عبور از لوله های لرزان، وسط معرکه پل خشتی

به بهانه ساخت پل بتنی جدید در حریم پل خشتی لنگرود:

0 51

از شهریور ماه که قرارداد اجرای پل با شهرداری لنگرود منعقد شد؛ احداث یک سازه بتنی خبرساز نشده بود تا اینکه خبر کشف جمجمه قدیمی در محدوده کارگاه، توجه ها را جلب کرد.

۱۴ آبان ماه بود که مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گیلان از کشف جمجمه قدیمی در محدوده پل خشتی لنگرود خبر داد و گفت: به نظر می‌رسد این گور متعلق به دوره اسلامی باشد.

 

اگرچه «ولی جهانی» عنوان نکرد که این یافته مربوط به محوطه کارگاه است یا حریم آن، اما کشف جمجمه در بافت مرکزی شهر، کافی بود تا به شهری بروم که «ونیز» لقب گرفته است.

شهری که وقتی لوئی رابینو، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، آن را دیده بود، در وصفش نوشت؛ لنگرود به سبب وجود رودخانه و مناظر طبیعی اطراف آن از دلرباترین شهرهایی است که در ایران شناخته ام. (ولایت دارالمرز، ص:۳۹۶ )

 

لنگرود، یکی از پنج شهر دارای بافت تاریخی در گیلان است و شعبات رودخانه  به نحوی از سه محله قدیمی این شهر عبور می‌کند که محل تلاقی آنها در بافت بازار لنگرود بهم می‌پیوندد. درست در همین نقطه در گذشته دو پل خشتی ساخته شده بود که متاسفانه اکنون تنها یک پل خشتی باقی مانده است.

لنگرود، یکی از پنج شهر دارای بافت تاریخی در گیلان است و شعبات رودخانه به نحوی از سه محله قدیمی این شهر عبور می‌کند که محل تلاقی آنها در بافت بازار لنگرود بهم می‌پیوندد.

درست در همین نقطه در گذشته دو پل خشتی ساخته شده بود که متاسفانه اکنون تنها یک پل خشتی باقی مانده است. هر دو پل در مسیر راه قدیم شاه عباسی ساخته شده و سه محله قدیمی «راه پشته»، «انزلی محله» و« فشکالی محله» را به‌هم متصل می کرد و به‌خاطر نزدیکی به بازار یک بافت به‌هم پیوسته را ایجاد می‌کرد.

 

تنها پل خشتی لنگرود، از معدود بناهایی است که پیش از انقلاب و در ۱۳خرداد سال ۱۳۵۱ در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت گردید. این پل خشتی نماد لنگرود بوده و آرم سربرگ های اداری شهرداری لنگرود نیز نمادی از همین پل دو دهنه است.

پل خشتی لنگرود، ۳۷متر طول و ۵۰/۴ متر عرض دارد و ارتفاع از سطح رودخانه ۷۰/۹متر می باشد. ملاط آن از آهک و ساروج بوده و دهانه های فراخ پل امکان تردد کشتی ها را امکان پذیر می‌کرده است. این پل به روایتی در دوره ایلخانی ساخته و در ادوار بعد و به‌ویژه در دوره صفویه مرمت شده است.

 

سفرنامه نویسان اروپایی زیبایی لنگرود را ستوده و آن را همسان «ونیز» توصیف کرده اند. «ویلیام ریچارد هولمز» در دوران محمد شاه قاجار(۱۸۴۴میلادی- ۱۲۵۰ خورشیدی) از سواحل دریای کاسپین دیدن می‌کند. قدیمی ترین تصویر موجود از این پل، نقاشی است که هولمز در سفرنامه خود کشیده، در این تصویر رودخانه لنگرود با اسکله قایق‌های کوچک یا لوتکا را نشان می‌دهد و تصویر پل در پس زمینه آن نمایان است.

 

از پل خشتی دوم، تنها خاطره محوی در یاد کهنسالان باقی مانده بود که با تخریب پل بتنی قدیمی به جهت نوسازی، در یادها زنده شد و حالا جوانترها با دیدن پایه های پل خشتی در محوطه کارگاه، خواستار بازآفرینی دومین پل خشتی شهرشان هستند.

هر دو پل در مسیر راه قدیم شاه عباسی ساخته شده و سه محله قدیمی «راه پشته»، «انزلی محله» و« فشکالی محله» را به‌هم متصل می کرد و به‌خاطر نزدیکی به بازار یک بافت به‌هم پیوسته را ایجاد می‌کرد.

به محوطه کارگاه که می‌رسم، رنج اهالی را با فقدان پل بتنی قدیمی می‌توان دید. پل بتنی که دهه ۴۰ به جای پل خشتی ساخته شده بود حالا برچیده شده و با خاکبرداری و تغییر مسیر نهر آب، تردد در محور مواصلاتی بازار و ۳محله قدیمی لنگرود قطع شده و بی آنکه شهرداری فکری به حال تردد اهالی کند، تنها با نوار خطرهای زردرنگ به مردم هشدار می‌دهد وارد محوطه کارگاه نشوند.

ساعتی چند در محوطه کارگاهی که هیچ کارگری در آن دیده نمی‌شود، نظاره‌گر رفتار شهروندانی هستم که چه بسا خطر سقوط به رودخانه را در پی دارد.

 

رودخانه ای که از روستاهای بالادست به سمت لنگرود می آید، دو محله انزلی محله و راه پشته را به دو نیم کرده است شعبه دیگر رودخانه، با عبور از کاسه گرد محله  بافت بازار، باز هم راه پشته و فشکالی محله را به دونیم کرده است. در محل تلاقی این دو رود و نزدیک به بازار، پل خشتی است و در گذشته نه چندان دور،کار حمل و نقل کالا و محصولات کشاورزی از روستاهای اطراف و از بندر چمخاله، با قایق های محلی موسوم به «نودنبال» انجام می‌شد و در نزدیکی پل خشتی تخلیه و به بازار می رسید. عکس های به جامانده روایتگر نقش این دو رودخانه در اقتصاد لنگرود است.

 

افزون بر آن این دو رودخانه راه ارتباطی تا انزلی هم بود و به گفته نادر زکی‌پور، پژوهشگر لنگرود،تا چند دهه پیش که هنوز نهرها خشک نشده بودند، نودنبال‌ها از همین آبراه‌ها تا انزلی هم می‌رفتند.

منابع مکتوب نوشته‌اند که در زمان نادرشاه افشار، برای ساخت کشتی جنگی که توسط «کاپتان التون» در چمخاله ساخته می‌شد، نجاران و کارگرانی را از انزلی به لنگرود آوردند، وجه تسمیه  «انزلی محله» لنگرود، از همان زمان به جای ماند. (نک ولایت دارالمرز)

 

«محله راه پشته» نیز، دهی بود که دو تن از پسران سید علی کیا(حاکمان محلی شرق گیلان پیش از صوفیه) را به این دو تبعید می کنند. «سید حسین و سید ابراهیم کیا» پس از مخالفت با برادران (سید رضا و سید محمدکیا) به دهی تبعید می‌شوند که مشکل آب داشته است. در زمان رابینو این محدوده به«بازار ده» شهرت داشت. حالا مدفن این دو برادر آن سوی رود، انتهای بازار سماکان و در «فشکالی محله» قرار دارد.

قدیمی ترین تصویر موجود از این پل، نقاشی است که هولمز در سفرنامه خود کشیده، در این تصویر رودخانه لنگرود با اسکله قایق‌های کوچک یا لوتکا را نشان می دهد و تصویر پل در پس زمینه آن نمایان است.

حالا اهالی انزلی محله که نزدیکترین راه ارتباطی شان به سمت راه پشته و فشکالی محله، همین پل بتنی قدیمی بود، ناچارند برای عبور از عرض رودخانه از روی لوله های تاسیسات آبرسانی عبور کنند! لوله هایی که در مجاورت پل بتنی عبور می‌کرد و حالا با تخریب پل بتنی، تنها تاسیسات همجوار باقی مانده است.

عبور پرخطر از عرض رودخانه‌ای که در این فصل از سال، پرآب شده، منطقی نیست. اما اگر مجبور باشی، به جای پیاده روی طولانی در امتداد رودخانه تا پل بعدی و پیاده روی از کوچه پس کوچه های باریک و تودرتوی انزلی محله، همین مسیر کوتاه و پرخطر را انتخاب می‌کنی.

 

این را پیرمرد ۸۰ساله ای می‌گوید که آن سوی رود مغازه برنج فروشی دارد: «خانه‌ام جایی قرار گرفته که من اگر از پل بعدی هم عبور کنم، بایدیک کیلومتر دیگر هم پیاده بروم. روزی چندبار مجبورم این مسیر را با این پادرد بروم.»

مرد دیگری که عکس گرفتن مرا می‌بیند، می گوید: «عکس مرا هم بگذار در اینترنت شاید مسئولین فکری به حال ما کردند، لااقل یک پل موقت می‌ساختند تا این پل آماده شود.»

مشخصات پروژه بر پرده‌ای در محوطه کارگاه نوشته و نشان می‌دهد عملیات ساخت پل از شهریور آغاز و تا خرداد سال بعد طول می‌کشد. تازه اگر خوشبین باشیم و اعتبار به موقع برسد و مشکلاتی همچون پیدا شدن جمجمه کار را متوقف نکند!

یک سوی کارگاه و ابتدای محله راه پشته، ساختمان قدیمی «حمام زمزم» قرار دارد و درست آن سوی رود و ابتدای انزلی محله، بقایای حمام قدیمی «ضیا دوستان». حمامی در جوار مسجد اشکوری که دو دهه پیش خراب شد تا حریم مسجد نوسازی شده، گشوده شود.

 

در جوار مسجد اشکوری، تجهیزات کارگاهی بلاتکلیف مانده و مغازه داری می‌گوید:«عوامل کارگاه یک روز می‌آیند و یک هفته پیدایشان نمی‌شود.» جمشید حسینعلی پور، عکس هایی را در گوشی خودش نشان می‌دهد که بیل مکانیکی تا جلوی مغازه او را هم خراب کرده بود. مغازه ای که بالای آن ملک مسکونی تاریخی است و اضافه می‌کند:«تا یک هفته که نمی‌توانستم در مغازه را باز کنم، پیمانکار پروژه می‌گفت؛ برای رفع خطر باید مغازه را تعطیل کنی! کرکره را پایین بکشم، چه کسی اقساط مرا می‌دهد؟ مغازه را هم باز می‌کنم، راه بسته است، مشتری نمی آید. عملا کسب و کارم تعطیل شده.»

کمی بعد، برنج فروشی نزدیک کارگاه می‌آید تا به مشتری که آن سوی پل ایستاده، آدرس بدهد. عصبانی است و می‌گوید: «مشتری از تهران آمده، بار ببرد، هرچقدر آدرس می دهم، راه فرعی را از کوچه پس کوچه ها پیدا نمی‌کند. مغازه من واحد تجاری پایین مسجد اشکوری است و یک دستگاه ATM هم دارم اما یک ماه است تراکنش های دستگاه به یک چهارم کاهش یافته.»

 

از کسبه حریم کارگاه، درباره کشف جمجمه می‌پرسم، برخی اصلا خبر نداشتند و برخی هم در فضای مجازی تنها خبرش را خوانده‌اند. یکی هم می‌گوید؛ فردای آن روز که دادستان آمد، تازه فهمیدیم. برخی هم به شوخی می‌گویند اینجا قبلا حمام قدیمی بوده لابد یکی را کشته و کف حمام  دفن کرده بودند، پیرمردی هم می‌گوید، قدیمی ها می‌گفتند اینجا قبرستان بوده و ما هر وقت می‌خواستیم از روی پل عبور کنیم، برای اموات فاتحه می‌خواندیم.

 

در محوطه کارگاه گل چسبناک، تعادلم را موقع راه رفتن می‌گیرد، زیر پایم پراست از سفال های شکسته و خشت های خرد شده، در میان انبوهی از گل قرمز و بتن های ریخته شده دور میلگردها،  پایه های پل خشتی قدیمی را می‌توان دید.

یکی از اهالی، تصویر محوی از پل خشتی دارد و می‌گوید: «پل خشتی را سال ۱۳۴۲ خراب کردند و جایش پل بتنی ساختند. این پل بتنی هم عمرش را کرده بود. ۸۰سال پل که هر روز ماشین های حمل برنج و ماهی از آن عبور می‌کرد. اما شهرداری اول باید فکری به حال تردد مردم می‌کرد، لااقل یک پل موقت می‌ساختند تا این پل آماده شود.»

 

وی با اشاره به مردی که دوچرخه‌اش را بلند کرده و از روی لوله آب عبور می‌کند، می‌گوید: «من هر روز از این صحنه‌ها می‌بینم، بانوی بچه بغل با کالسکه دیدم، پیرمرد با عصا. خیلی ها چاره ندارند، خیلی از کوچه های این طرف بن بست است، نمی‌توانند تا پل پاسگاه بروند و مسیر طولانی را دور بزنند.»

پل خشتی را سال ۱۳۴۲ خراب کردند و جایش پل بتنی ساختند. این پل بتنی هم عمرش را کرده بود. ۸۰سال پل که هر روز ماشین های حمل برنج و ماهی از آن عبور می‌کرد. اما شهرداری اول باید فکری به حال تردد مردم می‌کرد، لااقل یک پل موقت می‌ساختند تا این پل آماده شود.

«منوچهر ستوده» در جلد دوم کتاب از آستارا تا استارباد(چاپ اول: ۱۳۵۱) بقایای پل خشتی دوم را دیده و درباره آن می نویسد: «نزدیک خشت پل بزرگ لنگرود، برروی نهری که فاضلاب استخری است که آب آن از یکی از نهرهای سفیدرود است، پلی آجری کوچک ساخته اند تا محله راه‌پشته در امتداد رودخانه راه داشته باشد. طاق این پل خراب شده و دیوارهای دو طرف آن باقی است. ظاهرا حاجی موسی نامی از اهالی لنگرود، یک بار طاق این پل را مرمت کرده است.»

 

پل خشتی بزرگ لنگرود، تنها بنای میراثی سالم مانده در بافت تاریخی است که حریم آن سنگفرش شده و در اتصال با بافت بازار، مهمترین جاذبه گردشگری این شهر است. تصور کنید پل خشتی دوم سالم مانده بود و مانند ۱۰۰سال پیش، گردشگران از پل‌های خشتی که محل اتصال سه محله قدیمی و بازار است، عبور می‌کردند و قایق‌ها هم پاروزنان از زیر طاق‌های پل مسافران را در محلات شهر گردانده و تا مرداب چمخاله می رفتند.

 

حالا اگر شهرداری لنگرود به جای ساخت پل بتنی جدید، یک پل خشتی و یا حداقل پل مستحکم بتنی با نمای خشتی می‌ساخت، تا چه اندازه می‌توانست به توسعه گردشگری در «ونیز» ایران کمک کند!

در پاسخ به این پیشنهاد، مدیرکل میراث فرهنگی گیلان در گفتگو با مرور می‌گوید: «طی مذاکرات صورت گرفته با کارفرما، مقرر شده پل جدید ساخته شده، نمای خشتی و همگون با بافت تاریخی منطقه را داشته باشد. اما اجرای این مهم نیازمند مطالعه است و پس از تکمیل مطالعات به پیمانکار ابلاغ خواهد شد.»

 

ولی جهانی، ضمن تایید یافتن جمجمه در حریم کارگاه هم می‌افزاید: «اظهارنظر درباره قدمت این جمجه، منوط به کاوش‌های باستان شناسی در محل کارگاه است و مکاتبات لازم برای درخواست کاوش در حریم پل صورت گرفته و منتظر پاسخ نهایی و انجام عملیات گمانه زنی باستان‌شناسی در حریم پل هستیم.»

 

اگر خوشبین باشیم و مطالعات احداث پل خشتی و یا نمادین آن به شهرداری لنگرود ابلاغ شود، باید دید پیمانکار پروژه حاضر به اصلاحات در پروژه هست؟! و آیا شهرداری لنگرود اعتبار جدید به این امر تخصیص می‌دهد؟ و از همه مهمتر با طولانی شدن پروژه، شهرداری لنگرود چه برنامه ای برای عبور شهروندان انزلی محله دارد؟ شهروندانی که روزانه خطر کرده و از روی تاسیسات انتقال آب عبور می‌کنند!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.