد مورد بحث در عرصهی برنجکاری بهشمار میرود. مشکلاتی که برطرف ساختنشان نیازمند چارهاندیشی و عملکرد مناسب متولیان ذیربط است.
در این راستا گفتوگویی با «محمود هوشیارفرد» عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی گیلان، ترتیب دادیم.
میدانیم که هزینههای شالیکاری بسیار است و از سوی دیگر قیمت برنج ایرانی در بازار کم نیست، اما کشاورزان همواره با چالش عرضه و قیمت فروش برنج روبرو هستند؛ نظر شما در این مورد چیست؟
برنج از جمله اقلام اساسی و راهبردیست که علاوه بر امنیت غذایی کشور در اقتصاد و معیشت مردم گیلان نقش بسیار مهمی دارد. تولید برنج برای استانهای شمالی به نوعی مزیت بهشمار میرود. تولیدکنندگان برنج با مشکلات فراوانی برای تولید و فروش این محصول بخصوص قیمت پایین در زمان برداشت مواجه هستند.
سالیان بسیار است که معیشت بسیاری ازاهالی گیلانزمین با گیسوان طلایی شالیزارها درهم آمیخته، اما امروزه تولید این محصول با چالشهای بسیار همراه است.
طی سالهای اخیر، با توجه به افزایش واردات برنجهای خارجی و گاهاً در زمان نامناسب، و نوسانات موجود در بازاربرنج بسیاری ازشالیکاران نتوانستند برنج تولیدی خود را اعم از محلی و پرمحصول در بازار به فروش برسانند. ظاهراً قرار نیست سناریوی تکراری «قیمت برنج» در فصل برداشت این محصول پایان یابد و اقدامی برای اصلاح آن انجام شود.
محصول برنج همواره مستعد بروز نوسانات قیمتی است. متاسفانه سالهاست محصولی که برای تولید آن هزینه زیادی شده به قیمت ناعادلانه وقیمتی که برای کشاورزان به صرفه نیست، معامله میشود و تاکنون مسوولان نتوانستهاند تدبیری برای این مشکل بیاندیشند و اقدامی برای ساماندهی وضع موجود انجام دهند و در واقع منفعل هستند.
این اتفاقات در کنار دلالیهای گسترده در منطقه باعث شده تا شالیکاران از هستی ساقط شوند. همهساله با اتمام فصل برداشت و ورود واسطهها به بازار برنج، اگر چه شاهد افزایش قیمتها هستیم ولی این افزایش قیمت نصیب کشاورزان نمیشود. به عبارت دیگر، واسطهها و دلالان یکی از دلایل اصلی متغیر بودن قیمت برنج در بازار هستند.
نقش دولت بر بازار برنج و اجرای طرحهای حمایتی را چگونه میبینید؟
دولتها عموماً بهدلیل رکود حاکم بر بازار برنج داخلی و کاهش قیمت انواع برنج محلی و پرمحصول دربازار، ضمن حمایت از مصرفکننده برای حمایت ازشالیکاران، تنظیم بازار برنج داخلی و تامین بخشی از ذخایر راهبردی برنج وزارت جهاد کشاورزی توسط بازرگانی دولتی و گاهاً بخش خصوصی اقدام به خرید برنج داخلی از کشاورزان کردهاند.
ولی واقعیت این است که برای تعیین قیمت تضمینی یا خرید توافقی برنج یا شلتوک باید به همهی هزینههای کشاورزان توجه شود و قیمت خرید دولت با هزینهی تمامشده همخوانی داشته باشد. بعنوان مثال، هزینههایی که شالیکاران گیلانی در سال جاری برای هر هکتار کاشت رقم محلی هاشمی متحمل شدهاند با توجه به تمام هزینههای تولید اعم از اجارهی زمین، آمادهسازی زمین، ادوات کشاورزی، کاشت، داشت، برداشت، خشککن و شالیکوبی قیمت تمام شده هر کیلوگرم برنج سفید تولیدی(سورت نشده) حدود ۸۰۰هزارریال است.
این در حالی است که در سال جاری میزان محصول نیز بنا به علل مختلف در مقایسه با سال گذشته حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است. طی سالهای گذشته نحوهی خرید مستقیم دولت در قالب خرید تضمینی و یا خرید توافقی چندان موفق نبوده است. زیرا خرید تضمینی فقط در شرایط نامناسب بازار از تولیدکننده حمایت میکند و از طرف دیگر، نامتناسب با هزینههای تولید یا بعضی وقتها زمان خرید نامناسب بود.
بعلاوه عدم خرید دولتی یا همان بازرگانی دولتی، بهدلیل عدم انطباق برنج تولیدی با معیارهای دولت در خرید برنج مانند برنج رگهقرمز و دانهشکسته که عمدتاً در اثر سوء مدیریت مزرعه یا عوامل آب و هوایی ایجاد میشوند، و نیز واردات بیرویهی بیش از نیاز واقعی و برخی بدعهدیها و قیمتگذاریهای نامناسب مجموعاً باعث شدند که این روشها نتوانند اعتماد و نیازمالی شالیکاران را بخوبی تامین ساخته و به تنظیم بازار و حمایت از تولیدکننده منجر شوند.
متاسفانه یک وقتهایی فصل خرید برنج به گونه ای بود که اکثر برنجها در دست واسطهها، دلالان و تاجران قرار داشت. لذا مجموع این مسائل باعث شدهاند خرید بدون واسطه و حمایتی انجام نشده وامکان کنترل کامل شرایط نامناسب بازار، فراهم نشود.
ظاهراً قرار نیست سناریوی تکراری «قیمت برنج» در فصل برداشت این محصول پایان یابد و اقدامی برای اصلاح آن انجام شود.
به نظر شما آیا عرضهی برنج در بورس به عنوان یکی از ابزارهای جدید و مهم درحوزهی بازرگانی برنج میتواند به خروج از کسادی کمک کرده و بازار این محصول را در استانهای شمالی کشور رونق دهد؟
یکی از بازارهای بورس که زیرمجموعهی بازار سرمایه محسوب میشود، بورس کالا است. اعتقاد بر این است استفادهی بخش کشاورزی از ظرفیتهای بورس کالا در بلندمدت به افزایش کمی و کیفی تولید و مناسبشدن قیمتها و کاهش ضایعات منجر خواهد شد. چرا که در حال حاضر حلقههای زنجیرهی تولید برنج از کشاورز گرفته تا کارخانجات شالیکوبی و بازار عرضه بهم متصل نیستند و هماهنگی بین آنها بسیار ضروری است.
خوشبختانه امروزه کلیهی دستاندرکاران و مسوولان حوزهی کشاورزی به مزیت اجرای ماده ۳۳ قانون بهرهوری از طریق بورس کالا پی بردهاند و برنج با ارقام طارم، هاشمی، علی کاظمی، خزر، فجر، ندا، وارداتی و سبوس جزو زیرگروههای اصلی محصولات کشاورزی قابل معامله در بورس کالاست. در واقع برنج نیز مانند برخی محصولات کشاورزی که قابلیت نگهداری در انبار را دارند، میتواند از طریق گواهی سپردهی کالایی یا قیمت تضمینی بهفروش برسد.
البته در این میان رعایت استانداردها (میزان خلوص، درصد و نوع اختلاط) ضروری است و انبارها باید مورد تایید بورس کالا باشند. بدون تردید، عرضه و معاملهی برنج کشاورزان در مکانیزمی شفاف و قانونمند بنام «بازار بورس» و جایگزینی «قیمت تضمینی» با «خرید تضمینی یا خرید توافقی» بدلیل پرداخت بهموقع وجوه کشاورزان در کوتاه ترین زمان به سود کشاورزان و دولت خواهد بود و دولت باید در این مسیر از کشاورزان حمایت کند.
در واقع دولت بصورت هدفمند تر نسبت به گذشته در بازار برنج دخالت کند و با این کار درآمد تولیدکننده افزایش و نیاز مصرفکننده تامین شود.
عرضهی برنج در تالار بورس با چه تمهیداتی میتواند موفق باشد؟
سیاست «قیمت تضمینی» و عرضهی برنج در تالار بورس باعث حذف واسطهها و بهبود بهرهوری تولید میشود و هدف نخست و اصلی اتخاذ این سیاست، حمایت از تولیدکنندگان است و شالیکاران تا حدود زیادی در مقابل نوسانات شدید قیمتی، مصون هستند. لیکن باید ابتدا کل فعالان بخش تولید برنج با طرح «قیمت تضمینی» آشنایی پیدا کنند تا پس از آن شاهد فروش برنج شمال کشور خصوصاً ارقام محلی در بورس کالا باشیم.
لذا در راستای فروش بیواسطه و شفافیت معاملاتی برنج، سازمان تعاون روستائی، بازرگانی دولتی ویا مراکز خدمات جهاد کشاورزی میتوانند سالانه حداقل ۶۰ درصد برنج تولیدی مازاد بر نیاز گیلان، بسته به درجهی مرغوبیت را به قیمت هر کیلوگرم ۱۰۶۳۰۰-۹۲۰۰۰ تومان خریداری و در انبارهای استاندارد نگهداری کنند و سپس، برنج سفید با قیمت پایه (قیمت پیشنهادی) ۹۸۴۴۰ تومان تا ۱۱۳۷۴۱ تومان، بصورت نقدی و اعتباری (گواهی سپرده کالایی) در بازار بورس عرضه و معامله شود.
نکتهی مهم آن است که اگر قیمت بورس با قیمت تضمینی متفاوت و بیشتر باشد حداقل ۷۰-۶۰ درصد این مابه التفاوت ظرف مدت دو هفته به حساب کشاورزان واریز خواهد شد. درواقع با فروش برنج در بورس کالا، واسطهها و رانتها حذف میشوند. در این رابطه، سازمان تعاون روستایی یا مراکز خدمات و ادارات جهاد کشاورزی باید فهرستی از اسامی کشاورزان را تهیه کنند.
البته ناگفته نماند فرهنگسازی و آشنایی هر چه بیشتر کشاورزان و فعالان بازار نیازمند کارهای آموزشی-ترویجی، جلسات توجیهی زیاد و همکاری مناسب صدا و سیما است.
بدون تردید،عرضه و معاملهی برنج کشاورزان در مکانیزمی شفاف و قانونمند بنام «بازار بورس» و جایگزینی «قیمت تضمینی» با «خرید تضمینی یا خرید توافقی» بدلیل پرداخت بهموقع وجوه کشاورزان در کوتاه ترین زمان به سود کشاورزان و دولت خواهد بود و دولت باید در این مسیر از کشاورزان حمایت کند.
طبق آمار اتحادیهی شالیکوبیداران گیلان، در هر واحد کارخانه مقادیر بسیار زیادی برنج آماده فروش در انبارها موجود است؛ اما کسادی و کم رونقی بازار برنج در گیلان و مازندران از زمان ورود برنج نوسال زراعی کشاورزانی که اکثرا مقروضند را نگران کرده است. برای این وضعیت چه راهکاری باید توسط دولت در پیش گرفته شود؟
واقعیت این است که، امنیت غذایی ارتباط مستقیمی با امنیت ملی دارد. متاسفانه چند سالی است که عدهای سودجو با دلالی بازار برنج را مختل کردهاند و تولیدکنندگان را تحت فشار قرار داده اند. برنج کشاورز را در جیب خود ریخته و پول ها اندوختهاند. اینجا، جایی است که بسیج می تواند وارد میدان شود و با جریان سودجویی و دلال بازی مقابله کند.
همچنین مسوولان دولتی باید از توان بسیج برای رفع محدودیتها و مشکلات بخش کشاورزی، تنظیم بازار برنج و تولید پایدار این محصول استفاده بهینه کنند. بدین ترتیب که گروه های تخصصی بسیج کشاورزی میتوانند از طریق انتقال دانش روز به شالیکاران و نظارت بر فعالیت کشاورزان و ارائهی بستههای حمایتی باعث افزایش بهرهوری و عملکرد برنج در واحد سطح و تولید سالم شوند.
باید توجه داشت که همهی ما باید دست در دست هم بدهیم تا کشورمان را به ساحل آرامش امنیت غذایی برسانیم. مشکل ما این است که هنوز باور نکردهایم برنج ایرانی مرغوب و خوب است و باید به تدریج با کاشت ارقام برنج پرمحصول و افزایش تولید در واحد سطح علاوه بر تامین نیاز داخلی از واردات برنج خارجی جلوگیری کنیم. این مساله علاوه بر اشتغالزایی به جلوگیری از خروج ارز برای واردات کمک می کند.
لیکن، حمایت از تولیدکنندگان داخلی جهت تنظیم بازار و حفظ پایداری تولید بسیار ضروری است. شالیکاران با هزینههای بالای کود و سم، فقدان امکانات لازم بعد از برداشت، تغییرات اقلیمی، فشار بازار، عملکرد پایین، اجارهی زمین و … مواجهاند. اعتقاد بر این است که باید نقش حمایتی دولت مورد تجدید نظرو بازنگری قرار گیرد که در غیراین صورت آسیب جدی به کشاورزی وارد میشود.
علاوه بر این که برای رسیدن به خودکفایی دچار مشکل شویم، ممکن است به یک کشور واردکننده با درصد بالا تبدیل بشویم و کشاورزان تنها در حدنیاز سالانهی خود برنج بکارند و یا شاهد تغییر الگوی کشت از شالیزار (خصوصاً اراضی پشته) به باغ و درختزار باشیم که بدین ترتیب با کاهش سطح کشت برنج در استانهای شمالی میزان تولید برنج دچار کاهش و امنیت غذایی تهدید خواهد شد.
همچنین، به دلیل این که ارقام برنج وارداتی بدلیل کیفیت پایینتر و یارانهای که دولت برای آن درنظر گرفته است قیمت کمتری نسبت به ارقام داخلی دارند، این مساله تدریجاً منجر به تغییر ذائقه و فرهنگ غذایی مردم شود. لذا، برای کنترل بازار برنج داخلی، خصوصاً محلی بایستی واردات برنج با برنامهای خاص و مدون و بر اساس نیاز واقعی کشور انجام شود.
ورود بخش خصوصی مانند تعاونیها، تشکلها، اتحادیهها و سازمانهای شبهدولتی برای تهیه و تدارک برنج با حداقل قیمت تولیدکننده، به حذف واسطهها کمک میکند.
و اما در پایان باید گفت: استنباط کلی این است که قیمتگذاری صحیح و معاملهی برنج در بازار بورس علاوه بر ثبات در بازار برنج موجب رضایت همزمان تولیدکننده و مصرف کننده خواهد شد.
نظرات بسته شده است.