برخلاف همیشه این بار همهچیز روشن است. قرار است قربانی بعدی شعار «توسعه پایدار» استان گیلان باشد. شاید روزگاری این طمع سوداگرانه به این استان سرسبز و ساحلی معنا داشت اما امروز که از رودسر تا آستارا و از رودبار تا بندرانزلی در وضعیت بحرانی قرار دارند، برگزاری نشستی تحت عنوان «گیلان؛ پایتخت جدید ساختوساز در شمال» یعنی فشار بر دولت و فشاری مضاعف بر مردم صبور استان تا با ریختناندک منابع طبیعی باقیمانده به پای رشد عمودی ساختمانها، مراتع، زمینهای کشاورزی و عرصههای طبیعی را سراوانسازی کنند.
عجیب اما اینکه چنین اجلاسی که به گفته سایت خبری برگزارکنندهاش، بیش از ۵ هزار مدعو دارد، تماما در تهران برنامهریزی شده و مسؤولان استانی یا از آن بیخبرند یا معذورند و مامور.
این اما تمام ماجرا نیست، نهاد برگزارکننده این اجلاس هم که این روزها با اتهامزنی و رفتارهای زشت در شبکههای اجتماعی، تلاش کرده صدای معترضان دلسوز استانی و کشوری را خاموش کند در طول فعالیت چندینساله خود، بازاری بوده برای داغ کردن رقابت بر سر ساختوساز بیشتر و به تبع آن، سوءمصرف و تباهی منابع طبیعی با رویا فروشی؛ گویی سناریویی که در تهران و البرز و اصفهان و حتی مازندران به اجرا درآمده، اکنون و با ته کشیدن منابع آبی و زمین، راهش را به گیلان کج کرده است.
استانی که در ۸ سال گذشته، دریای خزر در شمالش، ۱۰۰ متر پسروی داشته، دفع زباله در آن به چالشی سرزمینی بدل شده، تهمانده سفرههای آب زیرزمینیاش هیچ گاه اجازه بلندمرتبهسازی را به آن نداده و پس از زلزله رودبار، گسلهایش در وضعیت خطرناکی قرار گرفتهاند.
پوستر این نشست که با واکنش کاربران اینستاگرامی در فاصله کوتاهی تغییر کرد حالا با کلمات قلمبه و سلمبهای در ستایش ساختوساز مبتنی بر پایداری و زیستبوم منطقه بزک شده و خبر از برگزاری یک اجلاس بزرگ در رشت میدهد و رفتوآمدهای وزیر راه و وزیر گردشگری، احتمال حضور رئیسجمهور در آن را قویتر کرده؛ البته بعید است رئیس جمهوری که انتقال جمعیت به پسکرانه خلیجفارس و سواحل مکران را ضرورتی امنیتی برای کشور میداند، راضی به شرکت در اجلاسی شود که هدف آن حتی برای کشاورزان و چایکاران ساده گیلانی از همین حالا روشن است.