پیچ و خم احیای قدیمی‌ترین کاروانسرای رشت؛

سرای ملک، سازه‌ای روسی و مرمت غیراصولی

0 ۱۵

«مَلِک»، مُلک هرکه بود، اکنون بخش اعظم آن در اختیار بانویی است که مَلَکه‌وار، خواهان بازگرداندن شکوه تجاری آن است. بر تنها سردرب نیمه سالم مانده این کاروانسرای بازار رشت، نوشته‌ای رنگ و رورفته‌ای به نام «سرای مَلِک» نصب شده است.

 

از ۷ کاروانسرای موجود در بازار بزرگ رشت، قدیمی‌ترین و البته بزرگ‌ترین کاروانسرا «سرای ملک» است که به طور قطع در میانه دوره قاجار احداث شده است. اکنون سردرب ضلع غربی این کاروانسرا در میان داربست‌ها چنان محصور شده که بلندای شکوه سردرب را به سختی می‌توان دید.

 

باز جای شکرش باقی است که مانند ۳ درب ورودی دیگر، آجرچینی‌های این کاروانسرای دوره قاجار فرونریخته است. پیش از عبور از داربست ها، نوشته‌ای به آیند و روندگان هشدار خطر ریزش آجرها را می‌دهد و تذکر که از درب ضلع شمالی تردد کنید.

 

از ۷ کاروانسرای موجود در بازار بزرگ رشت، قدیمی‌ترین و البته بزرگ‌ترین کاروانسرا «سرای ملک» است که به طور قطع در میانه دوره قاجار احداث شده‌است

 

مسوولیت این مخاطره به گردن هرکس باشد، نزدیک‌ترین درب ورودی به داخل بازار، همین سردرب نیمه‌جان است که از بازاریان کسی به این اخطار توجه نمی‌کند. از وقتی سردرب ضلع جنوبی را مسدود کردند، دیگر کسی نتوانست برای میان بر از سرای گلشن عبور کند و با چندگام دیگر، خود را سریع به خیابان شریعتی و میدان صیقلان برساند.

 

به ناچار از سردرب ضلع شمالی وارد می‌شوم، اینجا نه از تزئینات آجری خبری هست و نه آن سردرب بلند و باشکوه و نه حتی درب آهنی با پیچ و خم‌هایی که بدون جوش، تزئینات زیبایی را برای سردرب ایجاد کرده است. از حلب‌های سفید و چوب‌های سربندی که همچون چتری درب ورودی را از نزولات جوی در امان دارد، می‌توان فهمید که تازه نصب شده است. و اطلاعیه‌ای که به حجره داران تاکید کرده که قرار است این سرای تجاری ساماندهی شود و همکاری لازم را با مالک داشته باشند.

 

کمی پایین‌تر، سردرب ضلع شرقی است. اگرچه طاق آجرچینی آن‌ اندکی سالم مانده اما از ارتفاع سردرب کاسته شده و از کهنگی حلب سردرب می‌توان فهمید که این سردرب نیز فروریخته و به‌جای مرمت اصولی و اجرای آجرچینی، سردرب را حلب پوش کرده‌اند. در جوار این درب ورودی، واحد تجاری مسکونی دو طبقه‌ای است که نشان می‌دهد بخشی از جداره سرای ملک قبلا نوسازی شده است.

 

سرای ملک دو حیاط دارد که با یک راهرو بهم متصل می‌شود. حجره‌ها با یک کرسی چینی در ارتفاع قرار گرفته، بخش زیادی از کرسی چینی فضای خالی است که با طاق گهواره‌ای شبیه یک سوله شده است.

 

معماری حجره ها اکثرا دستخوش تغییر و تحول شده و جداره خارجی حجره‌ها تماما بهسازی شده اند. تغییر درب و پنجره ها و جایگزینی با کرکره‌ها امروزی، نماهای کامپوزیت به جای آجرچینی و کف چوبی که سرامیک شده است

 

معماری حجره‌ها اکثرا دستخوش تغییر و تحول شده و جداره خارجی حجره‌ها تماما بهسازی شده‌اند. تغییر درب و پنجره‌ها و جایگزینی با کرکره‌ها امروزی، نماهای کامپوزیت به جای آجرچینی و کف چوبی که سرامیک شده است. حجره‌های داخلی به نسبت سالم‌تر مانده و المان‌های جالبی دارد؛ درب و پنجره‌های تماما چوبی و سقف طاق ضربی. از همه جالبتر، ستون‌های آهنی استوانه‌ای که با پیچ و مهره سقف حجره ها، ایوان و … را نگه داشته است.

 

همین ستون آهنی طویل را در سردرب غربی که سالم است، می‌توان دید. در این سردرب، دو لوله آهنی قطور داخل هم چفت شده و بازهم با پیج مهره سقف سردرب را استوار نگه داشته است.

 

حسینی یکی از اعضای هیات امنا می‌گوید: این ستون‌های آهنی کاملا اورجینال است و نخستین مدل‌های آهنی بود که از روسیه به گیلان وارد شده است و بدون جوش و با پیچ و مهره اتصالات انجام می‌شد. او حجره خودش را هم نشان می‌دهد که سالم مانده و ستون‌های داخلی حجره‌ها نیز از همین آهن‌های روسی به کار رفته است.

وارد حیاط سرای ملک که می‌شوید، گاری‌ها و خودروهای حمل بار، انبوهی از ظروف پلاستیکی را تخلیه می‌کنند. اگرچه لوازم دیگری هم از جمله حبوبات و آجیل را هم در برخی از حجره‌ها می‌توان دید، اما خبری از مهم‌ترین محصول کشاورزی گیلان یعنی «برنج» نیست.

 

وضعیت اقتصادی هر شهری را می‌توان در قلب تجاری آن یعنی بازار جست، اما ناگفته پیداست که در کاروانسرایی که در گذشته‌ای نه چندان دور مرکز پخش برنج و صادرات آن به استان‌های دیگر و حتی روسیه بوده است، چرا حجره‌هایش به چنین وضعی گرفتار شده است.

 

بازار بزرگ رشت با ۳۳ هکتار مساحت، در دوره صفویه و قاجار مرکز بزرگی برای فعالیت‌های اقتصادی و تجاری بود. در بافت بازار، ۲۰ کاروانسرا بود که اکنون تنها ۷ کاروانسرا باقی مانده است. زمانی کاروانسراها و تیمچه‌های بازار رشت، مرکز بارانداز کالاهای تجاری از دیگر استان‌ها و صدور آن به اروپا بود.

 

سرای ملک در فهرست آثار ملی ثبت شده است و مدیرکل میراث فرهنگی با اینکه وضعیت را از نزدیک مشاهده کرده، به صراحت می‌گوید ما اعتباری برای مرمت نداریم و شما هم باید برای مرمت اول طرح احیا بیاورید

 

در قدیمی‌ترین نقشه شهر رشت، که در سال ۱۲۴۹ خورشیدی کشیده شده، سرای ملک به خوبی جانمایی شده و می‌توان فهمید که قدمت سرای ملک از ۶ کاروانسرای باقی مانده، بیشتر است. و اگر وضعیت فعلی ملک با وضعیت دیگر کاروانسرا مقایسه شود، به مرتب اوضاع سازه‌ای آن بهتر از بقیه است.

 

مهم‌ترین رخداد تلخ بازار رشت، انفجار باروت و مهمات انباشته شده در سرای «میرزا احمد بزرگ» در سال ۱۳۳۰ هجری قمری بود که به چادر مراسم عزاداری سرایت می‌کند و با گسترش حریق ۱۰۰۰ دکان و چندین راسته و کاروانسرا به یکباره خاکستر می‌شود، بیشتر اموال سوخته و یا به غارت می‌رود.

نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، ۲۰ کاروانسرا را در کتاب ولایت دارالمرز ثبت کرده است. در این بازه زمانی تنها ۷ کاروانسرا باقی مانده است. البته در زمان احداث خیابان شریعتی (رضاشاه کبیر سابق) احتمالا ۱۳ کاروانسرا از بین رفته‌است.

 

درکتاب مفاخر گیلان، اشاره کوتاهی شده که میرابوطالب اسدی (خاور) مشهور به اسداُف بازرگان و صنعتگر رشتی مقیم بادکوبه بود که پیش از انقلاب اکتبر روسیه به گیلان بازگشت و امور بازرگانی‌اش را در سرای ملک رشت ادامه داد.

 

بانو هفت‌چناری اکنون بخش زیادی از مالکیت سرای ملک را در اختیار دارد. بخش کوچکی از حجره‌ها اوقافی است. خانم هفت‌چناری که در دهه ۷۰ عمرش زندگی می‌کند، با انرژی روزهای جوانی به شدت پیگیر احیا و مرمت میراث خانوادگی است.

 

او در این باره می‌گوید: سرای ملک، قدیمی‌ترین کاروانسرای بازار است و حجره‌ها عمدتا دست نخورده باقی مانده و می‌توان حجره‌هایی که غیراصولی مرمت شده را با استفاده از الگوی بخش‌های سالم مانده، مشابه سازی کرد.

 

وی اضافه می‌کند: پدربزرگم «غلامعلی هفت‌چناری» اجاره‌نامه سرای ملک را داشت. پدرم «علی اصغر هفت‌چناری» هم پس از او مالک بود. پدرم با تلاش زیاد توانست سهم بیشتر مالکین را بخرد و بیشتر سرای به نام خانواده ما شد. تا سال ۱۳۷۰ که پدرم به رحمت خدا رفت و سرا بین من و بقیه اعضای خانواده تقسیم شد.

 

بنابر پرونده ثبتی این بنا، این کاروانسرا در دوره قاجار، یکی از قطب‌های مهم تجاری محسوب می‌شد و از این سرا برنج به روسیه صادر می‌گشت و ابریشم تولید گیلان را از این کاروانسرا به شهرهای یزد و کاشان می‌فرستادند

 

یک دانگ مالکیت سرا نیز برای فردی به نام محمدتقی کریم بود که در زمان حیات وقف کرد و پسرش را متولی موقوفه کرد. پسر او در ایران نیست و اکنون بیشترین مشکل ما همین بخش اوقافی است.

 

بعدها من بخش زیادی از سهم بقیه وراث را خریدم با این هدف که میراث خانواده را احیا کنم. در گام نخست به سرقفل داران اخطار دادم که هرگونه واگذاری و مرمت باید با نظر مالک باشد و مرمت باید با اصول اولیه هم‌خوان باشد.

یکی از سردرب ها، حدود ۱۰سال پیش فروریخته بود و چندماه پیش با مرمت سربندی، سعی کردم مانع از تخریب بیشتر شوم. سردربی که در مجاورت سرای گلشن بود، حدود ۳ دهه پیش ابتدا مسدود می‌شود و متاسفانه یکی از حجره دارها غیراصولی سردرب را از بین می‌برد و عملا یک حجره برای خود می‌سازد و به تازگی هم حجره را به فرد دیگری می‌فروشد.

سردرب ضلع غربی تقریبا سالم مانده ولی خطر ریزش دارد و برای مرمت اصولی اداره میراث فرهنگی به عنوان متولی بناهای میراثی باید به ما کمک کند.

 

سرای ملک در فهرست آثار ملی ثبت شده است و مدیرکل میراث فرهنگی با اینکه وضعیت را از نزدیک مشاهده کرده، به صراحت می‌گوید ما اعتباری برای مرمت نداریم و شما هم باید برای مرمت اول طرح احیا بیاورید و اداره میراث فرهنگی تنها می‌تواند یک کارشناس برای نظارت بر مرمت معرفی کند! من هم نمی‌توانم بیش از این حجره‌دارها را تحت فشار بگذارم. نوشتن طرح احیا و مرمت کارشناسان خبره میراث را می‌خواهد و عملا در وظایف میراث هست که به ما کمک کند.

 

مدیران اوقاف نیز همکاری نمی‌کنند و حاضر نیستند سهم هزینه خود را از یک دانگ بخش وقفی بپردازند. ضمن اینکه برای دریافت مجوز تعمیرات از شهرداری باید امضای همه مالکین باشد.

 

بانو هفت‌چناری که متولد سال ۱۳۳۳ خورشیدی است، روزگار درخشان سرای ملک را دیده بود که اکثر حجره‌دارها تاجر برنج بودند و تاکید دارد که از وقتی برای احیای این کاروانسرا و انجام امور اداری آن گام برداشته، خوشحالی پدرش را مرتب در رویا می‌بیند.

به گفته هیات امنا، بانو هفت‌چناری هر روز از صبح تا ساعت ۱۳ به دفتر کارش، که اتاقی در انتهای کاروانسراست، آمده و پیگیر امورات حجره‌داران و سرقفل داران می‌شود.

 

خانم هفت‌چناری، حجره‌های هردو حیاط را به من نشان می‌دهد. بخش‌های سالم مانده و اورجینال را که می‌توان برای احیا و مرمت از آن الگوها استفاده کرد. و می‌گوید: اکنون ۴۷ حجره فعال در سرای ملک داریم که بیشتر آن‌ها به عنوان انبار کالا استفاده می‌شود. حجره‌ها از دو بخش تشکیل شده؛ بخش بزرگ و چوبی که بر کرسی بلند قرار گرفته، دفتر حجره داران بود و بخش زیرین که طاق گهواره‌ای دارد، آش خانه و یا محل اسکان مسافر و یا چاروادارهایی بود که با اسب و قاطر بار می‌آوردند.

 

انتهای کاروانسرا و نزدیک به دفتر اداری سرای ملک، فضای بزرگی با ستون‌های قطور آهنی و با سقف بلند هست که اسطبل کاروانسرا بوده و زمانیکه با اسب و قاطر بار می‌آوردند، چهارپایان را در این مکان نگه می‌داشتند.

وی، بخش‌هایی از سقف طاق ضربی حجره‌ها را نشان می‌دهد که در اثر نزولات جوی آسیب دیده و فروریخته است و اضافه می‌کند: اگر مسوولان این شهر به ویژه اداره میراث فرهنگی همکاری نکنند، به زودی قدیمی‌ترین کاروانسرای بازار هم از بین می‌رود. او همچنین خواستار اعطای مشوق‌هایی از سوی شهرداری است و تاکید دارد، مرمت بناهای تاریخی بسیار هزینه‌بر است و مسوولان شهر باید کمک کنند و شرایط را تسهیل نمایند.

 

بانو هفت‌چناری به گفته خودش از سال ۱۴۰۱ توانسته سهم بقیه وراث را خریداری نماید و حالا او در قامت مالک سرای ملک، از همان سال پیگیر دریافت مجوزهای لازم برای احیای این کاروانسراست و متعجب است از اینکه مدیران میراث فرهنگی می‌گویند؛ مرمت باید اصولی بوده و بنا به اصل خود بازگردد ولی حاضر نیستند اعتباری هزینه کنند!

 

وی تاکید دارد: همین کاروانسراهای درون بازار بهترین پتانسیل برای جذب سرمایه گذاری است و اکنون نیز سرمایه گذاری اعلام آمادگی کرده تا یکی از حجره‌ها را به عنوان الگو مرمت کرده و تبدیل به سفره‌خانه سنتی نماید. او امیدوار است مسوولان این شهر همکاری نمایند و تا زمانیکه او در قید حیات است، شاهد احیای دوباره میراث خانواده باشد.

 

کاروانسرای ملک به شماره ۹۹۱۶ و در تاریخ ۱۱شهریور ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. بنابر پرونده ثبتی این بنا، این کاروانسرا در دوره قاجار، یکی از قطب‌های مهم تجاری محسوب می‌شد و از این سرا برنج به روسیه صادر می‌گشت و ابریشم تولید گیلان را از این کاروانسرا به شهرهای یزد و کاشان می‌فرستادند. مساحت کل کاروانسرا حدود ۳۴۰۰ مترمربع است. از این مقدار ۱۶۵۰ مترمربع مسقف و باقی حیاط محسوب می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.