شهردار رشت در دیدار با مدیران و کارشناسان سازمان سیما منظر و فضای سبز شهری عنوان کرده است:«فضای سبز شهر رشت برای تغییر به برنامه و فکرهای خلاق نیاز دارد، باید رویکرد در این بخش تغییر کند.» اما آیا این کار فقط در انعکاس یک خبر میماند، یا چگونگی اجرای این کار بررسی میشود؟ آیا سازمان مربوطه، خودش باید این آموزش را به کارکنان خود بدهد و یا باید از نظر هنرمندان و کارشناسان متخصص استفاده کند؟ مکانیزم اجرای توصیه شهردار چیست ؟
آیا شهردار فکری برای اجرایی کردن نگاه خلاقانه به فضای سبز شهری دارد؟ آیا زیر ساختهای لازم را برای این کار تهیه کرده است؟
استفاده از عنصر خلاقیت در فضای سبز و سیمای شهری عنوان خیلی خوبی است که میتوان درباره آن دهها مقاله نوشت. هنگام ورود به یک شهر سیمای شهر اولین چیزی است که جلب توجه میکند. ورودیهای شهر ما را نگاه کنید از طرف جاده تهران اولین ورودی میدان گیل است، چه المان خاصی مناسب اسم این میدان داریم؟ این تنها میدان شهر است که اسمش مخصوص شهر خودمان است وگرنه اسامی اکثر میدانهای شهر مثل اسامی میادین شهرهای دیگر کشور است. با شنیدن اسم میدان گیل اولین چیزی که به ذهن میرسد نمادی در ارتباط با قوم گیل است و یا انتظار میرود نمادی از فرهنگ گیلان در آن دیده شود.
جدا از فقدان چنین مسالهای، عدم نورپردازی مناسب، عدم وجودفضای سبز مناسب دور میدان و آلودگی تصویری و وجود تابلوهای بزرگ، نگاه هر تازه واردی را خدشه دار میکند.
ورودی خیابان لاهیجان، بعد از پشت سر گذاشتن پل جانبازان که یادآورطراحی پلهای یکصد سال گذشته دنیاست! میدان زرجوب دیده میشود.میدان کوچک و محقری که دور تا دور آن هم هیچ فضای سبزی دیده نمیشود.
ورودی جاده انزلی و میدان فرزانه، تنها چیزی که به چشم می آید، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی است که جز آلودگی بصری کارایی دیگری ندارد، حتی اندازه این تابلوها را بر اساس اندازه خیابان و پرسپکتیو آن در نظر نگرفتهاند، حوضچه های داخل میدان که انها را فقط میتوان از بالای آسمان دید، چون برای دیدن از خیابانهای اطراف طراحی نشده است.
ورودی فومن و پل یخ سازی هم که مشابه ورودیهای دیگر است و حرفی برای گفتن ندارد، ما در طراحی میدانهای شهر، طراحی فضای سبز، طراحی مبلمان شهری و طراحی منابع نوری هیچ خلاقیتی به خرج ندادیم. از کنار خیابان گرفته تا وسط بلوارها و زیر درختان هیچ طراحی نورپردازی نداریم.
با نظر شهردار کاملا موافقم، در طراحی فضای سبز و المان های شهری علاوه بر اینکه خلاقیت جایگاهی ندارد، تفکر قابل دفاعی نیز در آنها دیده نمیشود. وقتی میگوییم خلاقیتی در سطح شهردیده نمیشود، مربوط به همه چیز سطح شهر است. به طور مثال نیمکتهای پیاده راه یا پارکها را ببینید اکثر نیمکتهای انتخاب شده برای آب و هوای مرطوب شهر رشت مناسب نیست. نه رنگ شان تناسبی با محیط اطراف دارد نه طراحی خاصی که بیانگر تفکر یا خلاقیتی باشد. سکوهای پیاده راه شهرداری، استوانههایی هستند که بدون هیچ طراحی بغل هم قرار گرفتند که وقتی بغل هم مینشینم جایی برای پای دونفر در نظر گرفته نشده است. شکل های عجیب غریبی که نه مناسب نشستن هستند و نه از نظر روانشناسی، چیدمان مناسبی دارند. نیمکتهای آهنی پیاده راه علمالهدی را ببینید، همه پشت به هم چیده شدهاند تا شهروندان صورت همدیگر را نبینند و پشت به همدیگر بنشینند این درحالیست که هنوزبسیاری از افراد میانسال ما وقتی جلوی تاکسی مینشینند از پشت سری خود معذرت میخواهند.
اگر در ۷۰ سال گذشته اشتباهی صورت گرفته و نخل های تزیینی که نماد شهرهای جنوب است در وسط بلوارهای رشت کاشته شده چرا این کار غلط همچنان ادامه دارد.
آسیب شناسی وضعیت فعلی سیما، منظر و فضای سبز شهری رشت خود مقالات متعددی را می طلبد ولی به اختصار میتوان به چند علتی که بیشتر خودش را نشان میدهد، اشاره کرد.
۱ _عدم ثبات مدیریتی در سازمان مذکور-حداقل مدیر با اطمینان احساس کند که دو سال مدیر آن سازمان است تا بر اساس ان برنامه ریزی کند و طرح و برنامه بدهد برنامهای برای چهار دوره شش ماهه همراه با زمانبندی داشته باشد.
۲_ استفاده از نظریه کارشناسان داخل شهرداری و همچنین استفاده از نظرات تخصصی هنرمندان رشتههای مختلف مثل نقاشی، گرافیک، مجسمه ساز، معمار، روانشناسی محیطی در شهرسازی، جامعه شناس و گردشگری در قالب کارگروه به عنوان مشاور استفاده شود.
۳-انتخاب مدیران بر اساس طرح و برنامه پیشنهادی آنها و چگونگی مکانیزم اجرای آن باید باشد نه بر اساس سفارش اطرافیان شهردار یا اعضای شورا و یامسئولین شهری و استانی.
آقای شهردار! استفاده از خلاقیت در سیما منظر و فضای سبز شهری پیگیری شخص شما را میطلبد، میتوان شهر را از این حالت ولنگاری سمعی و بصری و آلودگی تصویری و بیروحی و کرختی در بیاورید.
مردم کشور شهروندان رشتی را، مردمی فرهنگ دوست، خوش خوراک، شیکپوش، با نشاط، اهل تفریح و سفر، اهل خیابان گردی تا پاسی از شب میدانند، از نظر ظاهر، رشتیها همیشه اینگونه بودند و این سرمایه کمی نیست. سیمای شهروندان خوب است اما سیمای شهر وضعیت اسفباری دارد، سیمای مردمانی به غایت شیک پوش در مناظری به غایت بیروح و بیرنگ، درست بر عکس اکثر شهرهای بزرگ کشور!
میتوان طرحهای خلاقانه زیادی در موارد مذکور ارایه داد، طرح درباره جدارههای بلوار، خط کشی عابر پیاده، پلهای عابر پیاده سقفشیروانی، تابلوهای تبلیغاتی، گلهای فصلی، درختان سطح شهر، کف پیاده راه، تابلوی مغازها، نور پردازی سطح شهر، پارکهای تخصصی و خیلی از چیزهای دیگر که شهر را از این وضعیت نابسامان خارج کند.
با ارائه این طرحها میخواهم روزنهای باز شود تا شهروندان و مسئولین شهری چگونگی استفاده از خلاقیت و برندسازی یک شهر را به طور ملموس حداقل در سطح طرح و ایده اولیه، نظارهگر باشند، خیال نکنند که شهر ما فکر خلاق ندارد و دنبال حل مشکل در جای دیگری باشند.