بهرهگیری از نماهای غیرهمسو با فرهنگ و هویت بومی در ساختمانهای بلند مرتبه شهری، چهره رشت را مخدوش کرده است. بطوریکه بناهایی با معماریهای رومی و غیر بومی منجر به آشفتگی های بصری و بهم ریختگی در مناطق مختلف رشت شده که هیچ گونه سنخیتی با فرهنگ و سنت این استان ندارد.
به دفعات حین قدمزدن در کوچه و خیابانهای محلات و مناطق مختلف رشت به انواع و اقسام نمای ساختمانها برخوردهایم. این شهر از بافت مرکزی تا محلات مرفه و پیرامونی گرفته با نابسامانی در منظر شهری مواجه است.
رشت از لحاظ منطقهبندی شهری دارای ۵ منطقه است که با نوسانات شدیدی در سیما و منظر و جدارههای شهری روبروست. بروز این نوسانات در معماری شهری به نوعی بیانگر عملکرد رها شده مدیریت شهری بوده که آنطور باید و شاید به این موضوع اهمیت نداده است و حتی ایجاد کمیسیون تخصصی معماری و شهرسازی در شورای ششم نیز در این خصوص چندان اثرگذار نبوده است.
بهعنوانمثال نما و جداره شهری در محلاتی همچون؛ گلسار، بلوار گیلان، بلوار معلم، بیستون، لاکانی، چلهخانه، ساغری سازان، سرچشمه، پل عراق، پاسکیاب، عینک، حمیدیان، بیانی، لاکان، قاسمیه، باهنر و…. نمود و نشانهای از این نوسان عمیق و بیتوجهی محض مدیریت شهری در سیما و منظر شهری را نشان میدهد.
رشت در موضوع سیما و منظر و جدارههای شهری با نوسانات شدیدی روبروست.تا جاییکه ایجاد کمیسیون تخصصی معماری و شهرسازی در شورای ششم نیز تا به امروز در این امر آنچنان اثرگذار نبوده است
قدرت یا عدم آگاهی از اصول طراحی بومی
رواج سازههای عجیبوغریب و ظهور نماهای تجملی که در معنای امروزی به لاکچری مشهور بوده، فقط مختص رشت نبوده و در سایر کلانشهرهای کشور نیز بخشی از آسیبهای معماری شهری محسوب میشود. نابسامانی در منظر شهری که با پیامدهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همراه است در ادبیات شهرسازی با عنوان “اگزمای شهری” از آن نام میبرند.
در دهه اخیر، روستاهای دور و نزدیک استان گیلان نیز با این جریان مواجه هستند. اغلب با فرمهایی روبرو هستیم که بهگونهای ارجاع به قرونوسطی یا سایر جریانات تجملاتی در تاریخ دارند. گویا استفاده از این نوع معماری نامربوط و بیگانه بهصورت خودآگاه، باقدرت و شکوه برخی از دورههای تاریخی در ارتباط بوده که ناشی از کمبود یا عدم آگاهی از اصول طراحی بومی متناسب با اقلیم منطقه است.
طبقاتی شدن بی حد و حصر جامعه
وضعیت نابسامان نماهای شهری در شهر رشت و سایر نقاط استان و حتی کشور، ناشی از عوامل متعددی همچون توسعه نامناسب، شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، عدم هماهنگی و نظارت مستمر نهادهای متولی و نظارتی، سبکهای متنوع معماری، تبلیغ و مصرف نادرست، تغییر رویکرد زیباییشناختی، طبقاتی شدن بیحدوحصر جامعه کنونی و همچنین سایر عوامل دخیل در آن است.
مصرف متظاهرانه در طبقات مرفه جامعه
«سمانه کوهستانی» دانشآموخته مقطع دکترای جامعهشناسی فرهنگی در این باره بهمرور میگوید: جامعهشناسان متعددی در برهههای زمانی به این مقوله اشاره داشتهاند. بهعنوانمثال؛ وبلین، جامعهشناس و اقتصاددان آمریکایی؛ مفهوم “مصرف متظاهرانه” را مطرح کرده و تحت این مفهوم توضیح میدهد: چگونه طبقات بالای جامعه از الگوهای مصرفی خاصی استفاده میکنند تا بتوانند موقعیت و برتری خودشان را به نمایش بگذارند.
وی میافزاید: اگر به ریشههای دیگر این موضوع در ابعاد فرهنگی آن بپردازیم بوردیو معتقد بوده: گروههای اجتماعی با استفاده از سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سعی دارند، تمایز و فاصلهای را از سایر طبقات جامعه به وجود بیاورند.
وی اظهار میکند: این موضوع را میتوان به موضوع معماری و طراحی نماهای شهری بسط دهیم. استفاده از نماهای ساختمانی با سنگهای خاص و گرانقیمت، طرحهای عجیبوغریب و بیگانه و. همه اینها بخشی از سرمایههای نمادینی است که طبقات مرفه جامعه برای بازتولید منزلت و قدرت خود سعی دارند از آنها در ساختمانهای خود استفاده کنند.
سبک زندگی با نوع معماری خاص و ایجاد نماهای لوکس و ناسازگار با اقلیم، محلات شهری و افراد را از هم جدا و گسسته میکند، بهنحویکه باعث هر چه بیشتر جدایی طبقات اجتماعی خواهد شد
شکاف طبقاتی و تفکیک طبقات جامعه
پژوهشگر جامعهشناسی فرهنگی در رابطه با ظهور و رواج معماری و نماهای شهری در رشت بهمرور اضافه میکند: در حال حاضر معماری یا طراحی نمای شهری، به نمادی از قدرت، منزلت یا تمایز اجتماعی تبدیل شده است. در واقع افراد با استفاده از نماهای نامأنوس و ایجاد تفاوتهای ظاهری در ساختمانهای خود میخواهند به نحوی حس متمایز بودن و قدرت را نشان دهند و خودشان را از سایر طبقات پایین جامعه تفکیک کنند.
وی ادامه داد: این موضوع بخصوص در طبقات متوسط روبهبالا و طبقات مرفه جامعه بیشتر دیده میشود. این جامعهشناس فرهنگی گیلان اظهار میکند: در چارچوب مصرف متظاهرانه، نمای ساختمان به یک شی نمادین تبدیل شده که در واقع کارکردی فراتر از معماری و زیباییشناختی دارد. استفاده از این نماها بهوضوح نشان میدهد: مالک ساختمان در تلاش است تا قدرت، منزلت و جایگاه خود را از طریق بازنمایی ظاهری در سلسلهمراتب اجتماعی به نحوی تثبیت کند.
در واقع چنین طراحیهایی در نمای ساختمان به ابزاری مهم در برجستهسازی تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی طبقه ثروتمند و متوسط روبهبالا تبدیل شده است. انتخاب و استفاده از این نوع نماها نهتنها برای نشاندادن ثروت است. بلکه بهگونهای رایج شدن این نماها در تفکیک طبقات مختلف جامعه به مرفه، متوسط و ضعیف نقش داشته و طبقات جامعه را کاملاً از هم مجزا میکند.
عدم نگاه تکتونیک به فرهنگ بومی
«سیندخت رضایی»، استاد دانشگاه و دانشپژوه دکتری معماری در مورد رواج الگوهای نامأنوس در طراحی نماهای شهری نیز به مرور میگوید: ظهور نمادهای غیربومی در معماری نمای شهری رشت، بازتابی از تمایل جامعه یا صاحبان املاک برای نمایش قدرت، اعتبار و موقعیت اجتماعی بالا است.
وی این تمایل را ناشی از ارزشهای فرهنگی جامعه دانسته که در آن قدرت و شکوه بهعنوان ویژگیهای مثبت تلقی میشود و مطرح میکند: طبقات بالای جامعه از این طریق میخواهند جایگاه و موفقیت خود را به نمایش بگذارند. این موضوع گاهی ناشی از کمبود آگاهی در مورد اصول طراحی بومی و نبود نگاه تکتونیک به فرهنگ بومی است.
عضو هیئتعلمی و مدیرگروه معماری و هنر جهاد دانشگاهی گیلان ادامه میدهد: وقتی در نماهای شهری چه در مرکز استان چه سایر شهرها با همچین پدیدههای غیرمتجانس و الگوهای زرد روبرو میشویم که خارج از فرهنگ و زیستبوم ما است، چیزی که مخاطب تحلیلگر را به فکر وامیدارد نیاز روانشناختی جامعه بوده و طبقهای که در جامعه ما در حال تغییر و تبدیل است و این موضوع آسیبشناسی جامعه را میطلبد.
نقش معماران و طراحان در فراهم سازی الگوهای متناسب بومی
سیندخت رضایی تاکید دارد: باید با فراهمسازی الگوهای طراحی شهری متنوع و متناسب بافرهنگ بومی، خوراک معماری غنی در سلیقه و سبد بصری مطالبهگران و با فراهمسازی حضور معماران مطرح و دعوت از سرمایهگذاران و همکاری با معماران استان مدلهای معماری موفق را در الگوهای شهری فراهم سازند.
وی برگزاری جشنوارههای رقابتی و مسابقهای شدن در طراحی و معماری ساختمانهای اداری و حتی بازسازی نماهای اداری و ورود تکنولوژیهای مدرن در ساخت و بهرهگیری از سازههای نوین در تولید را دلیل این موضوع عنوان و بیان میکند: پیگیری مستمر این روندها در اشتهای روانشناسی و زیباییشناختی جامعه اثرگذار است.
مالک ساختمان در تلاش است تا قدرت، منزلت و جایگاه خود را از طریق بازنمایی ظاهری در سلسلهمراتب اجتماعی به نحوی تثبیت کند
نقش و جایگاه شهرداری و نظام مهندسی در رها شدگی سیما و منظر شهری رشت
سیندخت رضایی در مورد نقش شهرداری و سازمان نظاممهندسی در این جریان خاطرنشان میکند: شهرداری میتواند با چندمرحلهای کردن صدور پروانه ساختمان، ناظران نظاممهندسی را به پروژههای ساختوساز ورود دهد.
ناظران با گزارش تخلفات خواستار نقشه اجرایی شده که در این مرحله بایستی پروانه جدید اخذ شود و یا اینکه در مرحله پایان کار و سفتکاری تقاضای نقشههای فاز دوم نما را بدهند. بدینطریق بهصورت قانونی سازمان نظاممهندسی میتواند در فرایند کنترل با ایجاد ضوابطی که شهرداری و سازمان سیما و منظر در نظر گرفتهاند، ورود کند.
در واقع نقش ورود سازمان نظاممهندسی به موضوع با راهکاری که شهرداری ارائه کرده، تبیین میشود. ترکیب نهادهای متولی و ایجاد جلسات منظم و ملزم به رسیدگی این مسئله باید در رأس امور سازمانهای شهرداری و نظاممهندسی قرار بگیرد، در غیر این صورت همچنان رهاشدگی در سیما و منظر شهری رشت را خواهیم داشت.
ظهور نمادهای غیربومی در معماری نمای شهری رشت، بازتابی از تمایل جامعه یا صاحبان املاک برای نمایش قدرت، اعتبار و موقعیت اجتماعی بالا است
چه بر سر شهر رشت و نحوه ساختوساز آن آمده است؟!
ظهور و رواج نمادهای غیربومی در معماری و طراحی نمای شهری رشت یک پدیده پیچیده محسوب میشود. لازم نیست حتماً معمار یا دانشآموخته شهرسازی باشیم تا حجم وسیعِ این مقیاس بزرگ را که به عدم همخوانی میان بناها و بافت شهری منجر شده را تشخیص دهیم. چه بر سر شهر رشت و نحوه ساختوساز آن آمده است؟!
کمتر ساختمان نوسازی را میتوان در این شهر یافت که در یک محله قدیمی احداث شده باشد و کوچکترین ارتباطی با بافت آن منطقه داشته باشد! بهراستی چرا سازندگان و معماران بدون ذرهای تمرکز بر اقلیم و فرهنگ این منطقه، بر خلق زیباییهایی عجیب و بی سرته و مُدرن نانوشته که فقط خود از آن سر در میآورند، تأکید دارند؟
امروزه رومانس، گوتیک و باروک، برج رکیب خانه و گنبد بالای سقف، استفاده از نمای کلاسیک، رومی و قرونوسطی و همچنین داشتن پنتهاوس، روفگاردن و باربیکیو و سایر الحاقات در ساخت وسازهای شهری و روستایی در بورس قرار دارد.
عکاس: افشین میرزایی