اینکه میزان آسیبپذیری شهر در بارندگیهای اخیر بیشتر شده است و در سالهای اخیر با اختلال بیشتری مواجه میشویم را نمیتوان به چند عامل محدود بسنده کرد و در مورد آن بصورت منفک و مجزا با قطعیت سخن گفت.
در تازهترین مطالعات مراکز علمی در سراسر جهان پدیده گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی یکی از جدیترین ریسکهایی است که نه تنها انسان بلکه حیات گونههای گیاهی و جانوری را نیز با خطر مواجه ساخته است که یکی از پیامدهای آن بر هم ریختن نظم معمول میانگین دما و بارش است.
بعبارتی دیگر ممکن است در یک بازه محدود مقدار بیشتری از بارندگی رخ داده و در سایر ایام تقویم با کمبود بارندگی مواجه باشیم.
صرفنظر از این گونه عوامل مهم و در عین حال عمده و کلی که سیاستهای محیطزیستی در مقیاس ملی و بینالمللی را با رویکرد توسعه پایدار طلب میکند، سیستمهای شهری و نظارت بر چگونگی توسعه شهرها میتواند وضعیت تابآوری و زیست شهری را ارتقاء دهد.
مدیریت شهری بعنوان اصلی ترین مرجع صدور مجوزهای ساخت و ساز و بهرهبرداری از اراضی شهری، عمدتا درگیر مسائل کوتاه مدت با دستاوردهای اغلب مادی و فیزیکی و نقد هستند.
در این شرایط گاه به کوتاه بودن طول عمر مدیریت توجیه میشود، پایبندی به برنامه راهبردی بلند مدت با ملاحظات محیط زیستی یک اصل فراموش شده و یک فانتزی دور از واقعیت انگاشته میشود.
در حالی که شهرهایی که در درون خود از پهنههای فضای سبز گسترده و پراکندگی و توزیع مناسب و همچنین رودخانه و مسیل برخوردار هستند همانند یک شهر اسفنجی میتوانند جریان آبهای سطحی ناشی از بارندگی را جذب و هدایت کنند.
افزایش بارگذاری توده ساختمانی و کاهش سطح زمینهای خالی و یا فضای سبز، عدم وجود تاسیسیات زیرزمینی و زهکشی و شبکه فاضلاب، عدم لایروبی انهار و رودخانهها، تجاوز به حریم و بستر پهنههای آبی، مسدود شدن مجاری هدایت آبهای سطحی (که بصورت طبیعی یا مصنوع تعبیه شده است) و … از جمله عوامل موثری است که مجموع آنها در ماموریت (مستقیم یا با واسطه) مدیریت شهری و شهرداری قرار دارند.
بعبارتی دیگر قصور یا سهم تقصیر مدیریت شهری در هر یک از موارد ساخت و سازها و تجهیزات شهری بصورت موردی و جزء جزء ، این کل غیرقابل اتکا را در زمان وقوع بحران را پدید میآورد که هر خطر یا رخداد طبیعی را میتواند به یک بحران و مخاطره اساسی مبدل سازد.
در مواجهه با این پدیده و برای جلوگیری از خسارتهای جانی و مالی ناشی از آبگرفتگی، راه حلهای نسبتا روشن و واضحی وجود دارد که به همان اندازه که آسان و بدیهی بنظر ميرسد، پایبندی به آن در سیستم مدیریتی و نظارتی شهر، دشوار و محال انگاشته میشود.
از مهمترین علل این غفلت و کاهش سطح اولویت نیز میتوان به تضاد منافع کوتاه مدت و مالی شهرداری و با اشخاص حقیقی، مصلحت اندیشی به بهانه اقتضای زمان، حقوق مالکیتی اراضی، توان و اولویت مالی و هزینههای عمرانی و … اشاره کرد که یک کل غیرقابل مدیریت را پدید میآورد که موضعگیری و اخذ تصمیم هر بخش آن، تاثیر چندانی در وضعیت عمومی ندارد.
در این وضعیت است که پرونده حل این مسأله نیز بصورت مسکن و فوریتی پیشبینی نشده با تعطیلی ایام حین بحران بسته شده و تا زمان وقوع مجدد آن به فراموشی سپرده میشود.
از اصلی ترین بخشهای جلوگیری از سطح اثر مخرب یک بحران ( در اینجا سیل و آبگرفتگی)، مرحله قبل از بحران است. البته شایان ذکر است؛ وضعیت پدید آمده در طی روزهای اخیر، با اثرات یک بحران شهری و مقیاس گسترده آن فاصله معنا داری دارد ولیکن میتوان از آن بعنوان یک فرصت و آزمون برای آمادگی بیشتر در حوادث جدیتر و گستردهتر استفاده کرد.
از مهمترین اقداماتی که میتوان برای آمادگی مرحله وقوع آبگرفتی و سیل در مناطق شهری نام برد؛ در برنامهریزی و تمهیداتی نظیر لایروبی انهار و رودخانهها، بازرسی و نظارت شبکه فاضلاب شهری، کانال و آبروهای محلی است که با توجه به زمانبندی رهاسازی آبهای رودخانههای اصلی از سدها و آببندها ( با توجه به تقویم استفاده برای مصارف آبیاری و کشاورزی) در زمان مناسب خود قابل انجام است.
همچنین پهنههای درختکاری شده و وجود اراضی به اصطلاح قهوهای (بدون ساخت و ساز) با توجه به جنس خاک نفوذپذیر این نوع شهرها میتواند باعث جذب آب شده و عملکردی همانند یک اسفنج داشته باشد.
کاهش میزان سطح و مساحت این بخشهای جاذب نزولات آسمانی بوسیله سازهها، سطوح بتنی و آسفالت، آبهای سطحی را با حجم و فضار بیشتری در سطح معابر و مناطق مسکونی، سرگردان میسازد که با افزایش آن با توجه به سیال بودن آب و پیدا کردن هر مسیری برای حرکت، ممکن است زندگی شهری و بهداشت عمومی را با خطر مواجه سازد.
سیستم زهکشی مناسب و کارآمد استفاده از از مجاری و لوله هایی با قطر مناسب،مدیریت و نظارت مستمر مسیرهای منتهی به رودخانه ها مسیلها، مدیریت پسماند و ترویج و گسترش فضاهای سبز و همچنین استفاده از مصالح نفوذپذیر و طراحی حفره و شبکه هدایت آبهای سطحی و … از دیگر اقداماتی است که می توان از یک مدیریت با همکاری بین سازمانی و مشارکت شهروندی انتظار داشت که لازمه آن اهتمام به اصول راهبردی بلند مدت و عدم سادهانگاری خرده پروژهها و ساخت و سازها خواهد بود.
«کارشناس شهری»
نظرات بسته شده است.