خانه، تنها دیوار و در و پنجره و سقف نیست. خانه مامنی است که به آن پناه میبریم تا شب و روزهای تلخ و شیرینمان را سپری کنیم. خانه مکانی است که میتوانیم قبای مندرس یا فاخرمان را به میخی بر دیوارش بیاویزیم و بیاساییم. خانهها کوچک باشند یا بزرگ، ساده باشند یا مجلل، سقفی دارند که در سایهسارش زندگی جریان دارد. خانههامان لابهلای خشتهایشان هزار هزار قصه نهان دارند و ما نیز داستانهای بسیار از خانه در دل داریم.
و اما کتاب «همه چیز درباره خانه» نوشتهی «مایکل آلن فاکس» فیلسوف آمریکایی- کانادایی- استرالیایی نگاه ما را نسبت به مفهوم و اهمیت خانه ژرف میسازد.
«چهرههای بسیار خانه»،« اهمیت مکان»، «سکونت و سکونتگاهها»، «به یادآوردن، تصورکردن و سایر کارهای فکری»،« آدمها، اشیا و هویت»، « سیاستشناسی خانه»، «بیخانمانی و کندهشدگی از ریشه» و «آینده خانه» عناوین فصول این کتاب هستند و همچنین جستاری در باب دوگانه «خانه و منزل» نیز در این کتاب گنجانده شده است تا مخاطبان را به نگریستن و اندیشیدن به آنچه که خانه مینامیم، فرا خواند.
مایکل آلن فاکس: خانه میتواند مکانی گسترده در فضای مادی باشد یا جایی در خاطره یا تخیل، یا مکانی به همه این معانی به علاوه چیزهای بیشتر دیگری در کنار آن- مثل محیطی که از دلالت و اهمیت روحانی یا نمادین برخوردار است
واقعیت این است که شاید برای بسیاری از ما در نگاه اول خانه دارای مفهومی ساده باشد اما آلن فاکس در فصل آغازین کتاب یادآور میشود: «خانه مفهومی است حقیقتا بنیادی و جهانشمول؛ و با این حال، همین خانه برای افراد مختلف در موقعیتهای گوناگون معانی لایهلایه و بههم پیوسته متعددی دارد.»
او در صفحاتی دیگر ما را با این سوال مواجه میسازد که چه چیز سبب میشود، مکانی را خانه بدانیم؟ این پرسش میتواند ما را وادار سازد تا از ابعاد گوناگون به ویژگیهای خانه و ارتباط آدمهای مختلف با آن بیاندیشم.
آدمها و اماکن
نویسندهی کتاب «همه چیز درباره خانه» با ما این موضوع را در میان مینهد که:«خانه میتواند مکانی گسترده در فضای مادی باشد یا جایی در خاطره یا تخیل، یا مکانی به همه این معانی به علاوه چیزهای بیشتر دیگری در کنار آن، مثل محیطی که ازدلالت و اهمیت روحانی یا نمادین برخوردار است.»
کمی اندیشیدن دربارهی مکان ما را به سرزمینی ازمفاهیم گسترده روانه میسازد. خانهها ماوای ما برای زیستن در جهان هستند و همهی ما مشتاقیم تا خانههامان در مکانی بنا شود که نسبت به آن احساسی دلپذیر داشته باشیم. این در حالی است که جهان در مسیر رشد تکنولوژی و گسترش زندگی ماشینی با چالشهای متعدد مواجه شده و مکانهایی نظیر بزرگراههای شلوغ، محلهای دفن پسماند، اماکن جمعآوری ضایعات، نیروگاهها، زمینهای انباشته از زباله یا چاههای فضولات و … هم هستند که واژهی «بیمکانی» را میتوان در مورد آنها بکار برد.
ردِ خانهها در خاطرات و هویت
آلن فاکس پس از مبحث سکونتگاهها در آغاز فصل چهارمِ کتابش از یادآوریها سخن میگوید و ما را به یاد خانهی کودکیها و خاطرات و احساسات وابسته به آن میاندازد. یادآوری گذشته، مقایسهی امروزو دیروز ازجمله مواردی است که در مرور خاطرات کودکی جان میگیرد. وخانهها، خانههایی که در آن روزگار گذراندیم بخشی مهم از این مرور خاطرات هستند؛ خانههایی که بر اساس شرایط زندگی، طبقهی اجتماعی و ویژگیهای فرهنگی صاحبانشان شکل گرفتهاند.
وی همچنین در فصل «آدمها، اشیا و هویت» به نقش خانه در شکلگیری هویت آدمها پرداخته است. نویسنده ازقول «جیمز یاندل» روانپزشک آمریکایی نوشته است:«آشیانکردن، خانهسازی، وسیلهای اصلی و اساسی برای ابراز وجود و رشد شخصی است.»
آلن فاکس همچنین ضمن تاکید بر اهمیت روابط اهالی یک خانه، یادآور میشود: «علاوه بر آدمها، اشیایی که خانههای ما را پر کردهاند نیزسهم بزرگی در تعیین و تعریف کیستی ما دارند. اما فقط این نیست که کیستی ما در و با چیزهایی که صاحبشان هستیم بروز و ظهور مییابد؛ داراییهای ما بر نحوه شکلگیری و هویت ما نیز اثر میگذارند.»
خانه، تنها دیوار و در و پنجره و سقف نیست. خانه مامنی است که به آن پناه میبریم تا شب و روزهای تلخ و شیرینمان را سپری کنیم
سایهی سیاست
خانههای ما به جهان بیرون و همهی سیاستها حاکم بر آن راه دارد و از سوی دیگر اهالی یک خانه هم در پیوند با سیاست هستند. آلن فاکس بخشی از کتابش را به این موضوع اختصاص داده است و با بیان مثالها و نقل قولهایی به این امر میپردازد. مباحثی چون نقشهای متغیر، مستعمرهسازی و جنگیدن برای زادبوم، موضوعات مهمی هستند که نویسنده در این فصل به آنها میپردازد. و اما وی هفتمین فصل کتاب را به بیخانمانی و کندهشدگی ازریشه اختصاص داده است. ما از افرادی که در جوامع مختلف به دلیل آسیبهایی چون فقر و اعتیاد، سرپناهی ندارند، تصاویری اندوهبار در ذهن خویش حمل میکنیم.
آلن فاکس نوشته است: «به دو دلیل هیچ بحثی درباره خانه نمیتواند بدون در نظر گرفتن بیخانمانی کامل باشد. اول، آنها که آنقدری خوششانس هستند که جایی را با عنوان خانه داشته باشند آن را مدیون کسانی هستند که آنقدری خوششانس نیستند که بتوانند خودشان را جای گروه اول بگذارند و وضعیت ایشان را درک کنند. دوم، نبود خانه به ما کمک میکند تا اهمیت خانه را بهتر درک کنیم و ارج نهیم.»
وی در تقسیمبندی انواع بیخانمانی از آنهایی که بهطور دائم خانه ندارند؛ آنهایی که به دلیل عسرت جایی که به آن خانه بگویند،ندارند؛ مهاجرانی که بیش از یک جا را خانه دانستهاند و اکنون با مشکلات هویتی دست به گریبان هستند و همچنین افرادی که به لحاظ معنوی بیخانمان هستند، یاد کرده وبه شرح آن پرداخته است.
آیندهی خانه
آلن فاکس برای آخرین فصل کتابش عنوانِ «آینده خانه» را برگزیده و بر اهمیت صلح، رعایت انصاف و بهرهمندی صحیح ازمنابع تاکید کرده است. ما نمیدانیم سالهای آتی، آبستن چه تغییراتی هستند، ولی تردیدی وجود ندارد که ما ساکنان کرهی زمین ملزم به حفاظت از محیطزیست و سیارهی زمین به عنوان خانهی خویش هستیم.
و اما صفحات انتهایی کتاب «همه چیز درباره خانه» به جستاری از«جوزف ریکورت» تاریخنگار معماری با عنوان درباب دوگانه «خانه و منزل» اختصاص یافته است. ریکورت در این جستار خواندنی، تفاوت مفهوم دو واژهی خانه ومنزل را شرح داده است.
اومیگوید:«یک فرد میتواند منازل بسیاری داشته باشد، اما در مورد خانه، فقط چنین است که یک شخص میتواند یک خانه بسازد.»
در پایان باید گفت: کتاب «همه چیز درباره خانه» نوشتهی «مایکل اَلنفاکس» با ترجمهی «مهدی نصرالهزاده» در ۲۱۰ صفحه به همت نشر بیدگل انتشار یافته است. و البته ترجمه و ویراستاری بهتر میتوانست بر ارزشهای این کتاب ارزشمند بیافزاید.