گزارشی از پرونده ناگشوده برف اسفند؛

 برفی که نبارید

0 ۶۳

 

 

داستان این روزهای برف گیلان زودگذر خواهد بود و قطع به یقین در میانه تمامی اخبار سیاسی و اقتصادی گم خواهد شد. واقعیت این است که این یادداشت هم به دنبال مقصریابی نیست هرچند پرداختن به هر مسئله اینچنینی وظیفه نهادهای نظارتی و اهل رسانه است. آنچه که گیلان را کانون این اتفاقات درآمیخته کرده است را شاید بتوان چند چیز دانست که تنها اینجا به مرور آن می‌پردازیم:

 

استان گیلان یکی از پر مخاطره ترین استانهای ایران است که ناشی از عوامل جغرافیایی مختلفی است که کم و بیش بر همه آشکار است. دریای خزر و کوهستانهایی که در کنار آن قرار دارند طبیعتا سرشت مشخصی به این خطه جغرافیایی داده است.

کمتر بلایای جوی است که در استان رخ ندهد یا رخ نداده باشد. از جمله این بلاهای طبیعی، برف های سنگین است که اتفاقا این پدیده هم برای همه آشنا است و البته از معدود مخاطراتی است که ابعاد سیاسی اش بر ابعاد دیگر کمی می‌چربد.

 

بنابراین برف‌ها، از بلایای جوی شاخص استان هستند. شواهد و قراین البته این بار اینگونه بود که استان در آمادگی کاملی برای مقابله با آن قرار داشت. حداقل هر شهروندی در سطح خیابان و جاده ها شاهد بسیج کامل نیروهای امدادی بود که امری دلپذیر و خوشحال کننده است. چون هنوز کابوس برف سنگین سال ۱۳۸۳، زدوده نشده است هم برای مردم و هم برای مسئولین! اتفاقا اما این بار، بارش برف سنگین مشکلات سیاسی و اجتماعی به بار نیاورد و همین مسئله البته به دلیل هزینه های اقتصادی و سیاسی که برای استان داشته منجر به چالشی برای استانداری استان گیلان شده است.

 

از اینرو چالش این باره استان نه تحقق برف سنگین و کم کاری مسئولین در اعلام بحران و مدیریت بحران بلکه، عدم تحقق آن بود. و همین عدم تحقق فضای استان را ملتهب کرد.

 

نگاهی گذرا از لحاظ علمی به این اتفاق تا روشن شدن تمامی زوایای آن نشان از این مسائل دارد. گیلان پربارش‌ترین و پرمخاطره‌ترین استان کشور است که تقریبا همه انواع مخاطره‌های جوی را تجربه می‌کند. این شرایط به واسطه شرایط اقلیمی پیچیده آن، شامل همجواری با کوهستان البرز و پهنه آبی دریای کاسپین و برهمکنش این مولفه های اقلیمی با توده هوای عبوری از آن، پیش بینی پذیریِ پدیده های جوی را در مقایسه با سایر مناطق کشور، دشوارتر می‌کند.

 

از طرفی پیش بینی بارش برف در گیلان به دلیل همجواری با منبع عظیم رطوبت دریای کاسپین که شرایط رطوبتی فرین را در منطقه ایجاد کرده و با تعدیل دمایی، افت دمایی لازم، برای رسیدن به آستانه شروع بارش برف و همچنین تداوم بارش برف را با کندی مواجه می‌سازد.

 

بنابراین برخلاف سایر مناطق ایران، در نواحی جلگه ای گیلان، پیش بینی برف از نظر الگوی مکانی وقوع، احتمال وقوع و ارتفاع برف یکی از پیچیده ترین مقوله هاست که حتی بروزترین مدل‌های پیش بینی، در بسیاری موارد نمی‌توانند برآورد دقیقی ارائه کنند.

 

آسیب‌شناسی عدم تحقق بارش برفِ مورد انتظار، در این سامانه بارشی از نظر هواشناسی، نیازمند بررسی دقیق علمی و تطابق الگوهای وقوع یافته با الگوهای پیشیابی است. بنظر می‌رسد درگام اول تغییرات الگوهای هواشناسی از نظر شدت و جابجاییِ موقعیت توده هوای سرد نفوذ کرده به منطقه، که طی دو روز آخر با تضعیف فاحشی مواجه بود، نقش اساسی در کاهش بارش داشت.

 

در زمان وقوع سرمایش کافی در منطقه، رطوبت با شرایط کاهشی مواجه بود که منجر به توقف بارش و یا کاهش آن شد. براساس بروزرسانی الگوهای بارشی طی دو روز اخیر، مسیر عبور سامانه به گونه ای بود که هسته بارش ها بسمت دریا جابجا شد و خط ساحلی بیشترین حجم برف را در نواحی جلگه ای تجربه کرد.

بنابراین اگر خلاصه شود‌، اکثر الگوهای پیش بینی هواشناسی جهانی که شرایط بارش شدید برف را پیش بینی کرده بودند، در آخرین ساعات قبل از بحران، تغییر کرده و این تغییر نه تنها در نقشه‌های پیش بینی بود، بلکه در جو استان هم به راحتی قابل رویت بود، برفی که نبارید.

 

اما با این حال، نباید فراموش کرد که فضای رسانه‌ای و هشدار استان تنها در دست اداره کل هواشناسی گیلان نیست. هواشناسی و ارائه خدمات هواشناسی یکی از موضوعات مورد علاقه بلاگرها در فضای مجازی است که برخی از روی علاقه و برای درآمدزایی و برخی هم برای مطرح شدن به شدت به آن روی آورند که نمونه های آن در استان زیاد هستند که مشخص ترین آن «گیلان فورکا» است که شاید حداقل در ده سال اخیر در صدر این مجموعه بوده است.

 

نکته جالب توجه اینکه این افراد تنها به لطف دسترسی آسان و متنوع به انواع خروجی‌های هواشناسی توانسته اند تنها با نقشه خوانی و عدد خوانی و تبدیل آن ها به خروجی قابل فهم در این میان جریان رسانه را برای خود تصاحب کنند. آیا این مسئله ناشی از خلاء قانونی است یا نه نیاز به بررسی است و البته که سیاست برخورد قهرآمیز در مورد این مسائل جواب نمی‌دهد.

 

جالب اینکه گفتگوی ساده با مردم گیلان که دسترسی به گوشی های هوشمند داشته اند، قبل از بحران اخیر و عدم تحقق برف، نشان از اعتماد فواق العاده مردم به این مجموعه داشته است و اگر فکر می‌کنید این مجموعه خطا نداشته و یا قبلا عذرخواهی کرده است سخت در اشتباهید و البته تاکید می‌شود که انواع پیجهای هواشناسی که اتفاقا توسط افراد غیرمتخصص اداره می‌شوند کم نیستند، هرچند هر مخاطب خواهان پاسخِ سوالی است، فرق میان دستگاه تخصصی و پیج های غیرمتخصص چیست وقتی نتیجه هردو عدم تحقق بارش بود؟ این سوالی است که باید در سطح کلان و در مجموعه ای ویژه به آن پرداخت.

 

در این بین از این مسئله نیز نباید غافل شد که به نظر می‌رسد جوسازی رسانه ای در فضای مجازی، یک هفته زودتر از ورود سامانه بارشی و فشارهای روانی ناشی از انتظارات افکار عمومی، توانست تاثیر منفی روی عملکرد هواشناسی گیلان بگذارد و این مجموعه را دچار شتابزدگی کند.

 

انتظار می‌رود، مدیران اجرایی استان، بدون توجه به گردش اطلاعات در فضای مجازی توسط افراد غیرمتخصص، باد فرصت کافی به هواشناسی استان بدهند تا با تعقیب شرایط حاکم بر الگوها و پایش تشدید یا تضعیف سامانه ها، هشدارهای لازم را در زمان مناسب صادر کنند.

 

فارغ از هر اتفاقی که درخصوص عدم تحقق هشدارهای صادرشده توسط هواشناسی در این سامانه، رخ داده است بنظر می‌رسد پرداختن به چندمقوله اجتناب‌ناپذیر است. اول اینکه هواشناسی گیلان به عنوان متولی صدور پیش‌بینی و هشدار در استان، فضای مجازی را در دست ندارد و گردش اطلاعات هواشناسی در فضای مجازی متعلق به افرادی است که هیچگونه تحصیلات تخصصی و آموزش آکادمیک در این حوزه ندارند.

 

بنابراین در واقع هواشناسی گیلان با طیف وسیعی از کاربران در فضای مجازی ارتباطی ندارد. نکته دوم بنظر می‌رسد افراد جامعه انتظار دارند که هواشناسی گیلان در خصوص عدم تحقق پیش‌بینی‌ها همواره با مردم شفاف باشد و با پذیرش و تبیین خطاهایی که در پیش‌بینی دنیا هم بی‌سابقه نیست؛ در جلب اعتماد عمومی تلاش کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.