در حالیکه مدتهاست شرکت کود آلی از مأموریت سازمانی خودپردازش زباله شهری و جداسازی مواد آلی، مواد قابل بازیافت از زباله مخلوط شهری و حمل مواد ریجکتی به مرکز دفن خارج شده و آشکارا به یک مرکز انتقال زباله تبدیل شده و خطوط پردازش این شرکت فعالیت مشخصی ندارند، شهردار رشت خبر از خرید دو دستگاه ویندوز ترنر داد.
پیش از این، در شهریور سال ۹۹ بود که طی مناقصهای ساخت دو خط پردازش و خرید یک دستگاه ویندرو به شرکت شهاب خودرو سپرده شد. این اولین بار بود که یک شرکت تولیدکننده اتوبوسهای شهری، در عرصه مدیریت پسماند و ساخت تجهیزات آن شروع به فعالیت میکرد.
خطوط پردازش فاز ۳ و ۴ با ظرفیت ۵۰۰ تن قرار بود یکساله ساخته شود. به عبارت دیگر، میبایست در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ به بهرهبرداری میرسید. این در حالی است که ۳ سال پس از آن، در آبان ۱۴۰۳ شهردار رشت از خرید دو دستگاه ویندرو ترنر بهعنوان گامی بزرگ در راستای مدیریت پسماند یاد میکند که هیچ گزارشی از چگونگی خاتمه قرارداد با شرکت شهاب خودرو به عموم داده نشده است.
همچنین موضوعاتی از قبیل؛ چگونگی منفک شدن قرارداد، مبلغ قرارداد اولیه و پرداختیهای صورت گرفته به این شرکت تولیدکننده اتوبوسهای شهری نیز به ابهامات حوزه پسماند مرکز استان گیلان افزوده شده است. با توجه به اینکه شرکت شهاب خودرو فاقد شرایط لازم و تجربه در حوزه ساخت تجهیزات پردازش زباله بود و واردکنندگان و سازندگان کارخانههای پسماند در کشور مشخص بودهاند، چرایی انتخاب شرکت شهاب خودرو خود مسئله بسیار بزرگی است. با این تفاسیر باید پرسید: چه کسی یا گروهی به هدررفت سرمایه ملی و بیتالمال پاسخ خواهد داد؟
بیاییم یک محاسبه معمولی انجام دهیم. در سال ۱۳۹۹ قیمت یک دستگاه ویندرو ترنر ۳۵۰ هزار یورو بود و با توجه به قیمت یورو در آن سال که حدود ۳۰ هزار تومان بود، مبلغ خرید یک دستگاه ویندرو حدود ۱۰ میلیارد تومان میشد (یک دستگاه ویندرو ترنر A۵۰ که نسبت به ویندرو ترنر خریداری شده از سوی شهرداری رشت بزرگتر بود.
در سال ۹۹ از سوی شهرداری لنگرود با ۷ میلیارد تومان خریداری شد) این مبلغ در قرارداد با شرکت شهاب خودرو گنجانده شده بود که از ابتدا مشخص بود که این کار انجام نمیشود. در ۲۰ آبان ۱۴۰۳ شهردار رشت با افتخار اعلام میکند که ۶۱۵ هزار یورو برای خرید همان دستگاه پول پرداخت شده است و باقیمت یوروی امروز حدود ۴۴ میلیارد تومان برای این دستگاه از خزانه و بیتالمال هزینه شده است. آیا نهادهای نظارتی به این هدررفت سرمایه رسیدگی خواهند کرد و افرادی که در این مورد تصمیم نادرست گرفتهاند مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
همه این مطالب و پرسشها در جای خود قابل رسیدگی و تأمل است، اما دستگاه ویندرو در شرکت کود آلی گیلان که عملاً هیچ زبالهای در آن پردازش نمیشود چه ارزشی دارد؟
در مطلبی که پیش از این در رسانه مرور با عنوان ” کود آلی؛ دومینوی ابر چالش مدیریت پسماند” مورد خطاب شهرداری قرار گرفت. این شرکت میبایست؛ میزان کود تولید شده خود را طی سال گذشته اعلام نماید. چونکه از روی مقدار تولید کود میتوان محاسبه کرد که چه مقدار زباله در این سایت پردازش شده و اصولاً چه مقدار کود تولیدی فروخته شده و چه مقدار درآمد از محل فروش کود در این شرکت وجود داشته است؟ باتوجهبه میزان تولیدات و فروش کود توسط این شرکت میتوان دریافت که چه مقدار زباله در گیلان مدیریت میشوند!
واقعیت آن است که تا به امروز پاسخ به پرسشهای قبل غیرشفاف بوده و به روایتی میتوان گفت: منفی است؛ بنابراین دو دستگاه ویندرو ترنر خریداری شده همچون ۵ دستگاه سیمی تریلر (که هنوز کشنده آنها خریداری نشده) جز افتخارات شرکت کود آلی محسوب میشود که چند باری بهصورت نمایشی به حرکت خواهد آمد و پس از آن در گوشهای نگهداری خواهد شد.