افسانه‌های سنگی دیلمان؛

وقتی سنگ‌ها حرف می‌زنند…!

0 ۴۹

دکتر رضا خوشرفتار، هیئت علمی دانشگاه زنجان
نیما فریدمجتهدی، مدرس طبیعت‌گردی
میثم نوائیان، مدرس حوزه گردشگری
مینا رضایی، مدرس حوزه گردشگری

 

اشاره
پدید‌ه‌های زمین‌شناختی گاه ریخت‌های ویژه با رویدادهای اسرارآمیز (از دیدگاه مردم عادی) را هویدا می‌سازند که دست‌مایه مردم برای ساخت داستان‌ها و اسطوره‌ها و شکل‌گیری باورهایی ماندگار می‌شوند. پرداختن به این موضوع و شناخت این‌گونه اسطوره‌ها و باورها در مقوله‌ای نوین به اسم «ژئومیتولوژی» موردِ بررسی قرار می‌گیرد. زمین‌شناسی و پیکرشناسی زمین بر جامعه، تمدن و تنوع فرهنگی تاثیر داشته‌اند. این تاثیر با‌توجه‌به میزان توسعه در هر جامعه‌ای متفاوت خواهد بود.

 

در گذشته، انسان‌ها روابط نزدیکی با محیط طبیعی خود داشتند و در راه تلاش برای شناخت و درک چشم‌اندازها و فرایندها از اسطوره، داستان و افسانه‌ها کمک گرفته‌اند. استفاده از اسامی مانند شیطان، اژدها و جن برای دره‌ها، کوه‌ها و غارها را می‌توان در نقاط متفاوت کره زمین و در فرهنگ‌های مختلف مشاهده کرد. علاوه‌بر‌ این انسان سعی کرده است فرایندها و فرم‌ها را بر‌اساسِ درک خود از طبیعت، تشریح کنند. اسامی به کار رفته برای عناصر غیرزنده طبیعت، در چهارچوب زمین‌شناسی فرهنگی قرار می‌گیرد.

 

بخشی از فرهنگ مربوط به پدیده‌های زمین‌شناسی با اعتقادات مذهبی مردم و متافیزیک ارتباط دارد. بعضی از این اسامی برای عناصر نسبتا استاتیک (مانند کوه‌ها)، فرایندهای دینامیک (مانند چشمه‌های تراورتن‌ساز) و فسیل‌ها استفاده شده‌اند

 

بخشی از فرهنگ مربوط به پدیده‌های زمین‌شناسی با اعتقادات مذهبی مردم و متافیزیک ارتباط دارد. بعضی از این اسامی برای عناصر نسبتا استاتیک (مانند کوه‌ها)، فرایندهای دینامیک (مانند چشمه‌های تراورتن‌ساز) و فسیل‌ها استفاده شده‌اند. تعدادی از این اسامی اسطوره‌ها و داستان‌ها، اطلاعات با ارزشی را درباره زلزله‌ها، سونامی، سیل‌ها و غیره ارایه می‌دهند و داده‌های مهمی را برای درک تاریخ زمین‌شناسی، روند تحولات پیکرشناسی و تغییرات آب‌وهوایی را فراهم می‌کند.

 

در این مجموعه، به معرفی برخی‌از سنگ‌های ویژه در منطقه دیلمان می‌پردازیم. منطقه دیلمان، بامِ سیاهکل، از جغرافیای خاصی برخوردار است. منطقه‌ای میانکوهی و دشتی در میان کوهساران. این منطقه محفوظ در دل کوهستان، دارای ویژگی دیگری است.

 

چهارراهی میان مناطق کوهستانی شرق گیلان محسوب می‌شود. از یک‌سو، به درّه سپیدرود از مسیر توتکابُن، از یک‌سو به منطقه الموت، از مسیر کُمنی-انبوه، از یک سو به درّه پُل‌رود و منطقه اِشکِوَر از مسیرهای موسی‌کلایه و مَلکوت، از سوی دیگر به منطقه سُمام و اَملَش از مسیر مُربُّو، به‌سمتِ سیاهکل از مسیر لاری‌خانی.

 

بنابراین عجیب نیست این‌همه هویت تاریخی پُربار در اثر گستره ارتباطات این منطقه از دیدگاه کلی زمین‌شناسی عمدتا توسط رسوبات آتشفشانی زیردریایی دوران سوم زمین‌شناسی پوشیده شده‌است. نرم‌فرسا بودن این رسوبات سبب شده که چشم‌اندازهای جغرافیایی این منطقه عمدتا هموار و محدب باشد با ‌این‌حال، در حواشی این منطقه عملکرد گسل‌های راندگی سبب بالا آ‌مدن سنگ‌های آهکیِ سخت‌فرسا و تغییر شرایط چشم‌انداز شده‌است. ترکیب متنوع جنس سنگ‌های منطقه، تنوع عوامل هوزادگی و فرسایشی در همراهی با دیرپایی حضور انسان در آن سبب درهم‌کنش میان انسان و سنگ در این منطقه شده‌است. به همین دلیل شاید دیلمان را بتوان سرزمین و موزه افسانه‌های زمین‌شناسی دانست.

 

کاخ سلیمان
بر روی قلّه فیروزکوه دیلمان به ارتفاع ۲۳۰۳ متر، مجموعه از سنگ‌های پراکنده و یک شکل وجود دارد که میان مردم بومی منطقه از آن به‌عنوانِ بازماندگان کاخ سلیمان یاد می‌کنند. افسانه این کاخ که میان مردم محلی رایج است بدین شکل است: «‌در زمان‌های گذشته، پادشاهی توانا بود که سخت فریفته دختری شد. دختر از او خواست، در بلندترین جاها با بهترین سنگ‌‌ها کاخی برای او بسازد. پادشاه برای انجام خواست دختر، کوه فیروزکوه را برگزید و گروهی از مردم را به بیگاری کشید.‌

 

همه هویت تاریخی پُربار در اثر گستره ارتباطات این منطقه از دیدگاه کلی زمین‌شناسی عمدتا توسط رسوبات آتشفشانی زیردریایی دوران سوم زمین‌شناسی پوشیده شده‌است. نرم‌فرسا بودن این رسوبات سبب شده که چشم‌اندازهای جغرافیایی این منطقه عمدتا هموار و محدب باشد

 

هنوز بنیاد و شالوده کاخ پایان نیافته بود که پادشاه شبی در خواب دید که کاخ تمام شده و آراسته است و او بر تخت کامرانی در آن نشسته است.‌ اما جغدی بزرگ بر کنگره کاخ دیده می‌شود. شاه از او می‌پرسد «‌ای نشانه شومی و ویرانی، تو در این جای فرخنده و آباد چه می‌کنی؟» جغد پاسخ ‌می‌دهد که من نشانه حکمت خداوندی هستم و زادگاهم این‌جاست و چیزهایی در این‌جا دیده‌ام که هیچ گوشی نشنیده و هیچ چشمی ندیده است.‌

 

شاه می‌پرسد: چه دیده‌ای؟ یکی از آن‌ها را بگو. جغد می‌گوید: در نیمه شب تابستان بالای همین درخت کهن مازو نشسته بودم. هنوز پاسی از شب نگذشته بود که هوا به‌هم خورد و برف باریدن را آغاز کرد. سراسر جهان را برف فراگرفت. من به بالاترین شاخه درخت مازو پریدم. برف تا آن‌جا نیز رسید. ناگهان باد گرمی وزیدن گرفت و سراسر برف‌ها آب شد. بامداد گفتی هرگز برفی نباریده است. آیا نیروی تو بیشتر است یا نیرویی که به انجام چنین کاری تواناست؟ شاه پس از لختی‌اندیشیدن پرسید: چرا ویرانه نشینی؟ جغد جواب می‌دهد چون دیدم شمار تاریکی و مرگ و زن بیشتر است.

 

زیرا نیمی از شبانه‌روز تاریک است و روزهای زیادی هم ابر و باد و مه و توفان است و کسانی‌اند که روز روشن را بر دیگران شب تار می‌سازند. پس سپاه تاریکی فزونی دارد. اما چرا شمار مردگان بیشتر است. چون همه زندگان می‌میرند و کسانی هستند که فقط نام زنده بر آنان می‌توان نهاد و از زبونی و خواری در شمار مردگان‌اند.‌ پس مردگان از زندگان افزون‌ترند.‌

 

اما زنان که خود دارای صفات جنس خود هستند و مردانی که زبون‌اند زنان‌اند نیز همچون زن هستند. پس زنان و زن صفتان از مردان مرد بیشترند، شاه از این سخنان سخت برهم برآمد. از خواب دیرین بیدار شد و دستور داد که بی‌درنگ آن‌چه از کاخ ساخته‌اند ویران کنند، از آن‌زمان تا امروز کاخ فیروزکوه همچنان ویران مانده است».

 

چرایی و ریشه‌یابی زمین‌شناسی این افسانه چیست؟ سنگ‌های متحدالشکل موجود در قلّه فیروزکوه آیا دست‌سازند و بازمانده قلعه‌ای تاریخی هستند؟ پراکندگی و حالت پخش‌شدگی این مجموعه سنگ‌ها در اثر ویرانی یک جنگ یا واقعه طبیعی است؟ واقعیت علمی وجودی این سنگ‌ها، ریشه طبیعی آن‌ها است. این سنگ‌ها از نوع بازالت و فرم مشهور آن‌ها، یعنی منشورهای بازالتی هستند.

 

به‌دلیلِ وجود سازندهای آتشفشانی از نوع بازالت به‌ویژه در اطراف بقعه موجود روی قلّه فیروز‌کوه و شرایط سردشدگی این ماگما‌ها، شاهد شکل‌گیری ساختمان‌های منشوری و ‌چند‌‌ضلعی در سنگ‌های بازالتی فیروزکوه می‌باشیم که باعث شکل‌گیری ستون‌های سنگی با حالتی شبیه به برش و صیقل‌یافته است.

 

این تخته‌سنگ‌های چند‌ضلعی در فیروزکوه به‌دلیلِ فعالیت‌های لرزه‌ای گسل‌های منطقه همچون شوئیل و زرین‌رَجه، در زمان‌های گذشته و پس از رخداد زلزله‌های تاریخی، تخریب شده و به حالتی به هم ریخته در جهت شیب درّه بر روی هم انباشته و حالت ویرانگی را تداعی می‌کنند. در تمامی اظهارِنظرهای مربوط به فیروزکوه، تمامی بازدیدکنندگان، وجود تخته‌سنگ‌های تراشیدهِ به هم ریخته را دلیل بر وجود قلعه‌ای در این کوه می‌دانند.

منشورهای بازالتی فیروزکوه، که برای بومیان تداعی‌کننده آجرهای یک کاخ در آن‌جا بوده است.

بِشکاته سنگ (بشکافته سنگ) مَلومه
یکی از مشهورترین جاذبه‌های طبیعی دیلمان بِشکاته‌سنگ مَلومه است. در این منطقه وجود یک لغزش تاریخی وسیع سبب برونزد مجموعه‌ای از توده‌های نیمه آتشفشانی داسیت-آندزیتی به شکل وسیع در منطقه شده‌است. این رویداد، جغرافیا، منظر و چشم‌انداز ژئومورفولوژیکی منطقه را دگرگون کرده و وجود این حجم از صخره‌های بزرگ در منطقه سبب در کنارهم قرارگیری مجموعه‌ای از ژئوسایت‌ها شده‌است که مهم‌ترین آن بِشکاته‌سنگ دیلمان و دیگری اَروس‌تَله و در نهایت یخچال طبیعی آن است.

 

در این منطقه تخته‌سنگی بزرگ در ارتفاع ۱۶۹۰ متری از سطح دریا در موقعیت ″‌۰۵′۵۵°۴۹ طول جغرافیایی شرقی و ″۵۲′۵۰‌°‌۳۶ عرض جغرافیایی شمالی قرار دارد. عملکرد یک گسل سبب به وجود آمدن شکافی عمیق در این برونزد سنگی شده‌است. شکافِ موجود در این صخره در بین مردم محلی به‌نام بِشکاته سنگ (سنگ شکافته‌شده) معروف شده‌است. افسانه‌ای هم درباره این تخته‌سنگِ شکافته وجود دارد که بنابر آن؛ این تخته‌سنگِ عظیم توسط حضرت علی(ع) و با ضربت شمشیر شکافته شده‌است.

بِشکاته‌سنگ

 

اَروس‌تَله

اَروس‌تَله
اَروس‌تَله در نزدیک بِشکاته‌ سنگ قرار گرفته‌است. موقعیت آن برابر با ″‌۲۴′۵۵°۴۹ طول جغرافیایی شرقی و ″۰۴′۵۱‌°‌۳۶ عرض جغرافیایی شمالی است. روایت‌های به نسبه مشابه برای این توده سنگی در منطقه رایج است با ریشه دلبستگی میان دو جوان. این روایت پیرامون خَرسنگی است که به‌شکل ایستاده در منطقه به شکلی برافراشته قرار گرفته‌است.

 

یکی از این روایات بدین مضمون است. زمانی دو جوان عاشق هم می‌شوند، اما خانواده‌ها با وصلت‌شان مخالفت می‌کنند. آن‌ها شبانه تصمیم می‌گیرند از روستا بگریزند. در میانه راه، هنگام گذر از کوه، گرفتار نفرین یا دعای پدر و مادر می‌شوند و همان‌جا به سنگ بدل می‌گردند. از آن پس، مردم آن دو سنگ را «عروس و داماد» نامیدند و باور داشتند که روح‌شان هنوز کنار هم باقی است. روایت دیگر، مضمونی عاشقانه ولی با تفاوت ارائه می‌دهد. دو جوان عاشق هم می‌شوند و با سختی فراوان و مخالفت خانواده‌ها ازدواج می‌کنند‌. مادر داماد شروع به اذیت و آزار عروس می‌کند تا آن‌جا که داماد نیز فریب مادر را خورده و عروس خود را آزار می‌دهد.

 

بالاخره عروس صبر و طاقت خود را از دست داده و از بالای بشکافته سنگ خود را به پایین پرت می‌کند و تبدیل به سنگ اَروس‌تَله می‌شود. جالب این‌جاست که هنوز هم در بعضی آبادی‌های دیلمان، وقتی داماد عروس را به خانه می‌برد، مادر بزرگ‌ها به شوخی می‌گویند: «سنگ عروس و داماد نبی!».

خام مزار، کلاچ‌خانی

کلاچ‌خانی‌ خانم‌مزار
به مکان مقدسی که معمولا فاقد سرپناه و اغلب به‌صورتِ پدیده‌ای طبیعی مثل سنگ یا درخت است و بنا به باورهای اهالی حتما پای آن سیّد، پیر یا قدیسی دفن است، مزار می‌گویند. این سرپناه اگر از سنگ باشد، به آن سنگ مزار می‌گویند. ساکنان کلاچ‌خانی، مکان مقدسی را موردِ تکریم قرار می‌دهند که شامل چند تخته‌سنگ است. در این میان تخته‌سنگی ایستاده و نوک‌تیز به ارتفاع تقریبی ۴ متر به حالتی خمیده خودنمایی می‌کند که به آن خانم‌مزار می‌گویند و اعتقاد دارند که محل دفن زنی مقدسه است.

 

امام‌زاده سیده صنم (سنگ مقدس تاریک‌دره)
امام‌زاده سیده صنم خانم نام صخره‌ای است که در نزدیکی روستای تاریک‌دره بر پوزه تپه‌ای قرار دارد. موقعیت جغرافیایی آن برابر با “۰۵ ′۵۰ °۳۶ عرض جغرافیایی شمالی و “۵۶‌ ′۵۴ °‌۴۹ طول جغرافیایی شرقی است. در شرقِ روستای تاریک‌دره دیلمان، بر روی پشته‌ای بر فراز تجمعی از درختان قرار گرفته‌است. اهالی این محل، در داخل حفره‌ای که در این صخره وجود دارد، دخیل بسته‌اند. این صخره مقدس، محل زیارت مردم منطقه است.

 

امام‌زاده سیده صنم
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.