اخبار منتشر شده از احتمال رد ثبت جهانی ماسوله از سوی یونسکو، بازخوردهای منفی مختلفی در فضای رسانهای و فعالین گردشگری و میراث فرهنگ گیلان به دنبال داشت.
مهمترین ایراد گرفته شده از سوی ایکوموس جهانی در پرونده ثبت جهانی ماسوله به عدم تطابق گزارش با واقعیات این سایت تاریخی و طبیعی اشاره شده است.
در عین حال که عمده این واکنشها به عدم مدیریت یکپارچه شهری، نبود طرح ساماندهی گردشگری و ادامه معارضات و موانع زیر ساختی سایر دستگاههای اجرایی اشاره داشت، اما در این میان برخی دیگر از کنشگران و فعالین این حوزه معتقدند؛ عدم تعامل با مردم منطقه و بی توجهی به میراث تاریخی و فرهنگی ماسوله از سوی مسؤولین وقت از چشم ارزیابان یونسکو دور نمانده و اصلیترین احتمال رد ثبت جهانی از میراث ارزشمند، نادیده انگاشتن نقش و حضور مردم محلی ماسوله در تصمیم گیریها و عدم رعایت ضوابط میراث فرهنگی و یونسکو بوده است. چنانچه مهمترین ایراد گرفته شده از سوی ایکوموس جهانی در پرونده ثبت جهانی ماسوله به عدم تطابق گزارش با واقعیات این سایت تاریخی و طبیعی اشاره شده است.
طبق آمارهای موجود در پورتالهای وزارت خانه گردشگری و میراث فرهنگی کشور، تلاشها برای ثبت جهانی ماسوله، همزمان با سلطانیه زنجان آغاز شد. در حالیکه سلطانیه زنجان بعنوان نهمین اثر جهانی از ایران در یونسکو ثبت شد، بعد از ثبت ۱۷ اثر تاریخی و میراثی دیگر از ایران اما متاسفانه ماسوله بثبت جهانی نرسیده است. در مجموع آثار ثبت شده از ایران در یونسکو تا کنون ۲۷ اثر است. اما نام ماسوله بعد از دو دهه انتظار همچنان در این فهرست خالی است.
حال چه اتفاقات و فرایندهایی موجب شد که بعد ازگذشته حدود دو دهه کارشناسان نهاد فرهنگی تاریخی ایکوموس وابسته به یونسکو به این نتیجه رسیدند که شهرک تاریخی ماسوله برای ثبت جهانی آماده نیست؟
بررسیهای مرور از اقدامات وزارتخانه گردشگری و میراث فرهنگی کشور و به دنبال آن اداره کل گردشگری گیلان حاکیست، طی نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ و نیمه اول دهه ۱۳۸۰ همزمان با اعلام رسمی اقدام برای ثبت جهانی ماسوله بعنوان اولین اثر از گیلان در یونسکو، اقدامات زیادی از سوی متخصصین برتر این حوزه با تلاشهای مرتضی طالع ماسوله یکی از بنیان گذاران وقت سازمان ایرانگردی و جهانگردی کشور و بعنوان یک مقام ارشد ماسوله ایی در پایتخت انجام شد که منجر به جذب مشارکت فعال ماسوله ایهای مقیم در داخل و خارج از کشور و مردم بومی ماسوله شد.
برخی از فعالین حوزه گردشگری، وجود ایرادات زیاد در نوشتن پرونده ارسالی و مغایرت پرونده با شاخصهای ثبت جهانی یونسکو را دلیل این مخالفت ابراز کردهاند.
حضور وی در اجلاسهای یونسکو بعنوان نماینده سازمان ایرانگردی و جهانگردی برای معرفی و دفاع از پروژه ثبت ماسوله همچنین دعوت از مقامات ملی و بین المللی از جمله آقای«چایلد» معاون دبیر کل یونسکو در دو مرحله، مدیر بخش جنوب آسیا و خانم «لاما» کارشناس یونسکو و مسئول وقت پرونده ثبت ماسوله و برگزاری نشستهای میدانی با مردم ماسوله و برگزاری اجلاس تخصصی با حضور معاون دبیرکل وکارشناسان یونسکو و مقامات ارشد میراث فرهنگی کشور در شهر تاریخی ماسوله در سال ۱۳۸۳، تدوین طرح جامع ماسوله، برگزاری اولین جشنواره ملی روستاهای شگفت ایران در ماسوله در سال ۱۳۸۰ و بهره برداری از مساعدتهای مقامات سازمانهای میراث فرهنگی و ایرانگردی و جهانگردی و وزارت کشور در تهران جهت تسریع در ثبت ماسوله از جمله این موارد بود که در نتیجهی بی توجهی مسؤولان سابق گردشگری استان و مدیریت شهری ماسوله در سالهای بعد بلاتکلیف رها شدند.
این اقدامات در راستای مرمت، بازسازی و احیای ماسوله بر اساس ضوابط میراث فرهنگی و سازمان یونسکو برای فراهم شدن بسترهای حضور ارزیابان یونسکو و تعامل با مردم منطقه بود که حتی منجر به ارایه برنامه و راهکار و اختصاص بودجه مصوب از سوی دولت وقت شد.
حال چند روز پس از مخالفت شورای ایکوموس با ثبت جهانی ماسوله گذشته، کارشناسان گردشگری و میراث فرهنگی کشور، نظر مشورتی این نهاد را در نتیجه نهایی یونسکو چندان تاثیر گذار نمیدانند، برخی از فعالین حوزه گردشگری، وجود ایرادات زیاد در نوشتن پرونده ارسالی و مغایرت پرونده با شاخصهای ثبت جهانی یونسکو را دلیل این مخالفت اعلام کردهاند.
نبود حکمت بومی در تصمیم گیری های ماسوله
«اکبر شرفی ماسوله» دکترای جامعه شناسی و رییس جمعیت نشر فرهنگ گیلان در گفتگو با مرور، نبود حکمت بومی در تصمیم گیریها را دلیل واضح مخالفت ایکوموس با پرونده ارسالی میراث فرهنگی از ماسوله دانست.
شرفی ماسوله با بیان اینکه برای شناخت هر منطقه ای، قطعا شناخت همه جانبه، بومی و اصیل از آن منطقه لازم است به مرور اظهار کرد: تا زمانیکه تصمیمات به شکل متمرکز اخذ شود واندیشه و حکمت بومی در اداره یک منطقه دخیل نباشد، خروجی تصمیمات ابتر و بی ثمر خواهد بود.
وی با تأکید به اینکه در تصمیم گیری و ارسال پرونده ماسوله به یونسکو به طرح جامع و حکمت بومی بیتوجهی شد، هرگونه تصمیمات جدید برای این منطقه را محکوم به شکست دانست.
شرفی ماسوله اظهار کرد: در حالیکه مردم و بومیان، صاحبان اصلی ماسوله هستند، تصمیمات ناصواب و بر پایه اراده فردی راه به جایی ندارند.
رییس کتابخانه ملی رشت با تأکید به اینکه هیچاندیشه بومی، طرح میراث فرهنگی برای ثبت جهانی این شهر را تأیید نمیکند و مورد قبول شان نیست تصریح کرد: مسؤولان میراث فرهنگی به جای آنکه به دنبال جلب نظر مردم محلی باشند در مقابل آنها قرار گرفتند و به بهانه مرمت و بازسازی منازل قدیمی، چند صد پرونده در دادگستری برای بومیان بازگشایی کردند. این اقدام موجب شد مردم در مقابل میراث فرهنگی قرار بگیرند و عملکرد میراث برای بومیان چه در تخصیص بودجه و چه سمبل کاری در مرمت خانههای قدیمی قابل توجیه نباشد.
رییس جمعیت نشر فرهنگ گیلان، با اشاره به اعمال سلیقههای فردی و قدرت نمایی در ساخت وساز برای مرمت خانههای ماسوله افزود: ادامه هر شیوه، مانیفست و مرامنامهای از سوی میراث فرهنگی که فاقد حکمت بومی باشد مسلما هر موافقی را به مخالف تبدیل میکند.
نادیده انگاشتن تجربیات مردم و بی توجهی به آداب و سنن بومی
«اسفندیار گودرزی ماسوله» یکی از شهروندان ماسولهای است که سبقه خانوادگی ۶۰۰ ساله اجداد وی در نجاری درب و پنجرههای ماسوله زبانرد منطقه است. او از بی مهریهایی که توسط مدیریت شهری و مسؤولان وقت میراث فرهنگی به اماکن و بناهای تاریخی و میراثی ماسوله و نیز عدم تعامل با مردم منطقه وارد شد به مرور گفت.
این شهروند ماسولهای که بعد از ۳۰ سال زندگی در آمریکا، در سال ۱۳۹۰ به زادگاه آبا و اجدادی خود بازگشت، عدم توجه به تخصص و تجربه اهالی بومی ماسوله در مرمت بناها و کنارهگیری اهالی از مسؤولان میراث فرهنگی را عامل اصلی گزارش منفی کارشناسان ایکوموس جهانی دانست.
قطع ارتباط با مردم محلی، نادیده انگاشتن تجربیات مردم و بی توجهی به آداب و سنن بومی موجب کناره گیری مردم بومی ماسوله از میراث فرهنگی گیلان شده است
در گفتگو با این شهروند، درباره بی توجهی مسؤولان وقت میراث فرهنگی به تاریخ و میراث ماسوله که از دید کارشناسان یونسکو پنهان نماند بیشتر پرسیدیم.
چطور شد که بعد از سالها زندگی در خارج از کشور تصمیم به بازگشت به ماسوله گرفتید؟
-یکی از شمار خانوادههای قدیمی بودم که در اواخر دهه هشتاد به پیشنهاد دکتر طالع دعوت شدم تا به زادگاهم برگردم. متأسفانه بعد از بازگشت به ماسوله شاهد تخریب بسیاری از بناها و میراث تاریخی منطقه بودم که الان تخریب شدهاند و یا به درستی مرمت نشدند.
چه عواملی را در تخریب میراث ماسوله مؤثرمیدانید؟
-قطع ارتباط با مردم محلی، نادیده انگاشتن تجربیات مردم و بی توجهی به آداب و سنن بومی
مواردی از میراث تاریخی ماسوله که تخریب شدند کدامند؟
-تعداد ۲۸ چشمه که به چشمههای النزه خونی معروف بودند. حتی در کتاب گیلان به این چشمهها اشاره شده که متأسفانه در سالهای گذشته به دلیل ساخت و ساز تخریب شدند و اکنون نشانی از آنها نمانده است.
مورد دیگر میتوانم به تخریب کوچهها و راههای ماسوله اشاره کنم. اگر به اسناد قدیمی به جا مانده از خانههای ماسوله نگاهی بیاندازید در این اسناد به راه زنجان – ماسوله اشاره شده. حالا هیچ نشانی از کوچههای قدیمی در ماسوله نیست. دراین شهر همه کوچهها و راهها به یکدیگر مرتبط بودند. اصلا کوچه بن بستی نداشتیم. الان همه این مسیرها با تبانی مسؤولان و مدیران وقت ماسوله برای ساخت و سازهای بیشتر تخریب شدند.
مورد دیگر درخت ۷۵۰ ساله میرحمزه یکی از دو چنار باقیمانده از میراث فرهنگی ماسوله است که مردم بومی در گذشته زیر درخت برای گرفتن حاجات شمع روشن میکردند. اما این درخت توسط حفارها برای حفاری گنج خشک شد و هیچ اقدامی از سوی میراث فرهنگی منطقه برای نجات این درخت انجام نشد.
به مرمت نامناسب خانههای ماسوله اشاره کردید. این بناها در چه شرایطی مرمت شدند؟
-وقتی در دهه هشتاد از تعدادی از ساکنین قدیمی ماسوله که در سایر شهرها و کشورهای دیگر سکونت داشتند برای بازگشت به خانههای اجدادی خود دعوت شدیم با توجه به اینکه بسیاری از این خانهها نیاز به مرمت داشتند، به ما افرادی بی تجربه و نا آشنا با معماری بومی ماسوله معرفی شدند که اصلا آشنایی و مهارتی برای مرمت اصولی و مناسب با ساختار خانههای ماسوله نداشتند.
این درحالیست که اهالی منطقه هر بار تلاش کردند خود به مرمت اصولی ماسوله ورود کنند با ممانعت کارشناسان میراث فرهنگی ماسوله که هیچ آشنایی با سبک شهر نشینی ماسوله نداشتند مواجه شدند. در نهایت خروجی نامناسب مرمت برخی از خانههای قدیمی منطقه، تخریب و آسیب کامل بود.
در مورد تخریب سایر میراث فرهنگی و تاریخی ماسوله چه اتفاقی افتاده؟
– آنچه که در اسناد و کتابها در مورد ماسوله اشاره شده، نقش این شهر در ساخت شمش فولاد در زمان هخامنشیان است. بطوریکه از کهنه ماسوله قطب صنعت فولاد و اسلحه سازی نام برده شده و تا چندین سال پیش آثار ۱۲ ساختمان سنگ چین که محل ساخت فولاد بودند نیز وجود داشت که در حال حاضر۳ اثر باقی مانده است. در واقع یکی از بزرگترین سایتهای تحقیقاتی کهنه ماسوله که به شاه معلم نیز شهرت داشت مورد بی توجهی قرار گرفت و بارها از سوی حفارهای غیر قانونی تخریب شد. حتی با وجود انکه تعدادی از حفارهای غیر قانونی را به مراجع انتظامی و قضایی معرفی کردم اما پرونده این افراد در حال حاضر مفقود شده است.
به ارتباط و تعامل با مردم اشاره کردید. در گذشته کارشناسان یونسکو با مردم بومی ارتباط مستقیم داشتند؟
-بله. برای اولین بار در دهه هشتاد وقتی کارشناسان یونسکو توسط آقای مرتضی طالع ماسوله به ماسوله آمدند در قهوه خانهها کنار مردم مینشستند و به حرفهای آنها گوش داده و از زبان مردم محلی با میراث تاریخی ماسوله آشنا میشدند. اما در سفر سال گذشته کارشناسان یونسکو به ماسوله، به قدری اطراف کارشناسان از حضور مردمی ایزوله بود که حتی یک بار فرصت صحبت با اهالی برای آنها فراهم نشد. به عقیده من کارشناسان از نزدیک متوجه این موضوع و عدم تطابق گزارش کارشناسان پیشین با مستندات فعلی پرونده کارشناسان جدید میراث فرهنگی استان شدند.
–شما این موارد را چقدر در گزارش کارشناسان ایکوموس برای رد ثبت جهانی ماسوله مؤثر میدانید؟
-خیلی زیاد. همه بی توجهیهای انجام شده از سوی عدهای فرصت طلب و سودجو که مدیریت شهری و میراث فرهنگی ماسوله را در چند سال گذشته عهده دار بودند موجب شدند بومیها و ساکنین قدیمی ماسوله روز به روز از آنها فاصله بگیرند. متأسفانه مسؤولان نالایق و سودجو عامل اصلی نابودی میراث فرهنگی و تاریخی ماسوله در سالهای اخیر بودند.