چرا طرح تفکیک زباله از مبداء قابلیت اجرا ندارد؟

بی‌ثباتی مدیریت پسماندِ گیلان

0 27

جناب آقای دکتر حق شناس

استاندار محترم استان گیلان

سلام علیکم

احتراما به استحضار می‌رساند که طرح تفکیک زباله از مبدا به عنوان یکی از طرح هایی که اخیرا مورد تاکید و پیگیری شما قرار گرفته، با دستور العمل و روش‌های مرسوم فعلی توسط بخش خصوصی که ملزم به توزیع پلاستیک جمع آوری زباله تفکیکی بین خانواده ها و حضور منظم هفته گانه در سطح شوارع و محلات شهر با خودروها و آهنگ معین برای جمع آوری زباله تفکیک شده در روز و ساعت مشخص هستند، به دلائل و با توضیحات به شرح ذیل قابلیت اجرا ندارد.

به طوری که تجربه شکست تمام شهرهای کشور همچون شهر رشت در بیش از یک دهه اخیر در این زمینه مشابه است و به جز کارهای مقطعی و کوتاه مدت محدود ، اقدام موثری تاکنون نتوانسته صورت بگیرد.

 

و اما بعد اینکه اندیشیدن تمهیدات مربوط به اجرای طرح تفکیک از مبداء از سوی هر پیمانکار برای شهری مثل رشت به شرح ذیل است :

۱. تامین ۴ تا ۵ خودروی پیکان وانت با راننده

۲. تامین زمین مورد نیاز برای انبار و دپو و پردازش پسماند خشک

۳. تامین تجهیزات مربوط به پرداخت زباله اعم از خط پردازش ، دستگاه های پرس ، فضای سرپوشیده و مسقف و ۸ تا ۱۰ نفر نیروی انسانی

۴. تهیه پلاستیک مخصوص تفکیک‌ زباله برای توزیع میان خانوارها

۵. تهیه انواع بنر و تراکت و سایر برنامه های سمعی و بصری برای فرهنگ سازی با تبلیغات محیطی و رسانه ای و در درب منازل و اماکن

۶. تهیه بسته های تشویقی برای ترغیب شهروندان

۷. نصب انواع تجهیزات بر خودروها اعم از دستگاه های جی پی اس و ای وی ال و …

۸. تامین لباس های فرم متحدالشکل و لوازم بهداشتی و ایمنی لازم و سایر تجهیزات لازم حسب مورد کاری.

 

برآورد تقریبی هزینه های مذکور، امروز بالغ بر ۶ میلیارد تومان برای شروع کار و جمع آن در سال اول فعالیت است که برای جا افتادن طرح بصورت تجربی تقریبا ۶ ماه کار مستمر و مداوم و منظم مورد نیاز است تا درآمد حاصله بتواند در مسیر تامین و بازگشت سرمایه قرار گیرد.

 

حال با در نظر داشتن این هزینه ها تصدیق می‌فرمایید که سرمایه گذاری که اقدام به برنامه ریزی جهت کسب سود در آینده بر پایه هزینه امروز کرده اولا نیازمند اطمینان از آینده است و ثانیا به قابلیت پیش بینی پذیری آینده کاری خود نیاز دارد تا پذیرفتن ریسک و انجام هزینه ها و تامین امکانات لازم برایش منطقی باشد.

 

اما مسئله ای که اینجا مطرح است این است که بیش از یک دهه، جایگاه های مدیریتی چه در سطح مدیریت ارشد شهرداری و چه در سطح مدیران مرتبط با حوزه پسماند همواره با تزلزل و تغییرات پی در پی مواجه بوده و میانگین ماندگاری مدیران معمولا از یک سال تجاوز نداشته است.

 

در حالی که علاوه بر اینکه روحیه و اراده و خواست مدیران و نوع پرداختشان به مدیریت پسماند در موفقیت یا شکست طرح تفکیک از مبداء اثر کاملا مستقیم دارد ، جا افتادن طرح تفکیک از مبداء کاری بلند مدت است که به بیش از چهار سال زمان و کار مداوم و مدیریت مستمر با نظارت روزمره نیازمند است. امری که به دلائل مذکور در چندین سال گذشته عملا تعطیل بوده است.

 

به وضعیت اشاره شده دو مانع دیگر را هم‌ باید افزود:

۱. عدم ثبات در وضع اقتصادی جامعه و متغیر بودن روزمره انواع هزینه ها و ملزومات اجرایی این طرح

۲. ارتباط کاملا مستقیم موفقیت این طرح با جلب مشارکت و همکاری شهروندان

بند اول که بطور کلی معضلی کلان و ملی است و بند دوم هم بخاطر اقدامات مقطعی و کوتاه مدت شهرداری در این زمینه در سال های گذشته و تعطیلی و برقراری مکرر آن به دلیل عدم ثبات مدیریت، در حال حاضر هیچ اعتمادی در شهروندان به اجرای مستمر و ادامه دار آن وجود ندارد و لذا در حالت عدم اطمینان کامل از طرف شهروندان به خود هستیم.

 

مضافا و خصوصا اینکه مستحضرید امری فرهنگی را جا انداختن و جلب مشارکت عمومی برای آن در گرو آرامش ذهنی و روانی و تامین معیشت مناسب مردم به طریق اولی است که دغدغه های گسترده معیشتی و فشار زیاد اقتصادی بر خانوارها، حال و حوصله ای برای مشارکت در چنین طرح های نرم افزار محورِ فکری در مردم باقی نگذاشته است.

 

مجموع عرایض بنده کار را به اینجا می‌رساند که پیمانکار با تجربه که با کم و کیف کار آشناست. اصلا وارد چنین فعالیتی نمی‌شود و در نتیجه سرمایه گذاران ورودی در این طرح بسیار محدود و غالبا بدون تجربه اجرایی هستند که به دلیل کمبود متقاضی ، قراردادها با طی تشریفات قانونی اکثرا بصورت ترک تشریفات واگذار می‌شود.

و این پیمانکاران نیز اولا به دلیل بی تجربگی و آشنا نبودن با اجزاء کار و ثانیا به دلیل احساس ریسک‌ بالا و عدم اطمینان به سودآوری ، امکان و اطمینان هزینه کامل و یکجا را نداشته بلکه سعی می‌کنند بصورت مرحله ای و متناسب با رشد تناژ جمع آوری زباله خشک و افزایش درآمدها نسبت به تکمیل امکانات مورد نیاز طرح اقدام کنند که اقدام منطقی هم ظاهرا همین است.

 

۴. محدودیت زمان مربوط به نبودن خانواده ها در خانه برای تحویل زباله در روز و ساعت معین و یا دیر رسیدن یا نرسیدن به خوروی تحویل زباله از بین می‌رود.

۵. در صورت اجرای درست و حداقل میان مدت کار فرهنگی و ارائه مشوق های مناسب می‌تواند به نقطه سر به سر برای تامین هزینه ها و سپس حتی به سودآوری هم برسد.

 

* در پایان از بذل عنایت و توجهتان سپاسگزارم.  به حمد و ثنای الهی و مدد خرد.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.