گاز ندارند تعطیل میکنند، برق ندارند تعطیل میکنند و حالا کمبود آب بهانه تازهای برای تعطیلی استانها و فرار از مسوولیت دولت شده بیآنکه به دنبال چارهاندیشی و تمهیدات بلند مدتی برای حل کمبود و ناترازی انرژی در کشور باشد.
در این سالها خشکسالیهای پیاپی، کاهش بیسابقه بارندگی، افت شدید سطح آب سدها و تخلیه منابع زیرزمینی، ایران را در آستانه یک بحران بزرگ محیطزیستی و اجتماعی قرار داده بهطوریکه علاوه بر این بحران ها با موجی از مهاجرتهای اقلیمی و مهاجرت از مناطق خشک به شهرهای شمالی مواجه هستیم که نهتنها مشکلات این مناطق را برطرف نکرده بلکه استانهای شمالی را هم با بحرانهای جدیدی مواجه ساخته است. بحران نان، بنزین ، انباشت زباله و پساب فاضلاب ناشی از گسیل جمعیت به این مناطق.
همین چند ماه پیش بود که استاندار گیلان در سخنان گلایه آمیزی خطاب به دولت گفته بود: «شما تهران را تعطیل میکنید آنوقت ۵۰ درصد جمعیت استان زیاد میشود. ما با هر تعطیلی در گیلان با مشکل نان، برق، ترافیک و زباله مواجه میشویم.»
بله باور کنید شهرها و روستاهای شمال زیرساخت مناسبی برای میزبانی از میلیونها مسافر را ندارد. سرازیر شدن مسافران از استانهای مختلف به شهرهای شمالی ارمغانی جز قطعی آب و برق در روزهای گرم تابستان و کمیاب شدن نان و بنزین به همراه ندارد. این در حالیست که منابع آب شرب و پساب فاضلاب و در نهایت محیطزیست استان نیز با این افزایش ناگهانی جمعیت با چالشهای متعددی مواجه میشوند.
حال که دولت با هربار تعطیلی به دنبال راهی برای مدیریت و حل بحران موقت برق و آب در پایتخت است آیا نمیداند گیلان به زعم آنها پر آب! هم در این سالها با کمبود شدید آب شرب در مناطق روستایی کوهستانی مواجه است؟ آیا نمیداند این تعطیلات اجباری چه میزان بار جدیدی بر منابع آبی استانهای مقصد وارد خواهد کرد؟
همهساله با شروع فصل گرما، سرتیتر اخبار حوزه آب استان به کمبود آب زراعی برای اراضی شالیزاری و تنش آبی در روستاهای دور از شبکه انتقال آب شرب اختصاص دارد که با تانکرهای سیار به آنها آبرسانی میشود. قطعا به دنبال این تعطیلی چند روزه سیل عظیمی از این جمعیت به روستاهای فوق وارد میشوند و بر معضل کم آبی و افزایش زباله در آن مناطق دامن خواهند زد.
چه بخواهیم چه نخواهیم استانهای شمالی کشور این سالها مقصد سکونت نهایی گردشگرانی شده که پیش از این بارها در تعطیلی های ناشی از ناترازی انرژی در کشور به این مناطق سفر کرده بودند. اکنون مناطق روستایی و شهرهای کوچک گیلان که از کمترین زیرساختهای خدماتی همچون فاضلاب و آب شرب قابلدسترس در محرومیت به سر میبرند با غیربومیانی مواجه اند که در روستاها به دنبال خریداری زمین هستند که قطعا در آینده با خود تبعات سو فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بههمراه خواهند داشت که پیش از این بارها به آن اشاره شده است.
ای کاش دولت و سخنگوی محترم میدانست یا حداقل برایش مهم بود که با هر بار اعلام تعطیلی اجباری پایتخت، این شهرها و روستاهای مقصد شمال هستند که با چالش برق، نان و زباله دست به گیربان میشوند و تا زمانی که بدون برنامهریزی این تعداد جمعیت را روانه شمال میکنند، مشکلات و نیازهای انباشته این مناطق بدون پاسخگویی مناسب موجب کاهش رفاه برای ساکنین و شهروندانش در شهرهای مقصد میشود.