صندوق های آرا؛ آغاز یک جداسری سیاسی
صورت بندی سیاسی اصولگرایان، اصلاح طلبان و تحریمی ها در انتخابات ریاست جمهوری
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب نهمین رییس جمهور ایران _ آنهم پس از حادثه سقوط هیلکوپتر رییس جمهور پیشین _ یکی از پرمخمصمه ترین انتخابات چهار دهه گذشته بوده است. تجربه سیاسی مشارکت کنندگان، به لحاظ حافظه جمعی از چند انتخابات ریاست جمهوری گذشته طیف وسیعی از جامعه را به امتناع از مشارکت وا داشته و بسیاری بر این باور بودند که شرکت در این انتخابات نه تنها گره ای را باز نمیکند بلکه بر گرههای جدیدی خواهد افزود.
از سوی دیگر، وضعیت قهقهرایی اقتصاد ملی، تحریم های همه جانبه، تورم لجام گسیخته و فساد گسترده در تار و پود نظام اداری کشور طیف دیگری از جامعه را متقاعد کرد که نسبت به چنین موقعیت فرصت سازی بی اعتنا نمانند. با این حال مشارکت دور دوم انتخابات بنا به فرصت ها و تهدیدهایی که در میان بود کم و بیش ۱۲ درصد افزایش یافت و طیف وسیعی از جامعه سیاسی ایران با مشارکت خود سرنوشت دیگری را برای نامزدین این انتخابات رقم زدند.
دکتر رضا علیزاده استاد جامعه شناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم انسانی گیلان بیش از ۳ دهه است که مدیریت برخی از نظرسنجی و امکان سنجی های سیاسی _ اجتماعی را در استان برعهده داشته است در این مصاحبه به جامعه شناسی سیاسی و طیف های مختلف مشارکت کنندگان پرداخته است.
س- با توجه به جایگاه متفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری تفاوت این دو انتخابات از حیث مشارکت را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج- این مشارکت را میتوان از شکلهای مختلف بررسی کرد. اگر بخواهیم از حیث سیاسی به موضوع انتخابات نگاهی داشته باشیم؛ مهمترین انتخابات کشور، ریاست جمهوری است. بعد از آن انتخابات مجلس شورای اسلامی و در ادامه انتخابات شورای شهر و روستا. در واقع سیاسی ترین نوع انتخابات، ریاست جمهوری است.
نکته دوم اینکه اگر این انتخابات را با انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند ماه گذشته برگزار شد، مقایسه کنیم میزان مشارکت در این مرحله از افزایش ۱۰ درصدی نسبت به انتخابات مجلس حاکی است و این موضوع نشان میدهد که مردم حساسیت بیشتری به انتخابات ریاست جمهوری دارند.
در عین حال میزان مشارکت در مرحله دوم بیش از مرحله اول بود ، اما افزایش۱۰ درصدی مشارکت مردم نسبت به دور اول به این دلیل بود که در دور اول مردم تصور میکردند که یک کاندیدای خاصی انتخاب میشود یا کاندیدا از قبل مشخص شده است. اما در مرحله دوم احساس خطر کردند و مسوولانه وارد انتخابات شدند. در مرحله دوم ۵۰ درصد مردم آمدند و ۵۰ درصد هم مشارکت نکردند.
س- صف بندی این انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر میرسد این دوره از انتخابات همچون انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه اخیر، جامعه ایران وارد روابط سه جانبه ای شده است. از یک طرف معتقدین به اصلاحات سیاسی – اجتماعی. از سوی دیگر معتقدین به بنیادگرایی و محور مقاومت و دست آخر، ظهور جریان جدیدی که قایل به تحریم انتخابات بود. به نظر شما با پیروزی مسعود پزشکیان این سه طیف فکری چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و چگونه می توان به یک اجماع ملی رسید؟
ج- کلا ما با سه گروه در انتخابات مواجه بودیم. گروه اول تحریمیها که در مرحله اول ۶۰ درصد و در مرحله دوم ۵۰ درصد شرکت نکردند. البته اعتقاد دارم که سرجمع مشارکت مرحله اول و دوم بیش از ۵۰ درصد از واجدین شرایط است. بعنوان مثال تعدادی در مرحله اول شرکت کردند و دیگر در مرحله دوم حضور نیافتند یا بالعکس. به اعتقاد من اگر کدهای ملی رصد شود با قطع یقین میتوانم بگوییم در حدود ۵۵ درصد مردم در این دو مرحله شرکت کردند.
در عین حال فراموش نکنیم که جمعیت تحریمیها، جمعیت قابل توجه ای است که شامل حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد از جامعه را شامل میشود. اینها کسانی هستند که حس میکردند در این انتخابات به مقصود و اهداف خود دست نمییابند و نه گزینهای دارند و نه اینکه رای شان اثربخشی سیاسی لازم را دارد.
مهمترین نکته عدم حضور تحریمیها، فقدان اثر بخشی در بین کاندیداهای موجود برای دست یابی به خواسته هایشان بود. بنابراین نوع نگاه تحریمی ها به این شکل بود که نمیتوانستند به کاندیدایی اعتماد کنند.
گروه دوم که اصولگراها هستند و همیشه در انتخابات حضور داشته و رای تقریبا مشخص و تکلیفی دارند. گروه سوم نیز بخش اصلاح طلب جامعه است که اعتقاد دارم توانستند بخش قابل توجه ای از جامعه یعنی بیش از ۶ میلیون نفر را به پای صندوقهای رای بیاورند. این آرا اکثرا به سبد آقای پزشکیان ریخته شد. اگر چه ممکن است بخشی از این آرا برای جلیلی هم ریخته شده باشد اما ۹۰ درصد این آرا برای پزشکیان بود. و این نکته مهمی است که در این سه گروه وجود دارد.
س- با توجه به این نکات، گمان میکنید این سه طیف چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و آیا به یک اجماع ملی خواهند رسید یا خیر؟
ج- ابتدا اینکه رسیدن به اجماع ملی یک نیاز است و تحلیل جداگانه خود را دارد. در واقع هیچکدام از نیروهای اجتماعی و سیاسی قادر به حذف یکدیگر نیستند و مهمتر اینکه هر سه گروه باید در کنار یکدیگر باشند، تا گفتگوی ملی بین این سه طیف شکل نگیرد جامعه ایران دچار بن بست خواهد بود. البته مرزهای مشترکی بین اصلاح طلبان( به معنای گفتمانی آن ) و بسیاری از تحریمی ها وجود دارد.
تفاوتشان در تاکتیکها بود. یعنی بسیاری از اصلاح طلبان اعتقاد داشتند با رای دادن میتوانیم این روند را اصلاح کنیم. لذا بر فرض اگر گزینه ای مطلوب وجود نداشت اینها هم به تحریمیها اضافه میشدند و میزان مشارکت خیلی پایین میآمد.
نکته اساسیتر هم کارکتر خود مسعود پزشکیان بود که توانست در کنار کارکرد قومیتی در غرب کشور، تعداد زیادی از مردم را به پای صندوق های رای بیاورد. هر چند که آقای جلیلی هم رای قومیتی داشت. اگر به منطقه خراسان نگاه کنید ۱۵ درصد از آرای وی از خراسان بود و مابقی از سایر مناطق کشور.
س- در واقع طبق آنچیزی که در ساعات گذشته کاربران فضای مجازی مدعی بودند افزایش مشارکت در این دور بیشتر سلبی بوده تا ایجابی. به عبارت دیگر امتناع از جلیلی بود تا جذب پزشکیان. آیا این نکته درست است؟
ج- بله دقیقا همینگونه بود. این موضوع نیازمند تحلیل و کار میدانی و مصاحبه است. اما عمدتا همیشه در انتخاباتهایی با مشارکت حول و حوش ۵۰ درصدی، اصولگرایان برنده بودند. ولی چرا در این دوره اینگونه نبود، چون بخشی به کارکتر خود پزشکیان باز میگردد که توانست بخشی از آرای رییسی در دور قبل را به خودش اختصاص بدهد و از سوی دیگر رای اصلاح طلبان و قومیتیها را داشت. اینها در کنار یکدیگر موجب شد تا ۱۶ میلیون رای برای پزشکیان فراهم شود. در واقع پزشکیان در حدود ۴ میلیون از آرای رییسی، ۶ میلیون آرای تحریمیها و ۶ میلیون رای اصلاح طلبان را برای خود گرفت.
تحریمی ها در مرحله دوم به دلیل اینکه احساس میکردند با استفاده از این روش و تاکتیک میتوانند جواب نه به وضعیت فعلی کشور بدهند.
س- در روزهای گذشته نظرسنجی های متعددی درباره انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد به نظر شما کدامیک از نظرسنجی ها به واقعیت نزدیک تر بود؟
ج- غالب مراکز نظر سنجی معتبر درکشور؛ همه شان بر روی پیروزی پزشکیان اتفاق نظر داشتند. در نظرسنجیهای تیم ما در گیلان کار، میزان فاصله آرای پزشکیان از جلیلی در روز چهارشنبه به حدود ۲۵ درصد هم رسیده بود.
در کشور هم نظرسنجیهای مراکز معتبر فاصله شان را بین ۶ درصد تا ۱۲ درصد پیشبینی کرده بودند. نظر سنجیهای اسیپا، مرکز پژوهش های مجلس و پرسش در کل خوب و نزدیک به واقعیت بودند. درست است که در میزان تخمین مشارکت به دلیل حساسیتهایی که وجود داشت همه دچار خطاهایی شدند ولی در عین حال نسبت به مرحله اول که بیشتر خطا داشت، در این دور نظر سنجیها خیلی به واقعیت جامعه نزدیک بود. در گیلان نیز هم اینگونه بود و ما میدانستیم فاصله آقای پزشکیان با آقای جلیلی بسیار بالاست.
س- به عنوان یک جامعه شناس در نظر سنجی ها با چه مولفه ها و مشخصه های معناداری مواجه شدید که در دوره های گذشته وجود نداشت؟
ج- یکی از نکات این بود که نظرسنجیهای هر دو مرحله، اشتباهات زیادی داشتند و اساسیترین نکته این بود که نتواستند میزان مشارکت را درست تخمین بزنند و برخی هم فاصله بین دو کاندیدا را نتوانستند پیشبینی کنند . میزان نمونه ها و روش نمونه گیری باعث خطاهای این چنینی شد.
به عنوان مثل تعداد نمونهها را در حد کمی در استان ها در نظر گرفتند. وقتی تعداد نمونه در یک استان پایین باشد هیچگاه فاصله واقعی بین دو کاندیدا را نشان نمیدهد. در همین گیلان آمدند نظرسنجی را با ۱۵۰ نمونه پرکردند. همه این نظر سنجی ها آرای پزشکیان را جلوتر از جلیلی اعلام میکنند اما نمی توانند میزان مشارکت را درست تخمین بزنند. حتی مشخص نیست چه گروههایی در این نمونه ها مورد پرسش واقع شدند. در واقع تعداد نمونه پایین هیچگاه نمیتواند تخمین مشارکت را پیش بینی کند.
س- از حیث مشارکت و اجماع سازی ملی دوره اول انتخابات ریاست جمهوری با دوره دوم چه تفاوت هایی داشت؟
ج- تفاوت اساسی این بود که اصلاح طلبان توانستند تحریمی ها را قانع کنند تا به پای صندوق بروند. ۶ میلیون نفر یعنی ۱۰ درصد کل واجدین شرایط در این دور اضافه شدند و این موفقیت نسبتا بزرگی بود. کسانی که طرفدار پزشکیان بودند و رای میدادند باید در دو جبهه رقابت میکردند، با اصولگرایان و با تحریمی ها. به نظر من مواجه با تحریمیها برای قانع کردنشان در مشارکت برای اصلاح طلبان بسیار سختتر بود.
س- آیا افزایش مشارکت در دور دوم را به دلیل تاثیر مناظرات میدانید یا اثر گذاری فضای مجازی؟
ج- هم مناظرات و هم فضای مجازی. اینکه چند درصد مناظرات را تماشا کردند خود بحثی جداگانه است و گمان نکنم بیشتر از ۴۰ درصد تماشا کرده باشند. بیشتر شبکه های اجتماعی را دخیل میدانم. یکی از ابزارهایی که در ایران کارکرد سیاسی اجتماعی دارد همین شبکه های اجتماعی است.
س- به نظر شما بعد از این روزها، رییس جمهور پزشکیان برای اجماع این سه طیف چه راهی پیش رو دارد؟
ج- کار سختی پیش روی پزشکیان برای اجماع جامعه چند بخشی و تقسیم شده قرار دارد. حل مشکلات جامعه به یک عزم و کار جدی نیاز دارد. اولویت بندی مشکلات باید از اصلی ترین کارهای دولت باشد. هنچنین انتخاب هیات وزیران کارا با دانش بسیار مهم است. نباید افراد فاقد تخصص در کابینه راه پیدا کنند. بعد از آن انتخاب مدیران میانی و سطوح پایین تر است. این درست که رییس جمهور حق قانونی دارد که افراد همدل و همراه با خود را انتخاب کند و این یک اصل است اما باید بیشتر به کارایی نگاه کنیم .
س- گمان میکنید پزشکیان در این راه میتواند به آرای خود تکیه کند؟ میتواند در این راه، جامعه را همراه خود ببیند؟
ج- همه چیز به عملکرد پزشکیان بستگی دارد. هم میتواند اینها را همراه خود کند هم به عقیده من میتواند ۲۰ درصد از تحریمی ها را در پشت سر خود نگاه دارد و ۵۰ درصد مشارکت را به۷۰ درصد برساند. اما اگر به این نکته عمل نکند انتخابات بعدی کار سختی خواهد داشت. پزشکیان نباید گونه ایی عمل نماید که رای دهندگان به سمت تحریمیها هل داده شوند.
س- و نکته پایانی؟
دولت به تنهایی نمیتواند کل مشکلات را حل کند. نوع و شیوه مشارکت مردم پیام های جدی برای نظام سیاسی داشت. مردم از شیوه اداره کشور در همه بخشها ناراضی هستند . فقط ۱۳ میلیون به ادامه مسیر گذشته رای دادند. سر جمع تحریمیها و رای پزشکیان نشانگر تجدید نظر جدی برای اداره کشور است. نظام سیاسی باید خواسته های عموم مردم خصوصا نسل جوان و زنان را در نظر بگیرد. نارضایتی از وضع موجود، مشکلات اقتصادی و تورم ،کاهش امید به آینده در بین جوانان وتمایل به مهاجرت و مشکلات محیط زیستی و مسائل زنان از مهمترین مطالبات جامعه است.
نظرات بسته شده است.