جلسه نقد و بررسی مجموعه شعر «خاک ترکیب شیمیایی غمناکی است»، اثر زهرا حیدری روز یکشنبه 20 خرداد ،1403 توسط گروه داستان فارسی خانهی فرهنگ گیلان، با حضور منتقدان نشست: امیر کمالی و سینا جهاندیده در خانهی فرهنگ گیلان برگزار شد.
شاعران درغیاب قدیسان، میتوانند از رازهای مگو روایت کنند، میتوانند از گذشته نقل خاطره کنند. گذشتهای که در عرصهی روایت، همواره منتظر شاعران مدرن است.
«خاک ترکیب شیمیایی غمناکی است» هفتمین مجموعه شعر زهرا حیدری است که در سال 1402 توسط انتشارات سمت روشن کلمه به چاپ رسیده است. وی مجموعه شعرهای «دیگر به ماه اعتقادی ندارم»، «من کبوتر تو نیستم»، «دشنام های بیمخاطب» ،«مومیایی خوشبخت»، «مات»، «خونیکا» و همچنین چندین کتاب پژوهشی در حوزه های مختلف را در کارنامه خود دارد.
کمالی: چیزی که در این مجموعه مرا جذب کرده، ناتمام بودگی این اشعار است. کلامی که گذشته و خاطرهی ناکاملی را تعریف میکند و همانا گذشتهی ناکامل، همواره تقاضامند نوعی کمال است. مفاهیم این کتاب هیچ کدام خارج از ماتریکس مکانمند اتفاق نیوفتادهاند.
«امیرکمالی» منتقد اول این نشست، صحبت خود را با نقل و قولی از «سورن کیرکگور» فیلسوف دانمارکی، آغاز کرد:« داشتن یک زندگی جذاب، جایی میان زیباشناسی و اخلاق است. وی در ادامه با اشاره به این نکته که ما توسط فیلسوفان عصر مدرن با «شارل بودلر» آشنا شدیم، گفت: بودلر به عنوان نیای شعر مدرن، شاعران را آخرین قدیسان جهان مدرن معرفی میکند. ویژگی دیگری که میتوان برای شاعران عصر ما به این ویژگی بودلری اضافه کرد، چیزی است که آنها را جبران ناپذیر میکند. چرا که آنها رمزدان و نقشه خوانانی هستند که قدرت آن را دارند از یک زندگی جذاب برای ما حرف بزنند.
این منتقد با بیان آنکه در اشعار زهرا حیدری، حرکت بین دو عنصر مکان و تقاضا به چشم میخورد، گفت: حرکت شعر امروز، یک نوع حرک دائمی از زیباشناسی به سمت اخلاق است که رسیدن به اخلاق را رقم میزند، اما نمیرسد. چرا که اگر برسد، دیگر شعر نخواهد بود.
این نویسنده حرکت شاعران عصر مدرن را از استاتیک به اتیک دانسته و گفت: جغرافیای شعر زهرا حیدری در سیالترین بخشها به سکنی گرفتن بیتحرک میرسد. در بخشهایی شاعر ناگهان به مورخ بدل میشود.
کمالی شعر را یک گره خوردگی عجیب به مفهوم تقاضا دانسته و گفت: پیوند مسئلهی تقاضا و مکانمندی در اشعار حیدری ما را به سمت درگیر شدن فهم الگوی الهیاتی، اما مکانمندی پیش میبرد. شاعران مشارکت در خلق الهی دارند چرا که آنها نیز در حوزهی آفرینش در بخش لغت و واژه فعالیت دارند.
این منتقد با نقل و قولی از میلان کوندرا که «تمام آثار بزرگ ادبی از آن جهت شاهکارند که گویی جزء تمام نشده از رویاهای آدمیان به مثابهی یک تقاضا هستند» گفت: شعر خوب نه فقط شامل یک نوع ضرورت یا ایجاب یا آشناییزدایی کردن از تصاویر شاعران گذشته، بلکه در بردارندهی یک حالت غریب از تقاضا است.
کمالی در ادامه گفت: چیزی که در این مجموعه مرا جذب کرده، ناتمام بودگی این اشعار است. کلامی که گذشته و خاطرهی ناکاملی را تعریف میکند و همانا گذشتهی ناکامل، همواره تقاضامند نوعی کمال است. مفاهیم این کتاب هیچ کدام خارج از ماتریکس مکانمند اتفاق نیوفتادهاند.
این نویسنده در پایان گفت: شاعران در غیاب قدیسان، میتوانند از رازهای مگو روایت کنند، میتوانند از گذشته نقل خاطره کنند.گذشتهای که در عرصهی روایت، همواره منتظر شاعران مدرن است.
جهاندیده: درچهار مجموعه شعر اول حیدری، هویت زنانه به عنوان هویت اعتراضی کمرنگ است. او مدام در شعرهایش با کسی گفت و گو دارد. اما در کتاب اخیر ساخت شعر او روایی است. ویژگی اصلی شعرهای او روایت بوده و نحوهی استفادهی او از روایت یکی از مهمترین تحولات او پس از مجموعهی «مات» است.
«سینا جهاندیده» منتقد بعدی این نشست با اشاره به این که برای بررسی این مجموعه شعر، خواش در زمان را انتخاب کرده است، گفت: با خوانش تمام کتابهای شاعر است که میتوان به تحولات و گسستها در زمان دست یافت.
وی در ادامه طرحوارهای از زندگی فروغ را ارائه داده و گفت: طرحواره کهن الگویی است که میتوان با آن ساختار عصیانگری زن معاصر را بررسی کرد.
این منتقد به نقل از داستایوفسکی که «هر کسی کتاب مقدس خود را مینویسد»، گفت: زهرا حیدری نیز بعد از مجموعه شعر «مات»، تصمیم گرفت کتاب مقدس خود را بنویسد. او بعد از این کتاب است که در فرم و زبان آفرینشی دیگر دارد تا به اندیشههای خود بیافزاید.
او در ادامه گفت: در چهار مجموعه شعر اول حیدری، هویت زنانه به عنوان هویت اعتراضی کمرنگ است. او مدام در شعرهایش با کسی گفت و گو دارد. اما در کتاب اخیر ساخت شعر او روایی است. ویژگی اصلی شعرهای او روایت بوده و نحوهی استفادهی او از روایت یکی از مهمترین تحولات او پس از مجموعهی «مات» است.
جهاندیده با اشاره به این که حیدری باید قرینههای اشعارش را بیشتر کند،گفت: شاعر ای مجموعه، دچار لذت بردن از گزارههای مبهم است. گزاره های مبهم، مخاطب عام را دور میکند و مخاطب خاص را برمیگزیند. اما باید به این نکته توجه کرد که برخی گزارههای مبهم، شعر را فاقد ساختار میکند.
این نویسنده در ادامه به پیچیدگیها و کشف آن در شعر «رویایی» پرداخت و با اشاره به آنکه شعر حیدری هم به شعر «رویایی» نظر دارد و هم تحت تاثیر «براهنی» است گفت: شعرهای این کتاب بخشی معجزه و بخشی گرفتار مبهمگویی است.
جهاندیده در پایان گفت:. حیدری در این مجموعه به زبان خاص و به نوعی زبان اسطورهای دست یافته که شعرهای این کتاب را قابل تامل کرده است.
نظرات بسته شده است.