مدیریت پسماند؛ شیر بییال و دُم و اِشکم
در گذشتههای دور رسم بر این بوده که با سوزن بر پشت و بازوها و دستهای خود نقشهایی را رسم یا نامی را با سوزن و مرکب مینوشتند.
روزی از روزها پهلوانی تصمیم میگیرد، تصویر یک شیر را بر روی شانه خود رسم کند. پهلوان روی زمین دراز میکشد و دلاک سوزن را برمیدارد و شروع به نقشزدن میکند. با اولین سوزن که در شانۀ پهلوان فرومیرود، پهلوان از درد فریاد میکشد و میگوید: وای! مرا کشتی. دلاک در پاسخ میگوید: خودت خواستهای، باید تحمل کنی.
پهلوان میپرسد: چه تصویری نقش میکنی؟ دلاک میگوید: تو خودت خواستی که نقش شیر رسم شود.…