قهوهخانهنشینی، فرهنگی آشنا در گیلانزمین است. جمع شدن آدمها زیر یک سقف، سماورهای بزرگ وجوشان، شیشههای بخارگرفته و دویدن هرم دلنشین چای میان گپوگفتها روایتی به یادماندنی است که به مرور زمان به روشنای چراغ کافهها و رواج کافهنشینی در این دیار انجامیده است. کافهها، مکانی برای تعاملات اجتماعی محسوب میشوند و بعنوان فضایی برای معاشرت، استراحت، گفتوگو و قرارهای کاری در کنار بهرهمندشدن از نوشیدنیها و غذاهای سبک شناخته شدهاند. در این میان اما برخی کافهها به فعالیتهای فرهنگی نیز میپردازند و «کافه سیستُپ» در انزلی یکی از همین کافههاست. مردم انزلی از یک سال پیش تا کنون شاهد برگزاری برنامههای متنوعی نظیر داستانخوانی گیلکی، سفرنامهخوانی، نقد و بررسی کتاب و نمایش فیلم در سایهسار سقف این کافه بودهاند. مدیریت این کافه را «مجتبی پیشگاههادیان» بر عهده دارد. بسیاری از مردم شهر او را در کسوت معلمی دلسوز میشناسند، اما در یک سال اخیر کافهداری هم بخشی از زندگی او شده و البته علاقهاش به آموزش و فرهنگ و هنر در این بخش از زندگیاش نیز کاملا هویداست.
مجتبی پیشگاههادیان: «سیستُپ» نام بوقی بود که در کشتی «علیاف» نصب بود و به واسطهی دیگ بخار به صدا در میآمد، تا این که کشتی مذکور به گل نشست و پس از آن آقای علیاف دیگ بخار و بوق کشتی را به حمام عمومی علیاف منتقل کرد. این بوق در انزلی وقتِ افطار در ماه مبارک رمضان و یا به مناسبت اعیاد نواخته میشد.
وی در گفتوگو با مرور میگوید: معلم هستم و البته چند سالی است که بعنوان ناظم مشغول بکارم، اما همیشه دوست داشتم، مکانی باشد که بچهها بتوانند دورهم جمع و از فعالیتهای آموزشی و فرهنگی بهرهمند شوند. هر چند بعدها اشتیاق به مهیا ساختن چنین مکانی برای بزرگسالان نیز در من پدید آمد. گفتنی است که علاقهی شخصی من به آشپزی هم یکی دیگر از عللی بوده که به این امر پرداختم.
نامی که از گذشته آمده
از معنای نام کافه که میپرسم، پیشگاههادیان پاسخ میدهد: «سیستُپ» نام بوقی بود که در کشتی «علیاف» نصب بود و به واسطهی دیگ بخار به صدا در میآمد، تا این که کشتی مذکور به گل نشست و پس از آن آقای علیاف دیگ بخار و بوق کشتی را به حمام عمومی علیاف منتقل کرد. این بوق در انزلی وقتِ افطار در ماه مبارک رمضان و یا به مناسبت اعیاد نواخته میشد. لازم به ذکر است در شیلات هم نظیر این بوق وجود داشت که برای اعلام تغییر شیفت کاری به صدا در میآمد.
پیشگاه هادیان در بخشی از صحبتش به سبقهی ملک کافه پرداخته و یادآور میشود: ملک کافه در واقع خانهی پدری خانم «فاطمه هاشمی» هنرپیشهی توانمند اهل انزلیاست. ایشان پس از بازسازی خانه برای حفظ این یادگار ارزشمند تصمیم داشتند که خانه را به مکانی فرهنگی تبدیل کنند اما از آنجا که در این شهر حضور نداشتند، با مشورت و پیشنهاد دوستان مشترک قرار شد، این کافه را من اجاره و مدیریت کنم.
فعالیتهای فرهنگی
پیشگاههادیان از اجرای برنامههای فرهنگی با روی باز استقبال میکند و سخاوتمندانه فضای کافه را در اختیار اهالی فرهنگ و هنر قرار میدهد: وی از کسانی که برای مهیا ساختن کافه همراهش بودند تشکر و تصریح میکند: در مدت یک سال حدود ۲۰ برنامه فرهنگی نظیر نقد و بررسی کتاب، سفرنامهخوانی، گفتوگو به زبان انگلیسی، داستانخوانی گیلکی و حتی کارگاه کمکهای اولیه داشتیم که با توجه به این که تبلیغات چندانی هم انجام ندادیم با استقبال خوب مردم مواجه شد. حتی آقایی از تبریز برای شرکت در یکی از برنامهها راهی انزلی شده بود که متاسفانه به سبب ترافیک سنگین نتوانست به موقع برسد، ولی حضور ایشان برای ما تبدیل به یک خاطره شد.
اجرای برنامه در راستای اهمیت حفظ جنگلهای هیرکانی، اجرای برنامههای فرهنگی برای نوجوانان، برگزاری نشستهایی حول محور تاریخ انزلی و برپایی گالری عکس از جمله مواردی است که پیشگاه هادیان مایل است بعد از این با کمک دوستانش در این کافه به آنها بپرازد.
بچهها هم میآیند
پیشگاههادیان در بخشی از سخنانش میگوید: یکی از اهدافم برای راهاندازی کافه ایجاد فضایی بود که از دود سیگار و قلیان خالی و مکانی باشد که انسان را به یاد گذشتهها و مادربزرگها و پدربزرگها بیاندازد وهمچنین محیطی امن برای نوجوانان باشد. حالا برخی والدین که با این فضا آشنا شدهاند، برای ساعاتی فرزندانشان را به اینجا میآورند تا بچهها در کنار هم مطالعه کنند، حرف بزنند و بخندند.
اهمیت برگزاری فعالیتهای فرهنگی
تلاش ما بر این است که به امید خدا قدمی در مسیر اعتلای فرهنگ برداریم. پیشگاههادیان با بیان این جمله یادآور میشود: میدانیم که جامعهی ما دچار آسیب است و رفع این آسیبها و التیام دردها نیازمند کوششی همگانی است. همچنین باید گفت، برنامههای فرهنگی سبب میشود تا برای ساعتی از گوشیها، دنیای مجازی و مشکلات روزمره فاصله بگیریم. بیتردید زندگی سخت است و همین که فرصتی مهیا میشود تا یکدیگر را ببینیم و از هم بیاموزیم، غنیمت است. اینجا که دور هم جمع میشویم داستانها گفته و کتابها خوانده میشوند و این دور هم نشستنها هر چند کوتاه اما دلنشین است.