امروزه شهرها برخلاف گذشته، نظام و سیستم پیچیدهای دارند. این روزها سبک زندگی در شهرها نسبت به گذشته تغییرات بسیاری داشته، چنانکه فرایندهای جهانی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر سبک زندگی شهرها تاثیر گذاشته است و به نوعی فرهنگ و هویت آنها را تحتالشعاع قرار داده است.
از چند سال پیش نامگذاری یک روز بهنام شهرها، با هدف معرفی تاریخ و هویت شهر، جاذبههای گردشگری، توسعه شهری و البته گردهمایی مردمی شاد در شهرها، آغاز شد. در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم که برخی کلانشهرها جهت زنده نگاهداشتن هویتهای فرهنگی و تاریخی و آشنایی شهروندان با آن، روزی را به نام شهرشان انتخاب کردهاند از این میان میتوان به شهرهایی چون: رشت، شیراز، اصفهان، قزوین و مشهد و امثال آن اشاره کرد.
روزی برای رشت
رشت یکی از مهمترین شهرهای شمالی ایران است که از گذشته که به عنوان مرکز معاملات نوغان و ابریشم شناخته شد، همواره مورد توجه مالکان بزرگ و بازرگانان ایرانی، روسی، یونانی و ارمنی که تاجر نوغان ابریشم بودند، قرار داشت. رشت در سفرنامههای سیاحان ایرانی و اروپایی جایگاه ویژهای دارد. در دوران مشروطه و بعد از آن نیز که گیلان به یکی از کانونهای تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل شد، نهضت جنگل، گسترش و توسعهی شهرها، تاسیس مدارس مختلف و بالندگی سطح فرهنگ مردمانش، این شهر را در زمره پیش روترین شهرهای کشور قرار داد.
واهانیان دربارهی علت انتخاب این روز در نشستها و برنامههای مربوط به روز رشت گفته بود: هویت شهرها منوط به شناخت روزی است که پایههای مدنیت بر آن استوار است و شهر رشت به مفهوم دقیق شهرنشینی آن، در دوازدهم دی ماه ۹۳۶ شمسی، به فرمان شاه طهماسب صفوی به حاکم وقت رشت ابلاغ شد.
از سال ۱۳۹۳خورشیدی، ۱۲ دیماه به عنوان روز رشت انتخاب شد. مناسبت این نامگذاری، انتخاب رشت به عنوان مرکز گیلان و ورود سلطان محمود نمایندهی شاه طهماسب صفوی در روز ۱۲ دی ۹۳۶ شمسی به رشت بود.
برای انتخاب این روز در سال ۱۳۹۲، کارگروهی متشکل از اساتید دانشگاه، پژوهشگران حوزهی تاریخ و فرهنگ و مانند آن تشکیل شد. برای انتخاب روزی برای رشت، مناسبتهایی چون: واقعهی «پیله داربن»، یادمان میرزا کوچکخان جنگلی، واقعهی مشروطه، سالروز تاسیس بلدیه، افتتاح ساختمان بلدیه، سالروز تاسیس کتابخانه ملی، سالروز تاسیس نخستین تماشاخانه، تاریخ ایجاد راه ابریشم، زادروز تولد دکتر معین و حتی آیین بومی چون پایان فصل زراعی و جشن خرمن، نوروزبل و امثال آن پیشنهاد شد که البته هیچکدام به تصویب کارگروه نرسید.
روبرت واهانیان: هویت شهرها، بر پایه مدنیت
حتی یکی از پیشنهادها پیرامون انتخاب این تاریخ، روز قتل آقابالاخان (از دولتمردان محمدعلیشاه و از مخالفان مشروطه) بود که طبق نظر جمعی چون حادثهای سیاسی و نه فرهنگی بود، به تصویب نرسید.
سرانجام «روبرت واهانیان» در آخرین جلسه، ۱۲دیماه را به عنوان روز رشت پیشنهاد داد، روزی که سلطانمحمود از طرف شاه طهماسب صفوی به عنوان نماینده وی انتخاب شد و با ورود او به رشت، این شهر مرکز گیلان شد. این پیشنهاد به تصویب اعضای کارگروه رسید.
واهانیان دربارهی علت انتخاب این روز در نشستها و برنامههای مربوط به روز رشت گفته بود: هویت شهرها منوط به شناخت روزی است که پایههای مدنیت بر آن استوار است و شهر رشت به مفهوم دقیق شهرنشینی آن، در دوازدهم دی ماه ۹۳۶ شمسی، به فرمان شاه طهماسب صفوی به حاکم وقت رشت ابلاغ شد.
این معمار پیشکسوت، پیشتر گفته بود: در انتخاب روز رشت تکیه بر رخدادی در تاریخ گذشته و نه معاصر، در گیلان بود رخدادی که منجر به تولد شهر رشت باشد؛ چرا که هر روز دیگری در تاریخ معاصر مرتبط به این شهر، به توسعهی رشت برمیگردد نه به تولد آن.
واهانیان دربارهی چگونگی مرکز شدن رشت گفته است: با مرگ حاکم غرب گیلان یعنی امیر شاهرخ، به دستور شاه طهماسب به فرمانروای کیایی سپرده شد. شاه صفوی ۲ ماه پس از کشته شدن امیر شاهرخ، از تبریز بازگشته و به تختگاه خود قزوین آمد. گفتنی است قزوین از سال ۹۵۵هجری به عنوان پایتخت برگزیده شده بود. شاه طهماسب پس از آمدن به قزوین تصمیم گرفت که از توان دربار کیایی- که پیشتر از سوی وی برای چیرگی بر غرب گیلان پشتیبانی میشدند- بکاهد و آرام آرام زمینهی فروپاشی آن را فراهم آورد. از این رو بار دیگر به فکر برپایی تاج و تخت در بیهپس (غرب گیلان) و کوتاه کردن دست دربار کیایی از آن سامان که برآیندی جز کم شدن توان دربار کیایی نداشت، افتاد.
بنابراین شاه طهماسب سلطان محمود از خاندان اسحاقی را به فرمانروایی بیهپس برگزید و پس از نوشتن فرمانی برای وی، او را راهی گیلان کرد. «سلطان محمود» در ۱۲ ربیع الاول سال ۹۶۵ هجری قمری (۱۵۵۷ میلادی) در میان استقبال پرشور مردم بیهپس به رشت رسید و آن را به عنوان پایتخت انتخاب نموده و بر تخت نشست. سلطان محمود با انتخاب «احمد سلطان فومنی» تلاش نمود رنج و دردها را از بیهپسیان پاک کرده و شادی را به آنها هدیه دهد.
پس از تصویب این روز به عنوان روز رشت، اولین جشنواره و گردهمایی فرهنگی به مناسبت این روز در۱۲ دیماه سال ۱۳۹۴ خورشیدی برگزار شد که با اجرای برنامههای متنوع فرهنگی چون: تئاتر، ورزش و بازیهای بومی، نمایشگاه عکس، غرفههای خوراک محلی و مانند آن همراه بود که مورد استقبال شهروندان قرار گرفت. از آن پس تا کنون هر ساله در چنین تاریخی در رشت همایش، نشست و جشنوارههای مختلفی با این موضوع برگزار میشود.
این دسته شکل این مرکزیت یافتن توسط سلسلهی صفوی را، امری ناخوشایند میدانند و بر این اعتقادند که مناسبتهای دیگری چون: ۱۴خرداد روز الغاء سلطنت قاجار و یا ۱۶ خرداد سالروز فتح رشت و تاسیس نخستین جمهوری شورایی توسط میرزاکوچک برای نامگذاری این روز مناسبتر بوده تا این روز.
اما پس از گذشت شش سال از انتخاب این تاریخ در کنار استقبال و شور و نشاطی که برای انتخاب ۱۲ دی به عنوان روز رشت وجود دارد، انتقاداتی نیز نسبت به انتخاب این تاریخ مطرح است. به ویژه در فضاهای مجازی که هر ساله در آستانهی این روز مباحث زیادی بین دو دسته موافقان و مخالفان انتخاب این تاریخ برای این روز مطرح است.
واکاوی انتخاب رشت به عنوان مرکزیت گیلان
عدهای این روز را انتخابی شایسته و بجا میدانند و عدهای که معمولا از ساکنان شرق گیلان هستند نسبت به این تاریخ اعتراض دارند. به عنوان مثال در برخی از صفحهها و گروههای مجازی تصور بر آن است که کسانی که این روز را به عنوان روز رشت پیشنهاد دادهاند از نگاه یک مرکزنشین و یک ملیگرای افراطی و نه یک گیلانی این روز را انتخاب کردهاند! این دسته معتقدند انتخاب این روز باعث اختلاف بین شرق و غرب گیلان میشود! چرا که پیش از این تاریخ، دو شهر لاهیجان و فومن در بیهپیش و بیهپس، دو مرکز شرق و غرب گیلان بودند و اینک با انتخاب روزی که رشت مرکزیت یافت، بدون هیچ دلیلی موجبات تنش میان مردم گیلان را فراهم میکنیم.
این دسته شکل این مرکزیت یافتن توسط سلسلهی صفوی را، امری ناخوشایند میدانند و بر این اعتقادند که مناسبتهای دیگری چون: ۱۴خرداد روز الغاء سلطنت قاجار و یا ۱۶ خرداد سالروز فتح رشت و تاسیس نخستین جمهوری شورایی توسط میرزاکوچک برای نامگذاری این روز مناسبتر بوده تا این روز.
دکتر عباس پناهی نیز دربارهی انتخاب این روز به عنوان روز رشت نوشته است: پس از اینکه شاه طهماسب صفوی، خان احمد کیایی را در سال ۹۷۵ه.ق تبعید کرد، کیائیان بسیار ضعیف شدند و در این زمان یکی از شاهزادگان مقتدر اسحاقی به نام جمشیدخان بیهپسی برای اینکه سلطهی خود را بر سراسر گیلان بگستراند، شهر رشت را که آن زمان مرکز تجاری سراسر گیلان بود در سال ۹۸۰ ه.ق به عنوان مرکز حکومت خودش انتخاب کرد.
این تاریخ توسط عبدالفتاح فومنی در دو مورد جداگانه یاد می شود. در جایی مینویسد: ۵ سال پس از تبعید خاناحمددوم، رشت توسط جمشیدشاه به عنوان پایتخت انتخاب شد و در جای دیگر میگوید: جمشیدشاه، رشت را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. اما این که در چه روزی رشت به عنوان پایتخت انتخاب شد در منابع تاریخی دیده نمیشود. این پژوهشگر حوزهی تاریخ بیان کرده است که با روشهای تطبیقی مطالعات تاریخی که در کتاب ماخذشناسی تحلیلی عصر صفویه داشته، نتوانسته سرنخ این مساله که دقیقاً رشت در چه روزی به عنوان پایتخت انتخاب شده را پیدا کند.
پناهی همچنین بر این اعتقاد است که با توجه به شرایط اقلیمی گیلان که در زمستانها و اوایل بهار پر از باتلاقها و گورابها و همچنین سرمای سخت و بارشهای بسیار بوده، نمیتواند گویای این رویداد در این زمانها باشد، چرا که امکان اینکه بار و بنه حکومتی در این وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی از فومن به رشت منتقل شده باشد، بسیار بعید است. وی احتمال این انتقال را در اوایل تابستان که شرایط جوی مناسب و زمینها خشک بوده و از همه مهمتر بارش باران نیز وجود نداشته، قویتر میداند.