وضعیت گیلان با آمارها همخوانی ندارند

به گفته مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گیلان برنامه های دولت سیزدهم در جهت اشتغال، به کاهش ۲ درصدی نرخ بیکاری در کشور منجر شده است. وی همچنین با استناد به یکسری آمار و ارقام خبر داده که همزمان با سراسر کشور و از مجموع ۷۷ هزار و ۷۴۴ شغل ثبت شده در سامانه رصد اشتغال گیلان، نرخ بیکاری در استان حدود سه درصد کاهش پیدا کرده است.

طبق آمار و ارقامی که «سیاوش آقاجانی» ارائه داده است آمار تحقق اشتغال در استان حتی بالاتر از تعهد اشتغالی است که برنامه‌ریزی شده بود. به گواه وی نتایج حاصل از نظارت‌های میدانی، تلفنی، پیامکی و مشاهدات عینی در بازار کار، از کاهش نرخ بیکاری در گیلان حکایت دارد.

با این حال مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گیلان ضمن تأیید کمبود نیروی کار به خصوص در کارخانجات استان و افزایش تقاضا برای بکارگیری اتباع خارجی گفته است: یکی از عوامل کمبود نیروی کار، ایجاد مشاغل جدید با درآمد بالا است اما در حال حاضر شاهد کاهش افراد جویای کار هستیم که ناشی از کاهش نرخ بیکاری است.

به گفته او گیلان از استان‌های ممنوعه اتباع غیرمجاز است. از طرفی با توجه به کاهش نرخ بیکاری، کارفرمایان در پیدا کردن نیروی کار با چالش مواجه هستند. به همین دلیل تمایل به استفاده از نیروی کار اتباع خارجی افزایش پیدا کرده است.

این آمارها و ارقام در حالی ارائه می‌شود که موج رکود و تورم افسارگسیخته، بخش‌های مهم تولید و زندگی در جامعه را فلج کرده است. با تمام این وجود افکار عمومی شاهد است که چگونه آمارهای دولت و کل ساختار حکمرانی به گونه‌ای دیگر منتشر می‌شود.

گیلان از حیث میزان زاد و ولد و جوانی جمعیت، استانی پیر در ایران محسوب می‌شود. با آنکه نیروی مولد گیلان به نسبت گذشته کاهش داشته اما به علت از رونق افتادن کلیه فعالیت‌های کشاورزی و تولیدی و تمایلات جدید کارفرمایان برای بکارگیری اتباع خارجی به علت بدعهدی آشکار صاحبان کارخانجات در پرداخت به موقع حقوق و دستمزد کارگران، همچنان موج مهاجرت نیروی کار به خارج گیلان برای اشتغال و تأمین ملزومات یک زندگی حداقلی ادامه دارد. بنابراین با خروج نیروی کار، معضل بیکاری هم چندان جولان نمی‌دهد و بالطبع آمارها در گیلان رو به بهبودی خواهند رفت.

در حال حاضر ساختار حاکمیت، که اداراتی کلی مانند اداره کل تعاون گیلان هم جزو کوچکی از آن است آمارهایی بیرون می‌دهند که نه تنها بسیاری از مردم کمتر حقیقت آن را در زندگی‌شان حس می‌کنند بلکه بسیاری آمارهای منتشر شده را در تضاد با واقعیت‌های موجود می‌دانند. شاید دقیقا به همین علت است که گفته می‌شود؛ میان وضعیت موجود و آمارهای مسئولان فاصله بسیار  است.