ظهور سينما در سالهاي پاياني قرن نوزدهم، تاثير زیادی بر عرصههاي مختلف زندگی در غرب داشت. در همان سالها، اگرچه ايران تا حدودي از سير پيشرفتهاي مدرن در اروپا دور بود، اما سفر مظفرالدين شاه به فرنگ با سالهاي آغازين تولد سينما تقارن داشت.
بنابراین نظر پادشاه ایران به این موضوع جلب شده و به دستور او مقدمات لازم براي ورود دستگاه فيلمبرداري سينماتوگراف به ايران فراهم آمد، آنهم درست زماني كه رهبران تحولات فكري ايران در كار انتشار روزنامه براي ايجاد تغيير در رويههاي مستبدانهی پادشاه بودند و نخستين جرقههاي انقلاب مشروطيت در كشور زده ميشد.
ابراهيمخان عكاسباشي (عكاس مخصوص دربار) به دستور مظفرالدينشاه كه در اولين سفر خود به فرنگ در سال 1900 با دستگاه فيلمبرداري آشنا شده بود، نسبت به تهيه اين دستگاه اقدام کرده و زمينه را براي ورود تصاوير متحرك به فضاي فرهنگي كشور فراهم کرد.
توجه شاه قاجار آنچنان به اين پديدهی نوظهور جلب شده بود که در سفرنامهی فرنگياش مينويسد: « طرف عصر به عكاسباشي فرموديم آن شخصي كه به توسط صنيعالسلطنه [پدر ميرزاابراهيم خان] از پاريس سينموفتوگراف و لانترن ماژيك آورده است، اسباب مزبور را هم حاضر كنند كه ملاحظه نماييم.
رفتند نزديك غروب او را حاضر كردند…، اتاق را تاريك كردند. هر دو اسباب را تماشا كرديم. بسيار چيز بديع خوبي است. اغلب امكنه را به طوري در عكس مشخص تماشا ميدهد و مجسم مينمايد كه محل كمال تعجب و حيرت است»
ابراهيمخان عكاسباشي (عكاس مخصوص دربار) به دستور مظفرالدينشاه كه در اولين سفر خود به فرنگ در سال 1900 با دستگاه فيلمبرداري آشنا شده بود، نسبت به تهيه اين دستگاه اقدام کرده و زمينه را براي ورود تصاوير متحرك به فضاي فرهنگي كشور فراهم کرد.
شاه قاجار در واقع حيرت خود از سينما را چنين توصيف ميكند: «سينماتوگراف دستگاهي است كه روي ديوار مياندازند و آدمها در آن راه ميروند.»
اين علاقه به سینما در بازگشت شاه به وطن، ادامهدار شده و او يكي از سرگرميهاي اصلی خود را در پرداختن به اين دستگاه نوظهور خلاصه ميكند و در سالهاي نخست ورود دستگاه فيلمبرداري به ايران، بيشترين تصاوير باقيمانده از آن دوران، تصاوير شاه و درباريان است.
سفرهای تجار و روشنفكران ايراني به كشورهاي اروپایی، زمينههاي آشنايي عمومي با دستاوردهاي اين تمدن را به توسعه فراهم ميآورد و در نتيجهی آن، سينما نيز به عنوان يكي از اين دستاوردها، خيلي زود از نهانخانههاي درباري به عرصهی عمومي و اجتماعي وارد شد.
اگرچه آشنايي ايرانيان با پديدهی سينماتوگراف، بسيار زود صورت گرفت، اما توجه و اقبال به فيلم، تنها از منظر تفريحي صورت ميگرفت و ديگر جنبههاي سازندهی سينما – چه اجتماعي و چه توليدي -چندان مدنظر نبود.
از اين رو عجيب نيست كه از آن زمان تا تهيهی اولين فيلمهاي ايراني به نامهاي «آبی و رابی» (1309خورشیدی) و «حاجي آقا: آكتور سينما» (1312خورشیدی) بيش از دو دهه فاصله باشد، فاصلهاي كه حتي باعث شكلگيري مسیری آگاهانه و عاري از شتابزدگي به اين پدیده نشد.
«اوانس اوگانیانس» در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، اولین فیلم سینمایی ایران را با نام «آبی و رابی» ساخت. تا قبل از آن بعضی از سینماهای تازهتأسیس شده فیلمهای غربی را با زیرنویس فارسی نمایش میدادند. «حاجي آقا: آكتور سينما» دومین فیلم اوانس اوگانیانس بعد از «آبی و رابی» بود.
سینما ایران نیز در رشت، در سال 1303 خورشیدی، در مکان سینما خورشید، ساخته شد. این سینما که بسیار مجهز بود و یک سالن زمستانی و یک سالن تابستانی برای نمایش فیلم داشت. سینما ایران تا حدود سال ۱۳۴۵ خورشیدی به فعالیت خود ادامه داد و در همان سال تعطیل شد.
اوگانیانس از مهاجران روس بود که از اولین حاملان تجدد در جامعهی ایران اواخر قاجار محسوب میشد. او که فرزند یک تاجر ارمنی-روس بود، در عشقآباد ترکمنستان متولد شده و در ۳۰ سالگی از شوروی به مشهد و سپس تهران مهاجرت کرد.
در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، اولین فیلم ناطق ایرانی به نام «دختر لر» توسط اردشیر ایرانی در بمبئی ساخته شد. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت چند فیلم ایرانی دیگر را فراهم کرد. تغییر جو سیاسی کشور طی سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۷ خورشیدی و اعمال سانسور شدید و مواجهه با جنگ جهانی دوم، فعالیت سینمای نوپای ایران را با رکود مواجه ساخت.
البته تا این دوره، هنوز سینما در ایران جنبهی عمومی نیافته بود و استفاده از معدود سینماهای موجود در تهران و شهرهای بزرگ، مختص اشراف و قشر خاصی از جامعه بود.
سینما در گیلان
کریم کوچکیزاد در کتاب «تاریخ سینمای گیلان» آورده است: «آغاز نمایش فیلم در گیلان به دههی 1290 خورشیدی یعنی تقریبا همزمان با آغاز فعالیت هالیوود در آمریکا برمیگردد که متعاقب آن اندکی بعد اولین سینما در رشت تحت نام سینما ایران احداث شد.»
البته باید به این نکته اشاره کرد که سینما فرهنگ (سینما خورشید ) در رشت، از نخستین سینماهای گیلان است که در سال 1295خورشیدی شروع به کار کرد. «آلوش بیک» که ترک قفقاز بود، قطعهای از زمین خود را در شمال غربی باغ سبزه میدان در اختیار مجمع فرهنگ گذاشت تا به ساخت سینما بپردازند.
این مجمع که در سال 1294 خورشیدی شکل گرفته بود، اقدام به ساخت سینما فرهنگ کرد که بعدها به سینما خورشید تغییر نام یافت. این سینما توسط انگلیسیها که در دورهی نهضت جنگل به رشت هجوم آورده بودند، به آتش کشیده شد.
«اوانس اوگانیانس» در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، اولین فیلم سینمایی ایران را با نام «آبی و رابی» ساخت. تا قبل از آن بعضی از سینماهای تازهتأسیس شده فیلمهای غربی را با زیرنویس فارسی نمایش میدادند. «حاجي آقا: آكتور سينما» دومین فیلم اوانس اوگانیانس بعد از «آبی و رابی» بود.
البته در این میان باید از سینمای خصوصی همایون در بندرانزلی نیز نام برد. این سینما در محلهی کهنه بازار به موازات شنبه بازار در حوالی سال ۱۲۹۵ خورشیدی، در باغ شخصی میرزا عباس خان عمید همایون، حکمران وقت انزلی راه اندازی شده بود و او در این باغ، اقدام به نمایش خصوصی فیلم میکرد. بنابراین سینما فرهنگ رشت و سینما همایون انزلی را باید از اولین سینماهای گیلان دانست.
سینما ایران نیز در رشت، در سال 1303 خورشیدی، در مکان سینما خورشید، ساخته شد. این سینما که بسیار مجهز بود و یک سالن زمستانی و یک سالن تابستانی برای نمایش فیلم داشت. سینما ایران تا حدود سال ۱۳۴۵ خورشیدی به فعالیت خود ادامه داد و در همان سال تعطیل شد.
در سال ۱۳05 خورشیدی، «کریشا مایاک»، سینمایی را به نام «سینما مایاک» بنا کرد. این سینما با گذشت زمان به «دیدهبان» تغییر نام یافت. بعد از مدتی این مکان را با نام «سینما سهیلا» میشناختند و این روزها نام آن، «سپیدرود» است.
در سال 1306 سینما سیروس تاسیس شد که بعدها به سینما کوروش تغییر نام یافت و بعد از انقلاب، سینما انقلاب نامیده شد. سینما شرق در دههی 1306، سینما خیام در سال 1336، سینما سعدی در سال 1336، سینما آبشار در سال 1339، سینما میرزا کوچک خان در سال 1342، سینما مولنروژ (فلسطین) در سال 1344 و سینما رادیوسیتی یا شهرطلایی (22 بهمن) در سال 1345 خورشیدی و سینما سالار در سال 1350 خورشیدی تاسیس شدند.
نظرات بسته شده است.