تاناتوریسم (Thanatourism) یا گردشگری مرگ، به گونهای از گردشگری اشاره دارد که در آن افراد به مکانهایی مرتبط با مرگ، فجایع یا وقایع تاریخی تراژیک سفر میکنند. این مفهوم ترکیبی از دو واژه یونانی “تاناتوس” (Thanatos) به معنی مرگ و “توریسم” به معنی گردشگری است. تاناتوس در اساطیر یونانی تجسم مرگ است.
این نوع گردشگری را در اصطلاح «گردشگری سیاه» هم میگویند؛ سیاهی موجود در این اصطلاح، این شیوۀ گردشگری را در معرض چالش اخلاقی قرار میدهد. این در حالی است که طیف وسیع مقاصد گردشگری مرگ و اهداف متنوع گردشگران در مواردی این اصطلاح را بیاعتبار میکند.
تاناتوریسم تاریخچهای طولانی دارد. مکانهای مرتبط با مرگ در دورههای مختلف برای انسانها جاذبه داشتهاند. بازدید از میدانهای نبرد و مکانهای تاریخی تراژیک مثل میدانهای نبرد رم باستان، کشتارگاههای تاریخی و مواضع جغرافیایی مرگهای دسته جمعی در همه جهان مورد توجه بودهاند. سفرهای معنوی به مقاصد آرامگاه قدیسان و شهدا یا محل مرگ و شهادتشان هم در دستۀ تاناتوریسم مذهبی قرار میگیرد.
در قرون وسطی میادین اعدام یا گورستانهای مشهور مقصد سفر بودند. بعدها در دوره رنسانس و عصر روشنگری، علاقه به مکانهای تاریخی که فجایعی مانند طاعون یا جنگها در آن رخ داده بود افزایش یافت. در قرن ۱۹و۲۰ با توسعه حمل و نقل و سفرهای بینالمللی، گورستانهای معروف و وسیع جهان مانند پرلاشز در پاریس و استالیئنو در جنوا و دارالسلام نجف و یا محل نبردهای مشهور مانند واترلو به مقاصد محبوب گردشگری تبدیل شدند.
با وقوع جنگهای جهانی و فجایعی مانند هولوکاست، مکانهایی مثل اردوگاههای کار اجباری نازیها به نقاط برجسته تاناتوریسم اضافه شدند و هر چه از عمر زمین میگذرد، مقاصد تاناتوریستی بیشتر و متنوعتر میشوند.
با وقوع جنگهای جهانی و فجایعی مانند هولوکاست، مکانهایی مثل اردوگاههای کار اجباری نازیها به نقاط برجسته تاناتوریسم اضافه شدند و هر چه از عمر زمین میگذرد، مقاصد تاناتوریستی بیشتر و متنوعتر میشوند. حالا صحنههای بلایای طبیعی مانند فوکوشیما و چرنوبیل، و بلایای غیر طبیعی مثل هیروشیما هم مقصد سفرند.
مقاصد تاناتوریسم را در دو سطح محلی و جهانی میتوان مطالعه و طبقه بندی کرد؛ اما لازم است قبل از شناخت این نقاط، به نتایج و تأثیرات تاناتوریسم بپردازیم:
از منظر تأثیرات روانی میتوان برای تاناتوریسم چند اثر مثبت و منفی را برشمرد؛ تأثیرات مثبت به جنبههای آگاهیبخش و تأملبرانگیز این نوع گردشگری و تاثیرات منفی به اثر مشاهده رنج و درد بر انسانها برمیگردد.
میزان تاثیر روانی تاناتوریسم بر افراد به عوامل مختلفی مانند شخصیت فرد، میزان حساسیت به رویدادهای تراژیک، و عمق تجربهای که در این مکانها به دست میآورند، بستگی دارد. در ادامه به برخی از این تأثیرات روانی اشاره میکنیم:
– همدلی و همدردی: بازدید از مکانهایی که مرتبط با فجایع یا مرگهای دستهجمعی هستند، مانند اردوگاههای کار اجباری، باعث میشود افراد با قربانیان و خانوادههای آنها احساس همدلی و همدردی کنند. این تجربه میتواند موجب تقویت انساندوستی و توجه بیشتر به حقوق بشر شود.
– تأمل و بازنگری در زندگی شخصی: بازدید از مکانهای تراژیک، افراد را به بازنگری در زندگی خود و ارزشهای انسانی تشویق میکند. این مواجهه میتواند احساس قدردانی از زندگی و ارزشهای خانوادگی و اجتماعی را تقویت کند و باعث شود افراد اهمیت لحظات زندگی و عزیزان خود را بیشتر درک کنند.
– رشد شخصی و معنوی: برخی از افراد ممکن است از طریق تاناتوریسم به رشد معنوی و روانی برسند. تجربهی مکانهایی که با مرگ و رنج انسانی در ارتباطند میتواند به افراد کمک کند تا درباره ماهیت زندگی و مرگ تأمل بیشتری داشته باشند.
برخی مکانهای تاناتوریستی به فجایع زیستمحیطی مرتبط هستند. بازدید از این مکانها به گردشگران این امکان را میدهد تا از نزدیک با عواقب ناگوار فجایع زیستمحیطی آشنا شوند و اهمیت حفاظت از محیط زیست را درک کنند.
– یادگیری و پذیرش مرگ: بازدید از مکانهای مرتبط با مرگ میتواند به عنوان فرصتی برای پذیرش واقعیت مرگ و آماده شدن باشد. این تجربیات میتواند به افراد کمک کنند تا از ترس مرگ فاصله بگیرند و به شیوهای منطقیتر با این مسئله روبهرو شوند.
– افزایش اضطراب یا افسردگی: مواجهه مستقیم با مکانهای مرتبط با مرگ، رنج و تراژدی ممکن است برای بعضی افراد به لحاظ روانی دشوار باشد و پس از بازدید از این مکانها احساس اضطراب، افسردگی یا ترس از مرگ در آنها تقویت شود، حتی ممکن است تا مدتی دچار کابوس و افکار مزاحم شوند.
علاوه بر توجه به تأثیرات روانی تاناتوریسم، در مجموع لازم است اهمیت این شیوه گردشگری را در حفظ و انتقال دانش تاریخی، تقویت آگاهی اجتماعی و اخلاقی، و حتی توسعه اقتصادی جوامع محلی در نظرداشت.
اهیمت تاناتوریسم:
– آموزش و آگاهی تاریخی: این سفرها میتوانند به افراد کمک کنند به رویدادهای تاریخی نگاه تازهای بیاندازند و درک عمیقتری از تاریخ به دست بیاورند و با نگاهی انتقادی به تحلیل رویدادها بپردازند.
– حفظ خاطرات و بزرگداشت قربانیان و قهرمانان و شخصیتهای تاریخی- فرهنگی.
– رشد گردشگری فرهنگی: تاناتوریسم میتواند بخشی از گردشگری فرهنگی باشد که افراد را به درک بیشتر از فرهنگها و تمدنهای مختلف هدایت میکند. بازدید از مکانهای مرتبط با مرگ و فجایع میتواند به گردشگران کمک کند تا بیشتر با تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی این وقایع آشنا شوند.
– توسعه اقتصاد محلی: تاناتوریسم میتواند به توسعه اقتصادی جوامع محلی کمک کند و در بهبود زیرساختها و افزایش سطح زندگی در این مناطق مؤثر باشد.
– رشد تفکر انتقادی و اخلاقی: تاناتوریسم به افراد فرصت میدهد تا درباره مسائل اخلاقی مرتبط با مرگ، تراژدیها و فجایع انسانی فکر کنند. این سفرها میتواند افراد را به تأمل بیشتر درباره ارزشهای انسانی، عدالت و مسئولیتهای اجتماعی ترغیب کند.
– یادآوری خطرات و فجایع زیستمحیطی: برخی مکانهای تاناتوریستی به فجایع زیستمحیطی مرتبط هستند. بازدید از این مکانها به گردشگران این امکان را میدهد تا از نزدیک با عواقب ناگوار فجایع زیستمحیطی آشنا شوند و اهمیت حفاظت از محیط زیست را درک کنند.
موضوع این نوشتار معرفی ظرفیتهای تاناتوریستی شهر رشت است. در کنار جاذبههای طبیعی و فرهنگی که رشت را در فهرست یکی از مقاصد گردشگران ایرانی و خارجی قرار داده است، تجربههای تاریخی پر فراز و نشیب و فرهنگ غنی این شهر امکان پرداختن به ظرفیتهای تاناتوریسم را هم فراهم میکند، مکانها و یادگارها و عناصرشهری مربوط به مرگ، که به گورستانها محدود نشدهاند.
این مکانها و عناصر، شاخصهای تاریخی و فرهنگی، باورها، ارزشها، و شیوههای یادآوری و پاسداشت از دسترفتگان را درفرهنگ گیلان به نمایش میگذارند. هدف این نوشتار معرفی تک تک جاذبههای تاناتوریستی رشت نیست، چرا که معرفی هرکدام ازاین مکانها خود مجالی فراخ میطلبد؛ در واقع تهیه فهرستی از مکانهای مربوط به مرگ در سطح شهر رشت میتواند به گردشگران و برنامهریزان فرهنگی و شهری در تهیه نقشه تاناتوریسمی رشت کمک کند.
بازدید از مکانهایی که مرتبط با فجایع یا مرگهای دستهجمعی هستند، مانند اردوگاههای کار اجباری، باعث میشود افراد با قربانیان و خانوادههای آنها احساس همدلی و همدردی کنند. این تجربه میتواند موجب تقویت انساندوستی و توجه بیشتر به حقوق بشر شود.
این جاذبهها را با تأکید بر ارتباطشان با مرگ تهیه کردهام و دسته بندی موضوعی و کاربری خاص و اهمیت فرهنگی هر کدام – که به نوبه خود حائزتوجهاند- را در این فهرست لحاظ نکردهام و هیچ ملاک ترجیحی را درنظم نوشتاری آنها دخیل نکردهام.
لازم به ذکر است؛ به هویت کنونی این مکانها نظرداشتهام و گورستانهای قدیمی که به اقتضای شرایط، طعمه آسفالت و ساخت و سازهای شهری شدهاند را نیاوردهام.
۱-آرامگاه دکتر حشمت یکی از یاران میرزا کوچک، در محله چله خانه.
۲-آرامگاه هوشنگ ابتهاج شاعر، در باغ محتشم.
۳-آرامگاه ابراهیم پور داوود ایرانشناس، اوستاشناس و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی، در سبزه میدان کوچه آفخرا.
۴-آرامگاه دکتراحمدسمیعی گیلانی،نویسنده،مترجم و ویراستار، در محوطه تالار مرکزی رشت.
۵-آرامگاه دکتر آرسن خاچاطور میناسیان، پزشک نیکوکار و خانواده آوادیس هوردانانیان در مدرسه ارامنه انوشیروان در خیابان سعدی.
۶-بنای یادبود چهار تن از شهدای مشروطه: عبدالعزیز شریعتمداری تالش، میرزا یوسف خان جوبنهای، صالح خان مژدهی، کاظم علی روستا، در خیابان حافظ چهار راه پرستار.
۷-آرامگاه دانای علی در محله چمار سرا.
۸-بقعه خواهر امام در محله سوخته تکیه راسته مال فروشان.
۹-بقعه آقا سید عباس و سید اسماعیل و گورهای پیرامون آنها در محله ساغریسازان
۱۰- گورستان سلیمانداراب در خیابان میرزا کوچک جنگلی.
۱۱-گورستان تازهآباد در محله کرد محله.
۱۲-گورستان ارامنه رشت در محله سرچشمه.
۱۳-گورستان پیرملاء در جاده پیر بازار.
۱۴-باغ رضوان در کیلومتر ۴ جاده رشت- قزوین.
۱۵-گورستان محوطه مسجد صاحبالزمان، میدان جانبازان، بلوارامام رضا .
۱۶-گورستان محله کِسبَخ، میدان امام علی.
۱۷-گورستان آقا خوبان بیجار بنه، بولوار امام رضا.
۱۸-گورستان آقا میر قریش میدان امام حسین، پیر کلاچای.
۱۹-گورستان محوطه مسجد امام حسن مجتبی آج بیشه.
۲۰-گورستان محوطه مسجد آقا سید هارون آتشگاه، میدان یخسازی.
۲۱-گورستان محوطه بقعۀ آقا سید ابراهیم میدان گیل.
۲۲-گورستان محوطه مسجد آقا سید عباس منطقه طالشان.
۲۳-گورستان محوطه بقعه آقا پیربو علی میدان جانبازان.
۲۴-گورهای پیرامون بقعه آقا سید جیحون و سید هاشم سیاه اسطلخ.
۲۵-محل ترور علی انصاری استاندار و علیرضا نورانی معاون عمرانی استانداری گیلان در خیابان آیت الله لاکانی.
علاوه بر این مکانها، آیینهای مرگ و الگوهای محلی سوگواری را هم میتوان از جذابیتهای تاناتوریستی رشت دانست.
تمام مدتی که این سطرها را مینوشتم حواسم به فاجعه زیست محیطی سراوان بود و رودهایی که هوای رشت را به بوی مرگ میآلایند.
«شاعر وپژوهشگر»
نظرات بسته شده است.