ببار ای باران ببار…!

پیرامون ابر دزدی، هارپ و...

0 204

سمانه نگاه دکتری هواشناسی- نیما فریدمجتهدی دکتری آب‌وهواشناسی/

ابردزدی، هارپ، متان، گرما، فعالیت‌های اتمی روسیه، آلودگی هوا، همه و همه مجموعه کلید واژگانی است که این روزها در پی احساس ناآشنا بودن چهرۀ آب‌وهوایی مناطق مختلف کشور و هراسی که از آن در دل جامعه ایجاد کرده و نقل مجلس هر محفلی است. کیست که نداند، این فصل سردی که سرد نیست حس خوبی را برای کسی به همراه نمی‌آورد. مشکل اینجا فقط گیلان نیست بسیاری از مناطق کشور، محدود سهمیه بارشی خود را در پاییز و زمستان دریافت می‌کنند. یعنی یک‌بار در سال فرصت دارند تا تمامی نیاز آبی‌ خود را چه به شکل باران و یا برف دریافت کنند و عجیب آسمان دریغ می‌کند.

در استان گیلان بعد از سال ۱۳۸۳ که یکی از سنگین‌ترین بارش‌های برف خود را پس از ۲ دهه وقفه تجربه کرد، بسیاری برای واکاوی رخداد آن دلایلی را ارائه کردند که مثلا یکی از آن‌ها این بود که بارش سنگین برف ناشی‌ از فعالیت‌های اتمی روسیه است.

کاوش در چندوچونِ هر پدیده ای نیاز به برخی از ملزومات دارد. اول ابزارهای سنجش و همچنین الزامات پژوهشی.  صرف استناد به یک تصویر ماهواره‌ای از نوع پوشش ابر بر فضای جغرافیایی منطقه آذربایحان غربی ملاکی بر عملکرد یک سامانه نیست.

پس از خشک‌سالی شدید سال ۱۳۷۷-۷۸،  گاها که بارش شدیدی رخ میداد این گزاره خیلی دهان به دهان می‌گشت که این باران در اثر بارورسازی ابرها ایجاد شده است.

گفتمان‌هایی که امروزه هم فضای مجازی و غیرمجازی را در نوردیده و به قول معروف وایرال شده  البته بی‌مقدمه و سابقه نیست، مثلا در استان گیلان بعد از سال ۱۳۸۳ که یکی از سنگین‌ترین بارش‌های برف خود را پس از ۲ دهه وقفه تجربه کرد، بسیاری برای واکاوی رخداد آن دلایلی را ارائه کردند که مثلا یکی از آن‌ها این بود که بارش سنگین برف ناشی‌ از فعالیت‌های اتمی روسیه است. خوب ظاهرا هم آن موقع حرف دلچسبی بود حداقل در آن فضا! یا در مواردی به ویژه پس از خشک‌سالی شدید سال ۱۳۷۷-۷۸،  گاها که بارش شدیدی رخ میداد این گزاره خیلی دهان به دهان می‌گشت که این باران در اثر بارورسازی ابرها ایجاد شده است. در مجموع هرجا که انسان خود را در مخمصه‌ای طبیعی می‌بیند که با آنچه آموخته هماهنگی ندارد این‌گونه می‌شود. بازار اینگونه باورها و شایعات بعد از هر اتفاق شاخصی در کف جامعه داغ است و برای واگویه کردن آن نیاز نیست که حتما فرد کم سواد یا به اصطلاح عامی باشید، چون در سطوح مختلف فرهنگی اجتماعی با حرارت این بحث‌ها مطرح می‌شود. اتفاقی که این روزها که در فضای مجازی فراگیر شده از یک گل به خودی یک آب‌وهواشناس در آذربایجان شروع شد. انتشار کلیپی یا عکسی از ورود یک سامانه با ابرناکی و نبود پوشش ابر بر روی دریاچه ارومیه. هم زمان انتشار تصاویری از ارتفاعات ترکیه و مقایسه آن با ایران، جلوه‌ای عمیق تر و تندتر به بحث‌های پیرامون آن کرد. جالب اینکه حداقل دو جلسه علمی هم طی دو روز اخیر پیرامون این مسائل تشکیل و سازمان هواشناسی هم با ارائه ادله، نامعتبر بودن این مسائل را مطرح کرد.

کاوش در چندوچونِ هر پدیده ای نیاز به برخی از ملزومات دارد. اول ابزارهای سنجش و همچنین الزامات پژوهشی.  صرف استناد به یک تصویر ماهواره‌ای از نوع پوشش ابر بر فضای جغرافیایی منطقه آذربایحان غربی ملاکی بر عملکرد یک سامانه نیست. با این حال، مروری خلاصه بر مباحث پیش آمده را میتوان مورد واکاوی قرار داد:

-بارش برف در عربستان امر غریبی نیست. همان‌طور که بارش برف در مناطق بیابانی ایران طبیعتاً هم در مناطق بیابانی کم ارتفاع و هم مناطق بیابانی با توپوگرافی کوهستانی و مرتفع امکان بارش برف وجود دارد. اما اگر در چند سال اخیر در چند نوبت برف در مناطق مرتفع عربستان باریده است را می‌توان در مثال بعدی واکاوی کرد.

وقتی از تغییر آب‌وهوا صحبت می‌کنیم نباید تنها به روندهای دمایی و یا بارشی و به‌طورکلی عناصر و پدیده‌های آب‌وهوایی توجه کرد. گرمایش جهانی و تغییر آب‌وهوا منجر به تغییر الگوهای آب‌وهوایی جهانی یعنی عوامل سازنده شرایط آب‌وهوایی مناطق مختلف می‌شود. همین مسئله شرایط دمایی و بارشی را نسبت به نرمال‌های بلندمدت تغییر می‌دهد. متاسفانه در رابطه با تغییر الگوهای جوی و آب‌وهوایی موثر بر ایران مثلاً تغییر رفتار پُرفشار سیبری و… مطالعات جامعی وجود ندارد. اما نگاهی گذرا به شرایط سیستم‌های جوی نشان می‌دهد که گرمایش جهانی و تغییر آب‌وهوا با تاثیری که در مناطق قطبی و جنب‌قطبی گذاشته است تاثیر قابلِ توجه‌ای می‌تواند بر آب‌وهوای ایران  یا به بیان بهتر در نیمه شمالی کشور بگذارد. بخش قابلِ توجه‌ای از بارش در منطقه شمال‌غربی و شمال ایران و حتی شمال‌شرقی متاثر از پُرفشارهای مهاجر یا زبانه‌های پُرفشاری است که رطوبت را از منابعی چون دریای سیاه و دریای کاسپین به منطقه می‌آوردند. کاهش مشخص فعالیت این سامانه‌ها به ویژه در یک دهه اخیر موجب غلبه چهره خشکی بر نیمه شمالی کشور شده است. با‌این‌حال، سامانه‌هایی که از مراکز حاره‌ای و جنوبی چون دریای سرخ منشاء می‌گیرند ظاهراً فعالیت‌شان ادامه و افزایش داشته است. نمونه اثراتی محیطی آن را می‌توان در مقایسه البرز و زاگرس بررسی کرد. بارش برف و پوشش آن در این دو رشته کوه در چند سال اخیر متفاوت بوده و ما شاهد بارش‌های حداقل سنگینی در حوزه زاگرس و سیل‌های فراگیر آن چون سیل ۹۸ بوده ایم.

با‌این‌حال ادبیات علمی حوزه هوا و آب‌وهواشناسی ایران فقیرتر از آن است که بتوان تحلیل جامع و درستی در این زمینه ارائه کرد و شاید یکی از دلایل غافل‌گیری و اشاعه شایعات همین فقر منابع علمی، سکوت و انفعال در این مورد بوده است. به بخش عربستان برمی گردیم. بنابراین با فرض بر ادامه فعالیت و شاید افزایش فعالیت سامانه های جنوب سوی (حاره ای) مانند کم فشارهایی که در دریای سرخ تقویت می شوند بنابراین افزایشی فرضی برف در ارتفاعات عربستان مشخص می‌شود.

اگر کشوری مانند ایالات‌متحده آمریکا قادر به کنترل شرایط آب‌وهوای جهانی بود بی شک مشکلات متعدد آن کشور در زمینه شرایط آب‌وهوایی مانند خشک‌سالی را حل می‌کرد و دچار چالش نمی‌شد

هارپ: هارپ یک پروژه پژوهشی است که در سال ۱۹۹۳ توسط نیروی هوایی آمریکا برای بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر (دورترین و ناشناخته‌ترین بخش جو زمین) با استفاده از امواج رادیویی فرکانس بالا در منطقه قطبی آلاسکا تاسیس شد.  شایعاتی (تئوری‌های توطئه گوناگونی) که در مورد هارپ مطرح است عبارتند از؛ انتشار پرتوهای مرگ تا کنترل ذهن و ایجاد وقوع زمین لرزه‌های متعدد در مناطق مختلف جهان، تا کنترل آب و هوا. ده‌ها ادعای مختلف در مورد پروژه هارپ عنوان شده است، در واقع ادعا می شود در این پروژه با دستکاری ترکیبات جو در لایه یونسفر جو، با استفاده از ارسال امواج فرکانس بالا توسط آنتن های زمینی، دانشمندان قادر هستند در خصوص شرایط آب و هوایی،  اغتشاشات جوی مختلف در مناطق متفاوتی از کره زمین ایجاد کرده و به نوعی شرایط جوی را به دلخواه تعیین و کنترل کنند. ادعایی که هنوز بطور موثق و علمی و مستند ثابت نشده است.

یک تصویر ماهواره‌ای نمی‌توان تحلیل کرد. تصویری که از فضایی بی‌ابر بالای دریاچه اورمیه نشان داده شده تنها با یک پیش فرض و با پایش و رصد تصاویر بلندمدت آن می‌توان تا حدودی پاسخ گفت. مطابق تصاویر ماهواره‌ای سال‌های گذشته (از سال ۲۰۰۰ تاکنون) نیز این منطقه چنین شرایطی را تجربه کرده است. با توجه به اینکه دریاچه اورمیه در یک منطقه فروافتاده توپوگرافی میان مناطق کوهستانی است نبود ابر و برف در اطراف آن امر غریبی نیست

بعد از تعریف مقدمه‌ای پیرامون هارپ با ۲ نکته سیاسی، عدم موفقیت و غیرعملیاتی بودن آن حداقل در زمان حال را می‌توان مورد اشاره قرار داد. اگر کشوری مانند ایالات‌متحده آمریکا قادر به کنترل شرایط آب‌وهوای جهانی بود بی شک مشکلات متعدد آن کشور در زمینه شرایط آب‌وهوایی مانند خشک‌سالی را حل می‌کرد و دچار چالش نمی‌شد. اهمیت راهبردی به دست آوردن چنین فن‌آوری در دنیا بسیار بیشتر از دست‌یابی به فن‌آوری بمب هسته‌ای است. بنابراین اگر آمریکا این فنآوری را  به شکل عملیاتی بدست می‌آورد بدون شک کشورهایی رقیب و حتی غیر رقیبی چون اروپا در این زمینه سکوت نکرده و بعد از افشاگری به مقابله به مثل می‌پرداختند.

کشور ترکیه منطقه‌ای محصور در آب است و این همجواری نقش مهمی در تغییر و تفاوت شرایط محیطی دارد مانند منطقه شمال ایران که ارتفاعات رشته‌کوه البرز در جوار دریای کاسپین در دوی سوی خود و در مناطق هم مرز، دو الگوی متفاوت قابل شناخت است.

– تحلیل و تفسیر الگوی مکانی پدیده‌های چون ابر یا برف با توجه به تاثیرپذیری دوگانه آن هم  از شرایط جوی و هم از شرایط جغرافیایی و توپوگرافیکی پیچیده است. بنابراین چنین الگویی را تنها با مشاهده یک تصویر ماهواره‌ای نمی‌توان تحلیل کرد. تصویری که از فضایی بی‌ابر بالای دریاچه اورمیه نشان داده شده تنها با یک پیش فرض و با پایش و رصد تصاویر بلندمدت آن می‌توان تا حدودی پاسخ گفت. مطابق تصاویر ماهواره‌ای سال‌های گذشته (از سال ۲۰۰۰ تاکنون) نیز این منطقه چنین شرایطی را تجربه کرده است. با توجه به اینکه دریاچه اورمیه در یک منطقه فروافتاده توپوگرافی میان مناطق کوهستانی است نبود ابر و برف در اطراف آن امر غریبی نیست کما اینکه اگر خوانندگان به تصاویر مناطق دیگری از کشور که دارای شرایط جغرافیایی مشابه هستند نگاه بیاندازند مثلا تصویر ماهواره‌ای منطقه دیلمان در استان گیلان، در مواقع زیادی از سال علی‌رغم پوشش ابری و برف در مناطق مرتفع اطراف این منطقه فاقد ابر است. نکته دیگر مقایسه بارش برف در مرز ایران و ترکیه است که نیاز به مستندات بیشتری است ولی با این حال با توجه به مباحث مطرح شده در زمینه تاثیر شرایط جوی و محیطی و نحوه ورود سامانه‌های جوی به منطقه و نقش شرایط توپوگرافی  در توزیع آن ذکر یک نکته در زمینه جغرافیایی ترکیه غیر قابلِ انکار است اولا که کشور ترکیه منطقه‌ای محصور در آب است و این همجواری نقش مهمی در تغییر و تفاوت شرایط محیطی دارد مانند منطقه شمال ایران که ارتفاعات رشته‌کوه البرز در جوار دریای کاسپین در دوی سوی خود و در مناطق هم مرز، دو الگوی متفاوت قابل شناخت است.

مطالعه رفتار بارش در طی ۶۳ اخیر نشان می‌دهد که آبان امسال دومین ماهِ خشک در آبان‌ ماه‌های ۳۰ سال اخیر و سومین ماه خشک در طی دوره ۶۳ ساله بوده است

اما آیا اتفاق جدیدی در آب‌وهوای ایران افتاده است؟ نه. سال‌های سال است که سایه خشک‌سالی و افزایش دما بر این فلات گسترده شده است. نوسانات بارش، کم بارشی، عدم بارش برف حداقل دو دهه است به اشکال مختلف در مناطق مختلف کشور مشاهده می‌شود صرف بارش‌های تابستان ۱۴۰۱ یا مثلاً اتفاقاتی که در زمستان ۱۳۹۸ در زاگرس به شکل سیل‌های فراگیر افتاد نباید پیامی اشتباه را ارسال کند. به همین گیلان برگردیم. آبان به‌طورکلی نماد شروع فصل سرد سال در گیلان است. بنابراین اتفاقات دمایی و بارشی رخ داده در آن می‌توان مبین رویدادهای ادامه‌دار سل آبی باشد. آبان امسال رکوردی جدید شکسته شد، رکورد قریب ۷۰ ساله دمای آبان ماه گیلان، آن هم با اختلافی ۵/۴ درجه سلسیوسی. این رکورد با اختلاف فاحشی که از خود به جای گذاشت تفاوت مشخص با رکوردها و گرمایش‌های مستمری بود که حداقل در یک دهه اخیر به جای گذاشته بود. در ده سال اخیر، ما ۵ آبان گرم را تجربه کرده‌ایم.

نکته حائز اهمیت، رکورد بالاترین دمای کمینه در طی دوره ۶۳ ساله بوده است. آبان ۱۴۰۲ با ثبت رکورد دمای کمینه  ۲/۱۰ درجه سلسیوس، بالاترین رقم دمای کمینه در دوره آماری را ثبت کرده است. این اتفاق در دیگر پارامترهای دمایی هم افتاده است، ثبت بالاترین میانگین دمای بیشینه با رقم ۲/۲۴ درجه سلسیوس و ثبت بالاترین دمای میانگین دمای کمینه با رقم ۸/۱۳ درجه سلسیوس. مطالعه رفتار بارش در طی ۶۳ اخیر نشان می‌دهد که آبان امسال دومین ماهِ خشک در آبان‌ ماه‌های ۳۰ سال اخیر و سومین ماه خشک در طی دوره ۶۳ ساله بوده است. علاوه‌براین، لازم به ذکر است که دو مورد از قابل‌توجه‌ترین کاهش بارش‌های آبان در استان گیلان یعنی رتبه اول و سوم دوره آماری تنها در ده سال اخیر اتفاق افتاده است. طی یک دهه اخیر در ماه آبان، حداقل ۶ بار شاهد ناهنهجاری منفی یا همان کاهش بارش در استان گیلان بوده‌ایم این رقم قابل توجه است. یعنی در طی ده سال اخیر، در پُربارش‌ترین ماه سال، تنها ۴ بار بارش بالاتر از نرمال بوده است. بنابراین نگاهی به گزارش‌ها و هشدارها و پیش‌بینی‌های بلندمدت و اسناد بالادستی همگی سالهاست که هشدار سلطۀ ابرچالش تغییر آب‌وهوا گفته شده‌ است. چرا ابرچالش، به این دلیل که آب‌وهوا یکی از تاثیرگذارترین عوامل سازنده سامانه طبیعی زمین هستند. بنابراین اثرگذاری آن در شرایط دیگه سامانه‌های زمین زیاد است.

نه سیاهِ سیاه نه سفیدِ سفید، تغییرات آب‌وهوایی تا بوده شرایط زمین را متاثر کرده‌است و این اولین بار نیست که در تاریخ زمین رخ داده است اما آنجا این اتفاق ترسناک است که برخی از رخدادهای موجود در زمین برای اولین‌بار در طول حیات ما در حال وقوع است این مسئله است که این شک را به وجود می‌آورد و سوالی پیش می‌آید که رفتار سامانه جو زمین چقدر و به چه مقدار تغییر خواهد کرد؟ به‌عنوان‌ِمثال، در طی ۸۰۰ هزار سال اخیر، روند میزان تمرکز گازکربنیک نشان از این دارد که فقط یک بار میزان تمرکز به ppm 300 رسیده بود با اینکه رکورد فعلی این تمرکز در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳ به بیش از ppm 33/422 رسیده است. رکوردی شکسته شده به درازای ۸۰۰ هزار سال. رکوردهای دیگری که شکسته شده از جمله رکورد دمایی کره زمین. دماهای ثبت شده در سال ۲۰۲۳، رکوردهای دمایی کره زمین را از سال ۱۸۸۰ میلادی تاکنون زده است و روند گرمایشی آن ادامه داشته است. نه اینکه چنین دماهای در طول تاریخ زمین سابقه نداشته اما، تنها فرق مهم این داستان، نبود بشر است. این حضور و اهمیت ما است که در این تغییر و تحولات دستمایه نگرانی است. مایی که نه تنها عامل نگرانی هستیم یعنی به وجود آورنده شرایط فعلی بلکه خودِ دلیلِ نگرانی! و این بزرگ‌ترین تناقض موجود است. ما خود را می‌کُشیم و نگران کُشته‌شدن خود هستیم. و این است تاریخ پُرتناقض زندگی انسان در زمین…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.