در شهرداری رشت همه چیز هست به جز تخصص و اجرای عملیاتی بر پایه مطالعات عمیق و چندوَجهی!
صحت این استدلال را با کمی تأمل در سطوح مختلف شهر میتوان بهوضوح مشاهده کرد. اجرای پروژههای کلان و خرد شهرداری رشت و در پی آن حواشی به وجود آمده، گواهی بر این استدلال بوده که انگار بدنه مدیریت شهری معتقد است؛ هدف، وسیله را توجیه میکند.
آیا بهراستی امکان دارد؛ هدف آنچنان مطلق باشد که هر وسیلهای در راه آن قربانی شود! با کمی دقت و تأمل متوجه خواهیم شد که همیشه هم اینطور نیست که هر چیزی را فدای هدف کنیم! شاید ارزشِ آنچه قرار است؛ قربانی شود بیشتر باشد یا حداقل هم طراز باشند. این پرسشی بوده که فیلسوفان بزرگی برای یافتن به بهترین پاسخ زمان زیادی را صرف کرده اند.
در شهرداری رشت همه چیز هست به جز تخصص و اجرای عملیاتی بر پایه مطالعات عمیق و چندوَجهی! صحت این استدلال را با کمی تأمل در سطوح مختلف شهر میتوان بهوضوح مشاهده کرد.
تاثیر مطالعات اجرایی در اتلاف منابع و بودجه
درهر صورت با توجه به سوابق مدیریت شهری و اجرای پروژهها از سطوح کلان تا خُرد این درک به منطقی نیست؛ برای اجرای هر پروژهای در شهر که هدف ارجحی شناخته شده باید از هر نوع ابزار و وسیلهای استفاده کرد.
انتخاب بهترین راهحل در رفع مشکلات وضع موجود شهر، بر اساس معیارهای متناسب و سایر موارد دخیل، مبنای اجرای موفقیتآمیز پروژه است و این مهمترین راهکاری است که به کمک آن میتوان پروژههای خود را با اهداف استراتژیک سازمان هماهنگ کنیم.
اجرای پروژهها در لایههای مختلف شهرها، بودجه و منابع را به سمت خود سوق میدهند. در شرایط کنونی مطالعات عمیق و چندوجهی و اجرایی با پشتوانه کارشناسی و فنی در اتلاف منابع و بودجه و همچنین رفع معضلات شهری بسیار تأثیر گذارند.
تصمیمات اجرایی مدیریت شهری در پشت درب های بسته
«محمدهادی سبحانیان» رئیسکل سازمان امور مالیاتی کشور در بازدید از تقاطعهای غیرهمسطح رشت گفته بود: آنچه که از طریق مالیات به شهرداریها پرداخت میشود باید صرف آبادانی شهرها و روستاها شود چرا که این مهم مطالبه و خواسته مردم است.
وی اضافه کرد: در شهرداری رشت این اهتمام وجود دارد تمام منابع صرف عمران و آبادانی میشود. سایر استانها و شهرها نیز باید همین روال را طی کنند و این امر قطعاً منجر به تمکین پرداخت مالیات توسط مردم میشود.
حال با توجه به اینکه منابع مالی پروژههای عمرانی رشت در زمینه دو طبقه سازی معابر خودرویی از وصول مالیات اجرایی شده، باید از مجموعه مدیریت شهری پرسید:آیا در شهرداری رشت مطالعهای قبل از اجرای این پلهای بتنی انجام شده است؟
مطالعه عمیق و چندوَجهی که اثبات کند، احداث این روگذرها در بازگشایی گرههای ترافیکی رشت مؤثر هستند! اما تا به امروز از سوی ارکان مدیریت شهری هیچ توجیهی بر پایه مطالعات عمیق و چندوجهی عمومی نشده و اغلب تصمیمات اجرایی طرحهای توسعه شهر، پشت دربهای بسته تصمیم گیری اتفاق افتاده است.
باید از مجموعه مدیریت شهری پرسید: آیا در شهرداری رشت مطالعهای قبل از اجرای این پلهای بتنی صورتگرفته است؟ مطالعه عمیق و چندوَجهی که اثبات کند، احداث این روگذرها در بازگشایی گرههای ترافیکی رشت مؤثر هستند!
فقط پل یخسازی با پشتوانه امر کارشناسی و ارزیابی فنی و ترافیکی است.
با توجه به نمونههای مشابه احداث این روگذر و زیرگذرها در رشت باید گفت: گره ترافیکی متعدد با شدت ترافیکی بیشتر پس از بهرهبرداری این پلها در اقصا نقاط شهر به وجود خواهد آمد. بهعنوان مثال؛ آیا اجرای تقاطع باستانی شعار از ترافیک آن نقطه از شهر کاسته است؟
مشاهدات میدانی نشان میدهد: در ساعات مختلف شبانهروز میزان تقاضای خودروها از این روگذر در مقایسه با معبر همسطح بسیار اندک است.
روگذر جانبازان نیز بلافاصله پس از پایان معبر به گره ترافیکی منتهی میشود. میتوان صحت این استدلال را در این نمونه های اجرایی اثبات کرد؛ گرههای ترافیکی با احداث پلهای بتنی به ۱۰۰ الی ۲۰۰ متر جلوتر منتقل میشوند.
در واقع کارکرد پل بتنی که تردد خودرو را در سطح شهر بهبود میبخشد، کارکردی غیر از رفع معضل ترافیکی دارد. در این مورد میتوان؛ از اصطلاح شهر خودرو محور که در تضاد کامل با شهر انسانمحور بوده، استفاده کرد.
از اینرو در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت: تا به امروز روگذر و زیرگذر میدان یخسازی، تنها تقاطع غیرهمسطح و همسطح در رشت بوده که پس از بهرهبرداری و استفاده خودرو ها از آنها، پشتوانه امر کارشناسی و ارزیابی فنی و ترافیکی و امکانسنجی در این پروژه قابللمس است.
پایان جنگ و ورود تکنوکرات ها در مقام اجرایی کشور
با آغاز بکار دولت سازندگی در اواخر دهه ۶۰ که آتش جنگ نیز به پایان نزدیک شده بود، تکنوکراتها یا فنسالاران در عرصه سیاسی و اجتماعی فرصت تأثیرگذاری یافتند. نیاز مبرم و حیاتی بازسازی کشور در دوران پس از جنگ و ترمیم اقتصاد بحرانزده و حل و فصل روابط آسیبدیده با همسایگان، انسجام در فضای بینالملل در آن برهه از تاریخ معاصر کشور ناگزیر بود.
همه اینها باعث شد فضایی مطلوب برای نقشآفرینی تکنوکراتها پدیدار شود. تکنوکراسی، مکتب فکری است که در آن شایستگی افراد برای قرارگرفتن در موقعیتهای مختلف براساس دانش تخصصی و فنی سنجیده میشود.
در نظامهای سیاسی، تکنوکراتها براین اصل تأکید دارند که بهجای انتخاب سیاستمداران یا مدیران کسب وکارها (که معمولاً یکی از این دو گروه در فهرست کاندیداها قرار میگیرند) باید کسانی در مسند امور قرار بگیرند که بالاترین دانش تخصصی را در حوزه خود دارند.
باتوجهبه اینکه معیار سنجش دانش تخصصی بهسادگی قابلتعریف نیست و از سوی دیگر، تعیین و انتخاب فرد شایسته از سوی عامه مردم در یک فرایند دموکراتیک برای تکنوکراتها پذیرفته شده نیست، عملاً مکتب تکنوکراسی صرفاً بهعنوان یک دیدگاه تئوریک و بر روی کاغذ مورداستفاده قرار گرفته و نمیتوان آن را بهعنوان یک راهکار فکری یا مکتب عملی سیاسی در نظر گرفت.
شهرداران تکنوکرات رشت
«هادی الماسی»، «رحمت حمیدی» و «محمود فریدونی» در تاریخ مدیریت شهری رشت جز شهردارانی محسوب میشوند که عمر دوره مدیریتی شان به نسبت شهرداران قبل و بعد آنها بسیار بیشتر بود. به سبب این مزیت در دوره فعالیت این شهرداران، رشت شاهد توسعه و تحولات عظیم شهری میشود. این موضوع با توجه به حجم بالای پروژه های عمرانی شهر در دوران تصدی این شهرداران باعث شده که از آنها بعنوان شهرداران تکنوکرات در انظار عمومی یاد شود.
در شرایط کنونی مطالعات عمیق و چندوجهی و اجرایی با پشتوانه کارشناسی و فنی در اتلاف منابع و بودجه و همچنین رفع معضلات شهری بسیار تأثیر گذارند.
البته شایانذکر است؛ بهجز محمود فریدونی که تمام دوره مدیریتش در شهرداری پس از تأسیس شوراها بوده، هادی الماسی و بخش ویژهای از سالهای مدیریت حمیدی در شهرداری رشت خبری از وجود شوراها در بدنه مدیریت شهری نبود. این امر با تأکید بر دورههای اخیر شوراها میتواند در میزان اثرگذاری دوره مدیریتی شهرداران تأثیرگذار بوده باشد.
مرتضی شگفت دومین شهردار منتخب شورای اول که پس از رحمت حمیدی به این مقام نایل گردید، باتوجهبه رویکرد فرهنگی وی و شرایط سیاسی و اجتماعی سالهای ابتدایی دولت اصلاحات و شورا نشینان همسو، هرچند که در زمینه عمرانی شهر به موفقیت چندانی دست نیافت، اما جز شهردارانی بود که باهویت بومی هنوز هم در سطح جامعه عمومی و بومی رشت طرفداران بیشماری دارد.
خانه نشینی تکنوکرات های رشت
این روزها شهرداران فنسالار و فرهنگی پیشین رشت خانهنشیناند و هرکدام به کارهای تخصصی و خصوصی و همچنین پژوهشی میپردازند.این شهرداران تقریباً عمر فعالیت مدیریتیشان از شهرداران دهههای اخیر بسیار بیشتر بوده و هرکدام در شرایط خاصی به این مقام نایل گردیده و با اجرای پروژههای عمران شهری و بسترسازی فرهنگی در دورهشان تغییرات مهمی را در رشت رقم زدهاند.
هرچند نمیتوان در آسیبهای فعلی شهر رشت اعم از حوزه پسماند، عمرانی، شهرسازی، سیستم اداری و آماری شهرداری و…. خطاهای فاحش مدیریتی هر دوره را نادیده گرفت. اما به هرحال دوره مدیریتی این دست از شهرداران سابق مرکز استان گیلان متناسب با آن زمان دارای فراز و نشیبهایی بوده که بایستی در راستای آسیبشناسی نظام مدیریت شهری رشت مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.
شورا نشینان، تسلط شهردار منتخب شان به امور عمرانی و همچنین پیشرفتهای فیزیکی در اجرای چند روگذر را جز مزیت و برتری این شهردار جوان میدانند.
آیا رحیم شوقی تکنوکرات است؟!
رشت این روزها با احداث همزمان چندین تقاطع غیرهمسطح و همسطح به یک کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل شده است. شورا نشینان، تسلط شهردار منتخب شان به امور عمرانی و همچنین پیشرفتهای فیزیکی در اجرای چند روگذر را جز مزیت و برتری این شهردار جوان میدانند و شهردار منتخب را با القابی همچون؛ تکنوکرات، عمرانی، جهادی و انقلابی به سطح عموم شهروندان رشت یادآوری میکنند.
اینکه مرکز استان گیلان سالهاست در فقدان پروژههای توسعه شهری این دست و آن دست شده و از هر دورهای به دوره دیگر میرسد. هیچ جای شکی نیست و این ضربالمثل در وصف مدیریت شهری رشت پر بیراه نیست که بگوییم: مدیریت شهری، برای همه مادرِ برای رشت زنبابا! با این اوصاف همچنان که در تعابیر مفهومی تکنوکراسی در بدنه اجرایی کشور شُبهات فراوانی وجود دارد، از اینرو تکنوکرات بودن شهردار جوان رشت نیز در بدنه اجرایی مدیریت شهری این شهر ابهام برانگیز است.
از اینرو تصمیم گرفتهایم در سلسله گزارشهای تحقیقاتی و گفتگو محور با شهرداران تکنوکرات، فرهنگی و بومیِ شناخته شده این شهر به گفتگو بپردازیم، که باتوجهبه وضع موجود رشت در شرایط کنونی، اگر آنها بجای رحیم شوقی، شهردار رشت بودند، کدام پروژه عمرانی و برنامه توسعهای این شهر را در اولویت و دستور کار قرار میدادند؟