در دنیای روزبه رخشا ساعت چند است

خنیاگر گیلانی در بستر بیماری؛

46

زمان سخت می‌گذرد در هنگامه‌ی رنجوری. هر ثانیه و دقیقه، ماهی و سالی انگار، و این روزها کسی نمی‌داند که در دنیای «روزبه رخشا» خنیاگر هنرمند گیلان در بستر بیماری ساعت چند است.

بسیاری از ما شاید اول بار با  ترانه‌های فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» با روزبه رخشا خواننده و نوازنده‌ی خوب گیلانی آشنا شدیم، بلکه بسیارانی نمی‌دانستند این خواننده خوش صدا «کی‌سه » کیست که آهنگ کریستف رضاعی را به این زیبایی می‌خواند.

 

اما آنان که دستی بر شعله فروزان موسیقی دارند روزبه رخشا را صدای رشت و بلکه صدای گیلان می‌دانند چرا که با نوآوری‌ و بهره‌گیری از ملودی‌های روح‌ نواز جهانی و ترانه‌های گیلکی جانی تازه به زبان طناز و زیبا اما رو به فراموشی گیلکی بخشید.

زمان سخت می‌گذرد در هنگامه‌ی رنجوری. هر ثانیه و دقیقه، ماهی و سالی انگار، و این روزها کسی نمی‌داند که در دنیای «روزبه رخشا» خنیاگر هنرمند گیلان در بستر بیماری ساعت چند است.

خنیاگر ترانه‌های ماندگار گیلان

روزبه رخشا؛ ۲۸ فروردین ۱۳۳۱ در زیرکوچه‌ی رشت چشم به جهان گشود. ساز سنتور را در ۱۰ ‌سالگی ابتدا از احمد سیگارچی و سپس به صورت علمی‌تر همراه با نت‌خوانی از غلامرضا امانی آموخت. سپس نواختن آکاردئون را سر گرفت و خیلی زود به پدیده‌ی مدارس رشت بدل شد. در کلاس هفتم، ستاره‌ی آموزشگاه‌های گیلان شد ، در عنفوان جوانی به اردوی رامسر راه یافت و از آن‌جا با اجراهای زنده‌ی ظُهرانه‌ی رادیو رشت جلوه کرد.

 

سال ۴۷ بود که با شنیدن ترانه‌ی  «نوشو نوشو »” از زبان دوستی  نام‌ سرتیپ‌پور، عاشورپور و فهیمه اکبر به گوشش رسید. شهرام نَواده او را با عالی جناب جهانگیر سرتیپ‌پور آشنا کرد و در منزل ایشان خانم فهیمه اکبر را ملاقات کرد و کتاب اوخان را با امضای ایشان هدیه گرفت . با تشویق فهیمه اکبر  رخشا شروع به تمرین کرد و سال ۱۳۴۹  «اوچوم سیایه…» را روی آهنگی روسی خواند که در رادیو گیلان ضبط شد. سال بعد هم  «کی‌سه، کی‌سه » را  از کتاب اوخان خواند که مورد اقبال بسیار قرار گرفت.

هم‌زمان با پیدایش گروه بیتل‌ها در اروپا و آشنایی با ساز گیتار، به همراهی دکتر کامبیز فرقان، دکتر فرهاد میلانی و مهندس فرامرز حساس گروه «جادوگران» را تشکیل داد . سال ۵۰ دانشجوی دانشگاه مدیرت صنعتی و هم‌زمان مجری تلویزیون گیلان در برنامه‌ی موسیقی و جوانان بود. اواخر ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل راهی امریکا شد و ۵۷ به موطن بازگشت و وارد عرصه‌ی مدیریت صنایع شد و چند سالی ترانه ای از او به گوش نرسید . سال ۹۴ به دعوت صفی یزدانیان فیلمساز گیلانی برای فیلم «در دنیای تو ساعت چند استِ» بار دیگر ترانه خواند.

«لیلا، لیلا » در جایی از فیلم ، «اوچوم سیایه» موزیک متن و «کی‌سه،کی‌سه » تیتراژ آن شد.

«کی‌سه، کی‌سه» خیلی گل کرد و این به نوعی موجب ادامه ی بیشتر کار رخشا در فضایی جدید شد.

بسیاری از ما شاید اول بار با  ترانه‌های فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» با روزبه رخشا خواننده و نوازنده‌ی خوب گیلانی آشنا شدیم، بلکه بسیارانی نمی‌دانستند این خواننده خوش صدا «کی‌سه » کیست که آهنگ کریستف رضاعی را به این زیبایی می‌خواند.

صدای روزبه رخشا صدای رشت است

«امین حق‌ره» موسیقی‌دان و یکی از راویان ترانه‌های ارزشمند گیلکی درباره‌ی اهمیت صدای روزبه‌ رخشا می گوید: صدای روزبه رخشا صدای رشت است؛ و این خیلی مهم است. او از معدود کسانی‌ست که می‌داند توی ذهن جهانگیرخان سرتیپ‌پور حین سرودن ترانه‌های آمده در اوخان چه نغمه‌هایی گذشت. راحت‌تر بگویم: رشت، برای نوآفرینی آن همه ترانه‌ی ناشنیده که به لطف فهیمه اکبر برای ما به یادگار مانده، انگار فقط روزبه رخشا را دارد.

البته امین حق ره بعد روایت ترانه های ماندگار گیلان را با صدای گیرا و اثرگذارش پی گرفت و برخی جوانان دیگر نیز چون گروه گس بند پای در این راه نهاده اند.

 

او در ادامه با اشاره به شخصیت خوب این هنرمند و حمایت او از نسل جوان موسیقی گیلان افزوده است: روزبه رخشا فروتنانه از سازندگان بی‌نشانِ ترانه‌های گیلکی، خواسته که همه‌جوره روی او و حمایت و همراهی‌اش حساب کنند و با آن موهای سفید گفته که به احترام‌شان ایستاده و کف می‌زند، و  مگر ترانه‌ی جوان یک شهر برای بالندگی چه می‌خواهد؟

 

عشق به زادگاه و زبان مادری

روزبه رخشا در گفت و گوهایش بیان می‌دارد که قصدش از خواندن آواز اشاعه زبان گیلکی است تا دیگر گیلانی به خاطر جوکهای مبتذل خجالت زده نباشد.

او تاکید می‌کند؛ که ترانه های فولکلور شناسنامه‌ی موسیقی ما و اساس و فولک ماست، می‌شود ذائقه جدیدی آورد. اگر این ذائقه پذیرفته شد یادگاری را از خود به جا گذاشته‌ام و اگر هم نه دیگرانی با سبک و سیاقی  دیگر مسیر را پی می‌گیرند .

 

وی با اشاره به پیشینه غنی گیلان در فرهنگ پروری و معرفی آدمهای بزرگ در عرصه‌های مختلف موسیقی، هنرهای تجسمی، فرهنگ و ادبیات و علم تاکید می کند: بسیاری از اولین های ایران همچون مدارس، درمانگاه، سینما، تئاتر و غیره در گیلان بوده و این تفکر غلط را که گیلکی حرف زدن مایه شرمساری است باید عوض کرد.

رشت، برای نوآفرینی آن همه ترانه‌ی ناشنیده که به لطف فهیمه اکبر برای ما به یادگار مانده، انگار فقط روزبه رخشا را دارد

رخشا همواره از احمد عاشورپور، پدیده ای در موسیقی پایه گذار موسیقی مدرن ایران می‌داند و می‌افزاید: او انسانی آگاه و با‌‌ ‌سواد  بود  که می‌کوشید ذائقه موسیقایی ما را تغییر بدهد.

به باور من میان این همه ذائقه موسیقایی که زاییده تلاش بزرگانی چون عالیجناب مسعودی، پور رضا و دعایی است، عاشورپور دیدگاه جدیدی را وارد کرد و فوندانسیون جدیدی ریخت و این که برخی بگویند این ها اشاعه دهنده موسیقی غربی هستند درست نیست چرا که موسیقی مرز نمی شناسد.

کتاب «اوخان» جهانگیر سرتیپ پور روی ملودی‌های جاودانه تاریخ موسیقی، شعر گذاشتند مثل همین کی‌سه و اوچوم سیایه. من از این فرصت استفاده کردم و روی برخی آهنگها شعر گذاشتم. برای این کار در کتابهای گیلان شناسی گشتم و همچنین آوازهای قدیمی را گوش کردم .روی واژه‌ها حساسم تا زیباترین را برای ترانه انتخاب کنم که خوش آهنگ باشد.

 

روزبه رخشا با خوانشی مدرن از فولکلور گیلان ، زبان گیلکی را به زیباترین شکل با ترانه‌های ماندگارش به نسل جوان انتقال داد. به عنوان یک بانوی میانسال قدردان روزبه رخشا هستم که فرزندان ما را با ترانه های دل انگیزش با زبان مادری شان آشتی داده است.

برای روزبه رخشا که این روزها ناخوش احوال است آرزوی بهبودی داریم . جان و جهانش به سلامت ، صدای خوشش طنین انداز باد.

 

نظرات بسته شده است.