نمیدانم یک عمر را چقدر حساب میکنند
«تمام درو پنجره های این آبادی را من ساختم. دلم میسوزد درها را دانه دانه در میآورند میبرند شهر در آهنی میگذارند. نمیدانم درهای چوبی را کجا میگذارند، دلم برای درهام تنگه مثل بچه های من»
این روزها یاد دیالوگ پیرمرد نجار در فیلم «خانه دوست کجاست» میافتم که به بازیگر نوجوان یادآوری میکند که تمام درب و پنجره های چوبی آبادی را خودش ساخته ولی مردم تنوع طلب درها را میکنند.
«روستای کُوکر» در شهرستان رودبار با زلزله سال 69 ویران شد، دیگر نه در چوبی مانده، نه نردهای و نه حتی گهوارهای که…