«حال خوش کودکی، رنگ خوش زندگی» شعار هفتهی ملی کودک است، اما بسیاری از کودکان ایران این روزها به دنبال اتفاقات اخیر از حال خوش محرومند و اذهان ظریفشان دست گریبان با اندوه و ترس و پرسش است، کودکانی که زندگیشان باید درهم آمیخته باشد با شور و نور و لبخند.
بیتردید یکی از مهمترین موضوعاتی که در روزهای اخیر نمود بیشتری یافته، اوضاع و احوال روحی مردم به ویژه کودکان در فراز و نشیب جریان حوادث اخیر و حواشی آن است. واقعیت این است که آغاز سال تحصیلی و روایت ورود کودکان ۶ ساله و ۷ ساله برای حضور در دورهی پیش دبستانی و کلاس اول را امسال پشت سر گذاشتیم، بی آن که به ضربان قلبهای کوچکشان گوش فرا دهیم و بی آن که دلنگرانیهاشان را دیده باشیم و در اعماق نگاهشان فرداها را به تماشا بنشینیم. و اما اکنون مناسبتی دیگر فرا رسیده است.
هفتهی ملی کودک در سال ۱۴۰۱ همزمان با ۱۶ مهر(روز جهانی کودک) در سرزمینمان با شعار «حال خوش کودکی، رنگ خوش زندگی» آغاز میشود. شعاری که سال پیش نیز بر تارک هفتهی ملی کودک نشسته بود. هفتهای که امسال بنظر میرسد فارغ از برنامههای همهساله، زمان مناسبی برای اندیشیدن به وظایف «جامعه» نسبت به کودکان است. لطفا واژه جامعه را با تاکید بخوانید، چرا که اکثریت قریب به اتفاق والدین میکوشند تا در انجام وظایفشان نسبت به فرزندانشان کوشا باشد و اگر نقص یا اهمالی نیز وجود دارد، از سر ناچاری، اقتصاد بیمار یا ناآگاهی و نبود آموزش مناسب است، ولی آنچه که از سوی متولیان امر در مورد کودکان باید مورد توجه قرار گیرد، موضوعیست که بارها از سوی کارشناسان ذیربط مورد تاکید قرار گرفته است.
به کودکان بیاندیشیم
روزشمار هفته ملی کودک حاکی از این است که۱۷ مهر روز کودک، حقوق اجتماعی، آموزش، امنیت و سلامت نامیده شده است؛ همه مواردی که در نامگذاری این روز گنجانده شده از اهمیت بسزایی برخوردارند و این موضوع در روزهایی که پشت سر گذاشتهایم اهمیت خویش را بیش از همیشه به ما نشان داده است. مادری که خانهاش حوالی سبزه میدان رشت است، میگوید:«بعد از اتفاقات اخیر، پسر ده سالهام از حضور در خیابان میترسد و مضطرب است.»
دامنهی تاثیر بحرانهای مختلف بر کودکان گسترده است. «هدی فرح پور» مددکار اجتماعی در یادداشت انتشار یافته اش درپایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی، دربارهی آسیب شناسی حوادث در کودکان یادآور شده که کودکان نسبت به اثرات تروما آسیب پذیری فوق العاده ای دارند؛ کودکان مکانیسمهای انطباقی کمتری بلد هستند؛ کودکان به وقایع و اتفاقات محیطی کمتر کنترل دارند؛ کودکان در انعطافپذیری برای انطباق با محیط و شرایط بوجود آمده محدودیت دارند؛ کودکان ممکن است تحت تأثیر حوادث تروماتیک، مرحلهی پیش عملیات ذهنی را حتی برای چند سال دیگر ادامه دهند و فقدان انطباق مؤثر به دنبال حوادث تروماتیک میتواند رشد روانی و شخصیتی کودک را تحت تأثیر قرار دهد.
کودکان در جریان حوادث اخیر
چگونگی مواجهه با کودکان در جریان حوادث و پس از آن، امری خطیر است که از سوی خانواده و مراجع آموزشی و اجتماعی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد: «جواد طلسچی یکتا» مددکار اجتماعی در گفت و گو با مرور چنین اظهار میکند: حوادث اخیر که بصورت غیر منتظره رخ داد و ممکن هم بود در هر مقطعی از زمان پیش بیاد و همچنین رویکرد حاکمیت نسبت به این مبحث بیانگر یک خلاء بسیار جدی از لحاظ مراقبتهای اجتماعی از جامعه بوده و این جامعه دربرگیرندهی کودکان، نوجوانان، سالمندان و یا هر فردی دیگری میتواند باشد. در واقع اتفاقات اخیر نشان داد که پروتکلهای امنیتی ما نیاز به یک پیوست روانشناختی و اجتماعی برای مواجهه با چنین شرایطی دارند.
شاهدان کوچک
کودکان بسیاری خواسته یا ناخواسته حرفهای بزرگترها را میشنوند و شاهد دلنگرانیهای آنها هستند. بخشی ازاین کودکان همچنین در معرض مناظر، تصاویر و صداها در اتفاقات اخیر بودهاند. طلسچی با تصریح بر این که خانوادهها در چنین موقعیتهایی وظیفهی خطیری برعهده دارند، میگوید: باید توجه داشته باشیم که ما با حجم گستردهای از دادههای شبکههای اجتماعی، شبکههای ماهوارهای و کانالهای معتبر یا غیرمعتبر مواجه هستیم که مدام اخبار و اطلاعات را به خورد خانوادهها میدهند و کودکان نیز در معرض این هجوم هستند. از سوی دیگر از یاد نباید برد که نه تنها در اتفاقات اخیر بلکه هر زمان که با خون و خونریزی و خشونت از نظر ایجاد نظم اجتماعی و ایجاد امنیت اجتماعی مواجه هستیم، خانواده باید کودکان را از چنین موقعیتی دور کند. چرا که اگر والدین بازدارندگی لازم را نداشته باشند و یا به گفتوگو ی صحیح با فرزندانشان ننشینند و یا موضوع را به درستی برای ایشان توجیه نکنند، تبعات اجتناب ناپذیر و انکار ناپذیری به دنبال دارد که مهمترینشان در دوران بلوغ خود را نشان میدهد.
نگاهی به تجارب گذشته
چگونه از کودکانمان مراقبت کنیم؟ این پرسشی است که در ذهن والدین بسیاری این روزها نقش بسته است. بیتردید مشورت با کارشناسان خبره و بهرهمند شدن از تجارب حاصل از گذشته میتواند در این مسیر یاریگر باشد. موسسهی پژوهشی «کودکان دنیا» این روزها فهرستی شامل نکاتی از تجارب حاصل از زلزلهی بم را در اینستاگرام با مخاطبانش به اشتراک گذاشته است. در این مطلب بیان شده: «ما در زلزله بم تمرکز را روی مسائل و نیازهای کودکان گذاشتیم و این که چگونه میتوانیم در شرایط بحران از کودکان مراقبت کنیم. آن روزها ماجرایی برای پنهان کردن، نادیده گرفتن و یا بیتوجهی به مشکل نبود. ما حتی تلاش میکردیم تا کودکان با مشکل و اتفاق و رنج پیشآمده مواجه شوند. نادیده گرفتن و یا پنهان کردن موقعیت و وضعیت موجود از کودکان درست نیست. سعی کردیم کمکها و حمایتهای خود را به سمت نیازهای فردی ببریم. برای کمک، تهیه وسایل و یا مواد غذایی برای کودکان، به شکل یکدست اقدام نکردیم. ما چادر به چادر در مناطق زلزلهزده میرفتیم و از کودکان میپرسیدیم، چه میخواهی یا به چه چیزهایی نیاز داری؟ معمولا کودکان مواردی را درخواست میکردند تا آنها را به زندگی متصل کند و یا خاطرههای زندگی قبل از زلزله را برای آنها زنده کند. وصل کردن کودکان به زندگی مهمترین تجربه ما بود. هر کاری میکردیم تا کودکان به ادامه زندگی وصل شوند.»
در این فرسته همچنین نوشته شده،«مهم این است که در هر موقعیت ببینیم ، کودکان از چه راهی به زندگی بیشتر وصل میشوند. خود آنها میتوانند ما را راهنمایی کنند. در شرایط بحران لازم نیست موقعیت موجود را پنهان کنیم. فقط یادمان باشد که قرار هم نیست موقعیت را برای کودکان سختتر و پیچیدهتر کنیم. ما به عنوان مراقبان کودک لازم است در هر شرایطی کودکان را به زندگی وصل کنیم. میتوانید درباره فراز و نشیبهای زندگی، سختیها، خوشیها، رنج و شادی زندگی حرف بزنید. نگران نباشید! در عین حال فکر کنید که چگونه میتوانیم در هر شرایط برای حفظ زندگی تلاش کنیم: به موقع کودک خود را در آغوش بگیرید؛ نوازش کنید؛ حرف زیاد بزنید؛ از او بپرسید چه چیزی تو را نگران می کند؛ درباره تجربههای قبلی خود صحبت کنید؛ به موقع استراحت کنید؛ چیزی بنوشید و …»
و اما آخرین جملهی این فرسته که همواره باید بخاطر داشته باشیم این است: «و به یاد داشته باشیم قدرت زندگی از همهچیز بالاتر است.»