این یک گفتار فمنیستی نیست!

به مناسبت روز جهانی زنان مهندس و تقویت عدالت حرفه‌ای؛

0 ۳۷

روز جهانی زنان مهندس که از سال ۲۰۱۴ میلادی با ابتکار انجمن مهندسان زن بریتانیا برگزار می‌شود، بیش از یک گرامیداشت نمادین است؛ این روز به فرصتی تبدیل شده برای بازاندیشی عمیق نسبت به چالش‌های ساختاری و فرهنگی پیش روی بانوان مهندس.

 

واقعیت این است که تحقق «تعادل و تعامل حرفه‌ای» بدون درک نقش‌های به هم پیوسته‌ی مردان و زنان میسر نیست. ارتقای جایگاه حرفه‌ای بانوان، صرفا مطالبه زنان نیست؛ بلکه نیازی حیاتی برای توسعه پایدار، ارتقای سطح نوآوری و عدالت در کل جامعه مهندسی به شمار می‌رود.

 

از این رو، رویکرد جمعی و مبتنی بر همکاری راهبردی، اصل جدایی‌ناپذیر تحقق این هدف است.تجربه‌های بین‌المللی نشان داده که برنامه‌های اثربخش منتورینگ و شبکه‌‌سازی حرفه‌ای، بستر تعامل متقابل و یادگیری دوسویه را برای هر دو گروه فراهم ساخته‌اند.

 

به عنوان نمونه، «برنامه همکاری زنان در مهندسی» شرکت نوو نوردیسک در دانمارک از طریق سیستم منتورینگ معکوس و برگزاری رویدادهای مشارکتی، هم به توانمندسازی بانوان برای پذیرش مسؤولیت‌های مدیریتی کمک کرده و هم موجب شده مجموعه مدیریتی مردانه با توانمندی و سبک رهبری زنان؛ چالش‌ها و مهارت‌های رهبری در عمل بیشتر آشنا شوند.

 

این رویکرد نه‌تنها مسیر رشد کاری زنان را هموار کرده، بلکه نگرش بدنه مدیریتی شرکت را نسبت به توانمندی حرفه‌ای بانوان متحول کرده است. این تعامل سازنده، افق‌های تازه‌ای برای هم‌افزایی حرفه‌ای گشوده است.

 

در سال‌های اخیر، دیگر کمتر شاهد مواجهه با باور کهنه «مهندسی یک حرفه مردانه است» هستیم. اما امروز موضوع اصلی، میزان مشارکت پایدار و کیفی زنان توانمند در عرصه مدیریت است؛ نه صرفا در سطوح میانی، بلکه در زنجیره‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری.

 

پژوهش‌های اجتماعی و تجربه‌های میدانی حاکی است که ساختارهای جاری کار، از جمله الگوهای نانوشته انتظارات شغلی _نبودِ هویت جمعیِ مشوق، نقش بسزایی در تعلقِ حرفه‌ای و اشتیاق فعالیت مدیریتی در میان بانوان دارند.

 

بخشی از زنان متخصص به دلایلی از جمله بار مسؤولیت همزمان خانه و کار، نبود شبکه حمایتی مؤثر، و ترس از قرار گرفتن در معرض قضاوت‌ها و انتظارات دوگانه نسبت به پذیرش نقش‌های مدیریتی دچار تردید یا انصراف می‌شوند.

 

به نوعی «فاصله روانی-اجتماعی» ناشی از میراث تاریخی تقسیم نقش‌ها و نبود بازنمایی کافی از زنان موفق در رأس هرم‌های مدیریتی است که بر ترجیحات فردی و جمعی جامعه زنان؛ اثرگذار می‌شود.

 

در همین زمینه، عدد پایین حضور زنان در فرآیندهای انتخاب و انتصاب مدیریتی در جامعه حرفه‌ای مهندسی (در مقایسه با سرمایه انسانی موجود و با استعداد و توانمند)، ریشه در همین ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و تصویر ذهنی جمعی از الگو‌های رهبری دارد.

 

این موضوع، بیش از آنکه کمبود انگیزه یا اعتماد به نفس فردی باشد، از ضعف بستر اجتماعی، فرهنگی و معرفی نکردن نمونه‌های الهام‌ بخش و معتبر ‌نشات می‌گیرد، البته در کنار این نکات، نباید چشم ‌پوشید که مسؤولیت درونی جامعه ز‌نان در این مسیر بواسطه شبکه‌سازی‌های حرفه‌ای مؤثر است.

 

به عنوان نمونه، در برخی شرکت‌های پیشرو هم‌چون زیمنس، تجربه موفق آن‌ها نه صرفا در هدف‌گذاریِ عددی برای مدیران زن، بلکه در بازتعریف انتظارات سازمانی و الگوسازی مشهود، نمود پیدا کرده است.

 

شامل معرفی پروژه‌های مشترک مدیریت شده توسط زنان و مردان، ایجاد محیط‌های یادگیری کارگاهی برای همه کارکنان و پررنگ ساختن مشارکت بانوان در تصمیم‌سازی‌های کلان.در این فرآیند، نقش جامعه اکثریت مردانه مهندسی بسیار تعیین‌کننده است.

 

نخست، مردان می‌توانند با حضور فعال در رویدادها و کمیته‌های انتخاب و انتصاب، زمینه حمایت واقعی و فضای امن برای بانوان مستعد فراهم کنند.

 

فراتر از گفتمان جنسیت؛ تعالی مهندسی معاصر با تعادل، تعامل و پیشرانی کیفیت
این همان مسیولیت اجتماعی انسان گونه جامعه حرفه‌ای مردان ِ همکار هست برای ارتقا کیفی.

پژوهش‌های اجتماعی نشان می‌‌دهد که تغییرات مثبت زمانی شتاب می‌گیرد که مردانِ تأثیرگذار نه فقط با پذیرش ضمنی، بلکه با مشارکت فعال، حمایت همکارانه، عمومی‌سازی تجربیات مثبت و الگوسازی رسانه‌ای از زنان موفق و دعوت مستقیم برای مشارکت زنان متخصص به حضور در رقابت‌های مدیریتی (به‌جای انتظار برای داوطلب شدن)فضا را برای حضور مدیریتی بانوان تسهیل کنند.

 

برای مثال:

– تشکیل تیم‌های کاری مختلط که مدیر پروژه یا کارگروه الزاما توسط ترکیبی از مهندسین زن و مرد هدایت شود.
– برگزاری نشست‌های تجربه‌نگاری یا «داستان‌های موفقیت» که مردان ارشد در آن‌ها از پروژه‌های مشترک با زنان گزارش ارائه داده و بر دستاوردهای ناشی از این همکاری تأکید کنند.
– قرار گرفتن زنان مستعد در مسیر چرخش شغلی به‌صورت هدفمند تا علاوه بر مهارت‌افزایی، شبکه اعتماد و ارتباط حرفه‌ای آنان گسترش یابد. همه این‌ها می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.

 

در نهایت، رمز تحقق جامعه مهندسی عادلانه‌تر و پیشرو، پذیرش و تمرین همگرایی حرفه‌ای فراتر از تقسیم‌بندی‌های جنسیتی است. روز جهانی زنان مهندس می‌تواند حلقه واسطی باشد برای توسعه راهکارهای جمعی، به اشتراک‌گذاری تجارب و ساختن آینده‌ای با تکیه بر همکاری خردمندانه و عدالت حرفه‌ای چرا که پیشرفت این حوزه جز با نقش‌آفرینی یکپارچه همه اعضا ممکن نیست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.