مردم از خشم، دندان بر دندان می‌فشرند

ایران با داشتن ۱۷ درصد از گاز طبیعی جهان لنگ انرژی روزمره است

0 38

چطور می‌شود که در کشور انرژی‌خیزی مانند ایران، ما در زمستان و تابستان با مشکل کمبود انرژی مواجهیم؟ جمعیت ایران مگر چه نسبتی با میزان ذخایر انرژی دارد که دائما کاسه‌ی کمبود انرژی را بر سر مردم می‌شکنند؟

حقیقت این است که کمبود انرژی در ایران ناشی از ترکیب عوامل مختلفی است و برخلاف ادعای اهالی دستگاه مدیریت کشور، تنها مقصر مردم نیستند.

 

حقیقت این است که طبق داده‌های  EIA ایران حتی در لیست کشورهای پرمصرف برق جهان هم نیست. ده کشور نخست در لیست مصرف برق عمدتا در فهرست کشورهای صنعتی با رشد اقتصادی بالا و اقتصاد کارآمد هم قرار دارند.

چین، آمریکا و هند در صدر این جدول هستند و ایران بعد از همسایگانش یعنی روسیه و عربستان سعودی در رتبه‌ی دوازدهم قرار دارد.

 

این مهم در شرایطی است که جمعیت ایران تقریبا دو برابر عربستان سعودی است اما مصرف برق ایران از عربستان کمتر گزارش شده است. با این حال رسانه‌ها و مقامات دولتی اغلب می‌کوشند با تیترهایی اغراق‌آمیز، مصرف برق ایران را بیشتر از میانگین جهانی گزارش کنند.

حتی مصرف برق ایران در بین کشورهای منطقه هم به ازای هر نفر در سال ۲۰۲۳ کمتر از میانگین است و ایران با ۴۰ هزار کیلو وات در ساعت در رتبه‌ی ماقبل آخر قرار دارد.

 

این درحالی است که کشورهایی مانند قطر با ۲۲۶ هزار کیلو وات در صدر این جدول قرار دارند و سایر کشورهای همسایه مانند امارات، کویت، عمان و عربستان نیز از نظر میانگین مصرف بالاتر از ایران هستند.

 

چه کسی از زیرساخت‌های قدیمی و ناکارآمد سخن نمی‌گوید؟

در ایران، بسیاری از نیروگاه‌ها و زیرساخت‌های انرژی قدیمی هستند و به‌روزرسانی کافی در آن‌ها انجام نشده است. این امر منجر به هدررفت انرژی و پایین بودن بازدهی در تولید و توزیع می‌شود.

همچنین، شبکه‌های انتقال برق فرسوده بوده و در هنگام انتقال برق، تلفات زیادی رخ می‌دهد.

بستن مرزهای اقتصادی و عدم امکان سرمایه‌گذاری در صنعت انرژی باعث شده زیرساخت‌های انرژی ایران کماکان پس از چهار دهه بدون به روز رسانی اداره شوند.

مصرف برق ایران در بین کشورهای منطقه هم به ازای هر نفر در سال ۲۰۲۳ کمتر از میانگین است و ایران با ۴۰ هزار کیلو وات در ساعت در رتبه‌ی ماقبل آخر قرار دارد.

ایران؛ کشوری پهناور با یک منبع انرژی

تمام حوزه‌های صنعتی و مصرفی در ایران به‌شدت به سوخت‌های فسیلی (نفت و گاز) وابسته هستند و سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور بسیار پایین است. این وابستگی به منابع محدود و غیر تجدید پذیر، پایداری تأمین انرژی را در بلندمدت تحت تأثیر قرار می‌دهد و احتمال کمبود را افزایش می‌دهد. موضوعی که نه تنها صنایع بزرگ را از نفس‌انداخته بلکه صدای مردم را هم درآورده است.

 

کشوری که از تامین انرژی پایتختش عاجز است

با افزایش جمعیت و رشد سریع شهرنشینی، تقاضا برای انرژی در بخش‌های مختلفی مانند مسکن، حمل‌ و نقل و صنعت به‌شدت افزایش یافته است. این افزایش تقاضا به ویژه در پایتخت ایران سبب شده دولت‌ها در سال‌های گذشته برای تامین انرژی به سوزاندن نوعی سوخت سمی به نام مازوت (نفت کوره) روی بیاورند.

تقاضای بیشتر نیاز به تولید انرژی بیشتری دارد که با توجه به مشکلات زیرساختی و محدودیت منابع فسیلی، به کمبود انرژی منجر می‌شود. همین می‌شود که در زمستان آلودگی هوا در تهران با چشم غیرمسلح نیز دیده می‌شود و در تابستان مردم مجبورند زیر آفتاب داغ تابستانی شر شر عرق کنند.

 

چه تدبیری برای مصرف بالا در صنایع پرانرژی‌اندیشیده شده است؟

پاسخ این است؛ تقریبا هیچ تدبیری! بخش قابل توجهی از انرژی کشور در صنایعی مانند فولاد، سیمان، و پتروشیمی مصرف می‌شود که بهره‌وری انرژی پایینی دارند و انرژی زیادی مصرف می‌کنند. این صنایع بهینه‌سازی نشده‌اند و فناوری‌های روزآمد در آن‌ها کمتر استفاده می‌شود.

 

مشکلات تحریم و بستن مرزهای اقتصادی نیز از آپدیت این صنایع جلوگیری کرده است و عمده‌ی ماشین‌آلات صنعتی در این صنایع، بدون بازدهی کافی، انرژی مصرف می‌کنند. انرژی بی حساب و کتابی که در نهایت به نام مردم فاکتور می‌شود.

 

رانت انرژی فقط به مردم پرداخت می‌شود؟

بسیاری از دست‌اندرکاران اجرایی معتقدند؛ دریافت سوخت ارزان توسط مردم نوعی رانت رایگان است که دولت آن را در اختیار مردم قرار می‌دهد.

همین می‌شود که در زمستان آلودگی هوا در تهران با چشم غیرمسلح نیز دیده می‌شود و در تابستان مردم مجبورند زیر آفتاب داغ تابستانی شر شر عرق کنند.

درحالی که کمبود سیاست‌ها و مقررات کارآمد در مدیریت و بهینه‌سازی مصرف انرژی یکی از مشکلات مهم در کشور است. در شرایطی که کشورهای دیگر از طریق سیاست‌های مؤثر و اجرای پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی به سمت کاهش مصرف حرکت کرده‌اند، در ایران چنین اقداماتی کم و به‌طور کامل اجرا نشده است و ما هنوز خودروهای بی‌کیفیت و پر مصرف سوار می‌شویم، سیستم حمل‌ونقل شهری و بین شهری کارآمدی نداریم و با وجود نشستن بر روی دریایی از طلای سیاه همچنان دودهای سمی تنفس می‌کنیم.

 

با بارش‌های سال‌های گذشته چه کردید؟

همانطور که بعد از بارش‌های سال گذشته دیدیم، به قول «محمد درویش» میزان آب‌های تجمیع شده‌ی سطحی و آب ذخیره شده در پشت سدها بسیار بیشتر از نیاز ایران به آب آشامیدنی بود و قاعدتا ما نباید مشکلی در زمینه‌ی تامین آب و انرژی‌های وابسته به آن داشته باشیم. اما همانطور که این کارشناس می‌گوید، مشکل از کمبود آب نیست، بلکه بحران ما نبود خرد است.

 

اگرچه تغییرات اقلیمی و خشکسالی باعث کاهش تولید برق از نیروگاه‌های آبی شده است و این امر به خصوص در فصل تابستان که مصرف برق افزایش می‌یابد، فشار بیشتری بر شبکه برق وارد می‌کند اما با این حال مقصر اصلی این وضعیت دستگاه‌های اجرایی حاکمیت‌اند. دستگاه‌های مانند وزارت صمت، وزارت نیرو و وزارت نفت که چرخشان یا نمی‌چرخد یا اگر هم بچرخد بر اساس بروکراسی چهار دهه پیش می‌چرخد.

 

بنابراین کمبود انرژی در ایران اگرچه نتیجه ترکیب عواملی مانند زیرساخت‌های فرسوده و قدیمی، وابستگی به منابع فسیلی، رشد جمعیت، صنایع پرمصرف و مصرف خانگی است، اما در این میان مصرف خانگی کمترین اثر را در وضعیت کنونی دارد. بهینه‌سازی مصرف، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، و به‌روزرسانی زیرساخت‌ها می‌تواند به کاهش این کمبود کمک کند.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.