نامهها؛ اینفوگرافی اقتصاد سیاسی عصر رضاشاهی است
گفتگو با دکتر عباس پناهی محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر گیلان
کتاب “اسناد و عریضه های مردم گیلان در مجلس شورای ملی” در دوره پهلوی اول مربوط به مجالس ششم تا سیزدهم شورای ملی در مقطع زمانی ۱۳۰۹ـ۱۳۰۴ است که به نوعی زمینه ها و مطالبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آن روز گیلان را بازتاب می دهد.
این اسناد مربوط به مطالبات شهرهای رشت، بندر پهلوی، لاهیجان، لنگرود، فومن، شلمان، رودسر، رانکوه، اشکور، رحیم آباد، شهسوار، سیاهکل، دیلمان، آستانه اشرفیه، رحمت آباد، سنگرد، عمارلو، منجیل، لشت نشا، رودبار، فومن، شفت، صومعه سرا، طالش، تولم، اسالم، آستاراست که بیشتر مبتنی و متکی بر نیازهای عمومی شهروندان است.
دکتر عباس پناهی محقق و پژوهشگر کتاب، در کنار جمع آوری اسناد و عریضه های این دوره، بخش مختصری از بستر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن دوره را بررسی کرده است که کم و بیش فضای آن سال ها را تاحدی از حیث روابط بین مردم و حاکمیت و نیز حضور تجار، بازرگانان و مستشاران خارجی و تعامل آن ها با مردم گیلان را منعکس کرده است.
* نخستین باری که به ذهن شما رسید که عریضه ها و اسناد مردمی را جمع آوری کنید مربوط به چه مطالعاتی بود؟ تصور می کردید جمع آوری این عریضه ها چه گشایشی در فهم تاریخی پژوهشگران و مخاطبان ایجاد خواهد کرد؟
ـ اینکه چگونه به ذهن بنده رسید که در رابطه با این مسئله اطلاعات جمع آوری کنم، علتش این بود که اگر ملاحظه کنید اغلب مطالعاتی که در مورد گیلان شده مربوط به دوره علویان هست تا تقریباً پایان نهضت جنگل. با این حال شما اگر بخواهید در رابطه با تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم گیلانات (گیل، دیلم و تالش) مطالعاتی انجام بدهید هیچ اثر مکتوبی در دسترس نیست، جز کارهای پراکنده و مقالاتی از این دست کمتر به متن منسجم و قابل قبولی دسترسی پیدا می کنید. بنابراین من برای این که یک سندی در اختیار محققان قرار بگیرد یک کاری را تحت عنوان اسناد مردم گیلان آغاز کردم.
برجسته ترین مسئله ای که ما این دوره در اسناد میبینیم که فراوانی اش زیاد است، مسئله نظام وظیفه است، مسئله تاسیس بلدیه ها و مهمتر از این مسئله نوگرایی و مدرنیته است. رضاشاه پس از اینکه جنبش های محلی را سرکوب کرد به این نتیجه رسید برای ایجاد یک ساختار اداری قدرتمند باید از پایتخت تا ده را بر اساس یک نظام اداری منسجم به وجود بیاورد.
چون به این نتیجه رسیدم بررسی تحولات اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و اقتصادی یک قوم یا یک منطقه امکان پذیر نیست جز اینکه ما بررسی کنیم که مردم کف یک جامعه چگونه می زیستند، چه تاثیری از تحولات سیاسی دریافت می کردند. به ویژه اینکه جامعه گیلان در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم یک جامعه آشوب زده ای بوده است. گیلان رنج میبرد از سلطه خوانین، بهرههای مالکانه، نظام ارباب رعیتی و بعد هیجاناتی که تحت عنوان مشروطه به وجود آمد. درست است که گیلانیان تهران را فتح کردند، اما گیلان زیر سیطره روسها بیش از پیش بیشتر فرو رفت و آن حوادثی که در بهمن ۱۲۹۸ ایجاد شده بود که مشروطه خواهان را سرکوب کردند منجر به سلطه بیشتر روسها شد و بعد هم تحولات مربوط به جنگل هرچند که آرمانگرایانه بوده اما موجب ویرانی نظام اقتصادی و اجتماعی مناطق وسیعی از گیلان شد.
* یکی از ابهامات این پژوهش مربوط به دوره جمع آوری عریضه هاست. چرا مقطع زمانی ۱۳۰۳ ـ ۱۳۰۹ را برای چنین پژوهشی انتخاب کردید؟ معمولا دوره های تاریخی مشخص یا براساس مقاطع سلطنت و حکومت تعیین می شود؟ یا مربوط به یک رخداد مشخص همراه با پیامدهای آن مورد بررسی قرار می گیرد. چرا نگاه شما به این سال ها از دوره رضاشاه معطوف شده است؟
ـ این مسئله از یک سو و اینکه حالا که جنبش جنگل به پایان رسیده، اما این که مردم چگونه زندگی می کردند، چه برداشتی از جنبش داشتند برای من خیلی مهم بود. بنابراین مجلس شورای اسلامی و مجلس شورای ملی آن دوره نامههایی که از مردم می رسیده برای دایره عرایض بر اساس دوره های قانون گذاری که آن زمان دو سال بود دسته بندی کردند. مجلس دوم تا پنجم میشود دوره به سلطنت رسیدن رضاشاه که تحت عنوان اسناد مشروطه گیلان بوده که مجلس چاپ میکند.
یک نکته مهم این بود که چون اسناد سال های دوم تا پنجم را بررسی کردم تعداد عریضه های زنان رو به افزایش بوده است. این مسئله نشان میدهد که از ۱۳۰۰ به بعد با رشد انجمنهای نسوان و تشکیلات زنان و مشارکت بیشتر زنان، زنان به دنبال احقاق حقوق خودشان به ویژه در حوزه مسائل ارثی و منافع خاصی که حول محور زنانه است شاهد هستیم.
اما دوره ششم تا سیزدهم که بین سالهای ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۹ است را تحت عنوان مجالس ششم تا سیزدهم تقسیمبندی کردند. علت اینکه من این دوره را انتخاب کردم برای این بوده که تقسیم بندی که کردند فراوانی نوع صنایع و آن دغدغه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم بین سالهای ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۹ ـ البته رضاخان از ۱۳۰۴ شاه می شود ـ میشود دوره اول رضا شاه که تقریبا می توان گفت یک فضای خاصی در کشور حاکم بود. من این بخش را طبقه بندی کردم و بر اساس آن بررسی های خودم را تکمیل کردیم. آن زمان به دلیل اینکه استان گیلان جزو استان یکم بوده، شهرستان شهسوار هم در بخش گیلان قرار داشته که سندهای آن هم منتشر شده است.
* دقیقا در چه بخشی از این قلمرو؟
ـ از آستارا تا شهسوار اسناد را در این بخش تقسیم بندی کردم. در رابطه با رخداد مشخص، برجسته ترین مسئله ای که ما این دوره در اسناد میبینیم که فراوانی اش زیاد است، مسئله نظام وظیفه است، مسئله تاسیس بلدیه ها و مهمتر از این مسئله نوگرایی و مدرنیته است. رضاشاه پس از اینکه جنبش های محلی را سرکوب کرد به این نتیجه رسید برای ایجاد یک ساختار اداری قدرتمند باید از پایتخت تا ده را بر اساس یک نظام اداری منسجم به وجود بیاورد. در نهایت بحث بروکراسی و شیوه اداری نوین جدید این مسئله در تناقض ایران آشفته ماقبل رضاشاه بود. مسئله دیگر که ما باز هم به آن برمی خوریم این بود که بحث زمزمههای کشف حجاب، زمزمههای خلع لباس علما یکی از مسائل بسیار مهم این دوره به شمار میآید.
* در باره هویت عریضه نویسان (افراد، اصناف، تشکل ها) و کسانی که از دوره و زمانه خود گلایه داشتند آیا هیچ تحقیقی انجام شده است؟ امکان شناخت بیشتر برای مخاطب کتاب شما نسبت به هویت واقعی این عریضه نویس ها چطور بدست می آید؟
ـ متاسفانه هویت عریضه نویسان مشخص نیست، اما نکته مهم این است که در بین این افرادی که عریضه ها را نوشتند اقشار خاصی هستند. بیشتر مردم کف جامعه، یعنی مردمی که دغدغه های اقتصادی داشتند، یعنی روح این عریضه ها روح اقتصادی است. این نشان می دهد که نظام ارباب رعیتی که البته هنوز تا دهه چهل بود، بسیار بر مردم فشار می آورد. مردمی که پس از جنبش جنگل تقاضای این را داشتند که حکومت یک بستری برای رشد اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند و در دوره جنبش جنگل عملاً نظام اقتصادی گیلان منحل شده بود، ابریشم و سایر مسائل اقتصادی نابود شده بود، بنابراین بیشتر افراد کف جامعه هستند.
در صورت ارائه درخواست خودشان به مجلس میتوانند به نتیجه برسند. این تصور مردم هم پر بیراه نبود، چون مجلس شورای ملی برای اینکه در کشور ایجاد ثبات کند و سیاست شفافیت اداری را پیش ببرد، تمامی نامه ها پیگیری شده تا عریضه نویس به خواسته خودش برسد. گاهاً ممکن بود عریضه نویس فرد مثبتی نباشد و به اصطلاح عامیانه آدم شارلاتانی بوده باشد، اما باز هم نامه باید به نتیجه میرسید.
اما یک نکته مهم این بود که چون اسناد سال های دوم تا پنجم را بررسی کردم تعداد عریضه های زنان رو به افزایش بوده است. این مسئله نشان میدهد که از ۱۳۰۰ به بعد با رشد انجمنهای نسوان و تشکیلات زنان و مشارکت بیشتر زنان، زنان به دنبال احقاق حقوق خودشان به ویژه در حوزه مسائل ارثی و منافع خاصی که حول محور زنانه است شاهد هستیم. دغدغه های اجتماعی ـ فرهنگی زنان خیلی کمتر است، اما بیشتر حقوق مادی خود را مطالبه میکنند. در ادامه نکته مهم این است که دوره قبل را که من بررسی کردم روح مطالبهگری در بین نامهها نشان میدهد که جامعه از نظر اجتماعی حرکت رو به جلو دارد. این نشان میدهد که کارکرد روزنامه ها، انجمن ها و تشکل ها باعث شد که مردم به نوعی برای خواستههای صنفی خودشان و یا منافع اجتماعی خودشان، مطالبات خودشان را به دوایر دولتی به ویژه مجلس ارائه دهند و در بین این نامهها درخواستهایی که در حوزه تشخیص معارف نوین و تاسیس مدارس نوین هست یکی از نکات قابل توجه به شمار میآید.
* به نظر می رسید که در این پژوهش باید یک مطالعه ای جداگانه پیرامون موقعیت و جامعه شناسی سیاسی و اقتصاد سیاسی نسبت به همین دوره ارائه می دادید. چون خواننده اگرچه ممکن است بسترهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن مقطع تاریخی را به صورت کلان و ملی بداند اما بطور مشخص کمتر اطلاعاتی پیرامون موقعیت اقتصادی و سیاسی گیلان دارد. چه موانعی در این کار وجود داشت؟
– کاری که من انجام دادم داده های خامی است که نشان دهنده روح اجتماعی و فرهنگی مردمی که در آن دوره خاص زندگی می کردند یعنی دوره اول سلطنت رضاشاه را نشان میدهد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از نظر جامعه شناسی سیاسی، جامعه آن دوره به دلیل اینکه یک دوره پر التهابی را از سر گذراند، یعنی همان دوره جنگل، درست است از نظر فکری جنبش جنگل یک جنبش آرمانگرایانه بود، اما حاصل جنبش جنگل موجب مداخلات بلشویک ها در ایران شد. هرچند میرزا خود بلشویک نبود اما عملاً در ۱۷ ماه آخر میرزا هیچ تسلطی بر گیلان و جمهوری گیلانی که توسط بلشویک ها ایجاد شده بود نداشت و عملاً آنها کار را به جدایی گیلان سوق میدادند. بنابراین با توجه به آن آشوبی که ایجاد شده بود و مسبب آن هم جنبش جنگل بود از اردیبهشت ۱۲۹۸ دخالت انگلیسیها، روسها، قتل و غارت ها و اتلاف منابع اقتصادی مردم، در نهایت بعد از اینکه رضاشاه از ۱۳۰۴ آرامش نسبی ایجاد میکند و نهادهای اجتماعی نوین به وجود میآید، معارف نوین شکل میگیرد و برای یک دعوایی که مردم باید به تهران می رفتند دادگستری ایجاد شد و اساسا نظام بوروکراسی اداری ایجاد شد، جادهها به وجود آمد، بنابراین نامه ها نشان می دهد مردم از وضعیت موجود راضی هستند اما به جهت خلاء های اداری و سیاسی، باز هم فساد اداری که همیشه به عنوان یکی از پاشنههای آشیل اداری جامعه ایران بود باعث میشود که مردم برای حق خواهی خودشان نامههایی را به دوایر اداری، به وزارتخانهها و یا مجلس بفرستند و به دنبال اعاده حقوق خودشان باشند. مردم به این نتیجه رسیده بودند در صورت ارائه درخواست خودشان به مجلس میتوانند به نتیجه برسند. این تصور مردم هم پر بیراه نبود، چون مجلس شورای ملی برای اینکه در کشور ایجاد ثبات کند و سیاست شفافیت اداری را پیش ببرد، تمامی نامه ها پیگیری شده تا عریضه نویس به خواسته خودش برسد. گاهاً ممکن بود عریضه نویس فرد مثبتی نباشد و به اصطلاح عامیانه آدم شارلاتانی بوده باشد، اما باز هم نامه باید به نتیجه میرسید. کسی که ادعای بی خودی را هم ارائه می کرد به نوعی مجازات میدید. بخشی از اسناد موجود است اما با دسترسی به اسناد سایر دوایر به ویژه سازمان اسناد ملی و وزارت امور خارجه می توان یک نقشه اینفوگرافی جالبی از اقتصاد سیاسی ایران در آن دوره، مناسبات داخل و خارج ایران را ارائه کرد و یک نقشه خوبی از این اوضاع که اشاره کردید را گرفت.
* در عریضه ها از شخصیت های صحبت شده است همانند روحانیون مبارز و عالمی همچون شعبان دیوشلی لنگرودی، میربحرالعلوم رشتی، شیخ علی رشتی و تجاری همچون میخائیل یونانی و اپراسوف اما برای خواننده اهمیت و اعتبار این شخصیت ها چندان مشخص نیست. مخاطب ممکن است از لابه لای نامه ها به یک دریافتی رسیده باشد اما نویسنده اطلاعات مستند و معتبری در باره این افراد در کتاب ارائه نمی دهد. دلیل آن چه بود؟
– در این عریضه ها شخصیتهای متعددی نام برده شده است. دو علت داشت که درباره آنها صحبت نشده، یکی که بعضی از اینها واقعاً شناسایی شده نیستند که چه کسانی هستند و باید با استفاده از منابع دیگر در رابطه با اینها تحقیقاتی را انجام داد و ببینیم این شخصیت ها چه کسانی هستند، دارای چه مناصبی بودند و اساساً شغل و کارکرد آن ها چه بود و دوم اینکه با توجه به اینکه ناشر هدفش این بود که با حداقل صفحات کتاب را به چاپ برساند برای بنده حجم محدودی را تعیین کردند تا بر حجم کتاب افزوده نشود. اما برخی شخصیتها تا آنجایی که توانستیم یک شرحی در موردش نوشتیم. باز هم اساساً رجال و شخصیت هایی که در این اثر از آنها نام برده شده است، خودش می طلبد که آدم تحقیق جداگانه ای در رابطه با اینها انجام دهد. گاه این افراد میتوانند به سرنخهایی برسانند که به نکات بسیار جالبی برسیم. به عنوان مثال میخائیل یونانی یک تاجر ابریشمی بود که ابریشم خام را از تجار ابریشم گیلان دریافت میکرد و ابریشم خام را به یونان و فرانسه صادر میکرد و خیلی از این شخصیتها و ما میتوانیم بسیاری از مناسبات اقتصادی و سیاسی را از طریق همین شخصیت ها یا با اشاره های بسیار کوتاه به یک نتایج دیگری دست پیدا کنیم.
* یافته های خودتان پس از پایان این کار پیرامون این مقطع تاریخی چه بوده است؟ آیا می توان به چارچوب تاریخی مشخصی دست یافت؟
ـ با توجه به پژوهش هایی که انجام دادم و با یافتههایی که بدست آوردم به این نتیجه رسیدم که جامعه گیلان در حال پوست اندازی بوده و از لحاظ تاریخی، اقتصاد گیلان با توجه به سیاستهای کلانی که دولت مرکزی در پیش گرفته بود مبنی بر شناسایی محصولات استراتژیک که در گیلان آن زمان برنج، توتون، ابریشم و محصولات دیگر بوده و سیاست تشویق دهقانان برای کشت و ترویج محصولات نشان میدهد که جامعه حرکت رو به جلوی خود را آغاز کرده بود. اما سیاستهای منطقهای که در آن موقع ایجاد شده بود که بلشویکها هر نوع ارتباطی را به خاطر بسته شدن مرزها قطع کرده بودند، باز هم گیلان را تبدیل به جزیره کرد و گیلانی که دارای اقتصاد پویایی با منطقه قفقاز و روسیه داشت به یکباره این ارتباط قطع شده بود.
در مجموع این عریضه ها می توان آن ها را در قالبهای مطالبات حقوقی، سیاسی و اقتصادی تقسیم بندی کرد. به دلیل اینکه این یادداشتها و نوشتهها دغدغههای مردم کف جامعه است میتوان با یک ارائه ساختار مناسب تاریخ تودهای مردم گیلان را بر اساس این یادداشتها عنوان کرد یا این که آن را نگارش کرد. نکته مهم اینکه اساساً این اثر، یک اثر منحصر به فرد در حوزه تاریخ نگاری گیلان است، چون معمولاً متون تاریخی روایتهایی از بالا هستند. این اثر توانسته دغدغه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خیلی از نکات دیگر اجتماعی و فرهنگی را از سطوح زیرین جامعه به طبقات بالا انعکاس بدهد و به نهادهای تصمیم گیرنده منتقل نماید. در نتیجه از رفت و برگشت این نامه ها بین مردم و دوایر دولتی میتوان فهمید دیدگاههای مردم چه بوده است، چه نوع تقاضای داشتند و اینکه حکومت چه برداشت و چه نگرشی را نسبت به آنان اعمال می کرده و در نهایت، در چارچوب یک بحث تحلیلی مورد بررسی قرار داد.