کارگاهها وکارخانههای صنایع چوبی بخشی از صنایع تبدیلی گیلان هستند که برخلاف آمار تولید بالای چوب خام، حالشان به هیچ وجه خوب نیست. مجتمعهای بزرگی همچون صنایع چوب اسالم وچوکا تعطیل شدهاند وحالا نوبت پالت سازی چوبی رسیده است.
پالت سازی چوبی گیلان یکی از قطبهای تولید این محصول درایران محسوب میشود که پردرآمد است وهمیشه مشتری دارد. اما انبوهی ازچالشها دامن این صنعت گیلان را گرفته و رو به نابودی است. این زوال درحالی مطرح میشود که صنعت پالت درکلانشهرهای استانهای به دور ازجنگل ومواد اولیه رونق گرفته است.
تاریخچه پالت
پالت یا به فارسی بارکف، سازه پایدار حمل ونقلی است میتواند هزار کیلو وزن را تحمل کند و زیر کالا قرار میگیرد ویا به صورت جعبه بار را داخل آن میگذارند وکالا را در مقابل فشار وضربه محافظت میکند. همین صفحات باعث حمل آسان به وسیله جرثقیل، لیفتراک، جک پالت، لودر جلو میشود. همچنین استفاده ازپالت چیدمان کالا در انبارداری رامنظم میکند و از گنجایش انبار به درستی استفاده میشود.
ساخت پالت با تولید صنعتی، رونق حمل ونقل ونیازهای پشتیبانی جنگ جهانی دوم مرتبط است. ایران درشهریور ۱۳۲۰خورشیدی توسط متفقین برای تامین مسیر پشتیبانی اشغال شد وپیاده سازی کالا از کشتیهای آمریکایی دربندر خرمشهر، انتقال آن به وسیله راه آهن به شمال وتحویل آن به نیروهای شوروی، سبب آشنایی کارگران کشورمان با کاربردهای نوع چوبی این سازه حمل بار شده است.
هم اکنون تولید پالت وابسته به چوب نیست وانواع فلزی وپلاستیکی نیز تولید میشود. اما پالت چوبی بخاطر اصطکاک زیاد، هزینه پایین ساخت ونگهداری بیشتر مورد توجه است.
سالانه حدود ۱ و نیم میلیارد قطعه پالت درجهان ساخته میشود وکشورهای صنعتی و در راس آنها آمریکا با ۱ میلیارد قطعه بزرگترین مصرف کنندگان عمده آن هستند. نیاز بازار ایران نیز حدود ۱۰ میلیون قطعه درسال است که طی دوران رکود کارخانهها به ۷ میلیون قطعه نیز رسیده است. حدود نیمی از این مقدار را تولیدکنندگان داخلی میسازند و بقیه با واردات تامین میشود.
صنعت پتروشیمی به تنهایی حدود ۶میلیون قطعه پالت ایران را مصرف میکند که حدود ۴ میلیون و۸۰۰ هزار قطعه برابر با ۸۰ درصد آن را از تالش میخرند. تولید پالت برای کارخانههای پتروشیمی به قدری اهمیت دارد که آنها واحدهای پالت ساز را برای تدوام خرید خود ارزیابی و امتیازدهی میکنند. صنایع کاشی وسرامیک، خودروسازی، صنایع غذایی، انبارهای کالا وسردخانههای کشاورزی نیز در رتبههای بعدی مصرف پالت کشور قرار دارند. نخستین پالت چوبی کشور سال ۱۳۷۴ در تالش تولید شده و بیشترین مقدار تولید پالت کشور را نوع ۴ طرفه تشکیل میدهد. قیمت هر قطعه پالت نیز بسته به نوع چوب آن از ۱۰۵ تا ۳۲۰ هزار تومان است.
واحدهای پالت ساز گیلان
بنابر گفته پیمان پورنصیری رییس انجمن صنایع همگن چوب گیلان ۴۳۵ پروانه بهره برداری پالت سازی درکشور صادر شده که۲۰۲ مورد مربوط به گیلان است. ۸۴ واحد دیگر نیز دراستان منتظر دریافت پروانه هستند. طبق پورنصیری ۸۴ واحد صنعتی کارخانهای وکارگاهی در تالش، ضیابر صومعه سرا (سوماسرا)، آستانه اشرفیه، رضوانشهر، ماسال واملش مشغول به کار هستند که ۶۰ واحد متعلق به تالش در فاصله کمی از یکدیگر مستقر هستند.
صنف پالت سازان
پورنصیری با بیان نبود اتحادیه صنفی واحدهای پالت ساز درگیلان میگوید: این واحدها کماکان درانجمن صنایع همگن چوب عضو هستند وفقط یک شعبه این انجمن درتالش فعال است.
تشکیل اتحادیه نیازمند ۶۰ واحد صنعتی است اما در تالش که قطب پالت سازی شده تنها۳۰ واحد صنعتی هستند و ۳۰ واحد دیگر نیز نجاریهایی با پروانه کسب مجوز ساخت پالت دارند وبه صورت سنتی تولید میکنند. بنا به گفته وی چنانچه اتحادیه داشته باشیم مشکل تامین چوب کمتر میشود وبه عنوان رسمی یک صنف صنعتی درگیلان شناخته میشود.
مجوزهای بی ضابطه
البته صدور مجوزهای پالت سازی هم بی دردسر نبوده تا جایی که فرهاد دلقپوش مدیرکل صمت گیلان پیشتر درسال ۱۳۹۸ اعلام کرده بود که مجوز جدیدی برای راهاندازی واحد پالت سازی نمیدهیم ومجوزهای بدون مطالعه مشکلاتی ایجاد کرده است. این مقام دولتی به تماس خبرنگار مرور برای اظهارنظر درباره صنعت پالت پاسخی نمیدهد. اما چرا؟
دلیل اخذ مجوزهای این چنینی هم کمبود چوب دربازار گیلان است. اداره کل منابع طبیعی وآبخیزداری گیلان سازوکاری برای تامین چوب صنوبر به عنوان ماده اولیه ساخت پالت معین کرده که مقدار تناژ وپروانه قطع را مشخص میکند. شرکتها نیز براساس پروانه بهره برداری با شرکت درمزایده چوب تهیه میکنند. روندی که چوب را به بالاترین پیشنهاد دهنده قیمت میفروشد واین برای سازندگان پالت به صرفه نیست.
چالش چوب در گیلان
روزانه به طور متوسط ۱ هزار و ۸۰۰ تن چوب خام تولید درگیلان تولید میشود که ۱ هزار و۴۰۰ تن این مقدار به خارج استان ازجمله مازندران میرود. سهم گیلانیها ازمصرف این همه تولید فقط ۴۰۰ تن است. مزارع صنوبرکاری بخش ضیابر شهرستان صومعه سرا بیشتر نیاز چوب گیلان و چند استان کشور را تامین میکند.
خریداران چوب گیلان شرکتهای رقیب استانهای دیگر ازجمله اصفهانیها و دارندگان مجوزهای بدون تولید هستند. صنوبر شالک و نراد رایجترین چوبهایی هستند که درپالت سازی کاربرد دارند. هر مترمکعب صنوبر ۵ میلیون و نراد را ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت گذاری میکنند.
صاحبان سرمایه در اصفهان که خود مصرف کننده پالت هستند به ارزش این محصول پی برده و به دنبال قبضه بازار پالت چوبی افتادهاند. ضایعات چوبی را در اصفهان با کمترین هزینه حمل به کارخانه سلولزی میفروشند و تولید نئوپان اصفهان با رونق سایر کارخانههای صنایع تبدیلی چوب مرتبط است. البته این قصه سر درازی دارد و پروپاگاندای اقتصادی اصفهانیها سایر صنایع کشور را با چنین وضعی مواجه کردهاند. سر رشتهای که حتی به موضوع فرآوری نیشکر و ماجرای نیشکر هفت تپه هم میرسد.
چرا اصفهانیهای مقتصد حاضر به خرید چوب در کنار حمل ونقل با قیمت بالاتر هستند؟ پاسخ این است که صاحبان سرمایه در اصفهان که خود مصرف کننده پالت هستند به ارزش این محصول پی برده و به دنبال قبضه بازار پالت چوبی افتادهاند.
هر مترمکعب چوب رابرای ساخت۱۰ تا ۳۳ قطعه پالت بکار میبرند وبا همین مقدار ۸ تا ۱۰ پالت باکس (پالت جعبه ای) ساخته میشود. تنوع بازار خرید آنها از کرمانشاه و کردستان ومخلوط چند نوع چوب سبک با چوب گیلان و تولید محصول مشابه استراتژی آنهاست تا دست سازندگان گیلانی کم سرمایه را از بازار کوتاه کنند.
همچنین ضایعات این صنعت به صورت چیپس وپودر چوب در میآید که ماده اولیه مناسبی برای نئوپان سازی است. اما تنها واحد نئوپان گیلان درصنایع چوب اسالم تعطیل شده و این مواد باصرف هزینه حمل ونقل با قیمت هر تن ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان به کارخانه نکاچوب وسایر واحدهای سلولزی مازندارنی فروخته میشود. اما همین ضایعات را دراصفهان با کمترین هزینه حمل به کارخانه سلولزی میفروشند وتولید نئوپان اصفهان با رونق سایر کارخانههای صنایع تبدیلی چوب مرتبط است.
البته این قصه سر درازی دارد وپروپاگاندای اقتصادی اصفهانیها سایر صنایع کشور را با چنین وضعی مواجه کردهاند. سر رشتهای که حتی به موضوع فرآوری نیشکر وماجرای شرکتهای خوزستانی این صنعت از جمله نیشکر هفت تپه هم میرسد.
ساز و کاری برای تهیه چوب
البته ۲۵ تولیدگر درتالش “شرکت تامین نیاز پالت سازان” را با ۴۰ مییلون تومان سرمایه اولیه تاسیس کردهاند که کار آن تهیه مواد اولیه به ویژه چوب مورد نیاز واحدهای عضو است. گفته میشود سرمایه آن اکنون به بیش از ۵ میلیارد تومان نیز رسیده ولی مسلم رضایی نیا عضو هیات مدیره این شرکت از رکود کار خبر میدهد و با بیان چالش جذب سرمایه میگوید: هنوز اعضا برای سپرده گذاری براساس برنامه ریزی اقدام نکرده وبرای حضور دربازار چوب قدرت مالی کافی نداریم.
وی با بیان امیدواری به برنامه توسعه کشت چوب درگیلان تصریح میکند: آینده صنعت تبدیلی چوب به برنامه دولت بستگی دارد که میتواند نیاز به واردات را کاملا برطرف کند.
پالت سازی چوبی گیلان یکی از قطبهای تولید این محصول درایران محسوب میشود که پردرآمد است وهمیشه مشتری دارد. اما انبوهی ازچالشها دامن این صنعت گیلان را گرفته و رو به نابودی است. این زوال درحالی مطرح میشود که صنعت پالت درکلانشهرهای استانهای به دور از جنگل و مواد اولیه رونق گرفته است.
اما گزینه بلندمدتی که پالت سازان ارایه کردهاند ایجاد مزارع چوب درگیلان توسط خود آنها است. پس ازسالها چانه زنی سازمان جنگلها در شهرستان شفت زمینها رابرای کشت درختان صنعتی به مزایده گذاشت. همین اقدام دیرهنگام افقی است که میتواند تولید را ساماندهی کند. اما مشکل تهیه چوب درکوتاه مدت با این روش حل نمیشود.
خرید چوب از بازار گیلان تنها راه پالت سازان برای ادامه کار دراین شرایط نیست. هر کارخانه روزانه ۱۰۰تن چوب مصرف میکند واین مقدار چوب صنعتی باید تهیه شود تا تولید متوقف نشود. مصرف گونههای جنگلی صرفه اقتصادی ندارد وکمبودها باعث شده تا واحدهای پالت ساز تالش برای تدوام تولید از آذربایجان شرقی نیزچوب بخرند. کمبود مواد اولیه تا جایی پیش رفته است که آنها برای تولید پالت باکس از روسیه نیز چوب نراد وارد میکنند.
مالیات و گردش مالی
صنعت پالت به دلیل خرید چوب نیازمند نقدینگی است. مثمری صاحب کارخانه افراچوب آسنا که ۱۰۰ میلیارد تومان فروش سالانه دارد گردش مالی سالانه پالت سازان تالش رابیش از ۳ هزار میلیارد تومان بیان میکند. وی درباره این گردش مالی تصریح میکند: مبلغ درگردش تولیدکنندگان دایما صرف تهیه چوب، حمل چوب، هزینه کارگران، تعمیر و نگهداری ماشین آلات ودیگر نیازمندیها میشود که در دست تولیدکننده باقی نمیماند. آنچه که به دست صاحب سرمایه میرسد سود کم ساخت ومالیات سنگین دولت روی گردش مالی است.
کارآفرینی پالت سازان
مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی به عنوان متولی کار و مدیرکل صمت گیلان متولی صنعت گیلان هستند اما پاسخی به سوالهای خبرنگار مرور در تعداد کارآفرینی پالت سازان نمیدهند و لزوما این گزارش با تکیه بر آمار قطب پالت گیلان درتالش متمرکز شده است.
رضا رضایی نیا نخستین تولیدکننده پالت ایران و بزرگترین کارخانه پالت کشور درباره کارآفرینی این رسته صنعتی میگوید: هزار۳ و ۵۰۰ نفر نیروی کار ماهر ونیمه ماهر درتالش مشغول به کار هستند که ۹ شرکت تعاونی ۱هزار و ۵۶ نفر را بکارگیری کردهاند. بقیه نیز در۵۱ شرکت خصوصی وکارگاههای نیمه صنعتی ونجاریها کار میکنند. کارگران پالت سازی تاکنون ماهانه دستمزد خود را براساس قانون کار و بیشتر از آن دریافت میکنند و مشکلی دراین مورد ندارند. تعداد شغلهای غیرمستقیم صنعت پالت درگیلان با احتساب شرکتهای پیمانکار چوب، کشاورزان مزاع کشت چوب، رانندگان به حدود ۶هزار نفر میرسد.
رونق کارآفرینی پالت سازی در تالش وبخش اسالم به ۲عامل فراوانی چوب، سابقه نجاریهای منطقه ومهمتر ازهمه ساخت کارخانه صنایع چوب اسالم درسال ۱۳۳۴ مربوط میشود که نیروی ماهری را تربیت کردهاند. نیروی کار ضیابر دومین تولید کننده پالت گیلان هم از اسالم تالش هستند.
شهرکی برای صنعت پالت
رضایی نیا ساخت شهرک پالت سازان را سالها دنبال کرده با انتقاد از رویه موجود میگوید: طبق قواعد واحدهای صنعتی و کارخانهها باید درشهرکهای صنعتی مستقر شوند. ناحیه صنعتی حدودا۱۰ هکتاری خاله سرا بخش اسالم تالش تنها مکان برای استقرار واحدهای صنعتی پالت ساز گیلان است. مکانی نامناسب که تنها ۴ کارخانه در آن از سر ناچاری مستقر شدهاند و ۳ واحد پالت میسازند. تولیدکنندگان با مشکلات زیرساختی مواجه هستند وهزینه تسطیح زمین، برق کشی صنعتی، گازکشی وبا هزینه شخصی تولیدکنندگان انجام شده و خبری از لوله کشی آب نیست. هر کارخانه آب مورد نیاز را با تانکر حمل میکند و درمخزن ذخیره سازی میکند. تقریبا فضای فیزیکی این مجموعه تمام شده وقسمت جدیدی نمیتوان به آن اضافه کرد.
وی در ادامه به با اشاره به مشکلات پالت سازان خارج از ناحیه صنعتی تصریح میکند: تعدادی درمحور ارتباطی رشت به آستارا وحاشیه کمربندی اسالم مستقرند و قرارگیری درحریم جاده همواره باعث شده تا از سوی راهداری اخطارهایی دریافت کنند. واحدهای مستقر در داخل شهر اسالم ونزدیکی کارخانه صنایع چوب نیز باکمبود زمین برای فضای کار، فضای ساخت سرویس بهداشتی، رخت کن واستراحت کارگران مواجه هستند. چوب وتولیدات را کنار خیابان دپو میکنند وشهرداری اسالم بخاطر اشتغال مردم با آنها مدارا میکند.
مهر ۱۳۹۵ وقتی که نخستین کارخانه پالت سازی اتوماتیک کشور در همین ناحیه صنعتی به دست استاندار اسبق افتتاح میشد ۷۰ واحد در این شهرستان فعال بودند. محمدعلی نجفی درمراسم افتتاح بنا به خواست تولیدکنندگان ومقابل رسانهها وعده ساخت شهرک پالت سازان را داده بود اما عمر ۱۰ واحد پالت ساز به ساخت شهرکی که هنوز مکان نمایی نشده نیز نرسیده وتعطیل شدند.
وزارت جهاد کشاورزی با درخواست پالت سازان برای ساخت شهرک بارها مخالفت کرده و در سفر آخر وزیر در سال ۱۳۹۸ نیز دست رد به سینه پالت سازان زده است.
این تولیدکننده درباره دلایل این اقدام میگوید: تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به صنعتی ممنوع است و از سوی دیگر نمیتوان اراضی ملی را برای ساخت یک واحد صنعتی استفاده کرد. همچنین واحدهای صنعتی نمیتوانند در داخل مناطق مسکونی شهری و روستایی مستقر شوند وبا این حساب جایی برای ساخت یک شهرک صنعتی تخصصی نیست. بیشتر پالت سازان زمین برای ساخت واحد صنعتی دارند اما گزینه ساخت پالت سازی در خارج از شهرکهای صنعتی هم باز به همین دلایل امکان پذیر نیست.
آینده این صنعت در گیلان برای رضایی نیا که تولیدکننده نمونه کشوری رد سال ۱۳۹۷ بوده نیز روشن نیست.
خروج واحدهای صنایع تبدیلی از گیلان میتواند به یک روند دومینو وار تبدیل شود. چنانچه این اتفق بیفتد دیگر صنایع نیز از این روند پیروی کنند شاهد فروپاشی اشتغال ومهاجرت روزافزون نیروی کار درسطح منطقهای خواهیم بود.
شهرک صنعتی منطقه در سکام رضوانشهر و شهرک صنعتی کشلی تالش که ۳۱ و ۴۴ کیلومتر با اسالم فاصه دارند جایی برای واحدهای صنعتی پالت ندارند. بنا به گفته وی یکی ازگزینههای پیش روی کارخانه داران این است دراستانهای اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی مستقر شوند. این کار مشکلات تولیدکنندگان را برطرف میکند اما تجمع سازندگان ونیروی کار در گیلان را از هم میپاشد.
صرفه صنایع تبدیلی در گیلان
گیلان طبق سرشماری سال ۱۳۹۵با ۲ میلیون و ۵۳۰هزار و ۶۹۶نفر دومین استان پرجمعیت شمال کشور پس از مازندران است. ۹۲۷هزار و۶۶۰نفر در قالب ۳۱۳ هزار و ۹۵۷ خانوار، ساکنان ۲ هزار و ۵۶۷ روستا هستند که تولیدکننده انواع مواد اولیه بامنشا کشاورزی، دامی وشیلاتی محسوب میشوند. جمعیت روستایی گیلان وموضوع ایجاد شغل برای آنها اقتضا میکند که صنایع تبدیلی بجای استقرار درشهرها به مناطق روستایی اختصاص پیدا کند تا تولیدکنندگان مواد خام یک حلقه دیگر به زنجیره تولید بیفزایند. صنایعی که با استقرار درمناطق روستایی، ضمن ایجاد شغل ودرآمدزایی برای کشاورزان ارزش افزوده وکاهش تلفات محصولات را سبب میشود.
خروج واحدهای صنایع تبدیلی از گیلان میتواند به یک روند دومینو وار تبدیل شود. چنانچه این اتفق بیفتد دیگر صنایع نیز از این روند پیروی کنند شاهد فروپاشی اشتغال ومهاجرت روزافزون نیروی کار درسطح منطقهای خواهیم بود.
موضوع استقرار صنایع تبدیلی درشهرها وکلانشهرها همیشه یک آفت است که تولید مواد اولیه راتحت تاثیر منفی خود قرار میدهد ودر نهایت موجب کاهش تولید ومهاجرت گسترده نیروی انسانی به سمت شهرهای بزرگ میشود. ابعاد اجتماعی این موضوع بسیار مهمتر از موضوع اقتصاد است واستقرار همین جمعیت با درآمد کم درحاشیه شهرها وشهرکهای کارگرنشین همیشه دردسرآفرین است که بعدی ملی به موضوع تعطیلی صنایع تبدیلی محلی میدهد.