در حالیکه هفته گذشته جامعه ایران در حیرت نمایش پل صراط و جهنم از سوی سپاه در فومن انگشت به دهان ماندند، پرسشهای متعددی درباره منابع مالی این پروژه و اثربخشی آن در شرایط اجتماعی و اقتصادی امروز کشور مطرح شده است.
اساسا اینکه چرا به راحتی برای چنین پروژههای نمایشی تحت عنوان طرحهای فرهنگی منابع مالی و بودجه تخصیص مییابد اما برای دهها پروژه زیرساختی و عمرانی روی زمین مانده و بلاتکلیف بخصوص در شهرستان فومن اعتبارات مالی بهاندازه کافی موجود نیست، سوال بسیاری از مخاطبان و شهروندان بعد از مشاهده تصاویر «ساعت به وقت بهشت» بوده است.
حتی بعد از انتشار واکنشهای منفی در رسانهها و از سوی شهروندان، متولیان این برنامه برای توجیه عملکرد خود از تأیید علمای عظام قم خبر دادند. در عین حال برخی دیگر از اساتید حوزه علمیه نسبت به آن انتقاداتی مطرح کردند. همچون «سید محمدعلی ایازی» مدرس حوزه علمیه که در واکنش به شبیهسازی جهنم در فومن بیان کرد: «کمبود آب، برق و گاز، خودش به تنهایی جهنم است/ آقایان در حوزههایی وارد میشوند که وظیفهشان نیست.»
فومن؛ شهر آیت الله بهجت، گل آقا، شیون فومنی و سرزمین چای و برنج و کلوچه که به «شهر مجسمه ها» نیز ملقب شده است، چند سالی است زیر چتر سبز کوهستانی خود از محرومیتهای زیادی رنج میبرد. محرومیتهای زیرساختی که ماحصل ناکارآمدی مدیران و نمایندگان این شهر طی ادوار مختلف انباشته شده و به بهانه نبود منابع مالی و بودجه بلاتکلیف و نیمهتمام رها شدهاند.
از جادههای خاکی و نا ایمن تا پلهای تخریب شده روستایی در سیلابها گرفته تا جادهی ناایمن گردشگری ماسوله، زبالههای رها شده در رودخانهها و تقاطع نیمهتمام ورودی فومن که همچون مهر بر پیشانی این شهر گردشگری استان خودنمایی میکند.
حالا برخی شنیدهها از هزینه بالغ بر ۲ میلیاردی این پروژه نمایشی ۴ روزه در منطقه نظامی حسینکوه فومن خبر دادهاند. بودجهای که گفته میشود؛ذیل کنگره هشت هزار شهید استان به سپاه فومن اختصاص یافت اما به دلیل عدم تخصیص به موقع منابع مالی به دستور شورای تامین شهرستان از اعتبارات شهرداری فومن برای این پروژه بهره گیری شد.
این میزان منابع مالی در حالی به یک برنامهی فرهنگی اختصاص یافته که بسیاری از پروژههای عمرانی و زیرساختی فومن در روستاها و مناطق کوهستانی در بلاتکلیفی و انتظار بودجه، خاک میخورند و در یک چیز مشترک هستند؛ طرحهایی که تاریخ انقضایشان زودتر از تاریخ افتتاحشان میرسد.
آیا بهتر نبود این میزان امکانات لجستیکی، ماشینآلات و نیروی انسانی، صرف پروژههایی میشد که واقعا به کار مردم بیاید؟ بر هیچکس پوشیده نیست که سپاه، با تمام توان مهندسی و تجهیزاتی که در اختیار دارد، میتواند گرهای از کار مردم این مناطق باز کند.
در اینجا به تعدادی از این مشکلات زیر ساختی اشاره میشود شاید که شورای تامین شهرستان برای تعیین تکلیف آنها نیز از اعتبارات سایر نهادها دستوراتی پیش بینی کند.
-پل ورودی فومن که قرار بود راهی برای کاهش ترافیک در ورودی شهر و تسهیل عبور مسافران به مقصدهای مختلف گیلان باشد، بیش از ۲۰ سال است به دلیل مشکلات مالی، تغییرات مدیریتی و بیتوجهی مسؤولان به یک سازهی بتنی نیمهجان و رها تبدیل گشته و حال خود یک معضل برای این شهر گردشگری شده است. بطوریکه اکنون برای اتمام آن، به میلیاردها تومان اعتبار نیاز است.
-جاده فومن به صومعه سرا در مسیر جاده بینالمللی آستارا به طول ۲۵ کیلومتر با وجود اقدامات شهرستان صومعه سرا در زیرسازی و تعریض، همچنان در حوزه استحفاظی فومن بلاتکلیف رها شده و تصادفات زیادی در آن رخ میدهد. چنانچه در جاده دسترسی فومن -شفت حد فاصل کردآباد و بویین به طول ۵ کیلومتر نیز نیازمند تعریض و ایمن سازی مسیر است که چندسالی است بلاتکلیف رها شده است.
-جاده پرتردد گردشگری ماسوله که همواره یکی از مقاصد برتر گردشگری گیلان بوده طی چند سال اخیر بارها بهعلت ریزش کوه و کمبود عرض به یکی از جادههای پرمخاطره و ناایمن شهرستان فومن تبدیل شده است. این درحالیست که این جاده نقش بسیار مهمی در حوزه گردشگری شهرستان فومن و شهرک ماسوله ایفا میکند.
-جاده دسترسی به قلعهرودخان که در کنار ماسوله یکی از قطبهای گردشگری شهرستان فومن است. نگهداری نادرست و تخریب زیر ساختی در این جاده همراه با پل دسترسی به قلعه که بر اثر سیلاب چندسال پیش تخریب شد به دلیل تزریق قطرهچکانی بودجه برای تکمیل به کندی پیش میرود و نیز سایر پلهای تخریب شده در سیلابهای یکی دوسال گذشته که در چنین شرایطی قرار دارند.
-ساماندهی و دفن زباله فومن یکی از چالشهای محیطزیستی این شهرستان است. روزانه ۵۰ تن زباله در این شهر تولید میشود که در ایام گردشگری به ۶۰ تن میرسد اما فومن فاقد دفنگاه بهداشتی زباله و امکانات و تجهیزات لازم به منظور مدیریت صحیح پسماند است و افزایش حجم زبالهی تولیدی در این شهر توریستی و گردشگرپذیر به یک بحران تبدیل شده است. در حال حاضر زبالهها پس از جمعآوری توسط شهرداری در یک منطقه مسکونی دپو و سپس به منظور تفکیک با به کارخانهی کود آلی رشت منتقل میشوند.
و بسیاری از مشکلات و پروژههای زیر ساختی کوچک و بزرگ که در این یادداشت نمیگنجد…
واقعا با این حجم کار نکرده و بر زمین مانده از پروژه عمرانی که به آثار باستانی تبدیل شدهاند چه نیازی به بازسازی جهنم بود! جهنمآفرینی، هنر نیست؛ بلکه هنر واقعی، مدیریت جامعه در راستای رفاه شهروندان است.