نگاهی به نشر ادبیات کودک و نوجوان؛

انفجار کمیت، بحران کیفیت

0 ۹

هر انسانی از روزگار کودکی خود تصاویر و خاطراتی دارد که برخی از آن‌ها به یاد ماندنی‌ترند. برای بسیاری از ما کودکان دهه پنجاه و شصت رشتی، قفسه گردان فلزی در “کتاب‌فروشی نصرت” که پر از کتاب‌های رنگی کودکانه بود یکی از این خاطرات شیرین است.

 

آن‌روزها هر قصه درس زندگی بود و کتاب‌ها آنقدر محتوای اخلاقی ارزشمندی داشتند که دل‌مان نمی‌آمد بعد از مطالعه کنار بگذاریم‌شان. یکی از آن کتاب‌های ارزشمند ” قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب” استاد “مهدی آذری یزدی” بود که در ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در ۸۸ سالگی سفر زمینی‌اش تمام شد و این روز به یاد او که پرشمارش‌ترین نویسنده‌ تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران است و بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچه‌ها نوشته است به نام روز “ادبیات کودک و نوجوان” نامگذاری شد.

 

 

آن‌روزها در قفسه کتاب‌فروشی‌ها خبری از “باب اسفنجی” و”دختر کفشدوزکی” و “پپا پیگ” نبود.
کودکان گوشی‌های سحرانگیز هوشمند نداشتند و دروازه‌های جهان بی مرز بازی‌های دیجیتال هنوز گشوده نشده بود. جهان، جهانِ “قصه‌های مجید” بود و “کیهان بچه‌ها ” و “حسنی نگو بلا بگو”.

 

 

در کنار مهدی آذریزدی، چهره‌های برجسته‌ای نیز در ادبیات کودک و نوجوان ایران فعالیت داشته‌اند:
• صمد بهرنگی: با اثر معروف ماهی سیاه کوچولو و آثار دیگری که به مسائلی چون عدالت اجتماعی و تلاش برای تغییر می‌پردازد.
• هوشنگ مرادی کرمانی: با آثار بی‌نظیری مانند قصه‌های مجید که زندگی روزمره و دغدغه‌های کودکان ایرانی را به شکلی ساده و صمیمی روایت می‌کند.
• احمد اکبرپور: که با استفاده از طنز و فانتزی توانسته است آثاری متفاوت و جذاب برای نوجوانان خلق کند.
• فریبا کلهر: نویسنده‌ی مطرح در حوزه‌ی ادبیات نوجوان که آثارش با نگاه به مسائل روانشناسی و اجتماعی به تربیت نوجوانان پرداخته است.

 

اما سفر”ادبیات کودک و نوجوان” از کجا آغاز شد؟ وضعیت نشر کتاب کودک در ایران از دهه ۴۰ تاکنون، از منظر کمیت و کیفیت، دست‌خوش تغییرات گسترده‌ای شده است. در ادامه، این سیر تحول به اختصار بررسی می‌شود:

 

• دهه ۴۰ و ۵۰: دوره طلایی پایه‌گذاری و کیفیت
دهه ۴۰ آغاز شکل‌گیری جدی ادبیات کودک در ایران است. مؤسساتی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نقش کلیدی داشتند. نویسندگان و مترجمان برجسته‌ای همچون مهدی آذریزدی، هوشنگ مرادی کرمانی، زهره قائینی و تصویرگرانی چون فرشید مثقالی در این دوران ظهور کردند. تعداد آثار محدود بود، اما کیفیت بسیار بالا بود و بسیاری از کتاب‌ها، با نگاهی آموزشی، ادبی و خلاقانه تولید می‌شدند.ترجمه‌ها محدود ولی گزیده و با دقت بودند.

 

• دهه ۶۰ تا ۸۰: رشد کمی، نوسان کیفی
پس از انقلاب، گرایش به محتوای ارزشی و تربیتی افزایش یافت. در این دوران، تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه، به‌ویژه تأکید بر ارزش‌های دینی و اخلاقی، بر ادبیات کودک تأثیر گذاشت. کم‌کم ناشران خصوصی بیشتری وارد حوزه کودک شدند.

 

• در دهه ۷۰ و ۸۰ شاهد افزایش تعداد ناشران کودک بودیم و تیراژ کتاب‌ها رشد یافت.
با این حال، کیفیت محتوا گاه به دلیل شتاب در تولید و نگاه تجاری، افت کرد. گرچه آثار فاخر هم‌چنان منتشر می‌شدند.

 

• دهه ۹۰ تا امروز: انفجار کمیت، بحران کیفیت
تعداد عناوین منتشرشده در حوزه کودک به شکل چشمگیری افزایش یافته است (بیش از ۱۵ هزار عنوان در سال ۱۴۰۲). اما بخش زیادی از این آثار ترجمه‌ای، بازنویسی‌های سطحی یا کتاب‌های غیراستاندارد با اهداف صرفا تجاری‌اند. ناشران حرفه‌ای کودک در تلاش‌اند کیفیت را حفظ کنند، اما سهم بازار را ناشران تجاری گرفته‌اند. یکی دیگر از تمایزات این دهه با سال‌های پیش، افزایش مخاطبان کوچک پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی بود که با کمک مدیوم آَشنای گوشی‌های همراه فرصت شنیدن کتاب‌ها با روایت‌های جذاب و حرفه ای‌تر را برای کودکان و نوجوانان فراهم کرد. در این زمینه گزینش هوشمندانه و با دقت راویان کتاب‌های صوتی می‌تواند کمکی باشد به والدینی که در بین قفسه‌های انبوه کتاب‌ها، کلافه شده‌اند.

 

در این دهه البته مشکلاتی مثل تصویرگری سطحی، ناهماهنگی متن و تصویر، زبان نامناسب برای گروه سنی هدف و ضعف ویرایش رایج شده‌اند. در حوزه تصویرگری، با وجود استعدادهای فراوان، هنوز بسیاری از ناشران از تصویرگران آماتور استفاده می‌کنند که شناخت کافی از روان‌شناسی کودک ندارند. این مسئله در کنار چاپ نامرغوب، موجب می‌شود کتاب‌ها برای کودکان جذاب نباشند. درحالی‌که تصویرسازی حرفه‌ای می‌تواند نقش کلیدی در جذب کودک به کتاب ایفا کند.

 

برای تحول در ادبیات کودک، باید ارتباط بین نویسندگان، تصویرگران، روان‌شناسان کودک و معلمان مدارس تقویت شود. همچنین کتابخانه‌های مدارس نیازمند نوسازی، تجهیز و برنامه‌ریزی فعال هستند. ایجاد فضای گفت‌وگو بین کودک و نویسنده، از طریق نشست‌ها و کارگاه‌ها، می‌تواند به رشد علاقه کودک به مطالعه کمک کند. بازنگری در سیاست‌های حمایتی دولت و تخصیص یارانه به آثار تألیفی با کیفیت، راهی دیگر برای رشد پایدار این حوزه است.

 

 

اگرچه برخی ناشران معتبر هنوز آثار ارزشمند تولید می‌کنند، اما بازار تحت سلطه آثار ضعیف ترجمه‌ای یا تجاری‌پسند است که برای رشد فکری کودک کافی نیست.
نقش دولت در ارتقاء کیفیت محتوای ادبیات کودک همچنین افزایش سرانه مطالعه در کودکان بسیار حیاتی، چندوجهی و تأثیرگذار است. دولت‌ها می‌توانند با سیاست‌گذاری، حمایت مالی، نظارت کیفی و بسترسازی فرهنگی، مسیر رشد و شکوفایی ادبیات کودک را هموار کنند. در ادامه، به مهم‌ترین نقش‌های دولت در این زمینه اشاره می‌شود:
۱. سیاست‌گذاری فرهنگی و هدایت محتوایی
تدوین چارچوب‌های محتوایی متناسب با روان‌شناسی کودک، فرهنگ بومی و ارزش‌های ملی
هدایت ناشران و نویسندگان به سمت موضوعات اولویت‌دار مانند صلح، دوستی، محیط زیست، تفکر انتقادی، و هویت فرهنگی

 

۲. حمایت مالی از تولید محتوای باکیفیت
تخصیص یارانه کاغذ و چاپ به ناشران کودک با محتوای تألیفی باکیفیت
ارائه وام‌های بدون بهره برای نویسندگان، تصویرگران و ناشران نوپا
حمایت از کتاب‌های تصویری، تعاملی و چندرسانه‌ای برای سنین پایین‌تر

 

۳. توسعه زیرساخت‌های کتاب‌خوانی
تجهیز و نوسازی کتابخانه‌های مدارس و کانون‌های فرهنگی کودک
راه‌اندازی برنامه‌های مطالعه گروهی، کتاب‌خوانی محلی، نمایشگاه‌های سیار کتاب
اختصاص بودجه برای خرید کتاب‌های باکیفیت و توزیع رایگان در مناطق محروم

 

۴. نظارت بر کیفیت محتوا
تشکیل شوراهای تخصصی در وزارت فرهنگ و ارشاد برای ارزیابی کیفی محتواهای کودکانه پیش از صدور مجوز
جلوگیری از چاپ آثار سطحی، بازاری و نامناسب از نظر تربیتی یا زبانی
ارتقاء سطح ارزیابی آثار ترجمه‌ای و تطابق آن‌ها با فرهنگ ایرانی

 

۵. تشویق و ترویج تولیدکنندگان حرفه‌ای
برگزاری جشنواره‌های ادبیات کودک، جایزه‌های دولتی مانند جشنواره رشد، کتاب سال کودک، و…
معرفی آثار برگزیده به مدارس و رسانه‌ها
حمایت از حضور نویسندگان و تصویرگران ایرانی در بازار بین‌المللی

 

۶. سرمایه‌گذاری در آموزش نیروی متخصص
راه‌اندازی دوره‌های تخصصی در دانشگاه‌ها برای تربیت نویسندگان، ویراستاران و تصویرگران ادبیات کودک
برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای معلمان، والدین و کتابداران کودک برای تشخیص و معرفی آثار مناسب

 

دولت نقش پشتیبان، ناظر و محرک را در چرخه ادبیات کودک ایفا می‌کند. بدون دخالت آگاهانه، بازار ممکن است تحت سلطه آثار ضعیف، ترجمه‌ای و صرفا سودمحور قرار گیرد. اما با سیاست‌گذاری هوشمند و حمایت هدفمند، می‌توان به ارتقاء کیفی پایدار و رشد فرهنگ کتاب‌خوانی کودکان امیدوار بود.

 

ادبیات “کودک و نوجوان” نه تنها نقشی کلیدی در رشد فکری و اخلاقی کودکان دارد، بلکه تأثیرات مهمی نیز بر جامعه می‌گذارد. این آثار با پرداختن به مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، می‌توانند به تربیت نسلی آگاه و منتقد کمک کنند. این حوزه از ادبیات با بهره‌گیری از زبان ساده، داستان‌های جذاب و مفاهیم آموزنده، به پرورش تخیل و انتقال ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی به نسل‌های جدید کمک کرده است. برای “ستون به سقف ” ایران فردا زدن کودکان امروز نیاز به مطالعه هدفمند، آشنایی با ریشه‌ها، تاریخ و اسطوره‌های بومی دارند. آینده این حوزه نیازمند بازتعریف سیاست‌های حمایتی، نظارت کیفی و تربیت نسل تازه‌ای از نویسندگان، ویراستاران و تصویرگران است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.