دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان، یک پروژهی بزرگ پژوهشی و فرهنگی است که تصویری جامع از تاریخ، فرهنگ، هنر و تمدن این سرزمین را در خود جای داده است. این دانشنامه با گردآوری مدخلهایی در حوزههای زبان و ادبیات، تاریخ و جغرافیا، بناها، آیینها و هنرهای بومی و مانند آن، دروازهای به عمق فرهنگ گیلان گشوده است. تاکنون هشتاد مجلد از این مجموعه ارزشمند منتشر شده که هر یک حاصل پژوهش و قلم صاحبنظران آن حوزه بوده است.
حمایت مالی این پروژه بر دوش حوزه هنری و انتشار آن برعهده انتشارات «فرهنگ ایلیا» بوده است. اما در سالهای اخیر، انتشار مجلدات جدید این دانشنامه به دلیل محدودیتهای حمایتی و اجرایی متوقف شده است؛ امید است با از سرگیری حمایتهای نهادی، مسیر تکمیل این اثر مرجع هموار شود.
علی دهباشی: یکی از نخستین جلوههای بلوغ مدنی ما، حمایت از فرآوردههای فرهنگی است. این دانشنامه باید در هر خانهای قرار بگیرد؛ باید برای فرزندانمان و حتی گیلانیان دور از وطن ارسال شود تا نسل جدید با میراث فرهنگی و موضوعات گوناگون گیلان آشنا شود
در همین راستا، هشتصد و نود و چهارمین شب، از سلسله شبهای بخارا به «دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان» اختصاص یافت. این رویداد، با حضور پژوهشگران و علاقهمندان به حوزهی تاریخ و فرهنگ، روز پنجشنبه ۱۷ مهرماه، در سالن اجتماعات سازمان نظام مهندسی رشت برگزار شد.
شب دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، بیش از هر چیز، یادآور این واقعیت است که فرهنگِ زنده، نیازمند حمایت، پژوهش و انتقال است. این برنامه، فرصتی بود برای تأمل بر نقش پروژههای علمی و فرهنگی در تداوم هویت فرهنگی و گشودن افقهای تازه برای نسلهای آینده.
در ادامه، گزارشی از سخنان سخنرانان این شب فرهنگی را خواهید خواند.
در بخش نخست این همایش، علی دهباشی، ضمن اشاره به برگزاری «هشتصد و نود و چهارمین شب بخارا» که به دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان اختصاص یافته بود، گفت: کاری که در این شهر انجام شده، حاصل راهنمایی و سرپرستی هادی میرزانژاد، شادی پیروزی و گروه نویسندگانی است که همگی از اهالی همین منطقه بوده و با عشق و آگاهی به یک نیاز مهم فرهنگی پاسخ دادهاند. این مجموعه در مسیر تولید خود بارها با توقف روبهرو شد، اما همت و پشتکار این گروه باعث شد کار دوباره از سر گرفته شود و امروز نتیجهی آن پیش روی ماست.
فرامرز طالبی: ما احساس میکردیم که نبود یک مجموعهی جامع گیلانشناسی محسوس است. بر همین اساس طرحی تهیه کردیم که در آن حدود ۱۲۰ عنوان کتاب تعریف شد؛ بسیاری از آنها زیرمجموعهی عناوین اصلی بودند. این عدد کم نبود، اما باور داشتیم که توان انجامش را داریم
مدیرمسؤول نشریه بخارا، با تأکید بر ضرورت حمایت از چنین فعالیتهای فرهنگی افزود: شاید اکنون عمق و عظمت این کار بهدرستی درک نشود، اما واقعیت این است که باید تیراژ چنین اثری متناسب با اهمیتش در سطح شهر و کشور افزایش یابد. یکی از نخستین جلوههای بلوغ مدنی ما، حمایت از فرآوردههای فرهنگی است. این دانشنامه باید در هر خانهای قرار بگیرد؛ باید برای فرزندانمان و حتی گیلانیان دور از وطن ارسال شود تا نسل جدید با میراث فرهنگی و موضوعات گوناگون گیلان آشنا شود.
دهباشی تقسیمبندی موضوعی این دانشنامه را ارزشمند دانسته و عنوان کرد: این کار نشاندهندهی همدلی و تخصص گروهی بزرگ از پژوهشگران است که با دقت به موضوعاتی پرداختند که شاید در نگاه نخست به ذهن کسی نمیرسید. یکی از دشوارترین مراحل دانشنامهنویسی، همین تعیین ساختار و تقسیمبندی موضوعات است و آنان از این مرحله بهخوبی عبور کردهاند.
در ادامه، فرامرز طالبی، ازاعضای شورای پژوهشی دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان، دربارهی روند شکلگیری این مجموعه گفت: ما احساس میکردیم که نبود یک مجموعهی جامع گیلانشناسی محسوس است. بر همین اساس طرحی تهیه کردیم که در آن حدود ۱۲۰ عنوان کتاب تعریف شد؛ بسیاری از آنها زیرمجموعهی عناوین اصلی بودند. این عدد کم نبود، اما باور داشتیم که توان انجامش را داریم. بهتدریج پیش رفتیم، یاد گرفتیم، خودمان را شناختیم و ظرفیتهایمان را کشف کردیم.
فرشته تالش انساندوست: دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان، بستری ارزشمند برای پژوهشگران جوان فراهم کرد تا تواناییهای خود را بیازمایند، تجربه کسب کنند و در کنار دیگران یاد بگیرند. این فرایند نوعی ظرفیتسازی در زمینه پژوهشگری در استان گیلان بود
این پژوهشگر با اشاره به چالشهای مالی و اجرایی ادامه داد: مدتی در جستوجوی نهادی بودیم که بتواند این طرح را بهطور جدی اجرا کند. تلاش کردیم با سرمایهی شخصی، سالی چند جلد منتشر کنیم، اما در عمل این روش پایدار نبود.
من خودم زمانی که در سازمان میراث فرهنگی فعالیت میکردم، میدیدم که بسیاری از کتابها بعد از چاپ در انبار میمانند و بهدست مخاطب نمیرسند. ما میخواستیم راهی تازه پیدا کنیم تا کتابها در کتابفروشیها، سوپرمارکتها و حتی داروخانهها عرضه شوند؛ تا کتاب در زندگی روزمره مردم حضور داشته باشد. هرچند این آرزو بهطور کامل محقق نشد، اما توانستیم حدود ۸۰ عنوان از این مجموعه را منتشر کنیم. طالبی در پایان، دانشنامه را حاصل کار گروهی دانسته و از تمامی همکاران و همراهان این مسیر قدردانی نمود.
در ادامه فرشته تالش انساندوست، با اشاره به نقش دانشنامه در پرورش نسل جدید پژوهشگران گفت: دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، بستری ارزشمند برای پژوهشگران جوان فراهم کرد تا تواناییهای خود را بیازمایند، تجربه کسب کنند و در کنار دیگران یاد بگیرند. این فرایند نوعی ظرفیتسازی در زمینه پژوهشگری در استان گیلان بود.
مسعود پورهادی: وظیفهی ما در شورا، تعیین مدخلها، نظارت بر محتوا و حفظ استانداردهای علمی آثار بود. این تجربه برای من فرصتی بود سرشار از گفتوگو و بررسی علمی، که دشواریهای تصمیمگیری در گسترهی فرهنگی گیلان را بیش از پیش نمایان کرد
نویسندهی کتاب پوشاک گیلان، دربارهی پیشینهی فعالیتهای خود افزود: در سال ۱۳۷۶ پژوهش میدانی پوشاک گیلان را انجام دادیم که در سازمان میراث فرهنگی کشور نیز بهعنوان یکی از طرحهای برتر شناخته شد. قرار بود این اثر در تهران چاپ شود، اما بهدلیل نبود بودجه، چاپ آن متوقف ماند. تنها یک نسخه از آن در میراث فرهنگی کشور، یک نسخه در میراث فرهنگی استان، و نسخهی سیاهوسفیدی نیز در کتابخانهی سازمان برنامه باقی ماند تا پژوهشگران بتوانند از آن استفاده کنند. با شکلگیری طرح دانشنامه، فرصتی فراهم شد تا این اثر در قالبی ماندگارتر در کنار سایر پژوهشهای ارزشمند منتشر شود.
طاهر طاهری، از دیگر نویسندگان دانشنامه در ادامهی نشست گفت: سهم من در این دانشنامه هرچند کوچک بود، اما افتخاری بزرگ به شمار میرفت. امیدواریم که توانسته باشیماندکی از دین خود را به فرهنگ گیلان ادا کنیم تا نسلهای بعدی با گوشههایی از فرهنگی که رو به فراموشی است، آشنا شوند.
او افزود: کار ما زیر سایهی تشویق و حمایت صمیمانهی سرپرستان این مجموعه انجام شد. آنها با آرامش، همفکری و راهنمایی خود، ما را دلگرم میکردند. من معمولا فردی کمتحرک در کارهای جمعی هستم، اما محبت و اشتیاق این عزیزان باعث شد با میل و صداقت تمام در این طرح حضور پیدا کنم.
جعفر شجاع کیهانی: در کنار دانشنامههای ملی و فراگیر، وجود دانشنامههای بومی ضرورت دارد. زیرا در دانشنامههای ملی، تنها موضوعات کلان و چهرههای درجهیک و دو مطرح میشوند، اما بخش بزرگی از فرهنگ و دانش در شهرها، روستاها و نواحی ایران جریان دارد که بیصدا و گاه ناشناخته ماندهاند
در ادامه پیام تصویری مسعود پورهادی، شاعر و پژوهشگر حوزه ادبیات گیلکی پخش شد. وی در سخنان خود دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان را یکی از مهمترین دستاوردهای علمی و فرهنگی کشور دانسته و گفت: این مجموعه با هدف گردآوری و مستندسازی جنبههای گوناگون فرهنگ، تاریخ، زبان و زندگی مردم گیلان آغاز شد و امروز بهعنوان یکی از نخستین طرحهای دانشنامهای استانی در ایران شناخته میشود. انتشار ۸۰ جلد پژوهشی از این مجموعه، تصویری جامع از ابعاد مادی و معنوی زندگی مردم گیلان ارائه میدهد و تلاشی است برای حفظ حافظهی تاریخی و فرهنگی مردمی که ریشههایشان در تاریخ کهن ایران تنیده شده است.
وی در ادامه دربارهی نقش شورای پژوهشی توضیح داد: وظیفهی ما در شورا، تعیین مدخلها، نظارت بر محتوا و حفظ استانداردهای علمی آثار بود. این تجربه برای من فرصتی بود سرشار از گفتوگو و بررسی علمی، که دشواریهای تصمیمگیری در گسترهی فرهنگی گیلان را بیش از پیش نمایان کرد.
پورهادی در ادامه با اشاره به این که در کنار عضویت در شورا، مسؤولیت نگارش سه کتاب از مجموعه را نیز بر عهده داشته، افزود: گاهشماری گیلانی، فرهنگ خوراک مردم گیلان و زبان گیلکی، از آثار وی در این مجموعه بوده است.
وی در پایان گفت: به باور من، دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان نه نقطهی پایان، بلکه آغاز راهی تازه در مسیر پژوهشهای فرهنگی است. این مجموعه، بنیانی محکم برای مطالعات بعدی در حوزههای مردمشناسی، زبانشناسی، تاریخ، هنر و ادبیات فراهم کرده است. امیدوارم پژوهشگران جوان با تکیه بر این دستاورد، مسیر را ادامه دهند و زوایای تازهای از فرهنگ ایران را آشکار کنند.
محرم رضایتی: در دانشنامههای معمول، مدخلها بر اساس دادههای پیشین تدوین میشود، اما در این مجموعه، پژوهشگران خود به میدان رفتند، تحقیقهای میدانی و کتابخانهای انجام دادند و اطلاعات تازهای پدید آوردند
در ادامه جعفر شجاعکیهانی نیز با نگاهی تاریخی و نظری بهجایگاه دانشنامهنگاری گفت: دانشنامهنگاری، در حقیقت، بنیان یک انقلاب فرهنگی است؛ همانگونه که در عصر روشنگری اروپا، از نیمهی قرن هفدهم تا پایان قرن هجدهم، با جدا شدن علم، تفکر و اخلاق از اقتدار کلیسا، زمینههای نویناندیشه و پژوهش فراهم شد و یکی از مهمترین دستاوردهای آن دوره، تألیف دایرهالمعارف بود.
عضو هیأت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با اشاره به تجربهی شخصی خود در تدوین دانشنامهی زبان و ادب فارسی افزود: سالها در کنار استادان بزرگ، از جمله زندهیاد احمد سمیعی، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی مشغول کار دانشنامهنویسی بودم. این تجربه به من نشان داد که در کنار دانشنامههای ملی و فراگیر، وجود دانشنامههای بومی ضرورت دارد. زیرا در دانشنامههای ملی، تنها موضوعات کلان و چهرههای درجهیک و دو مطرح میشوند، اما بخش بزرگی از فرهنگ و دانش در شهرها، روستاها و نواحی ایران جریان دارد که بیصدا و گاه ناشناخته ماندهاند.
شجاعکیهانی تأکید کرد: وقتی ذرهبین پژوهش را به استانها ببریم، تازه درمییابیم که بهعنوان مثال گیلان چه ویژگیهای فرهنگی و تاریخی دارد؟ گردآوری این جزئیات همان چیزی است که میتواند دایرهالمعارف ملی ایران را در آینده غنیتر و دقیقتر کند. تلاش عزیزانی که در دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان به بررسی زبان گیلکی و تالشی، فرهنگ عامه و میراث ملموس و ناملموس این سرزمین پرداختند، گامی بزرگ در این مسیر است؛ زیرا هم شناخت ما را از داشتههای بومی افزایش میدهد، و هم انگیزهای برای پژوهشگران جوان فراهم میآورد تا بدانند چه گنجی در میراث فرهنگی خود دارند.
فرهاد طاهری: تحقیقات امروز اغلب یا تکلیفیاند، یا تقلیدی و تجاری. اما تحقیق اصیل، آن است که از سر رسالت فرهنگی انجام شود؛ برای ثبت میراث و بیدار نگه داشتن حافظهی جمعی. دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان از همین نوع تحقیق اصیل است
در ادامهی این برنامه، محرم رضایتی در ادامه گفت: به باور من، اگرچه عنوان این مجموعه دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان است، اما در واقع میتوان آن را پژوهشنامه فرهنگ و تمدن گیلان نیز نامید. بسیاری از کتابهای منتشرشده در این مجموعه، پژوهشهای بدیع و مستقلی هستند، نه صرفاً گردآوری اطلاعات موجود. در دانشنامههای معمول، مدخلها بر اساس دادههای پیشین تدوین میشود، اما در این مجموعه، پژوهشگران خود به میدان رفتند، تحقیقهای میدانی و کتابخانهای انجام دادند و اطلاعات تازهای پدید آوردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، با یادآوری استاد احمد سمیعی گیلانی گفت: در سال ۱۳۹۵، استاد سمیعی با مشاهدهی حجم آثار منتشرشده در مجموعهی دانشنامه گفتند: «در هیچ استانی سراغ ندارم که چنین فعالیت گستردهی پژوهشی و انتشاراتی در حوزهی فرهنگ بومی صورت گرفته باشد.» و واقعا همینطور است. این مجموعه، نخستین تجربهی وسیع دانشنامهنویسی در سطح استانهای کشور است که با تلاش خستگیناپذیر پژوهشگران گیلانی به ثمر نشست.
فرهاد طاهری دیگر سخنران این برنامه، با اشاره به تحول مفهوم دانش در طول تاریخ گفت: در گذشته، دانایی با حافظه گره خورده بود. هرکس محفوظات بیشتری داشت، دانشمندتر به شمار میرفت. اما در دوران جدید، دانایی به «جستوجوگری» بدل شد؛ چنانکه مینوروسکی میگفت: «امروز دانشمند کسی است که بداند هر مطلبی را از کجا باید یافت»
هادی میرزانژاد موحد: در کنار ارزش علمی و پژوهشی آثار، باید از روح پشت این کار سخن گفت؛ از دوستی و همدلی. من باور دارم هر حرکت بزرگ فرهنگی حاصل کنار گذاشتن حب و بغضها و سپردن کار به انسانهای شایسته و دلسوز است. هرجا دلها کنار هم بوده، فرهنگ بالیده است
این پژوهشگر حوزهی تاریخ معاصر افزود: اکنون در عصر فضای مجازی، حتی این تعریف هم دیگر کارایی ندارد؛ زیرا هر فردی با یک تلفن همراه میتواند در چند ثانیه هر مطلبی را پیدا کند. بنابراین آنچه امروز ارزشمند است، تشخیص است؛ اینکه بدانیم چه مطلبی را باید خواند و به کدام منبع باید اعتماد کرد.
طاهری سپس به پیوند این موضوع با دانشنامهنگاری اشاره نموده و گفت: دانشنامه بر پایهی جستوجو و تشخیص بنا شده است. نویسندهی دانشنامه باید بداند کدام داده ارزش ورود به متن را دارد. از این نظر، دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان نمونهای درخشان است، زیرا مدخلها و مقالات آن با تشخیص دقیق فرهنگی و بر اساس نیازهای واقعی جامعه گیلان تدوین شدهاند.
وی در ادامه با نگاهی انتقادی به پژوهش دانشگاهی در ایران گفت: تحقیقات امروز اغلب یا تکلیفیاند، یا تقلیدی و تجاری. اما تحقیق اصیل، آن است که از سر رسالت فرهنگی انجام شود؛ برای ثبت میراث و بیدار نگه داشتن حافظهی جمعی. دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان از از همین نوع تحقیق اصیل است.
شادی پیروزی: دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان تنها مجموعهای از مقالهها و پژوهشها نیست؛ آینهای از جان و هویت این سرزمین است، از زبان، آیین، موسیقی، هنر و باورهای مردمانش. این اثر روایت میکند که چگونه فرهنگی کهن هنوز زنده و جاری است
طاهری در پایان افزود: این دانشنامه نهتنها مجموعهای از دادهها، بلکه آینهای از زندگی و فرهنگ مردم گیلان است؛ اثری مردممدار که نشان میدهد پژوهش، زمانی معنا دارد که با عشق و آگاهی در خدمت فرهنگ باشد.
در ادامه هادی میرزانژاد موحد نیز، به روح جمعی این طرح پرداخته و گفت: امیدوارم این دانشنامه نه یادبودی از گذشته، بلکه تلاشی برای تداوم زندگی فرهنگی ایران باشد. در کنار ارزش علمی و پژوهشی آثار، باید از روح پشت این کار سخن گفت؛ از دوستی و همدلی. من باور دارم هر حرکت بزرگ فرهنگی حاصل کنار گذاشتن حب و بغضها و سپردن کار به انسانهای شایسته و دلسوز است. هرجا دلها کنار هم بوده، فرهنگ بالیده است.
عضو شورای پژوهشی دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، افزود: اگر کاری در زندگیام کردهام، مدیون دوستان خوب و کاربلدی هستم که تواناییهای خود را دریغ نکردند. برخی از آنها امروز در جمع ما هستند، برخی در غربت، و شماری نیز از میان ما رفتهاند. کار ما البته بینقص نیست، اما فرهنگ یعنی در کنار هم ماندن، با همهی تفاوتها، برای عشقی مشترک به گیلان، به زبان، موسیقی و آداب این دیار.
در بخش پایانی این برنامه، شادی پیروزی نیز گفت: امشب گرد آمدهایم تا از دو دهه تلاش، صبر، همدلی و عشق یاد کنیم؛ از راهی طولانی و پرشور که با باور به فرهنگ در دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان به ثمر رسید. هر برگ از این دانشنامه حاصلاندیشه، قلم و دلسپردگی پژوهشگرانی است که برای حفظ و شناساندن میراث گیلان کوشیدند.
مدیرمسؤول نشر فرهنگ ایلیا، ضمن قدردانی از نقش علی دهباشی در برگزاری این برنامه افزود: نمیتوان از این آیین فرهنگی سخن گفت بیآنکه از همراهی چهرهی فرهیختهی فرهنگ ایران، علی دهباشی، یاد نکنیم. ایشان با پیشنهاد برگزاری شب دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، نقشی مؤثر در شکلگیری این گردهمآیی داشتند و با وجود مشغله و بیماری، امشب نیز با حضورشان بر گرمی جمع افزودند.
پیروزی در پایان گفت: دانشنامهی فرهنگ و تمدن گیلان تنها مجموعهای از مقالهها و پژوهشها نیست؛ آینهای از جان و هویت این سرزمین است، از زبان، آیین، موسیقی، هنر و باورهای مردمانش. این اثر روایت میکند که چگونه فرهنگی کهن هنوز زنده و جاری است.
وی ضمن سپاسگزاری از اعضای شورای پژوهش دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان و همچنین تمامی پژوهشگران، ویراستاران و دیگر همراهان این راه افزود: حقناسپاسی است اگر یاد نکنیم از غلامرضا قاسمی، مدیر پیشین حوزهی هنری گیلان که در همه سالهای انتشار دانشنامه، بیهیچ مداخله و با نهایت همراهی و بزرگواری حامی و پشتیبان صادق این کار فرهنگی بزرگ بودند و همینطور تمامی همکارانشان در این مجموعه. اما در نهایت، بزرگترین قدردانی من از مردم گیلان است؛ مردمی که در شادی و دشواری، پشتیبان فرهنگ و هویت این دیار بودهاند. این دانشنامه هدیهای کوچک در برابر مهر و اصالت آنان است.
گفتنی است از دیگر بخشهای این شب فرهنگی، اجرای سه ترانه از امین حقره با نام هنری «جوما» بود؛ اجراهایی که رنگو بوی موسیقی بومی گیلان را با نگاهی نو به برنامه آورد و با استقبال گرم حاضران همراه شد.
عکاس: مجتبی محمدی