بندر پیربازار به روایت تاریخ قاجار

18

الهام کیانپور- گیلان در عصر قاجار به دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار داشتن در مسیر مبادلات تجارت شمال به اروپا به دروازه‌ی اروپا معروف بود. در عصر قاجار با توسعه و گسترش روابط بازرگانی ایران و روسیه، بر اهمیت رشت افزوده شد. در این دوره، پیربازار حلقه‌ی اتصال ایران به اروپا بود.

پیربازار یکی از دهستان‌های رشت بوده که در تاریخ عبدالفتاح فومنی آن را در نزدیکی سیا‌ه‌رود نام برده‌اند. این دهستان در گذشته به دلیل نقش بندرگاهی و قرارگرفتن بر سر راه ارتباطی ایران با اروپا از اهمیت زیادی برخوردار بود. پیربازار که به عنوان یک راه ارتباطی بین رشت، تولم و گسکرات محسوب می‌شد، از سده‌ی هفتم هجری زمانی که خاندان تجاسبی در این منطقه حکومت می‌کردند و رشت را پایتخت خود قرار داده بودند، مورد توجه‌‌ی بسیار بود.

در این زمان تنها از مسیر رودخانه استفاده می‌شد و نامی از پیربازار نبود. به تدریج با مسکونی شدن خشکی و پیدایش آبادانی انزلی و گسترش ارتباطات میان رشت و سایر بنادر دریای کاسپی، ضرورت وجود تاسیساتی در دهانه‌ی رودخانه به وجود آمد.

جیمز اسپیلمان، منشی سفارت جان التون که چند سال بعد از بازپس‌گیری گیلان از روس‌ها توسط نادرشاه، بازدیدی از پیربازار داشت، به موقعیت لنگرگاهی آن اشاره کرده  و از وجود ساختمان گمرک و انبارهای تخلیه‌ی کالا از جمله چند انبار قدیمی متعلق به روس‌ها در آن خبر می‌دهد.

ملگونف، جهانگرد روسی در سفر خود به گیلان در سال ۱۸۶۰ میلادی، از این دهستان عبور کرده و گفته است: «در ساحل رودخانه، روستای پیربازار با دو انبار سنگی، برای نگهداری ابریشم و پنبه قرار دارد. در این روستا فقط چند خانه وجود دارد که در جنگل پراکنده‌اند و از ساحل دیده نمی‌شوند.»

گیلان در عصر قاجار به دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار داشتن در مسیر مبادلات تجارت شمال به اروپا به دروازه‌ی اروپا معروف بود. در عصر قاجار با توسعه و گسترش روابط بازرگانی ایران و روسیه، بر اهمیت رشت افزوده شد. در این دوره، پیربازار حلقه‌ی اتصال ایران به اروپا بود.

پیربازار در توسعه‌ی  شهر رشت، تاثیر پررنگی داشت. کالاهای بازرگانی که از بنادر روسیه به پیربازار می‌رسید، به رشت منتقل می‌شد و از آن‌جا به قزوین، زنجان، همدان، تهران و مازندران حمل می‌شد.

خودزکو گفته است: «رشت در زمان سلطنت شاه عباس اول از موقعیت ممتازی برخوردار بود و فاصله‌ای تقریبا برابر با خاک روسیه داشت. کاروان‌ها از قزوین که به صورت انبار کالاهای ایران درآمده بود، به آن‌جا می‌رفتند.» و طبق نوشته‌ی رابینو، پیربازار بندر دریافت عوارض رشت بود.

از مسیر ارتباطی رشت به پیربازار، سالانه بیش از بیست هزار نفر به روسیه و کشورهای دیگر سفر می‌کردند و این راه کوتاه‌ترین و امن‌ترین راه رسیدن به اروپا و بالعکس بود. طبق نوشته‌ی اورسل، جهانگرد بلژیکی، بسیاری از بازرگانان ایرانی، روسی، ارمنی و یونانی برای خرید ابریشم به رشت می‌آمدند.

یکی از مهم‌ترین رویدادهای اقتصادی گیلان در سال‌های مقارن با وقوع انقلاب مشروطیت و جنبش جنگل، احداث راه‌آهن پیربازار به رشت بود. پیش از ایجاد راه‌آهن رشت به پیربازار، برای رفتن از رشت به انزلی دو راه خشکی و مرداب وجود داشت.

راه خشکی، جاده‌ای بود که روس‌ها در امتداد مرداب انزلی، از رشت تا غازیان ساخته بودند، اما به دلیل دریافت باج از سوی کمپانی، حمل کالا مقرون به صرفه نبود. راه مرداب نیز از غرب رشت تا بخش خشکی پیربازار ادامه داشت. قایق‌های باری خیلی کوچک به سختی در رودخانه حرکت و مسافرین و کالاها را حمل می‌کردند.

یکی از مهم‌ترین رویدادهای اقتصادی گیلان در سال‌های مقارن با وقوع انقلاب مشروطیت و جنبش جنگل، احداث راه‌آهن پیربازار به رشت بود. پیش از ایجاد راه‌آهن رشت به پیربازار، برای رفتن از رشت به انزلی دو راه خشکی و مرداب وجود داشت.

بنابراین رفت و آمد بین رشت و انزلی کار ساده‌ای نبود. کمپانی روسی خوشتاریا از این فرصت سود جسته و از سال ۱۲۹۵خورشیدی، برای ایجاد وسایل سریع حمل و نقل و رسیدن به منافع اقتصادی، راه‌آهن رشت- پیربازار را دایر کرد و این‌گونه رشت به انزلی مرتبط شد.

هر چند پیربازار از گذشته پل ارتباطی رشت با بندرانزلی و دریای کاسپین بود، اما در میانه‌های عصر قاجار با رشد تجاری ایران و روسیه بر اعتبار آن افزوده شد. در بندر پیربازار انبارهای بزرگی جهت نگهداری و ترخیص کالاهایی بود که از روسیه  وارد می‌شد.

احداث راه‌آهن بر اعتبار این بندر بیش از پیش افزود، چراکه علاوه بر راه‌دریایی، واردات و صادرات ایران و روسیه از راه زمینی راحت‌تر به انجام می‌رسید. ایجاد خط راه‌آهن پیربازار به رشت و همچنین احداث جاده‌ی شوسه‌ی رشت به قزوین توسط روس‌ها را باید نتیجه‌ی سیاست‌های استعماری روس دانست. این مسیر به تدریج یکی از پنج شریان بزرگ تجاری در دوره‌ی قاجار و یکی از مسیرهای اصلی تجارت روسیه شد.

فرانسیس چارلز مکنزی در سفرنامه‌‌ی شمال به کالاهای روسی چون: قلیان، فنجان و نعلبکی چینی، کاسه و بشقاب، قنداق، گلاب‌پاش، شمعدان، سماور روسی، قوری قهوه‌خوری و همچنین انواع  قوری‌های مسی و برنجی اشاره می‌کند که به ایران وارد می‌شد. خودزکو کنسول لهستانی نیز از پارچه‌های پنبه‌ای مرغوب، مازو و خشکباری که از ایران به روسیه فرستاده می‌شد، یاد کرده است.

ناصرالدین‌شاه در روزنامه‌ی خاطرات خود در سفر به گیلان نوشته است: «از بوسار گذشته، طرفین راه همه جنگل است… تا رسیدیم به جایی که  راه ساخته شده تمام شد…باز به راه ساخته افتادیم. پانصد ذرع دیگر که ساخته بودند، طی شد. به کاروانسرای پیره بازار رسیدیم. مال‌التجاره زیادی از ارامنه و غیره آن‌جا بود. از کاروانسرا رد شده و در کنار رودخانه پیربازار، مردم زیادی از سربار و سوار و باربنه مردم و غیره آن‌جا بودند.»

فووریه، طبیب عصر ناصری که در سال ۱۸۹۳ میلادی در ایران بوده، نیز نوشته است: «کلیه‌ی عبور و مرور بین رشت و انزلی و بالعکس از طریق پیربازار و از روی رودخانه‌ای که به همین نام است، انجام می‌گیرد. قایقی که شش پاروزن آن را می‌رانند. در ظرف سه ساعت از پیربازار تا انزلی اشیا و مسافرین را می‌برند…»

مادام کارلاسرنا که نزدیک به همین زمان از پیربازار به انزلی می‌رفـت نیز، آن را «شهرک»ی وصف می‌کند که دارای یک کاروانسرا و ساختمان گمرک بـود. وی چندی در «بالاخانه» آن کاروانسرا اقامت جسته و جنب و جوش بندر را به نظاره نشست.

به نوشته‌ی محمدحسین فراهانی که در شوال ۱۲۹۷ /سپتامبر۱۸۸۰میلادی  از این مکان عبور می‌کرد، پیربازار کاروانسرایی «دو مرتبه» داشت که از چوب ساخته شده بـود و دارای شماری اتاق و سردر و طویله بود. یک دکان علافی، یک بقالی و یک قهوه‌خانه نیز در جلـو کاروانسرا قرار داشت.

فووریه، طبیب عصر ناصری که در سال ۱۸۹۳ میلادی در ایران بوده، نیز نوشته است: «کلیه‌ی عبور و مرور بین رشت و انزلی و بالعکس از طریق پیربازار و از روی رودخانه‌ای که به همین نام است، انجام می‌گیرد. قایقی که شش پاروزن آن را می‌رانند. در ظرف سه ساعت از پیربازار تا انزلی اشیا و مسافرین را می‌برند…»

مظفرالدین شاه قاجار در سفر دوم خود به اروپا از بندر پیربازار عبور کرده و در این باره گفته است: «قایق زیادی حاضر بود. نشستیم. توی قایق، پهلوی ما جناب اشرف اتاتبک اعظم وزیر دربار، آقای بحرینی امیر بهادرجنگ، آقای سید حسین اصف السلطنه امین، حضرت مصدق الملک شمس الملک بودند.

این رودخانه که از پیربازار توی کرجی نشستیم، یک شعبه از سفیدرود است. این شعبه کوچکش همه جا از توی رشت و گاهی کنار شهر می‌گذرد تا به آن‌جا می‌آید. قایق‌چی‌های خوش‌لباس خوبی داشت، وقتی که پارو می‌زدند، به زبان گیلکی تصنیف می‌خواندند. خیلی تماشا داشت…».

در گذشته از رشت و انزلی به پیربازار، نفت می‌آوردند و با بشکه به محله‌های دیگر، حمل و برای روشن کردن چراغ و یا آتش استفاده می‌کردند. اما آن‌چه در تاریخ پیربازار مهم‌تر است، انتقال نفت از طریق این بندر به رشت است.

در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۲۹۰ خورشیدی، شرکت نفت نوبل و برادران با دولت ایران به منظور انتقال نفت از پیربازار به رشت قرارداری امضا کردند. براساس این قرارداد، شرکت مزبور پس از خرید نفت از قفقاز و انتقال آن از طریق بادکوبه به انزلی و سپس رشت، قسمتی از آن را به پیربازار حمل و از آن‌جا به وسیله‌ی پمپاژ از طریق لوله‌های آهنی به انبار نفت رشت تخلیه می‌کرد.

نفت انبار نوبل سپس به وسیله‌ی حیوانات بارکش به مناطق مختلف مانند: کرمانشاه، عراق، سوریه، مصر و عربستان فرستاده می‌شد که این مورد نشان از اهمیت راه ارتباطی تجاری پیربازار داشت.

در پایان آن‌که ارتباط رشت از طریق پیربازار به بندرانزلی و همچنین روسیه و کشورهای اروپایی، این شهر را به انبار کالاهای وارداتی از روسیه و اروپا به ایران بدل نمود. موقعیت رشت به لحاظ انتقال کالا به دیگر نقاط ایران و همچنین وضعیت مناسب بندر پبربازار، موجب احداث راه‌آهن وگسترش روند تجارت در شمال ایران توسط کمپانی روسی شد. بندر پیربازار به عنوان تنها بندر ارتباطی گیلان با اروپا، علاوه بر اهمیت و جایگاه پررنگ اقتصادی و تجاری، موجبات رشد فکری و فرهنگی را نیز فراهم آورد.

 

منابع

  • اورسل، ارنست(۱۳۸۲)، سفرنامه قفقاز و ایران، ترجمه‌ی علی‌اصغر سعیدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
  • خودزکو، الکساندر(۱۳۵۴)، سرزمین گیلان، ترجمع سیروس سهامی، تهران: پیام.
  • غلامی کفتررودی، قاسم(۱۳۹۶)، تاریخ بندر پیربازار، رشت: فرهنگ ایلیا.
  • فراهانی، میرزامحمدحسین(۱۳۶۲ ،(سفرنامه میرزاحسین فراهانی، ۱۳۰۲ -۱۳۰۳ ه.ق.، به کوشش مسعود گلزاری، تهران: انتشارات فردوسی.
  • فومنی، عبدالفتاح(۱۳۴۷)، تاریخ گیلان، تصحبح منوچهر ستوده، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
  • فووریه، ژوانس(۱۳۸۵)، سه سال در دربار ایران، ترجمه عباس اقبال، تهران: نشر علم.
  • مکنزی، فرانسیس چارلز(۱۳۵۹)، سفرنامه شمال، ترجمه منصوره اتحادیه، تهران: گستره.
  • ملگونف، گریگوری ولریانوویچ (۱۳۷۶)کرانه های جنوبی دریای خزر، ترجمه امیرهوشنگ امینی، تهران: کتابسرا.
  • ناصرالدین‌شاه(۱۳۶۲) سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ، مقدمه عبدالله مستوفی، تهران: مشعل.

نظرات بسته شده است.