جاری شدن سیلاب در سال هایی که به درست یا غلط به تر سالی معروف شده است علل مختلفی دارد که در هر صورت منجر به تخریب و شکسته شدن پل ها در شهرها و روستاهای گیلان شده است. پل های ارتباطی که گاه عامل اتصال چندین روستا و بخش هستند، برخی از آن ها دو دهه هم از افتتاح شان نمی گذرد که به چنین سرنوشتی گرفتار می آیند.
هرچند که برخی از کارشناسان علت وقوع چنین سیلابی که در هر دقیقه دو لیتر آب را جمع می کرد فراتر از انتظار و در اثر تغییر اقلیم می دانند، اما بر کسی پوشیده نیست که بخش زیادی از اثرات مخرب سیل و خسارات گسترده آن به دخالت انسان در طبیعت، تخریب محیط زیست، جنگل تراشی و … بر می گردد. هنگامی که در بالا دست پوشش جنگلی کم است و در پایین دست، سازه ها کم رمق و سست!
سال گذشته بود که در اثر بارش های پاییزی پل های کیازنیک و لارسر در شهرستان املش، پل های کلفت و حیدرآلات قلعه رودخان در شهرستان فومن و پل طاقی کیلومتر ۱۱ و ۱۲ در شهرستان رضوانشهر تخریب شدند. امسال نیز چند پل تخریب شدند که از جمله ی آن ها پل روستای شبخوسلات املش تخریب شده، یک پل در حال ساخت نیز در تنیان صومعه سرا ، یک پل در شفت، پل شهر اسالم، دو پل بزرگ مواصلاتی اسالم تالش و کرگرود رانکوه املش تخریب شدند. این به جز تخریب در بخش تاسیسات زیرساختی همچون جاده و آب و برق و بخش کشاورزی و دامداری … است.
اما افکار عمومی کیفیت این پل ها را در کنار پل های سده های گذشته گیلان قرار می دهند که آجری و خشتی بوده و سالهاست در مقابل سیل و باران ایستاده اند. بر اساس مشاهدات موجود در عکس ها و اطلاعات مسئولین، همه ی پلهای تخریب شده بتنی بودند. پل هایی که اغلب آنها در یکی دو دهه یا چند سال اخیر در گیلان ساخته شدند.
صاحبنظران این حوزه معتقدند سازه های بتنی چند ویژگی مثبت دارند که از جمله آنها ارزانتر تمام شدن سازه و گرم نشدن در مقابل گرمای هواست، با این حال سازه های بتنی دارای عمر طراحی هستند. بدین مفهوم که یک سازه بتنی برای عمری معین طراحی می شود؛ گرچه این عمر ۵۰ یا ۶۰ سال باشد. بنابراین بتن با گذشت عمر دچار اصطحکاک می شود که نهایتا باعث تاثیر منفی در عملکرد سازه هنگام وقوع حوادث طبیعی چون سیل و زلزله می شود. با این حال برخی دیگر از نوع معماری و جانمایی هم سخن می گویند که در تخریب هر چه زودتر پل ها موثر است.
اما از نظر محیطزیستی که بنگریم حفظ جنگل ها تا حد زیادی در کنترل حرکتهای سیل و کاهش سرعت آن مؤثر است؛ اما متأسفانه چندین سال است که در استانهای شمالی کشور پوششهای گیاهی و جنگلی در حال تخریب و نابودی است. همچنین انجام آبخیزداری در بالادست پل ها نیز سهم قابل توجهی در جلوگیری از سیلاب دارد. نکته مهم دیگری که در این بین موثر است، تجاوز به حریم رودخانهها و بستر آنهاست و متأسفانه برخورد قاطع با اینگونه تجاوزات از سوی ارگان ها و سازمانهای مسئول صورت نمیگیرد.
حریم ۵۰۰ متری بالا دست پل ها و هزار متری پایین دست پل ها، در حیطه وظایف نگهداری سازمان راهداری و حملونقل جادهای است و درخصوص ساختوسازهایی که در دهانه پل ها در طول های بیش از این انجام میشود، دیگر سازمانهای مسئول باید وارد اقدام جدی با متجاوزان به حریم پلها شوند. با این حال وظیفه نگهداری از پل ها و ابنیه تاسیساتی بر عهده وزارت راه است اما اغلب در گیلان می شنویم که گفته می شود به دلیل کمبود اعتبار نمی شود آنطور که باید اقدام به مرمت و نگهداری پل ها کرد.
این در حالی است که هر ساله مبلغی (هر چند کم) برای حوادث غیرمترقبه یا همان ستاد بحران در نظر گرفته می شود و ای کاش همان اعتبار برای پیشگیر از بحران در نظر گرفته شود؛ برای درختکاری و آبخیزداری در بالادست، برای نگهداری تاسیسات و مرمت پل ها و در نهایت کاهش آسیب های ناشی از سیل.
در شرایط اخیر تنها راهکار وزرات کشور که ۹ ماه پیش ابلاغ شده است برخورد با سازندگان بناهای بی کیفیت است که در اندک زمانی در اثر سیل یا زلزله تخریب می شوند. به گفته ی «سید سلمان سامانی» سخنگوی وزارت کشور ” بناهای دستگاههای خدماتی و عمومى باید در زمان وقوع حوادث از استحکام کافی برخوردار باشند. متاسفانه بعضا در هنگام وقوع سیل و زلزله و سایر حوادث طبیعی مشاهده شده است که بناهای تازه ساخت دچار آسیبهای جدی و یا تخریب شده اند که این موضوع به هیچ عنوان قابل قبول نیست.”
بر این اساس و با توجه به تکلیف جدید وزارت کشور برای استانداران، از این پس استانداران موظف خواهند بود پس از وقوع مخاطرات طبیعى مثل سیل و زلزله ضمن بررسى بناهایى که با استفاده از منابع بیتالمال ساخته شده و به دلیل عدم برخوردارى از استانداردهاى لازم تخریب شدهاند، با سازندگان، ناظران و مسئولان اجرایی دستگاههاى مرتبط برخورد قانونی به عمل آورند.
با این حال و علیرغم نکات گفته شده، تا زمانی که مدیریت بحران در گیلان (و هر جایی از کشور) نه پیشگیرانه، که پس از بحران است راه به جایی نخواهیم برد و نمی توانیم برای کاهش خسارت ها اقدامی در خور کنیم. بنابراین همچنان باید منتظر خواب ابدی پل ها در گیلان باشیم.