کاشان و جشنواره گل و گلابگیری در هفتههای اخیر فضای شبکههای اجتماعی ایران زمین را عطرآگین ساخته است. تصاویری که نشان ازاستقبال گستردهی مردم برای سفر به این خطهی کهن دارد، حاکی از توانمندی اهالی و مسوولان این شهر در راستای برندسازی و معرفی آگاهانهی گلابگیری دارد. این گونه است که اردیبهشت کاشان بلندآوازه شده و برکت سفرهی اهالیاش را افزون ساخته است.
تردیدی وجود ندارد که جشنوارههای بومی محلی میتوانند نقشی به سزا در گردش چرخ معیشت مردم داشته باشند اما این مهم در گرو چگونگی نگرش و پرداختن بدین موضوع است. نگرشی که در گیلان دچار چالش است و سبب شده با وجود تعدد این جشنوارهها، نتیجهی مطلوب حاصل نشود.
سال گذشته تنها در هفتهی گردشگری، گیلان شاهد برگزاری ۱۲ جشنوارهی بومی محلی با رویکرد انواع تولیدات استان بود. جشنوارههایی نظیر بادام زمینی و برنج در آستانه اشرفیه، یخ دربهشت در خمام، شاه بلوط در شفت، خیک پنیر اطاقور لنگرود و غذا و خرمن در چاپارخانهی خمام اما همهی اینها تا چه اندازه ارزش افزوده به همراه داشته و تاثیرگذار بودهاند؟ آیا افزونی عناوین و رویدادها با همهی هزینهکردها نشان از موفقیت دارد؟
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گیلان اخیرا اعلام کرد:«جشنوارهی بهارنارنج هر ساله در اردبیهشت ماه در بخش کوملهی شهرستان لنگرود، جهت حفظ و احیای فرهنگ بومی و محلی و آداب و رسوم همچنین برای رونق، ثبات اقتصادی و حفظ زنجیرهی ارزش برگزار میشود.»
«ولی جهانی» یادآور شد: «بیش از ۷۰ غرفهی صنایعدستی و سوغات در رشتههای مختلف صنایعدستی و سوغات گیلان نظیرمحصولات چوبی، حصیربافی، چادر شببافی، البسهی محلی، سفال، زیورآلات، بامبو، مرواربافی، حولهبافی و چرمدوزی شرکت داشتند.»
وی افزود:« ارزش ریالی درآمد حاصل از این جشنوارهی ۴ روزه در حوزهی صنایعدستی و سوغات تقریبا حدود ۳۰ میلیارد ریال برآورد شد، لذا اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در نظر دارد با برگزاری اینگونه جشنوارهها به کمک سایر دستگاههای اجرایی شامل فرمانداریها، بخشداریها، شهرداریها و … جهت حمایت از تمامی هنرمندان در سال جاری جشنوارههای مختلف و با کیفیت در موضوعات گوناگون برگزار کند.»
و اما اکنون باید اندیشید، برآورد درآمد ۳ میلیاردتومانی در دهمین دورهی برگزاری این جشنواره با وجود ۷۰ غرفه و فعالیت ۴ روزهی افراد فعال در این غرفهها و همچنین بومیهای منطقه به ویژه کشاورزان و تولیدکنندگان مرکبات شهرستان لنگرود تا چه اندازه در حد و اندازهی ظرفیتهای کم نظیر استان گیلان است.
جشنوارههایی که از یاد رفتهاند
جشنوارهی گلدهی سوسن چلچراغ در رودبار زمانی از جمله رویدادهای ارزشمند گیلان محسوب میشد. نگاهی به اخبار و گزارشهای منتشر شده حاکی از این است که هشتمین دورهی این جشنواره در سال ۱۴۰۱ برگزار شد و بعد ازآن خبری از این جشنواره نیست. از یاد نباید برد که سوسن چلچراغ، تنها گلی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و زیبایی وکمیابی این گل با توجه به مدت کوتاه زمان گلدهیاش در خرداد و تیر فرصت ارزشمندی برای جلب گردشگران با تمرکز بر اصل مهم توسعهی پایدارمیتواند باشد.
علیرضا سمیعپور: متاسفانه جشنوارههای بسیاری در استان ما و خصوصا شهرستان رودبار برگزار شده که نتوانستهاند خود را در سطح ملی مطرح و به نتیجهی مطلوب دست پیدا کنند. باید توجه داشت که معیار برتری یک جشنواره را تاثیرگذاری آن و در واقع ارزش افزودهی آن بر منطقه و سطح عمومی زندگی بومیان آنجا نشان خواهد داد.
«علیرضا سمیعپور» فعال مدنی در گفتوگو با مرور اظهار کرد: بیتردید وقتی در مکانی از دنیا یک فستیوال یا جشنواره برگزار میشود، در وهلهی اول به دنبال معرفی و نشان دادن اصالت و فرهنگ آن منطقه هستند .حال اگر جشنوارهی مذکور به خوبی و درستی اجرا شود و بتواند فرهنگ و اصالت آن منطقه را احیا و بازسازی کند، تواناییها و استعدادهای آن منطقه نمایان خواهد شد و با یک برنامهریزی مناسب و بارگزاری اهداف مختلف، میتوان به نتیجهای مناسب دست یافت و شاهد شکوفایی و رشد اقتصادی منطقه بود که ارزش افزودهی زیادی برای مردم منطقه در پی خواهد داشت.
وی در ادامه گفت: متاسفانه جشنوارههای بسیاری در استان ما و خصوصا شهرستان رودبار برگزار شده که نتوانستهاند خود را در سطح ملی مطرح و به نتیجهی مطلوب دست پیدا کنند. باید توجه داشت که معیار برتری یک جشنواره را تاثیرگذاری آن و در واقع ارزش افزودهی آن بر منطقه و سطح عمومی زندگی بومیان آنجا نشان خواهد داد.
اما در این میان جشنوارههای گل سوسن چلچراغ، انار انبوه و توت فرنگی سیدشت هیچ کدام نتوانستهاند به اندازهی کافی ارزش افزوده داشته باشند. بعنوان مثال جشنوارهی گل سوسن چلچراغ در سالهای دور برگزار میشد که با دلسردی و اختلافات مسوولان دو سالیست که برگزار نمیشود. این در حالی است که با توجه به منحصر بودن گل سوسن چلچراغ و فضای رویشگاه آن یعنی روستای ییلاقی داماش که از آب وهوای دلپذیری برخوردار است، میتوان با پرداخت صحیح به این رویداد، منطقهی فوقالذکر را به یک منطقهی ویژه و فراتر از ملی تبدیل کرد.
به گفته وی، البته ازیاد نباید برد که لازمهی اینکار آموزش و آگاهی دادن بومیان و توانمند کردن آنان و ایجاد زیرساختهای لازم است. میتوان با یک برنامهریزی درازمدت و تبلیغات مناسب این گل را به رخ کشید و گردشگران بسیاری را از سراسر کشور و حتی کشورهای حوزهی خلیجفارس، پذیرا شد و با جذب سرمایهگذار، شاهد شکوفایی منطقه بود.
وی همچنین تصریح کرد: جشنوارهی هزار دف روستای پالنگانِ کامیاران در استان کردستان یکی از جشنوارههای موفق در سطح ملی است که با احیای اصالت و فرهنگ و تکیه بر هنر توانسته گامی بلند برای اقتصاد آیندهی منطقه بردارد.
انتظارات مغفول
تعدد جشنوارههای بومی محلی در گیلان نشانهی موفقیت و اثرگذاری مطلوب آنها نیست. اما آنچه که مهم است برآورده شدن انتظارات تولیدکنندگان و مردم بومی از برگزاری این جشنوارههاست.
«زلیخا علیزاده» تولید کنندهی گل گاوزبان در گفتوگو با مرور با تاکید بر اهمیت جشنوارهها در راستای فراهم آوردن فرصت مناسب جهت طرح مشکلات تولیدکنندگان و حرکت در مسیر حل این مشکلات، گفت: جشنوارهی گل گاو زبان از نظر انجام تبلیغات برای محصول و معرفی منطقهی اشکورات خوب است اما این جشنواره دارای خروجی مناسب نیست.
زلیخا علیزاده: وقتی مسوولان استانی در جشنواره حاضر میشوند باید امکان بیان مشکلات تولیدکنندگان و همچنین پیگیری رفع این مشکلات از سوی متولیان ذیربط فراهم شود که نمیشود.
وی با بیان اینکه سالانه حدود ۲۰۰ کیلو گل گاوزبان برداشت میکنم، یادآور شد: ما حتی به یک دستگاه خشک کن دسترسی نداریم و معلوم نیست محصولمان به خوبی خشک شود یا نشود. بخاطر همین خوب خشک نشدن گل گاوزبان، کیفیت محصولم درجهی دو تعیین میشود. این در حالی است که وقتی مسوولان استانی در جشنواره حاضر میشوند باید امکان بیان مشکلات تولیدکنندگان و همچنین پیگیری رفع این مشکلات از سوی متولیان ذیربط فراهم شود که نمیشود.
چالشهای موجود
تداوم در برگزاری جشنوارهها، مدیریت صحیح وهدفمند، مشارکت گروههای مردمیِ خبره و با انگیزه و عملکرد مناسب رسانهها ازجمله مواردی است که میتواند درشکلگیری و اثربخشی جشنوارهها تاثیری به سزا داشته باشد. «حسین سلیمی» فعال حوزهی آیینهای بومی محلی در گفت و گو با مرور از جشنوارهی «اربا دوشاب» در رضوانشهر یاد کرد و گفت: هنگام برگزاری این رویداد افرادی از استانهای مختلف تشریف میآوردند که در تعامل با تولید کنندگان به دریافت شمارهی تماس اقدام میکردند، تا برای سالهای بعد هم بتوانند با تماسهای تلفنی خرید کنند.
حسین سلیمی: ضعف مدیریت سبب شده تا به مبحث برندسازی در مورد محصولی خاص بطور آگاهانه پرداخته نمیشود.ازسوی دیگر سازمانهای مردم نهاد میتوانند با تمرکز بریک منطقه و محصول خاص آن، به برجسته ساختن محصول ومنطقه بپردازند که متاسفانه این کارهم انجام نمیشود.
وی افزود: این جشنواره را برای آخرین بار در سال ۹۸ برگزار کردیم، اما پس از آن دیگر برگزار نشده و مدیریت ضعیف علت اصلی برگزار نشدن این جشنواره است. گفتنی است، دلیل بعدی، دلسرد شدن کسانی است که در این امر دخیل بودند. در واقع افراد توانمندی که در این مقوله فعالیت میکردند، باید حفظ میشدند اما این اتفاق نیفتاد و کسانی که هیچ شناختی نسبت به جشنواره و آیینها نداشتند به این امر ورود کردند. لازم به ذکر است، زمانی که این جشنواره به کمک دوستان برگزار میشد، اغلب بومیها و کسانی که در حوزهی پخت شیرهی خرمالوی وحشی فعالیت میکردند، در این امر دخیل بودند. چرا که روزیِ این افراد در آن مقطع زمانی از همین محل به دست میآمد. باید توجه داشت که شغل افراد در منطقهی ما فصلی است و هر فصل درآمد خاص خویش را برای بومیها دربر دارد.
به گفته وی، اما از یاد نباید برد که عملکرد ادارهی میراث فرهنگی نیز در برگزاری مناسب جشنوارهها نقش بسزایی دارد، چنان که شاهد بودیم در مقطعی از زمان شهرستان رضوانشهر در بحث جشنوارهها به سبب عملکرد مناسب این اداره و تعاملهایی که داشت از برترینها بود اما در حدود ۵ سال اخیر رضوانشهر ازشهرستانهای دیگر استان عقب مانده است.
این کنشگر یادآور شد: ضعف مدیریت سبب شده تا به مبحث برندسازی در مورد محصولی خاص بصورت آگاهانه پرداخته نمیشود. از سوی دیگر سازمانهای مردم نهاد میتوانند با تمرکز بر یک منطقه و محصول خاص آن، به برجستهساختن محصول و منطقه بپردازند که متاسفانه این کار هم انجام نمیشود و گاه شنیده میشود که میگویند چرا در این منطقه باید رویدادی شکل بگیرد و در منطقهی ما نه و به همین ترتیب کار جمعی شکل نمیگیرد تا یک حرکت به ثمر برسد و بعد بروند سراغ کار دیگر.
وی معتقد است که از سوی دیگر پشت کارهایی که انجام میشود تحقیق و برنامهریزی وجود ندارد و فقط بر اساس یک تصمیمِ عجولانه کاری انجام می شود که ماحصلش هم فقط هزینهی زیاد و نتیجهی صفر است. بعنوان مثال، شهرداری رضوانشهر سال پیش در بحث اسبچهی کاسپین با هزینهی بسیار یک جشنواره برگزار کرد اما این جشنواره خروجی به دنبال نداشت. کسی هم نیست که پیگیر این موضوع شود. متاسفانه رسانهها هم با همین نوع حرکتها همراه میشوند در حالیکه باید کنار نقاط قوت، ضعفها را هم نشان دهند که ازبروز اشتباهات بعدی جلوگیری شود. در واقع رسانهها هم در این حوزه مهم هستند اما در مسیر اشتباه حرکت میکنند.
سلیمی در پایان بار دیگر بر اهمیت مدیریت مناسب، برنامهریزی دقیق و آگاهانه، مشارکت افراد توانمند در برگزاری جشنوارهها و همچنین تداوم و هدفمندی این گونه رویدادها برای دربرداشتن نتیجهی مطلوب تصریح کرد.
نظرات بسته شده است.