تالاب انزلی سالهاست که حوالی حرفهای بیعمل و در گیرودار نشستها، جلسات و مصاحبهها با مرگ دست به گریبان است و متاسفانه کمتر نشانی از انجام اقدامی موثر در نجات جان عزیزش وجود دارد.
اکنون با توجه به پشت سرنهادن 5 سال ازطرح 7 سالهی احیای تالاب انزلی، آنچه از این گنجینهی ارزشنمند باقی مانده پیکرهای نحیف، رنجور و سراسر آسیب است. و اما روزها ازپی هم گذشتهاند و بار دیگر دوم فوریه روزجهانی تالابها از راه رسیده؛ روزی که سایهای وهمناک ازشکوه گذشتهی تالاب ما را نه به مویه و زاری که قدم در راه نهادن، میخواند.
بار دیگر دوم فوریه روزجهانی تالابهابا توجه به پشت سرنهادن 5 سال ازطرح 7 سالهی احیای تالاب انزلی، آنچه از این گنجینهی ارزشنمند باقی مانده پیکرهای نحیف، رنجور و سراسر آسیب است
قدمی که رویای زندگانی دوبارهی تالاب را به واقعیت بدل سازد؛ کاری که پرندگانش را به آواز و پرواز درآورد و ماهیان را به امواج زمردینش بازگرداند تا آدمها، همه ما آدمها که با این گسترهی آبی عزیز، کم، نامهربان نبودهایم، از کابوس سهمگینِ مرگش رهایی یابیم.
واقعیت این است که در جستجوی فعالیتهای صورت گرفته در مسیر نجات تالاب، اگر نگاهی به برخی اخبارو اطلاعات انتشار یافته در ماههای اخیر داشته باشیم، در مییابیم که هنوز اقدامی منسجم و گسترده شکل نگرفته است و همچنان سخن از معضلات بسیار تالاب و نفسهای به شماره افتادهاش است.
بیتردید رویدادهایی نظیر پیوستن تالاب انزلی به طرح حفاظت مشارکتی تالابهای ایران و یا احداث تصفیهخانه برای بیمارستانهای رشت و یا انجام لایروبی به شکل کنونی، تنها روزنههایی کوچک هستند، روزنههایی که برای کاهش تاریکیِ سهمگین وضعیت تالاب انزلی اصلا کافی نیستند.
در چنگ فاضلاب
تالاب انزلی همواره در معرض آسیبهایی قرار داشته است که دستان آدمی ارزانیِ پیکر نحیفش کردهاند. تجاوزبه حریم و بستر، رهاساختن نخالهها و پسماندها، آتش زدن نیزارها و سازههایی چون موجشکن جدید وهمچنین جادهی کنارگذر ازجمله مواردی هستند که در این حوزه میتوان ازآنها یاد کرد. اما در این میان روانه ساختنِ بیامان انواع فاضلابها معضل بسیار بزرگی است که در این شریان حیاتی جاری شدهاند. تلاش برای تکمیل تصفیهخانهها و کنترل فاضلابهای صنعتی و کشاورزی و شیرابهی پسماندهایی که به منابع آبی راه مییابند، ازجمله موضوعاتی است که در این راستا باید مد نظر قرار گیرد.
هادی حقشناس: سالانه حدود ۵۰ درصد فاضلاب شهرهای بندرانزلی، رشت و صومعهسرا و همچنین ۱۵ هزار مترمکعب فاضلاب شهر صنعتی رشت وارد تالاب میشود
15 دیماه گذشته استاندار گیلان با انتقاد از پیشرفت کند پروژههای تصفیهخانه در گیلان گفت: در حالی که شهرهای دیگر کشور در پروژههای تصفیهخانه بانک جهانی که طرح مذکور در آنها به طور مشترک آغاز شده، پیشرفت ۷۶ درصدی داشتهاند، این عدد برای گیلان تنها ۲۶ درصد است که یک فاجعه محسوب میشود .
«هادی حقشناس» افزود: سالانه حدود ۵۰ درصد فاضلاب شهرهای بندرانزلی، رشت و صومعهسرا و همچنین ۱۵ هزار مترمکعب فاضلاب شهر صنعتی رشت وارد تالاب میشود. این موضوع موجب انباشت رسوبات انسانی و کاهش عمق تالاب شده است که اگر میانگین عمق را پنج متر در نظر بگیریم و ضرب در ۲۰۰ میلیون مترمکعب کنیم، یک میلیارد مترمکعب رسوبات انسانی و فاضلاب وجود دارد، چون ورودی بیش از خروجی است و فاضلاب با سرعت در حال تخلیه درون تالاب است.
مهاجم بنفش
هجوم سنبل آبی یکی ازمعضلات بزرگی است که تالاب انزلی با آن مواجه است. گسترش وسیع غول بنفش در تالاب و حتی راه گرفتنش به آبراههای درون شهری نشان از این امر دارد که اقدامات انجام گرفته نسبت به وسعت درگیری به هیچ وجه کافی نبوده و در این میان از یاد نباید برد که نحوهی مواجهه با سنبل آبیِ جمعآوری شده و روش امحاء آن برای پیشگیری از رشد دوباره، از دیگر موضوعاتی است که همگی بر اهمیت آن واقفیم اما چه میزان و چگونه بدان عمل میکنیم، محل سوال است.
«آرزو اشرفیزاده» مدیر کل دفتر حفاظت و احیا تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست، هشتم مرداد ماه امسال پس از بازدید تالابهای بین المللی انزلی، امیرکلایه و پارک ملی بوجاق استان گیلان گفت: با توجه به شرایط نامساعد تالاب انزلی و درگیری بخش وسیعی از تالاب با گونهی مهاجم سنبل آبی، یکی از موارد مهمی که در این بازدیدها پیگیری شد، روند مقابله با این گونهی مهاجم در استان و مشاهدهی نحوهی فعالیت دستگاه دروگر و جمعآوری سنبل آبی، تولید متخصصان داخلی بود.
انبوه رسوبات
تغییرات اقلیمی و کاهش تراز آب دریا، نابودی پوشش گیاهی در بالادست، عدم رعایت حقابهها، ورود فاضلاب و نبود آبخیزداری مناسب ازجمله عللی هستند که موجب کاهش شدید عمق تالاب انزلی و انباشت گل و لای شدهاند و این امر سبب شده که لایروبی بعنوان یک راه حل مد نظر قرار گیرد. هر چند چگونگی انجام لایروبی و وضعیت دپوی گل و لای جمعآوری شده خود مواردی هستند که در عرصهی تاثیر این اقدام باید مورد توجه ویژه قرار گیرند.
بنابر اظهارات مدیر کل بنادر ودریانوردی گیلان لایروبی ۶۸۲ هزار مترمکعب از حوضچه و آبراههای تالابی انزلی در سال 1402 انجام گرفت و در سال جاری نیز لایروبیها ادامه دارد.
نتایج جلسات
هر چند وقت یکبار خبر برگزاری نشست یا جلسهای به منظور بررسی مشکلات تالاب انزلی و چارهجویی در این باب به گوش میرسد و البته که نفس موضوع تشکیل جلسات صحیح است، ولی روند آن تا کنون امیدبخش نبوده است. چرا که انتظار میرود مسئولان ذیربط مجدانه پیگیر حل معضل باشند و با دعوت ازمتخصصان مجرب ومطلع، مشورت و تبادل تجربه شکل گیرد ومتناسب با امکانات موجود، بهترین تدابیر برای رفع یا کاهش مشکل اندیشیده و برنامهریزی و زمانبندی دقیق نسبت به اعمال راهکارها صورت گیرد. اما آنچه که ما تا کنون شاهد بودهایم، متاسفانه این گونه نبوده است.
تالاب انزلی سالهاست که حوالی حرفهای بیعمل و در گیرودار نشستها، جلسات و مصاحبهها با مرگ دست به گریبان است و متاسفانه کمتر نشانی از انجام اقدامی موثر در نجات جان عزیزش وجود دارد
بعنوان مثال 28 آبان امسال روابط عمومی و امور رسانهی اداره کل حفاظت محیط زیست استان گیلان اعلام کرد که «راهکارهای احیای تالاب بین المللی انزلی امروز در نشستی بررسی شد». در گزارش این نشست، سخنان استاندار گیلان دربارهی نامناسب بودنِ وضعیت کنونی تالاب بین المللی انزلی و اهمیت ممانعت ازورد انواع پساب، ادامهی کار لایروبی و بسنده نکردن به آن و اتخاذ یک راه حل اساسی نقل شده است.
مابقی گزارش نیز به سخنان مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان مبنی بر شرحی از وضعیت رسوبات و اهمیت اجرای پروژههای آبخیزداری در حوضه تالاب و جمعآوری سنبل آبی با روش مکانیکی و پیشرفت ۲۰ درصدی تصفیهخانه شهر صنعتی و عدم ورود فاضلاب خام بیمارستانهای رشت به رودخانهها اختصاص یافته و دیگر این که ذکر شده در پایان این نشست هر یک از اعضا دیده گاههای خود را برای احیای تالاب بین المللی انزلی بیان کردند.
و اما از این که دیدگاههای بیان شده اعضاء در این جلسه چه بود و این که آیا در این جلسه چه میزان ازتجارب و شیوههای کشورهای دیگر در احیا و حفظ تالابها سخن گفته شد و یا این موضوع که اساسا مصوبات جلسه چه بود و نتیجهی عملی این نشست چه خواهد بود، مطلع نیستیم. هر چند این موضوع چندان عجیب به نظر نمیرسد چرا که 5 سال ازطرح 7 سالهی احیای تالاب انزلی به همین منوال گذشته و تالاب همچنان با مرگ دست به گریبان است.
ناگفته نماند؛ در این میان دغدغهمندی و مطالبهگری استاندار گیلان در مورد معضلات محیط زیستی استان و به ویژه تالاب انزلی در خور تحسین است ولی به نظر میرسد این موضوع وقتی میتواند مثمرثمر باشد که همهی دستگاههای ذیربط به اندازهی کافی در این مسیر همراه باشند و همت جمعی، دلسوزی و جدیت کافی نسبت به وضعیت تالاب داشته باشند؛ همچنین وظیفهمندی و کارشناسیشان نسبت به موضوع نمود عینی وعملی گستردهتری یابد و تنها به شرح مشکلات و ارائهی هزاران بارهی راهکارها در جلسات محدود نشود. چرا که گذشت سالها نشان داده، چنین عملکردی از سوی دستگاههای متولی به جایی نمیرسد و البته که اوضاع و احوال امروز تالاب خود گواه این امر است .