شب مژگان احمدیه برگزار شد

آموزگار صلح از دل طبیعت برای کودکان

26

این سرزمین همواره خاستگاه زنان فرهنگ‌دوست و پیشرویی بوده که در رشد و توسعه‌ی فرهنگی و همچنین  آگاهی‌بخشی به جامعه‌ نقش پررنگی داشته‌اند. زنان دغدغه‌مندی که در زمانه‌ی خود مجموعه‌ای درخشان از فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی  بسیاری را به انجام رسانیده‌اند و در این راه سخت کوشیده‌اند.

 

یکی از از این زنان سختکوش، مژگان احمدیه است که به پاسداشت چندین دهه فعالیت در حوزه‌ی فرهنگ، کودک و طبیعت و صلح، شبی از سوی مجله‌ی بخارا به تجلیل از او اختصاص یافت. شب مژگان احمدیه  در روز شنبه یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳ خورشیدی در فرهنگسرای نیاوران تهران  برگزار شد.

 

مژگان احمدیه، متولد ۱۴ مردادماه ۱۳۳۸ خورشیدی در لاهیجان است. او دانش‌آموخته‌ی مهندسی جنگل و طراحی سبز از دانشگاه گیلان و اصفهان است. او سال‌ها  فعالیت در طراحی فضاهای سبز شهری و آموزش محیط‌زیست را در کارنامه‌ی پربار خود دارد. فعالیت محیط‌زیستی او در حوزه‌ی کودک و طبیعت از سال ۱۳۷۳ خورشیدی در موزه‌ی حیات‌وحش ایران آغاز و تاکنون نیز این فعالیت، به ویژه در جهت تأمین تجربه‌ی طبیعت برای کودکان، ادامه دارد.

 

او همچنین عضو نهاد مادران صلح ایران است و در ترویج صلح و مدارا و دگرپذیری، فعالیت داوطلبانه دارد؛ او همچنین عضو هیات مدیره و شورای آموزش انجمن حمایت از حقوق کودکان بوده و در جهت تأمین تجربه‌ی طبیعت برای کودکان تحت‌عنوان «حق کودک و طبیعت» و به‌منظور افزودن آن در پیمان‌نامه‌ی جهانی حقوق کودک، داوطلبانه فعالیت می‌کند.

 

به پاسداشت چندین دهه فعالیت در حوزه‌ی فرهنگ، کودک و طبیعت و صلح، مجله‌ی بخارا با همکاری فصلنامه‌ی صنوبر و خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی، هشتصد و بیست و ششمین شب از سلسله شب‌های مجله‌ی بخارا را به تجلیل از مژگان احمدیه اختصاص داد.

 

«علی دهباشی»، سردبیر مجله‌ی بخارا، در ابتدای برنامه‌ی شب مژگان احمدیه، ضمن خوش‌آمد به مدعوین مرام گفت: به پاسداشت چندین دهه فعالیت در حوزه‌ی  فرهنگ، کودک و طبیعت و صلح، مجله‌ی بخارا  با همکاری فصلنامه‌ی صنوبر و خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی، هشتصد و بیست و ششمین شب از سلسله شب‌های مجله‌ی  بخارا را به تجلیل از مژگان احمدیه اختصاص داد تا در کنار هم به فعالیت‌ها و تلاش‌های او درحوزه‌های یاد شده،  بپردازیم.

 

در ادامه، «مانیا شفاهی» اجرای برنامه را بر عهده گرفته و با عنوان آن که مژگان احمدیه در حوزه‌ی کودک و طبیعت و به ویژه مدرسه‌ی طبیعت، بسیار تاثیرگذار بوده، گفت: آشنایی با استاد وهاب‌زاده در موزه، نقطه‌ی عطفی در زندگی احمدیه بود، به گونه‌ای که با طرح ایده‌ی مدارس طبیعت و فعالیت چندین ساله در دو مدرسه‌ی طبیعت «وارش» در کیاشهر و «باغ» در باغ گیاه‌شناسی تهران، تجارب ارزشمندی را برای او به ارمغان آورد.

 

مدیرمسوول فصلنامه‌ی صنوبر با اشاره به این‌ که احمدیه، سال‌ها به‌عنوان عضو کمیته‌ی ملی موزه‌های ایران (ایکوم) در حوزه‌ی فرهنگ و میراث طبیعی فعالیت کرده و به‌عنوان موزه‌دار نمونه در سال ۱۳۷۶خورشیدی  انتخاب شده است، گفت: ایشان سال‌ها به‌عنوان یک مدیر باورمند در تهیه‌ی طرح‌های سبز پایدار شهری مشغول و سپس به‌عنوان مدیر و مسوول پروژه، عضو هیات مدیره و مدیر عامل در مهندسان مشاور معمار و شهرساز فرنهاد، در تهیه‌ی طرح‌های توسعه‌ی شهری و محیط‌زیست پایدار فعالیت داشته است.

 

مانیا شفاهی: آشنایی با استاد وهاب‌زاده در موزه، نقطه‌ی عطفی در زندگی احمدیه بود، به گونه‌ای که با طرح ایده‌ی مدارس طبیعت و فعالیت چندین ساله در دو مدرسه‌ی طبیعت «وارش» در کیاشهر و «باغ» در باغ گیاه‌شناسی تهران، تجارب ارزشمندی را برای او به ارمغان آورد.

 

او همچنین در چاپ و نشر چندین کتاب مرجع محیط‌زیست همچون: «شناخت محیط‌زیست»، «تنوع حیات» (وهاب‌زاده)، «پستانداران ایران برای کودکان» (ضیائی)، «اکولوژی نوجوانان» (منصوری)  مشارکت موثر داشته  و  از سال ۱۳۹۸ تا۱۴۰۰ خورشیدی نیز  به‌عنوان مدیر توسعه‌ی محله‌ی فرحزاد، حامل دانش و تجربه‌ی بی‌بدیلی در جلب مشارکت ذینفعان، برای توسعه‌ی محله بوده است.

 

شیوا دولت‌آبادی: مژگان احمدیه در عین به روز  و  فرهنگی بودن با پدیده‌ای دیگر که قوی‌تر است، ادراک می‌شود، او نماد طبیعت است  و تمام تلاشش آن است که کودکان را با عناصر  آن پیوند بزند.

 

در ادامه، «شیوا دولت‌آبادی»، به آشنایی و دوستی خود با احمدیه پرداخته و گفت: مژگان احمدیه در عین به روز و فرهنگی بودن، با پدیده‌ای دیگر که قوی‌تر است، ادراک می‌شود، او نماد طبیعت است و تمام تلاشش آن است که کودکان را با  عناصر آن پیوند بزند.

 

استادیار بازنشسته‌ی دانشگاه علامه طباطبایی، مژگان احمدیه را  انسانی فروتن و کوشا خواند و گفت: او یک تنه یک روستا را در جنوب خراسان به توسعه‌ی پایدار رساند. او در اسفدن، برای بچه‌ها، برکه‌ی آب ساخت و قورباغه‌ای در آن انداخت تا کودکان تجربه‌های طبیعی خود را در آن طبیعت کوچک کسب کنند.

 

این پژوهشگر حوزه‌ی روان‌شناسی، با ذکر شعری از خواهرش پروین دولت‌آبادی با این مضمون: «سرنهادن پیش پای خلق را از غبار رهگذار آموختیم…» در ادامه گفت: او همواره بی‌هیاهو در مسیر خود حرکت و تلاش کرده است. مژگان‌ها و تمامی مادران طبیعی طبیعت، بر ما فرخنده و پایدار باشند.

 

«مینو مرتاضی لنگرودی» نیز با بیان آن‌که هر کسی شبیه آن چیزی می‌شود که به آن تعلق خاطر دارد و آن را ستایش می‌کند، گفت: احمدیه،  شبیه طبیعت و بخشندگی‌اش چونان جنگل‌های گیلان است. او کنش‌گر حوزه‌ی کودکان و دوستدار آن‌هاست. او مانند کودکان درگیر ژست و ادا نیست. کودکان، انسان‌های طبیعی هستند که فقط عده‌‌ی کمی از آن‌ها با حفظ کودک درون خود، به بزرگسالی می‌‌رسند.

 

مینو مرتاضی لنگرودی: جبر اجتماع و محیط، تربیت والدین و جباریت‌های حاکم، اکثر کودکان را ذوب در نظم حاکم می‌کند. آن‌ها فرمان‌برداران خوبی می‌شوند. ازاین رو مژگان احمدیه، کودکان را رها و آزاد در طبیعت می‌خواهد. او در مدرسه‌ی طبیعت بر این تلاش است تا این آزادی خدادادی را به کودکان بچشاند.

 

مدیر انجمن مادران صلح گفت: جبر اجتماع و محیط، تربیت والدین و جباریت‌های حاکم، اکثر کودکان را ذوب در نظم حاکم می‌کند. آن‌ها فرمان‌برداران خوبی می‌شوند. ازاین رو مژگان احمدیه، کودکان را رها و آزاد در طبیعت می‌خواهد. او در مدرسه‌ی طبیعت بر این تلاش است تا این آزادی خدادادی را به کودکان بچشاند.

 

این فعال فرهنگی، کودکان امرور را محصور در حصار بتن‌های سخت، آپارتمان‌ها و آسمان‌خراش‌ها  توصیف کرده و ادامه داد: مژگان از مسیر عاشقی‌اش با طبیعت و کودک به راه صلح رسید، مگر می‌شود عاشق طبیعت باشی و به راه صلح قدم نگذاری. صلح آموختنی است و  عشق و آزادی نیز هم . مادری و صلح در احمدیه چونان مراقبت است. مراقبت به معنای تاب‌آوری ، به معنای استخراج فرصت از دل تهدید.

 

مرتاضی لنگرودی، احمدیه را مادری خواند که هر کودکی تمنایش را دارد، سالک صلحی که هر جامعه‌ی درگیر انواع خشونت، محتاج آن است و کنشگری مدنی که هر نهادی برای ارتقای کنش خود، به او نیازمند است.

 

در ادامه‌ی این برنامه، فیلم سخنرانی «عبدالحسین وهاب‌زاده» که امکان حضور در این برنامه را نداشت، پخش شد. وهاب‌زاده با اشاره به آن‌که، سابقه‌ی آشنایی او با احمدیه، به بیش از 25 سال می‌رسد گفت: زمانی که عضو شورای  علمی موزه‌ی حیات وحش دارآباد بودم با ایشان آشنا شدم. او در شوری علمی موزه، بسیار فعال و پرتلاش بود و توانست افراد توانمندی چون: هوشنگ ضیایی، زنده‌یاد هنریک مجنونیان و جمشید منصوری را دور هم جمع کند.

 

ایده‌پرداز شکل‌گیری مدرسه‌ی طبیعت در ایران در ادامه گفت: احمدیه، موزه را از فضای خشک به فضایی موثر تبدیل کرده  و دانش‌آموزان را در مسیر توجه به عناصر طبیعت به موزه کشاند. او نوجوانان و جوانان علاقه‌مند به کار در موزه را جذب کرد، چنان که بسیاری از همان نوجوانان و جوانان، اکنون افراد بزرگی در حوزه‌ی محیط زیست هستند.

 

عبدالحسین وهاب‌زاده: احمدیه باغی را که فقط به روی متخصصان آن حوزه باز بود، به روی تمام جامعه و به ویژه کودکان گشود تا فضایی برای کسب تجربه‌ی همگانی شود.

 

وی، احمدیه را فردی آرام، هدفمند و بنیان‌گر نامید و گفت:  این بانوی پرتلاش در سال 1392 خورشیدی، جشنواره‌ی کودک و طبیعت را در موزه‌ی دارآباد، سازماندهی کرد، جشنواره‌ای که بیش از یک میلیون بازدیدکننده داشت. او و همکارانش، موزه را به صورت نهاد علمی و آموزشی و جدا از نگاه‌های سطحی شهرداری، نگریسته و پیش بردند.

 

این اکولوژیست، یکی از مهم‌ترین خدمات احمدیه را، راه‌اندازی مدرسه‌ی طبیعت در باغ گیاه‌شناسی دانسته و گفت: احمدیه، باغی را که فقط به روی متخصصان آن حوزه باز بود، به روی تمام جامعه و به ویژه کودکان گشود، تا فضایی برای کسب تجربه‌ی همگانی شود.

 

وهاب‌زاده، احمدیه را موزه‌داری برجسته، مدیری توانا، و موجودی  عاشق و پیگیر محیط زیست و  همچنین کودکان خطاب کرده و گفت: درمسیر او، خستگی و بیماری راهی ندارد، ناآگاهان نیز جلودار او نیستند. او همیشه مصمم و کوشاست ،چنان‌که  او هم‌اکنون نیز در شرایط سخت بیماری، دست از تلاش‌های خود  برنمی‌دارد.

 

سخنران بعدی این مراسم، «کمال اطهاری» نیز از عشق و علاقه‌ی احمدیه به کارش گفت و ادامه داد: او  در محله‌‌ی فرحزاد، نقش موثری در توانمندسازی و سازماندهی سکونت‌گاه‌های غیررسمی یا بافت فرسوده، ایفا کرد. احمدیه با خصایص انسان‌دوستی و طبیعت‌دوستی، توانایی عجیبی نیز در فناوری اجتماعی داشت.

 

کمال اطهاری: احمدیه با خصایص انسان‌دوستی و طبیعت‌دوستی، توانایی عجیبی نیز در فناوری اجتماعی داشت. فناوری اجتماعی یعنی تبدیل علم و نظریه به روابط اجتماعی و این همان چیزی است که در مژگان احمدیه پررنگ است.

 

این پژوهشگر حوزه‌ی اقتصاد با اشاره به این که، نهادسازی، روابط تکرارکننده‌ی بشری را سامان می‌دهد، گفت: فناوری اجتماعی یعنی تبدیل علم و نظریه به روابط اجتماعی و این همان چیزی است که در مژگان احمدیه پررنگ است. تجربه‌ی بزرگ احمدیه، به قول برشت این است که «سختای آب، نرمای سنگ را می‌شکند…». هنر مژگان احمدیه این است که اکنون نیز با بیماری‌‌اش می‌جنگد و سر خم نمی‌کند.

 

سخنران بعدی این مراسم «احمد محیط طباطبایی» نیز با اشاره به این‌که آشنایی او با احمدیه از موزه‌ی دارآباد و از بیست و شش سال پیش آغاز شده است گفت: برخی افراد در مرتبه‌ی موزه قرار دارند، چرا که ماحصل تجربه و توانایی آن‌ها به یک الگو تبدیل شده است. اثری موزه‌ای است که بتواند الگو و مبنا بوده و برای نسل بعد تکثیر شود و این مهم در مژگان احمدیه دیده می‌‎شود.

 

این پژوهشگر حوزه‌ی تاریخ و باستان‌شناسی، احمدیه را فردی تعریف نمود که به منزلت موزه‌ای رسیده و در ادامه گفت: توسعه‌ای که زنان  و کودکان در آن جایی ندارند و مبنای آن طبیعت و محیط زیست، نیست و نگاهی نیز به حفظ فرهنگ ندارد، در واقع ضد توسعه است. چیزی که متاسفانه جامعه‌ی ما این روزها در آن گام برمی‌دارد. اما با وجود افراد آگاهی چون: مژگان احمدیه، توسعه‌ی واقعی شکل می‌گیرد. چرا که او  فرهنگ را درک و حفظ کرده و به درستی انتقال داده است.

 

احمد محیط طباطبایی: برخی افراد در مرتبه‌ی موزه قرار دارند، چرا که ماحصل تجربه و توانایی آن‌ها به یک الگو تبدیل شده است. اثری موزه ای است که بتواند الگو و مبنا بوده و برای نسل بعد تکثیر شود و این مهم در مژگان احمدیه دیده می‌‎شود.

 

محیط طباطبایی، بستر فرهنگ را طبیعت و محیط‌ زیست معرفی کرده و گفت: خوشحالیم در زمانه‌ای زندگی کردیم که مژگان احمدیه زیست، تا ما در کنار او در مسیر توسعه گام برداریم.

 

در پایان برنامه، «مژگان احمدیه» به جایگاه آمده و ضمن ابراز خوشنودی از حضور دوستان، همکاران و مدعوین گفت: من در فضایی بزرگ شدم ک که سرشار  از زیبایی و عناصر طبیعی بود. مادرم گیلانی است و فرهنگ شمال کشور در خانواده ی ما حاکم بود. ما هشت خواهر و برادر بودیم که تمام تابستان‌های کودکی و نوجوانی‌مان را در گیلان سبز و در دامان طبیعت با تجربه‌های شگفت انگیز گذراندیم.

 

این فعال محیط زیست، با اشاره با این که خانه‌ی آن‌ها، همیشه مملو از مدارا و دگرپذیری بود، گفت: من در فضایی طبیعی و سرشار از مدارا  در کنار کودکان در طبیعتی مهربان بزرگ شدم، اما در بزرگسالی دیدم که صلح و مدارایی که در طبیعت و  مادرمان زمین وجود دارد، در دنیای پیرامونی دیده نمی‌شود. زمینه‌ساز عشق من به طبیعت و انسان‌ها، صلح است و دگرپذیری،  که با فرصت بخشیدن به کودکان، برای کسب تجربه، کامل می‌شود.

 

احمدیه ادامه داد: ساختار آموزشی ما، انسان توسعه‌یافته پرورش نمی‌دهد، کودکان ما، مفاخر، طبیعت و تنوع زیستی سرزمین خود را  نمی‌شناسند. ما در مدرسه‌ی  طبیعت، تجربه‌های شگفت انگیزی داشتیم، مخاطبان ما کودکانی هستند که توسعه‌ی کشور را در آینده رقم زده و  این سرزمین  را حفظ خواهند کرد. اگر به این کودکان آموزش‌های لازم را ندهیم، آن ها تعلق‌خاطری به سرزمین خود نخواهند داشت. از این رو حوزه‌ی کودکان برای من همیشه مهم و در اولویت بوده است.

 

این مدیر مدرسه‌ی طبیعت، موفقیت در هر کاری را همراهی با انسان‌های شریف،  در بستر صلح دانسته و گفت: من نیز در هرجا موثر و موفق بوده‌ام،  فقط به خاطر همکاری و همراهی و همچنین ارتباط با افراد اندیشمند و دغدغه‌مند بوده است.

 

احمدیه که چند سالی است با سرطان درجه چهار تهاجمی، دست و پنجه نرم می‌کند، در پایان سخنان خود گفت: من اکنون به این مهم  فکر می‌کنم که این چند سال فرصتی را که برای زندگی در دست دارم، چگونه بگذرانم؟ چه کارهایی  انجام دهم و  چگونه از این زمان، بهره‌ی کافی را ببرم.

 

احمدیه در پایان با اشاره به این که او، رواداری را مدیون پدر، دلاوری را مدیون مادر و خرد، عشق و آزادی را مدیون همسر دیریافته‌اش، کمال اطهاری است، گفت: از همین جا، از تمام کسانی که در مسیر پرفراز و نشیب کار و زندگی همراه و همیار من بودند، سپاسگزاری می‌کنم.

 

نظرات بسته شده است.