قلم ِ بی‌رمق

مجموعه کتاب‌های نیما فریدمجتهدی و سمانه نگاه منتشر شد؛

9

مجموعه کتاب‌های سه‌گانه تازه انتشار‌یافته نشر فرهنگ ایلیا از نیما فریدمجتهدی و البته سمانه نگاه که در یک جلد اشتراک داشته‌اند، بنا به گفته خود نویسندگان، جمع‌بندی سال‌ها‌ روزنامه‌نگاری در عرصه‌های مختلفی چون جغرافیا، فرهنگ و آب‌وهوا با تمرکز بیشتر بر گیلان و البته گریزهایی بر ایران است.

 

این کتاب‌ها مشتمل بر ۱۴۰ تعداد مقاله است که بر مبنای محتوایی  و موضوعی تقسیم‌بندی شده‌اند. هرچند فریدمجتهدی در گفتگوی خصوصی یکی از انگیزه‌های اصلی خود از چاپ این آثار را بهانه‌ای برای بازنشستگی در امور پژوهشی خود بعد از بیست سال دانسته است.

 

پیشنهاد وی برای عنوان این گزارش هم یادآور این نیت است. با‌این‌حال، خوانش این مجموعه به نوعی بررسی روند کاری یکی از پژوهشگران گیلانی است که در حوزه‌های چون گیلان‌شناسی، جغرافیایی طبیعی، گردشگری و آب وهوا، صاحب آثار بسیاری است.

 

کتاب اول با نام «هوا بی‌قلم مانده»، شامل ۵۸ مقاله است که در طی یک دهه اخیر (۱۳۹۲ الی ۱۴۰۲) توسط نگارندگان در فضای مطبوعات چاپی و پایگاه‌های خبری مجازی پیرامونِ مسائلِ آب‌وهوایی گیلان و ایران منتشر شده ‌است.

 

علت اینکه نگارندگان فارغ از مطالبی که در مقالات علمی-تخصصی و کتب خود و همچنین گزارش‌هایی اداری و رسمی که تهیه کرده‌اند، انرژی خود را به نشر مطالب اینچنینی اختصاص دهند قضیه مهمِ سخن گفتن با مردم بوده است.

کتاب اول با نام «هوا بی‌قلم مانده»، شامل ۵۸ مقاله است که در طی یک دهه اخیر (۱۳۹۲ الی ۱۴۰۲) توسط نگارندگان در فضای مطبوعات چاپی و پایگاه‌های خبری مجازی پیرامونِ مسائلِ آب‌وهوایی گیلان و ایران منتشر شده‌ است.

عموماً به دلایل زیادی از جمله اینکه انتشار گزارش‌های مطبوعاتی امتیازی برای متخصصان دانشگاهی و حتی کارشناسان دستگاه‌های دولتی ندارد توجه به نگارش مطلب در این فضا مهجور و کم توجه بوده است. در مجموع هرچند در حوزه مسائل محیط‌زیستی مدتهاست که کارشناسان در فضای مطبوعاتی ایران حضوری ملموس و موثر داشته‌اند. اما کمتر کارشناس و محققی در حوزه جوی را می‌توان در فضای مطبوعات یافت که به این مسائل بپردازد.

 

بنا به نظر نویسندگان، تجمیع این مجموعه یادداشت‌ها و مقالات شاید کمکی است که در ردیابی برخی از هشدارهایی که منجر به وضعیت فعلی آب‌وهوایی ایران شده است باشد. هرچند این دلیلی بر آن نیست که تمامی مواردی که نویسندگان به آن پرداختند تنها یافته‌های پژوهش‌های دست اول خود ایشان بوده است، نه.

 

اما نگارندگان همچون هر روزنامه‌نگاری سعی کرده‌اند برآیند نگاه کارشناسی و پیام‌های سازمان‌های جهانی، داخلی را پیرامون مسائل جوی به خواننده حداقل با زبانی ساده منتقل کنند. کتاب دوم نیز با عنوان «یادداشت‌های کوهستان»، با ۴۳ مقاله چاپ شده است.

 

دلیل جمع‌آوری این مجموعه مقالات، اهمیت مناطق کوهستانی گیلان، به‌عنوانِ جایگاهی است که فرهنگ غنیِ مردمان گیلان را در خود جای داده و حفظ کرده‌‌ است. در هرگوشه از سرزمین‌های کوهستانی گیلان، جایگاه بسیاری از سایت‌های باستانی ارزشمند ایران را می‌توان یافت.

 

در اکثر منابع جغرافیایی گیلان، تمرکز در مناطق جلگه‌ای بوده و عمده این تمرکز نیز بر جلگه مرکزی قرار دارد. عدم وجود اطلاعات و پژوهش‌های مناسب در زمینۀ مناطق کوهستانی گیلان به‌شدت احساس می‌شود. نکته مهم این است که متاسفانه، همین فقدان منابع در موردِ مناطق کوهستانی گیلان سبب شده که اطلاعات نادرستی در زمینۀ جغرافیای این بخش از استان گیلان در اندک منابع موجود منتشر و بازنشر شود.

 

همین اطلاعات در طی زمان به اطلاعات مردم نیز نفوذ کرده‌است. به‌عنوانِ‌مثال، ندانستن این مسئله که مرتفع‌ترین کوه گیلان کدام است؟ و یا اینکه، دُرفَک آتشفشان نیست. این کتاب مجموعه‌ای از مقالات در موردِ جغرافیای مناطق کوهستانی گیلان و همچنین ایران است.

فقدان منابع در موردِ مناطق کوهستانی گیلان سبب شده که اطلاعات نادرستی در زمینۀ جغرافیای این بخش از استان گیلان در اندک منابع موجود منتشر و بازنشر شود.

نویسنده کتاب تلاش داشته که مجموعه‌ای برای رفع برخی ‌از ابهامات موجود در مورد این مناطق جغرافیایی گیلان فراهم کند. کتاب سوم هم با عنوان «گاهی باید با نوشتن زیست» حاوی ۳۹ مورد یادداشت و مقاله سومین کتاب از سری کتاب‌هایی است که ماحصل حدود ۲۰ سال از یادداشت‌ها و مقالات نگارنده است.

 

این مقالات پیرامون موضوعات مختلف جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی که در مجلات، روزنامه‌ها و در پایگاه‌های خبری منتشر شده‌است. نویسنده از اولین نامه پژوهشی که در پی درخواستی از طرف محمدتقی احمدپور جکتاجی مدیرمسئول مجله گیله‌وا منتشر کرده تا آخرین مطالبِ در سال ۱۴۰۲. در کتاب جمع‌آوری کرده است.

نظرات بسته شده است.