به بهانه ی سه سالگی فصل نامه ی فرهنگی و اجتماعی قاف روز گذشته ۲۷ آذر، ساعت ۱۷، در کتاب اردیبهشت رشت، نشستی با سخنرانی «مهدی بازرگانی» برگزار شد. در این نشست نخست از «عمید پورغفار مغفرتی» دعوت به عمل آمد تا کمی درباره ی این مجله صحبت کند.
او در رابطه با کارهایی که تاکنون این مجله انجام داده گفت: با زحمات آقای دانش یار تاکنون توانسته ایم ۸ شماره از مجله قاف را منتشر کنیم و ۱۰۰۰ صفحه تولید محتوا داشته ایم و ۷۳ نویسنده و ۳۰ شاعر با ما همکاری کرده اند. ۴۵ نویسنده برای اولین بار در قاف، نوشتن حرفه ای را شروع کردند. بیش از ۱۶۰ یادداشت، ۱۵ مصاحبه ی مفصل، بیش از ۱۵ ترجمه ی جدید، ۸ گزارش و ۱۶ معرفی کتاب منتشر کرده ایم.
وی در ادامه افزود: در این راه با مشکلات بسیاری روبه رو شده ایم، از جمله: بدقولی های بسیار نویسندگان گوناگون، مهجور ماندن مجله های کاغذی به دلیل فضای مجازی و گران شدن کاغذ در این سه سال.
در ادامه ی برنامه از مهدی بازرگانی، سردبیر مجله ی دیلمان دعوت شد تا درباره ی «مطبوعات کاغذی» صحبت کند. او با طرح این پرسش که اصلا چرا باید مجله های کاغذی منتشر شود، در حالیکه میتوانیم صفحه های مجازی را باز کنیم و با انبوهی از اطلاعات گوناگون مواجه شویم؟ سخنانش را ادامه داد و افزود: ایرانیان اکنون در بلبشوی ارتباطات زندگی می کنند و این موضوع از سامان مطلوبی برخوردار نیست. یعنی هنوز نتوانسته ایم ارتباطی مناسب بین اقشار مختلف جامعه برقرار کنیم و خود دولت هم نتوانسته به نظام ارتباطی ما سامان بدهد و ما هم در این راه سعی نکرده ایم. اگر ما به نویسنده برای مطلبی که منتشر می کند پولی پرداخت کنیم، باعث می شود او استقلال پیدا کند و به دنبال منابع قدرت نرود. جامعه ی امروز ما بسیار به استقلال نظر نویسندگان احتیاج دارد. وقتی نویسنده ی ما نتواند حرف درست را بنویسد و خواننده آن را بخرد، در نتیجه شخص دوم یا همان مخاطب به سمت رسانه های دیگر می رود. چون مطبوعات ما دانش حرفه ای برای دوام یافتن را ندارند، مخاطب ما به سمت شبکه هایی می رود که دارای ایدئولوژی هستند و سکانس به سکانسش برای سرکوب نظام فرهنگی ما نوشته شده است. این از ضعف ارتباطی ما ناشی می شود.
ایران از جامعه ی شفاهی به جامعه ای مجازی، آنلاین و تصویری رسید. این پرش یکباره به شدت به ما آسیب زد. اگر در مجلات، روزنامه، وبلاگ با سلطه ی متن مواجه هستیم، ولی در اینستاگرام سلطه ی تصویر را می بینیم.
بازرگانی در ادامه توجه اش را معطوف به موضوع بحث کرد و ادامه داد: بزرگ ترین مشکل مطبوعات از زمان اختراع تلویزیون و رادیو به وجود آمد. از آن به بعد سیر نزولی تیراژ مجلات و روزنامه ها شروع شد و این سؤال پیش آمد که چه چیز باعث کشته شدن مطبوعات شده است. بعد هم موبایل اندروید، اینترنت فراگیر و شبکه های اجتماعی سه عنصری بودند که ریزش تیراژ مطبوعات کاغذی را شدت بخشیدند.
اکنون بسیاری از مجلات و روزنامه های خارجی نسخه های دیجیتال را در کنار نسخه های کاغذی منتشر می کنند. ما در ایران دوره ی مطبوعات پر تیراژ را مانند خارج از کشور تجربه نکردیم. برعکس ایران از جامعه ی شفاهی به جامعه ای مجازی، آنلاین و تصویری رسید. این پرش یکباره به شدت به ما آسیب زد. اگر در مجلات، روزنامه، وبلاگ با سلطه ی متن مواجه هستیم، ولی در اینستاگرام سلطه ی تصویر را می بینیم.
او در ادامه به مسأله ی عدم اخلاق حرفه ای مطبوعات اشاره کرد و گفت: دلیل شکل نگرفتن درست مطبوعات عدم دانش حرفه ای است. هنوز نمی دانیم که باید در روزنامه نگاری به اقتصاد کلمه توجه نشان دهیم و برای وقت مخاطب ارزش قائل نیستیم. در نتیجه نمی توانیم مانند مطبوعات خارجی رشد کنیم. مساله ی دیگر ناتوانی ما در کار گروهی است و به نوعی دارای کاراکتر استبدادی هستیم و به نظر ویراستار توجه نشان نمی دهیم و تنها حرف خود را صائب می دانیم. این همان عدم دانش حرفه ای است. چون هر متنی می تواند و باید که ویراستاری و حتی کوتاه شود.
بازرگانی در ادامه به فرق بین مطبوعات کاغذی و اینستاگرام پرداخت و گفت: حالا چرا باید در این دنیا، روی مطبوعات کاغذی ایستادگی کنیم: چون در رسانه های توده وار مانند اینستاگرام، شما با محتوا روبه رو نیستید و رسانه در دست شما نیست. مدیوم اینستاگرام، مدیومی ناپایدار است و رسانه ای است برای فراموشی و ناخودآگاه. ولی رسانه ی کاغذی در دست نویسنده است و مدیوم را خودش تعیین می کند و درعوض مونولوگ، با دیولوگ مواجهیم.