بر اساس آخرین اخبار رسیده، تصمیمگیری دولت جهت تعیین استاندار جدید گیلان در مراحل پایانی است و بزودی یکی از دو کاندیدای نهایی سکان استانداری گیلان را در دست خواهد گرفت.
گرچه نمیتوان اثر تواناییهای فردی و قابلیتهای مدیریتی شخص استاندار در رفع مشکلات و پیشبرد اهداف کلان توسعه استان را انکار کرد اما در اینجا و در این یادداشت میکوشیم بدون توجه به این که چه کسی انتخاب نهایی دولت خواهد بود، اولویتهای استان و انتظارات از استاندار جدید را فهرستوار مرور کنیم.
پیش از آن، این توجه و تاکید لازم است که در فهرست کردن این انتظارات، محدودیتهای کلان کشور از نظر مخفی نمانده و بنابراین بوده که انتظارات واقعی و بر اساس مقدورات مطرح شده و از ایدهآلگرایی اجتناب شود.
در عین حال اهمیت و نقش تعیینکننده استاندار به عنوان نماینده عالی دولت در استان دنبال به عنوان ظرفیتی انکارناپذیر در تحقق آنها از نظر دور نمانده است.
بر این اساس سه محور اصلی و کلان انتظارات از استاندار جدید در نگاه نگارنده به شرح زیر فهرست و اولویتبندی میشود.
۱ـ بازیابی و تقویت هویت فرهنگی گیلان :
گیلان به عنوان استانی ویژه با تنوع اقلیمی، فرهنگی و قومی بالا هم به جهت سابقه و هم به جهت ظرفیت بالقوه یکی از فرهنگیترین استانهای کشور محسوب میشود.
استفاده از این ظرفیت بالقوه و تبدیل آن به حرکتی فرهنگی و فراگیر با محوریت گیلان زمین و گیلانیان از اقدامات ضروری و در عین حال کم هزینه و پر ثمریست که میباید مورد توجه خاص قرار گیرد.
تسامح در برخورد با اقلیتهای قومی و مذهبی و تساهل در برقراری ارتباط با تمامی جوامع فرهنگی استان پیش فرض چنین اقدامی خواهد بود.
به رسمیت شناختن هویتهای خرد و تلاش جهت بکارگیری آنان در بازسازی هویت فرهنگی مشترک استان از اولین اقدامات در این راستا محسوب میشود که در صورت موفقیتآمیز بودن میتواند به عنوان الگویی در سطح ملی نیز استفاده شود.
۲ـ بسیج امکانات ملی و محلی در راستای حل مهمترین مشکلات اقتصادی استان :
این اقدام به عنوان فوریترین و مهمترین اقدام عملی با هدف نهایی کاهش بیکاری و افزایش درآمد سرانه شهروندان دارای اهمیتی انکار ناپذیر است.
برای رسیدن به این هدف بازنگری در سیاستهای استانی و باز تعریف نقش استان در اقتصاد ملی بر اساس ظرفیتهای ذاتی آن ضروری است.
این بازنگری و باز تعریف نقش استان حول سه محور اساسی پیشبینی میشود :
الف- گردشگری و ترانزیت
ب-کشاورزی و دامپروری
ج-صنعت و معدن
در این مسیر، آمایش سرزمینی استان، جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی با اولویت گیلانیهای مقیم داخل و خارج کشور و تقویت زیرساختهای اقتصادی استان سه گام مقدماتی و ضروری خواهد بود.
۳ـ به کارگیری ظرفیتهای مادی و معنوی گیلانیان خارج از استان اعم از داخل و خارج کشور :
گیلان به جهت شرایط فرهنگی و اقتصادی خاصی که داشته از قدیمالایام ضمن مهاجر پذیری، از مهاجر فرستترین استانهای کشور محسوب میشده است. این ویژگی موجب شده که امروزه خیلی عظیمی از گیلانیان با قابلیتها و ظرفیتهای علمی اقتصادی و هنری فراوان، در اقصی نقاط کشور و جهان گسترده باشند.
استفاده از این ظرفیتهای بالقوه و جذب و به کارگیری مستقیم یا غیر مستقیم آنان در مسیر توسعه استان میتواند یکی دیگر از اولویتهای سیاستگذاری کلان آن محسوب شود.
این سیاست نیز در صورت موفقیت میتواند به عنوان الگویی در سطح ملی مطرح و مورد استفاده قرار گیرد.
از نگاه نگارنده آنچه گفته شد سه سیاست کلان ضروری و مقدوری است که هر استانداری که منصوب شود، فارغ از ماموریتها و وظایف روزانه، باید سرلوحه برنامهریزیها و پیگیریهای خود قرار دهد تا بلکه در یک دوره مدیریتی ۳ تا ۵ ساله شاهد گشایشهایی در حال و روز گیلان و گیلانیان باشیم.
پیشفرض و پیش زمینه تمام این اقدامات اما این است که هم شخص استاندار و هم مقامات مافوق در حاکمیت کشور به جایگاه استانداران در استانها نگاه جدیدی داشته و وی را نه فقط نماینده عالی دولت بلکه عالیترین مقام حاکمیتی در استان تلقی نمایند تا اختیارات و اقتدار لازم جهت انجام ماموریت را داشته باشد.
اختیارات و اقتداری که متاسفانه در چند دهه اخیر به دلایل مختلف همواره روند نزولی داشته است.
نظرات بسته شده است.