طرح هجرت (بخش اول)
طرح ساماندهی جنگلنشینان شمال کشور برای کاهش تخریب جنگلها توسط دامها و حفاظت از منابع طبیعی در سه استان گیلان، مازندران و گلستان اجرا شد. این طرح با هدف تأمین معیشت جنگلنشینان و حفظ اکوسیستمهای جنگلی طراحی و در مجلس تصویب شد. پیامدهای آن در این گزارش بررسی خواهد شد.
* * * *
میدانیم که تا همین 100 و اندی سال پیش در تشکیلات اداره کشور هیچگونه اداره ای برای نظارت بر امور جنگل ها وجود نداشت. طبق سوابق تاریخی موجود تا سال 1294 شمسی هیچ گونه نظارتی بر حفاظت از جنگل های ایران به چشم نمی خورد.
براساس یادداشت های دکتر احمد مصدق استاد بازنشسته دانشگاه تهران، پیش از ملی شدن جنگل ها در سال1341 شمسی جنگل های ایران متعلق به مالکان بود و از جنگل ها به عنوان مراتع استفاده میکردند و نگهداری از آن به رعیت ها یا افرادی که به نوعی پیمانکار بودند سپرده میشد که باید حق بهرهبرداری یا حق مالکانه را به مالکان میپرداختند.
تا آن زمان هنوز سازمانی بنام سازمان جنگل ها یا موجودیت لازم را نداشت یا یک واحد نحیفی در وزارتخانه مستقر بود و قدرت چندانی نداشت. مردم به صورت آزادانه از جنگل استفاده میکردند.
در سال 1294 شمسی دولت در بخش هایی از ایران بویژه جنگل های شمالی و جنگل های زاگرس دایره ای بنام اداره فلاحت و فواید عامه را راه اندازی کرد. دایره ی جنگل در وزارت فلاحت و بعدها در وزارت کشاورزی تشکیل شد که پروانه بهره برداری صادر میکرد و نیز فرصت های مطالعاتی زیادی برای کارشناسان خارجی فراهم میکرد. چیزی بود که بابت حق گمرکی از فروش درختان شمشاد، گردو و بلوط از سوی بازرگانان و شرکت های خارجی به گمرک پرداخت می شد و باقیمانده سود حاصل به مالکان و اربابان که مالک خصوصی جنگل ها بودند تعلق میگرفت.
در آن زمان حدود جنگل های اربابی از دولتی مشخص نبود. تا آنکه در سال 1297 شمسی وزارت فلاحت و فواید عامه چند نفر را برای نقشه برداری و تعیین حدود جنگل های دولتی به شمال اعزام کرد. این طرح با مشکلات و درگیرهای بسیار ادامه داشت و با قیام میرزا کوچک خان جنگلی ناتمام ماند که پس از تاسیس اولین اداره جنگلبانی در سال 1299 وزارت فلاحت یک سازمان ابتدایی که وظیفه نقشه برداری از جنگلها و تفکیک جنگلهای دولتی از شخصی و تعیین جنگلهای بکر و قابل استفاده از جنگلهای مخروبه و بوته زار را برعهده داشت تاسیس کرد. ریاست این بخش برعهده یک کارشناس اتریشی بنام هلنس شریکر بود.
اما اولین طرح جنگلداری نیز در سال 1336 از سوی مهندس ژانتی فرانسوی مستشار سازمان خواروبار کشاورزی جهانی (FAO) نوشته شد. طرح بعدی نیز از سوی پروفسور ترخ گوبو مستشار FAO برای منطقه لاجم از توابع سوادکوه مازندران نوشته شد. پس از اعلام ملی شدن جنگلها در سال 1341 شمسی و تصویب این قانون تا سال 1342 شمسی طرحهایی برای بخش های لوه از توابع گنبد و نقاط دیگر جنگل های شمال کشور نوشته شد.
پس از تاسیس اولین اداره جنگلبانی در سال 1299 وزارت فلاحت یک سازمان ابتدایی که وظیفه نقشه برداری از جنگلها و تفکیک جنگلهای دولتی از شخصی و تعیین جنگلهای بکر و قابل استفاده از جنگلهای مخروبه و بوته زار را برعهده داشت تاسیس کرد. ریاست این بخش برعهده یک کارشناس اتریشی بنام هلنس شریکر بود
از سال 1342 شمسی، موج دوم طرحهای جنگلداری آغاز شد و طرحهای زیادی به صورت مشارکتی با همکاری مستشاران FAO و استادان دانشکده های منابع طبیعی ایران نوشته شد که همه آنها با نگاه بهره برداری صنعتی بود. پس از آن طرحهای چند منظوره که ابعاد اجتماعی و اقتصادی را در بر می گرفت نوشته و اجرا شد.
این طرح ها هر یک روشهای مختلف بهره برداری از جنگل را به استادان و دانشجویان ایرانی آموزش می داد که شامل روش تک گزینی (در این روش عمل برداشت درختان پس از رسیدن به قطر مشخص و بصورت پراکنده در سطح جنگل صورت می گیرد) و شیوه پناهی (برش های متوالی با فواصل زمانی مشخص که در این فاصله های زمانی تجدید حیات جنگل و رشد بذرها در پناه درختان دیگر بود) عرفی و آموزش داده شد. در روش قطع یکسره درختان تمام منطقه و یا قسمت بزرگی از آن قطع میشود.
در آن زمان کارشناسان کانادایی معتقد بودند؛ پس از قطع یکسره درختان جنگل، از طریق بذرهای ریخته قادر به تجدید حیات خواهد بود و در جنگل رشد خواهند کرد. اما در بسیاری از مناطق در اثر قطع یکسره چنین اتفاقی رخ نداد زیرا جنگل در برابر عوامل طبیعی مانند آفت، برف و بوران و تضعیف خاک و نیز چرای دام، هزینه جنگل کاری دوباره و درهم پاشی تعادل اکولوژیک زمان بسیار طولانی برای بازسازی نیاز دارد و برخی مناطق نوع خاک و توپوگرافی منطقه به نوعی است که تجدید حیات جنگل ممکن نیست. منابع طبیعی آن زمان تنها اداره جنگلبانی بود. بعدها به اداره منابع طبیعی و در نهایت به سازمان جنگل ها و مراتع تغییر نام یافت.
بنابر روایت دکتر داریوش خانلری اکولوژیست، جنگل شناس و کارشناس منابع طبیعی هیچگونه طرح مکتوب رسمی جنگلداری که به ساماندهی خروج دام از جنگل مربوط باشد نوشته نشده و برنامه مدونی نیز وجود نداشته و خروج جنگل نشینان از جنگل بطور پراکنده از نقاط مختلف جنگل های شمال کشور بوده که طرح ناقص و اشتباهی بوده است.
قطع درختان با هدف بهره برداری از جنگل برای زغال، صادرات و احداث راه آهن انجام می شد. پس از گذشت چند سال و ورود کارشناسان مختلف از سازمان خواربار جهانی (فائو) و کشورهای دیگر و نیز سکونت مردم در جنگل ها آنها را مجبور به نگاهی غیر از نگاه صرفا بهره برداری کرد و طرح های چند منظوره با نگاه اجتماعی _ اقتصادی نیز در آن مطرح شد و کارخانجات چوب راه اندازی شد.
یکی از دلایل طراحی طرح های جنگلداری که از سال 1359 شمسی به آن توجه ویژه ای شد ساماندهی جنگل نشینان و دام های آن ها بود. سازمان جنگل ها حضور دام های جنگل نشینان در 9 ماه از سال در داخل جنگل را عامل اصلی تخریب جنگل میدانست که سبب نابودی نهال های جوان میشد. در سال 63 در میانه جنگ ایران و عراق این تصمیم برای جنگل های شمال کشور گرفته و اکیپهایی متشکل از کارشناسان منابع طبیعی تشکیل شد.
قبل از تهیه طرح ساماندهی این اکیپ ها برای مطالعات مربوط به وضعیت جنگل نشینان در سه استان گیلان، مازندران و گلستان به جنگل ها اعزام شدند و به بررسی آماری دقیق از تعداد خانوارهای جنگل نشین، تعداد دامها، تعداد دامسرهای محل نگهداری و پرورش دامها در جنگل، شیوه معیشتی که جنگل نشینان برای تامین نیازهای زندگی خود در جنگل به کار می بردند و شناسایی روستاهای داخل و حاشیه جنگل، اراضی قابل سکونت جنگل نشینان در خارج از جنگل، میزان پراکندگی تک خانوارها با دامداری سنتی که از غرب استان گلستان به سمت غرب مازندران و گیلان مورد بررسی قرار گرفت.
بر اساس آمارهای بدست آمده طرح ساماندهی جنگل نشینان در خارج از جنگل نوشته شد و در سال 66 پس از ارایه آن در سمینار سیاست جنگلداری جنگل های شمال کشور در گرگان و ارائه نتایج مطالعات سال های 64 و 65 حوضه های جنگلی شمال ایران ارائه شد و مورد پذیرش قرار گرفت.
در حالی که هیچ تجربه عملی بدنبال نداشت و صرفا اطلاعات و آمارهای بدست آمده از وضعیت جنگل نشینان بود. اگرچه پذیرش این طرح در این سمینار نقطه شروع تصمیم گیری درباره اجرای این طرح بود. البته در استان گیلان خروج دام از جنگل یک فرایند تدریجی بود که با گذشت زمان شکل گرفت و نمی توان یک تاریخ دقیق برای آن مشخص کرد.
اولین طرح جنگلداری نیز در سال 1336 از سوی مهندس ژانتی فرانسوی مستشار سازمان خواروبار کشاورزی جهانی (FAO) نوشته شد. طرح بعدی نیز از سوی پروفسور ترخ گوبو مستشار FAO برای منطقه لاجم از توابع سوادکوه مازندران نوشته شد.
اولین طرح جنگلداری نیز در سال 1336 از سوی مهندس ژانتی فرانسوی مستشار سازمان خواروبار کشاورزی جهانی (FAO) نوشته شد. طرح بعدی نیز از سوی پروفسور ترخ گوبو مستشار FAO برای منطقه لاجم از توابع سوادکوه مازندران نوشته شد
اما می توان به نقاط عطف و عوامل کلیدی که در این تصمیم گیری نقش داشتند اشاره کرد:
1-افزایش نگرانی منابع طبیعی در مورد تخریب جنگل و کاهش پوشش گیاهی و تاثیر دامداری سنتی بر جنگل
2-منابع طبیعی با تغییر رویکرد خود از بهره برداری صرف به مدیریت پایدار جنگل، ضرورت خروج دام از جنگل را به عنوان یک راهکار برای حفظ جنگل ها مورد توجه قرار داد. در صورتیکه بر اساس تعریف مدیریت پایدار جنگل، جنگل نشینان از اجزای مهم در مدیریت پایدار جنگل هستند.
3- با افزایش توجه به اهمیت محیط زیست و اهمیت حفاظت از جنگل حمایت بیشتری از طرح خروج دام از جنگل صورت گرفت.
4-سازمانهای دولتی وغیردولتی با اجرای طرحهای پایلوت و آزمایشی به تدریج زمینه ساز خروج دام از جنگل شدند.
با توجه به موارد مطروحه و اظهارنظر کارشناس منابع طبیعی که در سال های اجرای طرح حضور داشته این پروسه در گیلان نتیجه یک فرایند تدریجی و مبتنی بر پژوهش های کارشناسی و تجربه های میدانی بود که در طی سالهای متمادی شکل گرفت.
طرح خروج دام یک طرح جامع بود که تنها محدود به خروج دام نمی شد بلکه شامل ساماندهی جنگل نشینان، ارائه طرحهای جایگزین معیشتی و اسکان در خارج از جنگل بود که پرداخت وجه نقد پس از واگذاری ملک، زمین، دامسرا و دامها انجام میشد.
تنها شهرستانی که زمین برای دامداری و سکونت به جنگل نشینان داد شهرستان سیاهکل بود. در بقیه نقاط اسکان جنگل نشینان در شهرکهایی خارج از جنگل برنامه ریزی شد.
از این رو منابع طبیعی ساماندهی جنگل نشینان و کوچ دادن و اسکان آنها در بیرون از جنگل را در برنامه خود قرار داد و به نام طرح ساماندهی خروج دام از جنگل که یک طرح اجتماعی ـ اقتصادی از نظر کارشناسان منابع طبیعی بود نامگذاری شد. اولین طرح های جنگلداری در سال 1364- 1365از سوی ادارات منابع طبیعی گیلان – نوشهر، ساری و گرگان تهیه شد که در آن زمان و براساس مطالعات صورت گرفته تعداد آبادی های داخل جنگل 1554 آبادی بود که به زیر 20 خانوار و تا 20 خانوار و بالای 20 خانوار تقسیم میشد.
جنگل نشینان با توجه به لایه های مختلف پوشش گیاهی در سه منطقه پایین بند (شامل گیاهان کوچک، بوته ها و نهالهای درختان که در زیر لایه در ختان بزرگتر هستند)، میان بند (لایه درختان بزرگ و جنگل) و بالابند (در این لایه درختان بسیار بلندی است که درختان میان بند خیلی بزرگترند) جنگل حضور داشتند که 54 درصد مربوط به آبادی های زیر 20 خانوار و در مناطق پایین بند و 30 درصد در میان بند بودند.
هدف منابع طبیعی از این طرح در مرحله اول:
1ـ خارج کردن جنگل نشینان و دام های آنها از جنگل و محل زندگی آنها به منظور حفاظت از جنگل و جلوگیری از تخریب از اهداف دیگری بود که برای این طرح بیان شد. این اهداف شامل:
2.اصلاح، احیا و بهره برداری علمی از جنگل برای حفظ و گسترش گونه های مرغوب
- 3. تبدیل دامداری سنتی به نیمه صنعتی و افزایش درآمد جنگل نشینان
- 4. اسکان آنها در حاشیه جنگل برای دسترسی به آموزش، تحصیل، امکانت بهداشتی و سرعت بخشیدن به عرضه محصولات محلی به بازار و فروش و مهمتر از همه گسترش و بهسازی کشاورزی نیز بود.
اکیپ های کارشناسی که برای جمع آوری اطلاعات از جنگل نشینان به جنگلها رفته بودند اظهار کردند مردم جنگل نشین برای خروج از جنگل رضایت داشتند وتنها نگران دامسراها، اسکان و اشتغال خود بودند. البته مردم جنگل نشین هیچ نگاهی به زندگی در خارج از جنگل نداشتند.
از این رو دلیل پذیرش آنها برای خروج از جنگل کاهش مشکلات زندگی در جنگل و دسترسی به رفاه، بهداشت و امکانات جدید بود که آنها را وسوسه کرده بود. البته همه مردم جنگل نشین راضی به خروج از جنگل نبودند. برخی نیز به زور از جنگل خارج شدند. این طرح پس از تکمیل در سال های 1375، 1382 و 1388 اصلاح شد و اصلاحات به اداره کل شهرستان ها داده شد.
در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، قانون بودجه سال 1376 نیز طبق آیین نامه اجرایی تبصره 51 بودجه این سال 16 ماده ردیف بودجه ای برای آن پیش بینی شد که روش پرداخت پول از طریق بانکها و ضمانت ها و بازپرداختها و افراد واجد شرایط مشخص شد.
در این سال مبلغ 66 میلیارد ریال از محل سیستم بانکی تامین و از طریق بانک مرکزی در اختیار بانکهای عامل برای اسکانهای خودجوش عشایر، 4 میلیارد ریال توسط بانک کشاورزی در چارچوب برنامه توسعه جامع مناطق عشایر و 4 میلیارد ریال برای ساماندهی خروج دام از جنگل و تجمیع جنگل نشینان برای تامین آب کشاورزی و آماده سازی اراضی کشاورزی و… تخصیص داده شد.
اولین طرح های جنگلداری در سال 1364- 1365از سوی ادارات منابع طبیعی گیلان – نوشهر، ساری و گرگان تهیه شد که در آن زمان و براساس مطالعات صورت گرفته تعداد آبادی های داخل جنگل 1554 آبادی بود که به زیر 20 خانوار و تا 20 خانوار و بالای 20 خانوار تقسیم میشد
عنوان طرح، طرح جامع مقدماتی بود که ابتدا طرح تجمیع نام داشت و سپس به ساماندهی تغییر نام داد. برای خانوارهای آستارا، تالش، رضوانشهر، ماسال، شفت، فومن، رشت، رودبار، سیاهکل، لاهیجان، لنگرود، رودسر و املش با 7020 خانوار برنامه ریزی شد. اولین خانوارهای خارج شده از جنگل، جنگل های شهر آستارا بود. در این حوزه حدود 110 خانوار و در رضوانشهر 540 خانوار از جنگل خارج شدند.
بقیه در جنگل و مراتع ماندند و راضی به خروج نشدند. به مردم آستارا، رضوانشهر، شفت و فومن به جای وجه نقد دام برای دامداری بسته و محل سکونت داده شد. تنها به جنگل نشینان سیاهکل زمین برای دامداری و ساخت خانه داده شد.
اسکان جنگل نشینان آستارا عسگر محله در مجاورت روستای عنبران با نام شهرک هجرت بود. برای بحث معیشت جنگل نشینان، پشتیبانان طرح تجمیع و ساماندهی، فرمانداری ها، سازمان جهاد کشاورزی و شهرداری ها مسولیت پذیرفتند. جهاد کشاورزی وظیفه تهیه دام دورگ و شهرداریها ارایه خدمات را بر عهده داشتند.
در شهرک هجرت نیز مجتمعی برای ایجاد اشتغال مانند چادرشب بافی و مشاغل مرتبط با دانش جنگلنشینان و توانافزایی آنها ایجاد، اما پس از مدتی رها شد. مردم نیز غیر از دامداری به شغل دیگری اشتغال نداشتند. زمانی که در جنگل بودند قادر به تهیه امکانات اولیه زندگی بودند اما پس از خروج از جنگل با وجود نزدیکی به امکانات بهداشتی و … پولی برای هزینه کردن نداشتند.
به نوشته خبرگزاری جمهوری اسلامی از زبان یکی از اعضای شورای اسلامی شهرک هجرت، در سال 1380 زندگی در شهرک بسته و بدون هیچ شغل و منبع درآمدی و نیز فاقد مدرسه، مسجد، فضای ورزشی و تعصیلی بود. مرکز خود اشتغالی آن که حداقل میتوانست تحت نظارت اداره کار و امور اجتماعی باشد بیشتر آنها را در انزوا فرو برد.
کودکان مجبور به درس خواندن در خانههای متروکه بودند. زمینهای واگذاری شده برای کشاورزی و کشت برنج نیز در بالادست بود و آبیاری آن بسیار سخت و اغلب خشک بود و نیاز به هزینه بالا برای آبیاری داشت. در نتیجه سبب شد حدود 70 درصد آنها تحت پوشش کمیته امداد قرار گیرند و جوانان به کارهایی مانند فروش تمشک، چیدن گردو از باغداران مشغول شوند و از طرفی خانه های واگذاری به آنها سند نداشت و مجبور به ماندن و ادامه شرایط بودند.
شرکت های تعاونی نزدیک به شهرک نیز به جای استفاده از جوانان و مشغول کردن آنها از اطراف کارگر می آوردند و در نتیجه هیچگونه حمایتی از مردم صورت نمی گرفت. یکی از مشکلات اصلی طرح به گفته خود کارشناس مجری طرح عدم همکاری درست سازمان های مرتبط دیگر چون اداره کار و آموزش و پرورش بود که سبب شد بیشتر جوانان منطقه به سمت شهر رفته و به اشتغالهای کاذب روی بیاورند و نیز به دلیل عدم شناخت، تجربه کافی و آموزش، به دام داری، اعتیاد و دزدی و بزه کاری بیفتند. برخی از جوانان روستا نیز که جنگل را به خوبی میشناختند به ناچار راهنمای قاچاقچیان چوب شدند.
این طرح در حالی برای نجات جنگل اجرا شد که در طرح جنگلداری قطع درختان تنومند و ارزشمندی چون راش، ممرز، شمشاد و گردو به صورت پناهی، تک گزینی و نیز قطع یکسره برای احداث سد با موافقت و نظارت منابع طبیعی و تعاونی های جنگل انجام می شد. جنگل نشینان بیشتر از سرشاخهها برای دام و یا تعمیر خانه استفاده میکردند.
دامهای آنها که ابتدا سنتی بودند کمتر بود. اما وقتی در حاشیه جنگلها بویژه در سمت سیاهکل ساکن شدند و دامداری به نیمه صنعتی تغییر یافت هم تعداد دام افزایش یافت و هم تهیه علوفه سخت شد و در نتیجه فشار بر جنگل افزایش یافت.
تا سال 1386 تعداد خانوارهای ساماندهی شده به 1104 نفر رسید و 13 هزار راس دام شناسایی و 10 هزار راس از جنگل خارج شدند. 110 واحد مسکونی ساخته با مجموع 6600 متر مربع زیربنا به آنها داده شد. اما همچنان مشکلاتی چون بیکاری، نبود سازگاری با زندگی شهری و عدم اشتغال سبب شد که برخی به زادگاه خود بازگردند و نیز ساماندهی بقیه مالکان با توافق آنها صورت گیرد. در حال حاضر طرح ساماندهی و خروج دام از جنگل در دستور کار دولت می باشد. اما به دلیل نبود اعتبار و نیازمندی به بودجه بالا فعلا مسکوت مانده است.